هارولد گارفینکل و روش شناسی مردمی

♥MASTANE♥

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
4,316
امتیاز واکنش
3,789
امتیاز
546
محل سکونت
شیراز


harold%20garfinkel.jpg


هارولد گارفینکل در واقع بنیان گذار روش شناسی مردمی ( مردم نگارانه ) است که برخی ان را برگردان نظرات آلفرد شوتس می دانند زیرا هدف کلی آن این است که حقایق پدیدار شناسی او را از تجربیات عملی اثبات کند . به هر تقدیر ریشه و منشاء روش شناسی مردمی را می توان در ترکیب پدیدارشناسی و مکتب کنش متقابل نمادین دانست .


روش شناسی مردمی عبارت است از « بررسی مجموعه دانش و شناخت مبتنی بر درک متعارف و یک رشته رویه ها و ملاحظاتی که اعضای عادی جامعه به کار می گیرند تا شرایطی را که خود را در آن می یابند قابل فهم ساخته ، شیوه های مقتضی را پیدا کرده و مطابق با آن شرایط دست به عمل بزند . » ( ریتزر و گودمن ، 1390 : 356 ) در واقع موضوع مورد مطالعه در روش شناسی مردمی شازمان زندگی روزمره یا به تعبیر خود گارفینکل جامعه عادی نامیرا است ( همان ، 357) در واقع جان کلاک روش شناسی مردمی نه صرفا در نظریه پردازی بلکه در همین مطالعات و برنامه کاری این مکتب یعنی در تحقیقات ویژه ای نهفته است ، بنا بر نظر گارفینگل و نظریه پردازان این مکتب پژوهش و نظریه پردازی می بایست تنگاتگ یکدیگر و با هم صورت بپذیرد و نظریه پردازی باید وابسته به مواردی باشد که پژوهش ها را فراهم کنند.

گارفینکل همانند برخی از اندیشمندان نظیر امیل دورکیم واقعیت اجتماعی را به عنوان پدیده جامعه شناختی بنیادی در نظر می گرفت اما بر خلاف امیل دورکیم واقعیت اجتماعی را خارجی و الزام آور نمی دید و معتقد بود که کنشگران هالوهای ناتوان از قضاوت نیستند بلکه واقعیت اجتماعی دستاورد کنشگران ( اعضا ) و در حقیقت به عنوان محصول فعالیت های روش شناختی اعضا تلقی می کند ( همان ، 356 ) البته آن ها بر این باور بودند که انسان ها درست است که همانند عروسک های خیمه شب بازی به تعبیر آلتوسر نیستند اما معتقد نیستند که بشر بی نهایت باز اندیش ، خودآگاه و حسابگر است و همانند شوتس بر این باورند که بیشتر کنش های آن ها از روی عادت و نسبتا غیر فکورانه است . به هر صورت یکی از نکات مهم و اساسی کار گارفینگل آن است که انسان ها به طور باز اندیشانه توضیح پذیر هستند و به نوعی آن ها تاملی هستند . یعنی آنکه وقتی که ما موقعیتی را توصیف می کنیم ، همزمان ان را می افرینیم و آن را منسجم و عقلانی و معنا دار نشان می دهیم ( کرایب ، 1381 : 132 )


آرون سیکورل یکی از اصحاب روش شناسی مردمی در مورد توضیح دادن شرح جالبی می دهد : « شاید با روشن کردن این مطلب ، که هرگونه تلاش به منظور تحـریـ*ک فعالیت توضیح دادن یا اجتناب از آن خود نوعی توضیح دادن است ، بتوانیم نگاهی به فعالیت توضیح دادن خود بیاندازیم . این گفته به معنای نشان دادن بیهودگی تلاش هایی است که به کار می گیریم تا در توصیف رویداد هایی که شاهد آن ها هستیم یا فعالیت ها یی که در آن ها مشارکت می کنیم ، به گونه ای سازش ناپذیر دقیق باشیم . ( برگرفته از کرایب ، سیکورل ، 1973 : 109 ) به هر روی توضیح دادن فراگردی است که انسان ها از طریق آن جهان را برای خود قابل درک می کنند. توضیح دادن همان شیوه هایی هستند که کنشگران به وسیله آن ها موقعیت های خاص را مورد توصیف ، تحلیل ، نقادی و آرمان پذیری قرار می دهند .در روش شناسی مردمی در مورد ماهیت توضیح ها قضاوتی صورت نمی پذیرد ، بلکه چگونگی کاربرد آن ها را از سوی افراد در کنش عملی تحلیل می کند . ( ریتزر و گودمن ، 1390 : 358 )
می توان ابراز داشت که شاخه عمده روش شناسی مردمی تحلیل گفتگو یا توصیف و توضیح قابلیت هایی است که گویندگان عادی ضمن مشارکت در کنش کعقولانه و اجتماعا سازمان نیافته به کار می برند و به آن ها اتکا دارند . تحلیلگران گفتگو نیز به دنبال کشف نظم و قواعدی اند که محصول گفتگو های مردمند و در همین گفتگو ها نیز دنبال می شوند . به هر صورت می توان عنوان کرد که روش شناسی مردمی به صورت کلی با رفتار سر و کار دراد ولی تحلیلگران گفتگو تنها بر نوع ویژه ای از رفتار یا همان گفتگو تاکید می ورزند . ( ریتزر ، 1382 : 365 ) تحلیل گفتگو بر این فرض استوار است که گفتگو سنگ بنای صورت های دیگر رفتار فی مابینی است . گفتگو رایج ترین صورت کنش متقابل است و کامل ترین زهدان عملکرد ها و رویه های ارتباطی و اجتماعا سازمان یافته را در بر می گیرد . تحلیل گران گفتگو بیشتر از نوار های ضبط صوت و ویدئو برای بررسی ها استفاده می کنند .


