- عضویت
- 2015/11/08
- ارسالی ها
- 22,523
- امتیاز واکنش
- 65,135
- امتیاز
- 1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از قرار معلوم جشنواره امسال، برای فیلم اولیها و جوانهای پرشور و حال است. پر از نامهای –هنوز-شناخته نشده، و –خوشبختانه- آکنده از آرزوها و ادعاهای فراوان. این دوران و در مسیر جشنواره سی و پنجم فیلم فجر، روزی نیست که به بازیگری، نویسندهای، کارگردانی و تهیهکنندهای برنخوری، که دارد با شور و اشتیاق و جاهطلبی و امید از حاصل کارش حرف میزند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
کافه سینما-امیر قادری: از قرار معلوم جشنواره امسال، برای فیلم اولیها و جوانهای پرشور و حال است. پر از نامهای –هنوز-شناخته نشده، و –خوشبختانه- آکنده از آرزوها و ادعاهای فراوان. این دوران و در مسیر جشنواره سی و پنجم فیلم فجر، روزی نیست که به بازیگری، نویسندهای، کارگردانی و تهیهکنندهای برنخوری، که دارد با شور و اشتیاق و جاهطلبی و امید از حاصل کارش حرف میزند.
اتفاقی که در چنین روزهایی، در دورههای قبل، اغلب نمیافتاد. معمولا ابهامها کمتر بودند، چون نامهای شناخته شدهتری در کار بودند، و از این شور و اشتیاق و امید، در این حد و درباره این تعداد پروژه وجود نداشت، چون تعداد فیلمهای بفرموده ارگانی زیاد بود که بودجهای از جایی فراهم شده بود، و فیلمنامه تصویب شدهای در کار بود، که فیلم صاحب مجوزی جلوی دوربین برود و نانی به کف آید. در آن میان، میشد چند فیلمی یافت، که با تلاش و شور بیشتری ساخته شده بودند، و همانها تبدیل میشدند به سرمایه اصلی آن سال سینمای ایران. آثار سینماگرانی که با خودشان رقابت میکردند و البته پس از مدتی، این میدارن را نیز، وامینهادند، و به یکی دیگر از فیلمسازان همیشگی تبدیل میشدند.
امسال اما با گروههای مختلف جوانهایی رو به رو هستیم، که آن طوری فیلم ساختهاند که باید: یعنی با تمام وجود، با کل سرمایه و استعداد و توانشان. محصول نهایی را حالا دوست داریم، یا نداریم. در دوران تازه پر رقابت سینمای ایران، روز به روز تعداد پروژههای کمخاصیت ارگانی و سازمانی کمتر میشوند و خبری از "استاد"های با حاشیه امنیت همیشگی نیست، که برای آموختن فیلمسازی و به سرانجام رساندن پروژهشان، تا ابد وقت داشته باشند. حالا با کلی فیلم اولی رو به هستیم، که میدانند با بودجههای محدود، برای ماندن و دیده شدن، باید همه تلاششان را به خرج دهند. رسانههای حامی معمول نسل قدیم فیلمسازان دیگر وجود ندارند، ته دیگ نفت، پول چندانی نیست، و مخاطب، قدرت انتخاب بسیار افزونتری دارد. حالا خوشبختانه انضباط مالی، به سینمای گل و گشاد ما اضافه شده، و امکان فیلمسازی برای گروههای افزونتری از جوانهای علاقهمند وجود دارد. سال گذشته، مهمترین آثار سال، ابد و یک روز- ایستاده در غبار و سیانور را جوانها ساخته بودند و این طور به نظر میرسد که امسال، این اتفاق با حرارت بیشتری خواهد افتاد. نخستین آثار امسال سینمای ایران که دیدهام، این امید را تقویت میکنند.
