- عضویت
- 2017/01/15
- ارسالی ها
- 4,712
- امتیاز واکنش
- 68,494
- امتیاز
- 976
- سن
- 22
سنت پیاده روی اربعین در دوره معاصر به شیخ انصاری نسبت داده میشود.
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ دکتر هادی انصاری ـ تاریخ شناس، پژوهشگر و از متبرعین و خادمان آستان اهل بیت(ع) در عتبات عالیات در یادداشتی به بررسی تاریخی سنت پیادهروی اربعین حسینی پرداخته است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
بر اساس نقل های تاریخی نیز از گذشتههای بسیار دور و در دوره حیات ائمه هدی(ع) نیز در این ایام خاص سنت پیاده روی به قصد زیارت وجود داشته است.
در میان آموزههای تشیع، زیارت قبر شریف امام حسین علیه السلام در طول سال پنج زمان مخصوص دارد. اول رجب، نیمه رجب، نیمه شعبان، ایام عرفه و اربعین پنج موعد مورد سفارش اهل بیت علیهم السلام برای زیارت امام (ع) است.
بر اساس نقلهای تاریخی نیز از گذشتههای بسیار دور و در دوره حیات ائمه هدی (ع) نیز در این ایام خاص سنت پیاده روی به قصد زیارت وجود داشته است. سنتی که معمولا از نجف و با زیارت امام علی علیه السلام آغاز میشد.
بسیاری از فشارهای دستگاههای حاکم علیه شیعیان و زوار نیز در همین مقاطع زمانی در طول سال صورت میگرفت که برجسته ترین آنها توسط دستگاه عباسی و در دوره خلافت متوکل در نیمه قرن سوم هجری صورت گرفت.
«در سال 247 هجری قمری بار دیگر به متوکل خبر رسید که مردم و اهل سواد و کوفه دوباره به سمت کربلا برای زیارت بارگاه ملکوتی امام حسین (ع) روانه شدهاند و جمعیت فراوانی بدین منظور گرد هم آمده و کاروان بزرگی به راه افتاده است؛ او نیز سپاه بزرگی به همراه یکی از سرلشگرانش به سمت آنها گسیل ساخت و دستور داد بین مردم به بیزاری از زائران قبر مطهر امام (ع) جار بزنند و یک بار دیگر نبش قبر کرد و زمین آنجا را شخم زد و مردم را از رفتن به زیارت بازداشت و به تعقیب خاندان أبی طالب و شیعیان پرداخت و تعداد بیشماری از آنان را به قتل رساند.
چهارمین اقدام متوکل برای تخریب قبر مطهر امام حسین (ع) مصادف بود با زیارت نیمه شعبان، همان زمانی که افراد زیادی مشتاقانه برای زیارت در کربلا حضور به عمل میآورند.
متوکل همان فردی است که در تاریخ به تعیین مجازاتهای سخت علیه زوار امام حسین (ع) مشهور است. او این دستور را در سال 236 هجری قمری صادر کرد و بر اساس آن بسیاری از شیعیان و زوار امام (ع) قطع عضو شدند.
بر اساس یک روایت تاریخی با ایجاد این شرایط سخت، امام هادی علیه السلام به شیعیان امر میکنند تا برای مدتی به جای زیارت حضرت که منع شده وامکانش وجود ندارد، به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی در ری روی آورند.
متوکل دستور داد به سال 237 قبر امام حسین (ع) و خانههای مجاور را خراب کنند و از رفت و آمد مردم جلوگیری کنند و تکرار این عمل فجیع در فاصلههای کم چنان دلها را جریحه دار و موجب تنفر و انزجار مسلمین گردید که طبقات مختلف بغداد در مساجد، دیوارها، کوچه ها، بازارها و معابر و مجامع عمومی فحش و ناسزا بر متوکل نوشتند و شعرا در هجو و توبیخ متوکل شعر سرودند.
نهضت عاشورا در طول دو قرن تا زمان متوکل عالم گیر شده بود و هر گونه تغییر و تحول در کربلا و بارگاه امام (ع) در سراسر جهان اسلام منتشر میشد به طوری که اقدام متوکل در سال 236 هجری به گوش شیعیان در آفریقا هم رسید. زید مجنون نام عالم اهل فضلی است که پس از شنیدن اقدامات متوکل از مصر با پای پیاده راهی عراق میشود. او در سال 237 به کوفه میرسد و از آنجا به همراهی بهلول حکیم پیاده به زیارت امام (ع) میروند.
