- عضویت
- 2015/11/08
- ارسالی ها
- 22,523
- امتیاز واکنش
- 65,135
- امتیاز
- 1,290
گفتگو با الهه پورجمشید بازیگر نمایش «آتن- مسکو»
هم راستا بودن کمدی و تراژدی عین واقعیت است
آتن مسکو
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]هم راستا بودن کمدی و تراژدی عین واقعیت است
![236736_1073600290_310_207.jpg](http://theater.ir/cache/2/attach/201710/236736_1073600290_310_207.jpg)
آتن مسکو
ایران تئاتر: انسان و دنیای پیرامون او در خود موضوعات بسیاری را تعریف داده است. موضوعاتی که میتواند باتوجه به ذات اجتماعی انسان نکات قابل توجهای را از خود بروز دهد. حال موضوع مهاجرت از مواردی که مانند تیغ دو لبه عمل میکند که گاهی سعادت و خوش اقبالی و گاهی بد اقبالی را پیش روی زندگی بشریت قرار میدهد.
[/BCOLOR]الهه پورجمشید تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی تربیت بدنی و فوق دیپلم فیلمسازی به اتمام رسانده است. او در راستای فعالیت خود در بازیگری تئاتر دیپلم افتخارهایی برای چند نمایش به دست آورده است که از میان آنها باید از «شعبده و طلسم»،«میراث»، «رادیکال زندگی»، «بوق آباد» و... نام برد. این بازیگر در نمایشهای دیگری چون «خاطرهای نداشتم حتی اگر هزار سالم بود»، «غروب ذوالفقار»، «پل»، «سبدی پر از ماه گم شده»، «بچههای ما»، «قطعه گمشده»،«خواب آرام»، «مارمالاد»، «پنجره شکسته»، «نوک مگسک زیر دشمن» حضور داشته است. پورجمشید نیز در ادامه فعالیت خود در فیلمهای مستند و کوتاه «بازترین نمای امید»، «رد عشق»، «نخل» و سریال «قال و قواله» تولید شده برای شبکه استانی ایلام ایفای نقش کرده است. حال به بهانه حضور این بازیگر در نمایش «آتن-مسکو» با وی گفتگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
مزایای پرداختن به مسائل اجتماعی در نمایشهایی که روی صحنه آورده میشود را چطور ارزیابی میکنید؟
اصولا تئاتر برای پرداختن به مسائل مربوط به جامعه بوده و هست و این موضوع در اکثر نمایشنامهها مشخص است...البته شاید شکل آن در زمانهای مختلف متفاوت باشد. اما به طور حتم در نگرش سطوح مختلف جامعه تغییر ایجاد میکند و دیدی متفاوت را برای هر کدام خواهد داشت. در واقع تئاتر زبانی ساده دارد و ارتباطی مستقیم با تماشاگر را از طریق مختلف ایجاد میکند. با توجه به اینکه امروزه به این مسائل پرداخت و اهمیت بیشتری داده میشود.
سوژه مهاجرت از جمله مواردی است که در آثار نمایشی بسیار به آن پرداخته شده است. تفاوت نگاه این اثر با دیگر آثاری که به این موضوع خود اشاره داشتهاند را در چه میدانید؟
بیشتر در این نمایش به خاطر وجه کمدی آن از موضوع مهم که باید به آن اشاره داشت سادگی بیان است. باین دیدگاه که به راحتی طرح مسئله میشود و مخاطب به خاطر روان بودن، آن را میپذیرد.
آیا این نگاه میتواند باعث شود که رسالت این نمایش با کیفیتی قابل توجه به مخاطب ارائه شود؟
به طور حتم... زیرا که شخصیتهای داستان، شخصیتهایی جذاب و قابل درک هستند. حال با این رویکرد مخاطب آنها را میفهمد و گاهی نمونه عینی این شخصیتها را در جامعه دیده است و این مسئله کمک میکند که خیلی زود به درک از موضوع برسد.
نکته دیگری که در این اثر مورد توجه قرار گرفته است بحث خانواده است که سوژه مهاجرت از سوی افراد آن ترتیب داده میشود. ارتباط این دو نکته برای بیان اثرات این موضوع تا چه اندازه توانسته به اهمیت آن اشاره داشته باشد؟
این شخصیتها در قالب خانواده در حقیقت طنابی هستند برای پاره شدن یا محکم شدن. در واقع آنها میتوانند موجب نجات و گرمی شرایط یکدیگر باشند و یا باعث اشتباه دیگری شوند. از نگاه دیگر آنها میتوانند تجربههای یکدیگر باشند و یا نتیجه چیزی که در ذهنشان میگذرد را در زندگی هم ببینند. البته باید یادآور شوم که خانواده همیشه نقش مهمی در حرکت این مسیر دارد.
عنوان نمایش خود گویای آن است که با دو فرهنگ و رویکرد اجتماعی متفاوت از دو شهر جهان رو به رو هستیم. آیا این ذکاوت نویسنده را میتوان از کنشهای مهم نمایش قلمداد کرد؟
اسم هر نمایشی گویای بخشی از قالب و محتوی آن نمایش است. تاثیری که اسم اثر میتواند در ذهن مخاطب داشته باشد هم قبل از دیدن آن نمایش و هم بعد از دیدن آن ادامه دارد. لذا نویسنده در این اثر کاملا دقیق و درست مخاطب را در این مسیر هدایت میکند.