از جمله "حریم شخصی" به کارگردانی احمد معظمی. که البته در نظر اول، حال و هوای تکراری بسیاری از آثار این سالها را دارد: چند جوان، که برای تفریح به ویلایی در شمال میروند و با مجموعهای از شک و گمان و جنایت و احتمال خــ ـیانـت رو به رو میشوند. این جا اما تفاوتهایی وجود دارد. پیچهای داستانی، اغلب قابل پیشبینی نیستند، قصهی به خوبی پیچ و تاب داده شده (کار امير ساعت چى فرد و بهار كاتوزى)، به تمامی تعریف میشود و از خلاها و پایان باز معمول این سالهای سینمای ایران، خبری نیست. عناصری که معمولا بیش از آن که به ابهام هنرمندانه در فیلمها ختم شوند، از بیمسئولیتی و عافیتطلبی، یا نابلدی نویسنده ناشی میشود. به این اضافه کنید گروه بازیگران خوب و یکدست این پروژه را: چهار شخصیت اصلی، با بازی میلاد کیمرام، امیر آقایی، رعنا آزادیور و اندیشه فولادوند. کیمرام فرصت اندکی را که برای ایفای نقشاش در اختیار دارد، به خوبی صرف ساختن کاراکتر میکند و امیر آقایی که حالا مجموعه قابل توجهی از نقش مکملهای موثر این سالهای سینمای ما را در کارنامهاش دارد. نکته اصلی "حریم شخصی" اما، تلاش معظمی کارگردان، برای جذاب درآوردن اغلب پلانهای فیلم، با وجود محدودیت لوکیشن و بودجه است. تلاش برای "سینمایی" از آب درآوردن نماهایی که اغلب از همان عناصر آشنا و معمول محصولات مشهور به آپارتمانی، تشکیل شدهاند. اما این جا، فیلمساز به لنز توجه دارد، به حرکت دوربین، و به پیشزمینه و پسزمینه.
میماند نکته نهایی. این که چنین محصولاتی، قرار است آغاز راه سازندگانشان باشد. فیلم اول قابل قبول، برای طی کردن مسیری سختتر و جاهطلبانهتر. اگر سالهای گذشته بود، نگران معظمی و همکاراناش میشدیم. که قرار است مطابق معمول، در چاه گشاد سینمای تنبل کننده نظم قدیم ایران، تحلیل بروند. حالا اما خوشحالم که این رقابت، به اجبار هم که شده، فیلم به فیلم، میان نسل تازه سینماگران ایرانی ادامه خواهد داشت. همین است که امیدوارم، با جشنواره فیلم فجر جوان هیجانانگیزی رو به رو باشیم.
امیر قادری
کافه سینما
دی ماه 1395، در آستانه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از قرار معلوم جشنواره امسال، برای فیلم اولیها و جوانهای پرشور و حال است. پر از نامهای –هنوز-شناخته نشده، و –خوشبختانه- آکنده از آرزوها و ادعاهای فراوان. این دوران و در مسیر جشنواره سی و پنجم فیلم فجر، روزی نیست که به بازیگری، نویسندهای، کارگردانی و تهیهکنندهای برنخوری، که دارد با شور و اشتیاق و جاهطلبی و امید از حاصل کارش حرف میزند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
کافه سینما-امیر قادری: از قرار معلوم جشنواره امسال، برای فیلم اولیها و جوانهای پرشور و حال است. پر از نامهای –هنوز-شناخته نشده، و –خوشبختانه- آکنده از آرزوها و ادعاهای فراوان. این دوران و در مسیر جشنواره سی و پنجم فیلم فجر، روزی نیست که به بازیگری، نویسندهای، کارگردانی و تهیهکنندهای برنخوری، که دارد با شور و اشتیاق و جاهطلبی و امید از حاصل کارش حرف میزند.
اتفاقی که در چنین روزهایی، در دورههای قبل، اغلب نمیافتاد. معمولا ابهامها کمتر بودند، چون نامهای شناخته شدهتری در کار بودند، و از این شور و اشتیاق و امید، در این حد و درباره این تعداد پروژه وجود نداشت، چون تعداد فیلمهای بفرموده ارگانی زیاد بود که بودجهای از جایی فراهم شده بود، و فیلمنامه تصویب شدهای در کار بود، که فیلم صاحب مجوزی جلوی دوربین برود و نانی به کف آید. در آن میان، میشد چند فیلمی یافت، که با تلاش و شور بیشتری ساخته شده بودند، و همانها تبدیل میشدند به سرمایه اصلی آن سال سینمای ایران. آثار سینماگرانی که با خودشان رقابت میکردند و البته پس از مدتی، این میدارن را نیز، وامینهادند، و به یکی دیگر از فیلمسازان همیشگی تبدیل میشدند.