از ماجرای زید مجنون روایتی شنیدنی در بحارالانوار نقل شده که مراجعه به آن بسیار خواندنی است: مردی که سالها بود در اطراف آرامگاه امام (ع) مامور کشت و زراعت بود، پیش زید آمد و گفت: تو از کجا آمدهای؟ زید جواب داد: از مصر. کشاورز گفت: برای چه آمدهای؟ من بسیار وحشت دارم که تو را بکشند. زید سخت گریه کرد و گفت: شنیدم که قبر فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله را خراب کرده، کشت کاری میکنند.
در این هنگام مرد کشاورز خود را به قدمهای زید انداخت و داشت میبوسید و میگفت: پدر و مادرم به قربانت! از لحظهای که تو را دیدهام قلب من نورانی شده و من خدا را شاهد میگیرم. سالها است که من در این سرزمین کشت کاری می کنم. هر وقت آب بر قبر امام حسین (ع) بستم آب میایستاد و بالای هم میزد و حیران میماند و دور میزد، قطرهای به قبر مطهر نزدیک نمیگردید و من گویا تا به حال مـسـ*ـت بودم به برکت قدمهای تو بیدار شدم.
زید سخنان مرد کشاورز را شنید، هر دو اشک ریختند. وی گفت: من الان به شهر سامرا پیش متوکل میروم و حقایق را به وی کشف میکنم، خواه مرا بکشد یا آزاد کند. زید گفت: من هم با تو میآیم. هر دو با هم پیش متوکل آمدند، مرد کشاورز قضیه را کشف کرد، متوکل چنان خشمش گرفت و دستور داد مرد زارع را کشتند و طناب به پایش بستند در کوچه و بازار به رویش میکشیدند، سپس به دار آویختند.
در ادامه این روایت نقل شده که زید چند روز منتظر ماند تا جنازه این کشاورز از دار پایین آورده شود تا آن را دفن کند. پس از پایین آوردن جنازه آن را در دجله غسل داد، کفن کرد، نماز خواند و آن را دفن کرد. چند روز بر مزار کشاورز آمد و قرآن تلاوت کرد.
در روز سوم جمعیتی را دید که برای مردهای نوحه سرایی میکنند و با مراسم با شکوهی در پی تدفین آن هستند. زید از فردی نسب متوفا را میپرسد. به او میگویند که این جسد ریحانه یکی از کنیزان متوکل است که علاقه فراوانی به او داشته و دستور داده در بارگاه اختصاصی خود او را دفن کنند.
علامه مجلسی مینویسد: «زید مجنون وقتی اینها را دید، خاک بر سر خود ریخت و داشت مینالید و میگفت: قبر پسر پیامبر (ص) را ویران میکنند، برای یک کنیز زنازاده قبه و بارگاه بنا میکنند. آنقدر میگریست که مردم به حال او رقت میکردند.
سخت گیری بر زوار امام (ع) در طول تاریخ ادامه داشته است. هر چند در دورههای آل بویه و پس از مدتی در دوره صفوی نشر تشیع مانع سخت گیری بر زوار شد؛ اما در دوران معاصر با شکل گیری موازنه جدید قوا و روی کار آمدن عثمانی و پس از آن حکومتهای مستبد و دست نشانده، سخت گیری بر زوار امام (ع) در موسم اربعین بار دیگر افزایش پیدا کرد.
سنت پیاده روی اربعین در دوره معاصر به شیخ انصاری نسبت داده میشود که احیاگر این سنت نامیده شده و پس از آن محدث نوری این شعار عظیم را بر عهده میگیرد.
بر اساس خاطراتی که علمای معاصر ارائه کردند، سنت پیاده روی اربعین در طول 50 سال گذشته به طور مستمر پا بر جا بوده است. مرحوم احمد کافی از پیاده روی های اربعین در دهه سی شمسی سخن گفته است که به همراه گروههای معدودی از طلاب و علما طی مراسم خاصی پس از زیارت امام علی (ع) در نجف وسایل و آذوقههای خود را فراهم میکردند و در طول سه روز پیاده روی در روز اربعین خود را به بارگاه امام حسین (ع) میرساندند.