در پایان به صورت مختصر به تمونه هایی از روش شناسی مردمی می پردازیم که اقتباسی از کتاب نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر است ( ریتزر ، 1382 : 366 – 372 )
اعمال راه رفتن : موضوع بررسی رابیو و جیمز . ان . شنکاین نه راه رفتن بلکه اعمال راه رفتن بود . به عقیده آن ها راه رفتن دستاورد هماهنگ اعضای اجتماع به شمار می آید ف آنها راه رفتن را نه صرفا برای فهم این عمل خاص بلکه جهت طیف گسترده ای از پدیده هایی این چنینی مورد بررسی قرار دارند . انها با فهم اعمال راه رفتن به عنوان دستاورد تامل بر انگیز اعضای جامعه امیدوارند که بتوانند به فهم پدیده های اجتماعی به عنوان دستاوردهایی که هر روزه جریان دارند دست یابند .
گفتگوهای تلفنی : آنها به بررسی رابـ ـطه میان حرف ها بیشتر علاقه مندند تا رابـ ـطه میان طرفین گفتگو . امانوئل شگلوف بر این نظر است که بررسی اش درباره شیوه اغاز مکالمات تلفنی ، بخشی از کوشش گسترده ای است برای فهم خصلت سامان مند کنش اجتماعی . وی به این نتیجه می رسد که سر اغازهای تلفنی غالبا صریح و یکنواخت هستند.


ترغیب به کف زدن : بنا بر عقیده هریتیچ و گریت بچ ، کف زدن با عبارت هایی بر انگیخته می شود که از نظر لفظی طوری تنظیم شده اند که محتواهایشان در مقایسه با گفته های زمینه ساز دیگر ، موکد و برجسته باشند و نقطه پایان آشکار بر پیام مورد بحث گذارد . از جمله تمهیداتی که سخنرانان برای ترغیب به کف زدن استفاده میی نمایند عبارتند از : تضاد ، ارائه فهرست ، حل معما ، شاه بیت ، ترکیب ، موضع گیری و ترغیب . تمهید ترغیب زمانی به کار گرفته می شود که حضار از واکنش به یک پیام خاص سر باز می زنند . هریتیچ و گریت بچ در پژوهشان نشان داده اند که تمهید تضاد ، رایج ترین صورت ترغیب به کف زدن بوده است . در حقیقت آن ها نتیجه می گیرند که این تمهید ها در کنش متقابل محاوره ای ، طبیعی و روزانه ریشه دارند و در همین کنش متقابل یافت می شوند.


ترغیب به خنده : گیل جفرسون به این نتیجه می رسد که برای ترغیب طرف مقابل به خنده ، لحن بیانی با ویژگی های ساختاری اساسی از جانب طرف دیگر به کار بـرده می شود . جفرسون به این نتیجه می رسد که رخداد خنده ، سازمان یافته تر از آن است که ظاهرا به نظر می رسد . به نظر می رسد که نظم واکنش های متناوب نسبت به یک موضوع خنده دار ، آزادانه و به دلخواه یک فرد سازمان یافته است . در واقع قضیه این نیست که چیزی ، خنده یا هر چیز دیگری ، باید رخ دهد بلکه این خنده باید بر یک مبنای داوطلبانه و یا با ترغیب اتفاق افتد.


 
  • لایک
واکنش ها: Diba
بالا