امسال اما با گروههای مختلف جوانهایی رو به رو هستیم، که آن طوری فیلم ساختهاند که باید: یعنی با تمام وجود، با کل سرمایه و استعداد و توانشان. محصول نهایی را حالا دوست داریم، یا نداریم. در دوران تازه پر رقابت سینمای ایران، روز به روز تعداد پروژههای کمخاصیت ارگانی و سازمانی کمتر میشوند و خبری از "استاد"های با حاشیه امنیت همیشگی نیست، که برای آموختن فیلمسازی و به سرانجام رساندن پروژهشان، تا ابد وقت داشته باشند. حالا با کلی فیلم اولی رو به هستیم، که میدانند با بودجههای محدود، برای ماندن و دیده شدن، باید همه تلاششان را به خرج دهند. رسانههای حامی معمول نسل قدیم فیلمسازان دیگر وجود ندارند، ته دیگ نفت، پول چندانی نیست، و مخاطب، قدرت انتخاب بسیار افزونتری دارد. حالا خوشبختانه انضباط مالی، به سینمای گل و گشاد ما اضافه شده، و امکان فیلمسازی برای گروههای افزونتری از جوانهای علاقهمند وجود دارد. سال گذشته، مهمترین آثار سال، ابد و یک روز- ایستاده در غبار و سیانور را جوانها ساخته بودند و این طور به نظر میرسد که امسال، این اتفاق با حرارت بیشتری خواهد افتاد. نخستین آثار امسال سینمای ایران که دیدهام، این امید را تقویت میکنند.
از جمله "حریم شخصی" به کارگردانی احمد معظمی. که البته در نظر اول، حال و هوای تکراری بسیاری از آثار این سالها را دارد: چند جوان، که برای تفریح به ویلایی در شمال میروند و با مجموعهای از شک و گمان و جنایت و احتمال خــ ـیانـت رو به رو میشوند. این جا اما تفاوتهایی وجود دارد. پیچهای داستانی، اغلب قابل پیشبینی نیستند، قصهی به خوبی پیچ و تاب داده شده (کار امير ساعت چى فرد و بهار كاتوزى)، به تمامی تعریف میشود و از خلاها و پایان باز معمول این سالهای سینمای ایران، خبری نیست. عناصری که معمولا بیش از آن که به ابهام هنرمندانه در فیلمها ختم شوند، از بیمسئولیتی و عافیتطلبی، یا نابلدی نویسنده ناشی میشود. به این اضافه کنید گروه بازیگران خوب و یکدست این پروژه را: چهار شخصیت اصلی، با بازی میلاد کیمرام، امیر آقایی، رعنا آزادیور و اندیشه فولادوند. کیمرام فرصت اندکی را که برای ایفای نقشاش در اختیار دارد، به خوبی صرف ساختن کاراکتر میکند و امیر آقایی که حالا مجموعه قابل توجهی از نقش مکملهای موثر این سالهای سینمای ما را در کارنامهاش دارد. نکته اصلی "حریم شخصی" اما، تلاش معظمی کارگردان، برای جذاب درآوردن اغلب پلانهای فیلم، با وجود محدودیت لوکیشن و بودجه است. تلاش برای "سینمایی" از آب درآوردن نماهایی که اغلب از همان عناصر آشنا و معمول محصولات مشهور به آپارتمانی، تشکیل شدهاند. اما این جا، فیلمساز به لنز توجه دارد، به حرکت دوربین، و به پیشزمینه و پسزمینه.
میماند نکته نهایی. این که چنین محصولاتی، قرار است آغاز راه سازندگانشان باشد. فیلم اول قابل قبول، برای طی کردن مسیری سختتر و جاهطلبانهتر. اگر سالهای گذشته بود، نگران معظمی و همکاراناش میشدیم. که قرار است مطابق معمول، در چاه گشاد سینمای تنبل کننده نظم قدیم ایران، تحلیل بروند. حالا اما خوشحالم که این رقابت، به اجبار هم که شده، فیلم به فیلم، میان نسل تازه سینماگران ایرانی ادامه خواهد داشت. همین است که امیدوارم، با جشنواره فیلم فجر جوان هیجانانگیزی رو به رو باشیم.
امیر قادری
کافه سینما
دی ماه 1395، در آستانه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر[/BCOLOR]