خونین شدن زیارت اربعین در دوره معاصر با روی کار آمدن حزب بعث عراق کلید میخورد. دوره حکومت احمد حسن البکر با خشونتهای شدیدی علیه زواری که در اربعین عازم کربلا بودند مقارن میگردد. سال های 1390، 1395، 1396 و 1397 هجری قمری به صورت پیاپی زوار اربعین از جانب حکومت بعث با سلاحهای زمینی و هوایی مورد تهاجم قرار گرفته و در مسیر نجف تا کربلا تعداد بسیاری از آنها به شهادت میرسیدند.
مهمترین و دردناک ترین وقایع در این دوره در سال 1397 هجری مطابق با 1356 شمسی است. نجف آن سال بسیج کننده این نیروی عظیم مردمی بود که از کنار مرقد امیرالمؤمنین (ع) به راه افتاد و پس از چهار روز پیاده روی به کربلا رسید. حرکت موکبهای پیاده و شعارهای طول راه و سخنرانیهای متعدد، همه نوعی معارضه با حکومت بعث بود.
شعار معروف «ابد والله ما ننسی حسینا»، (به خدا قسم، هرگز حسین را فراموش نخواهیم کرد)، در طول جاده زمین وفضا را در بر گرفته بود.
نیروهای دولتی برای جلوگیری از رسیدن زائران به کربلا، برنامههای مختلفی داشتند و درگیریهایی نیز پیش آمد و به شهادت عدهای از عزاداران انجامید. وقتی هم که به کربلا رسیدند، حوادثی شدیدتر پیش آمد و عده دیگری شهید و جمع بسیاری دستگیر شدند و نهضت شیعی اربعین آن سال، در خاطره تاریخ ثبت شد و مبدا الهام و شور وهیجان براى سالهاى بعد شد.
پس از سقوط رژیم بعث عراق سنت پیاده روى به خیل عظیم ملیونى تبدیل گردیده و انحصار آن به شیعیان خارج شده و نه تنها مسلمانان بلکه پیروان دیگر ادیان الهى را در بر گرفت، بهطورى که مىتوان گفت سنت پیاده روى اربعین حسینى ، نقطه ارتباط وهمبستگى میان تمام ادیان الهى گردیده است.
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ دکتر هادی انصاری ـ تاریخ شناس، پژوهشگر و از متبرعین و خادمان آستان اهل بیت(ع) در عتبات عالیات در یادداشتی به بررسی تاریخی سنت پیادهروی اربعین حسینی پرداخته است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
بر اساس نقل های تاریخی نیز از گذشتههای بسیار دور و در دوره حیات ائمه هدی(ع) نیز در این ایام خاص سنت پیاده روی به قصد زیارت وجود داشته است.
در میان آموزههای تشیع، زیارت قبر شریف امام حسین علیه السلام در طول سال پنج زمان مخصوص دارد. اول رجب، نیمه رجب، نیمه شعبان، ایام عرفه و اربعین پنج موعد مورد سفارش اهل بیت علیهم السلام برای زیارت امام (ع) است.
بر اساس نقلهای تاریخی نیز از گذشتههای بسیار دور و در دوره حیات ائمه هدی (ع) نیز در این ایام خاص سنت پیاده روی به قصد زیارت وجود داشته است. سنتی که معمولا از نجف و با زیارت امام علی علیه السلام آغاز میشد.
بسیاری از فشارهای دستگاههای حاکم علیه شیعیان و زوار نیز در همین مقاطع زمانی در طول سال صورت میگرفت که برجسته ترین آنها توسط دستگاه عباسی و در دوره خلافت متوکل در نیمه قرن سوم هجری صورت گرفت.
«در سال 247 هجری قمری بار دیگر به متوکل خبر رسید که مردم و اهل سواد و کوفه دوباره به سمت کربلا برای زیارت بارگاه ملکوتی امام حسین (ع) روانه شدهاند و جمعیت فراوانی بدین منظور گرد هم آمده و کاروان بزرگی به راه افتاده است؛ او نیز سپاه بزرگی به همراه یکی از سرلشگرانش به سمت آنها گسیل ساخت و دستور داد بین مردم به بیزاری از زائران قبر مطهر امام (ع) جار بزنند و یک بار دیگر نبش قبر کرد و زمین آنجا را شخم زد و مردم را از رفتن به زیارت بازداشت و به تعقیب خاندان أبی طالب و شیعیان پرداخت و تعداد بیشماری از آنان را به قتل رساند.
چهارمین اقدام متوکل برای تخریب قبر مطهر امام حسین (ع) مصادف بود با زیارت نیمه شعبان، همان زمانی که افراد زیادی مشتاقانه برای زیارت در کربلا حضور به عمل میآورند.
متوکل همان فردی است که در تاریخ به تعیین مجازاتهای سخت علیه زوار امام حسین (ع) مشهور است. او این دستور را در سال 236 هجری قمری صادر کرد و بر اساس آن بسیاری از شیعیان و زوار امام (ع) قطع عضو شدند.
بر اساس یک روایت تاریخی با ایجاد این شرایط سخت، امام هادی علیه السلام به شیعیان امر میکنند تا برای مدتی به جای زیارت حضرت که منع شده وامکانش وجود ندارد، به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی در ری روی آورند.
متوکل دستور داد به سال 237 قبر امام حسین (ع) و خانههای مجاور را خراب کنند و از رفت و آمد مردم جلوگیری کنند و تکرار این عمل فجیع در فاصلههای کم چنان دلها را جریحه دار و موجب تنفر و انزجار مسلمین گردید که طبقات مختلف بغداد در مساجد، دیوارها، کوچه ها، بازارها و معابر و مجامع عمومی فحش و ناسزا بر متوکل نوشتند و شعرا در هجو و توبیخ متوکل شعر سرودند.
نهضت عاشورا در طول دو قرن تا زمان متوکل عالم گیر شده بود و هر گونه تغییر و تحول در کربلا و بارگاه امام (ع) در سراسر جهان اسلام منتشر میشد به طوری که اقدام متوکل در سال 236 هجری به گوش شیعیان در آفریقا هم رسید. زید مجنون نام عالم اهل فضلی است که پس از شنیدن اقدامات متوکل از مصر با پای پیاده راهی عراق میشود. او در سال 237 به کوفه میرسد و از آنجا به همراهی بهلول حکیم پیاده به زیارت امام (ع) میروند.
از ماجرای زید مجنون روایتی شنیدنی در بحارالانوار نقل شده که مراجعه به آن بسیار خواندنی است: مردی که سالها بود در اطراف آرامگاه امام (ع) مامور کشت و زراعت بود، پیش زید آمد و گفت: تو از کجا آمدهای؟ زید جواب داد: از مصر. کشاورز گفت: برای چه آمدهای؟ من بسیار وحشت دارم که تو را بکشند. زید سخت گریه کرد و گفت: شنیدم که قبر فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله را خراب کرده، کشت کاری میکنند.
در این هنگام مرد کشاورز خود را به قدمهای زید انداخت و داشت میبوسید و میگفت: پدر و مادرم به قربانت! از لحظهای که تو را دیدهام قلب من نورانی شده و من خدا را شاهد میگیرم. سالها است که من در این سرزمین کشت کاری می کنم. هر وقت آب بر قبر امام حسین (ع) بستم آب میایستاد و بالای هم میزد و حیران میماند و دور میزد، قطرهای به قبر مطهر نزدیک نمیگردید و من گویا تا به حال مـسـ*ـت بودم به برکت قدمهای تو بیدار شدم.
زید سخنان مرد کشاورز را شنید، هر دو اشک ریختند. وی گفت: من الان به شهر سامرا پیش متوکل میروم و حقایق را به وی کشف میکنم، خواه مرا بکشد یا آزاد کند. زید گفت: من هم با تو میآیم. هر دو با هم پیش متوکل آمدند، مرد کشاورز قضیه را کشف کرد، متوکل چنان خشمش گرفت و دستور داد مرد زارع را کشتند و طناب به پایش بستند در کوچه و بازار به رویش میکشیدند، سپس به دار آویختند.
در ادامه این روایت نقل شده که زید چند روز منتظر ماند تا جنازه این کشاورز از دار پایین آورده شود تا آن را دفن کند. پس از پایین آوردن جنازه آن را در دجله غسل داد، کفن کرد، نماز خواند و آن را دفن کرد. چند روز بر مزار کشاورز آمد و قرآن تلاوت کرد.
در روز سوم جمعیتی را دید که برای مردهای نوحه سرایی میکنند و با مراسم با شکوهی در پی تدفین آن هستند. زید از فردی نسب متوفا را میپرسد. به او میگویند که این جسد ریحانه یکی از کنیزان متوکل است که علاقه فراوانی به او داشته و دستور داده در بارگاه اختصاصی خود او را دفن کنند.
علامه مجلسی مینویسد: «زید مجنون وقتی اینها را دید، خاک بر سر خود ریخت و داشت مینالید و میگفت: قبر پسر پیامبر (ص) را ویران میکنند، برای یک کنیز زنازاده قبه و بارگاه بنا میکنند. آنقدر میگریست که مردم به حال او رقت میکردند.
سخت گیری بر زوار امام (ع) در طول تاریخ ادامه داشته است. هر چند در دورههای آل بویه و پس از مدتی در دوره صفوی نشر تشیع مانع سخت گیری بر زوار شد؛ اما در دوران معاصر با شکل گیری موازنه جدید قوا و روی کار آمدن عثمانی و پس از آن حکومتهای مستبد و دست نشانده، سخت گیری بر زوار امام (ع) در موسم اربعین بار دیگر افزایش پیدا کرد.
سنت پیاده روی اربعین در دوره معاصر به شیخ انصاری نسبت داده میشود که احیاگر این سنت نامیده شده و پس از آن محدث نوری این شعار عظیم را بر عهده میگیرد.
بر اساس خاطراتی که علمای معاصر ارائه کردند، سنت پیاده روی اربعین در طول 50 سال گذشته به طور مستمر پا بر جا بوده است. مرحوم احمد کافی از پیاده روی های اربعین در دهه سی شمسی سخن گفته است که به همراه گروههای معدودی از طلاب و علما طی مراسم خاصی پس از زیارت امام علی (ع) در نجف وسایل و آذوقههای خود را فراهم میکردند و در طول سه روز پیاده روی در روز اربعین خود را به بارگاه امام حسین (ع) میرساندند.
خونین شدن زیارت اربعین در دوره معاصر با روی کار آمدن حزب بعث عراق کلید میخورد. دوره حکومت احمد حسن البکر با خشونتهای شدیدی علیه زواری که در اربعین عازم کربلا بودند مقارن میگردد. سال های 1390، 1395، 1396 و 1397 هجری قمری به صورت پیاپی زوار اربعین از جانب حکومت بعث با سلاحهای زمینی و هوایی مورد تهاجم قرار گرفته و در مسیر نجف تا کربلا تعداد بسیاری از آنها به شهادت میرسیدند.
مهمترین و دردناک ترین وقایع در این دوره در سال 1397 هجری مطابق با 1356 شمسی است. نجف آن سال بسیج کننده این نیروی عظیم مردمی بود که از کنار مرقد امیرالمؤمنین (ع) به راه افتاد و پس از چهار روز پیاده روی به کربلا رسید. حرکت موکبهای پیاده و شعارهای طول راه و سخنرانیهای متعدد، همه نوعی معارضه با حکومت بعث بود.
شعار معروف «ابد والله ما ننسی حسینا»، (به خدا قسم، هرگز حسین را فراموش نخواهیم کرد)، در طول جاده زمین وفضا را در بر گرفته بود.
نیروهای دولتی برای جلوگیری از رسیدن زائران به کربلا، برنامههای مختلفی داشتند و درگیریهایی نیز پیش آمد و به شهادت عدهای از عزاداران انجامید. وقتی هم که به کربلا رسیدند، حوادثی شدیدتر پیش آمد و عده دیگری شهید و جمع بسیاری دستگیر شدند و نهضت شیعی اربعین آن سال، در خاطره تاریخ ثبت شد و مبدا الهام و شور وهیجان براى سالهاى بعد شد.
پس از سقوط رژیم بعث عراق سنت پیاده روى به خیل عظیم ملیونى تبدیل گردیده و انحصار آن به شیعیان خارج شده و نه تنها مسلمانان بلکه پیروان دیگر ادیان الهى را در بر گرفت، بهطورى که مىتوان گفت سنت پیاده روى اربعین حسینى ، نقطه ارتباط وهمبستگى میان تمام ادیان الهى گردیده است.