از خصوصیات انسانها باید به فراهم آوردن شرایط بهتر برای زندگی خود اشاره کرد. تصور میکنید مهاجرت شخصیت ایرنا به مسکو تنها به این دلیل است؟
شخصیت ایرنا به نوعی در حال فرار از شرایط است اما در هر مقصدی به چیزی که میخواهد نمیرسد و این موضوع برایش آزار دهنده است. البته این رویکرد و موضوع تنها زندگی بهتر نیست شاید برای پاک کردن گذشته است.
رو به رو شدن سه خواهر بعد از مدتها باعث بروز و برون ریزی مسائلی درونی بین آنها میشود که ماجراهای موازی به همراه تاثیرات سوژه اصلی نمایش را با خود همراه میسازد. آیا این موازی بودن دو روایت در یک اثر میتواند از نظر دراماتیک موثر واقع شود؟
دراماتیک بودن اثر به لحظهای است که در آن گره ایجاد میشود و نقطه اشتراک بین روایتهای موازی زندگی آنها این گرهها را ایجاد میکند. البته جذابیت این اثر به حرفهایی است که روایت گر شرایط آنها است و این روایتها ساده و در عین حال عمیق جلوه میکند.
نمایش «آتن- مسکو» دو شاخصه و لحن مهم دنیای نمایش یعنی کمدی و تراژدی را با خود به همراه دارد. اهمیت وجود داشتن این دو موضوع در نمایش را چگونه ارزیابی میکنید؟
مشخص است که کمدی و تراژدی مرز باریکی دارند. اگر در تعریف یک موضوع اشتباهی صورت بگیرد میتواند خیلی کمدی و یا کاملا برعکس باشد. اما وقتی این دو عنوان در کنار هم قرار میگیرند لحظهها به واقعیت تبدیل میشوند. در واقع همه چیز در حالی که با زندگی در یک راستا است اما موقعیتی کاملا کمدی را از خود بروز میدهد.
با توجه به اینکه این نمایش اثری اجتماعی است و به معضل مهمی چون مهاجرت اشاره دارد. آیا میتوان این انتظار را مخاطب داشته باشد که با ذهنیتی تازه از گروه نمایشی با در نظر گرفتن شرایط موجود در متن رو به رو شود؟
در واقع موضوع این است که متن روایتهایی پراکنده است که گاهی به موضوعات اجتماعی موجود در اثر نیز میپردازد و هر مخاطبی میتواند با ذهنیت خود از سالن خارج شود.
این اثر فارغ از موضوعاتی که مطرح میکند، اثری شخصیت محور است که روایت را پیش میبرد. شما به عنوان یکی از شخصیتهای این نمایش چه نکاتی را برای رسیدن به نقش مد نظر داشتهاید؟
شخصیت ماشا شخصیتی مهربان و ساده است اما سعی میکند این خصوصیت را به دیگران انتقال ندهد. شاید برای پیدا کردن نوع شخصیت آن است. حال باتوجه به این دلیل رسیدن به یک بازی خاص برای این شخصیت بیشتر سعی کردم حالات او را در جامعه به صورت عینی پیدا کرده و سپس به او نزدیکتر شوم.
هدایت کارگردان تا چه اندازه در شخصیت پردازی بازیگران این اثر نقش داشته است؟
به طور حتم همسو کردن گروه و شناخت بیشتر شخصیتها کاری نیست که بازیگر به تنهایی آن را انجام دهد زیرا نگاه کارگردان به نمایشی که او آن را هدایت میکند نگاهی عمیق و تصویر شده است. بنابراین او دقیقا میداند از صحنه نمایش خود چه میخواهد.
آیا رگههای طنزی که در این نمایش وجود دارد توانسته مسئله مهاجرت و تاثیرات خشن آن را با لحنی متفاوت برای مخاطب بروز بدهد؟
تا حدودی شاید موفق بوده باشد. زیرا طنز و کمدی بیان مسائل تلخ با زبان ساده و شیرین است. البته به نوعی انتقادی همراه با حس مهربانی را در خود دارد.
شما به عنوان یکی بازیگران «آتن– مسکو» تصور میکنید از چند منظر میتوان این نمایش را مورد بررسی قرار داد؟
این نمایش ابعاد زیادی دارد اما رسیدن به آن برای هر تماشاگری متفاوت است. شاید چیزی که در ذهن تماشاگر است حتی در ذهن کارگردان هم نباشد.
گفتوگو از کیارش وفایی
مزایای پرداختن به مسائل اجتماعی در نمایشهایی که روی صحنه آورده میشود را چطور ارزیابی میکنید؟
اصولا تئاتر برای پرداختن به مسائل مربوط به جامعه بوده و هست و این موضوع در اکثر نمایشنامهها مشخص است...البته شاید شکل آن در زمانهای مختلف متفاوت باشد. اما به طور حتم در نگرش سطوح مختلف جامعه تغییر ایجاد میکند و دیدی متفاوت را برای هر کدام خواهد داشت. در واقع تئاتر زبانی ساده دارد و ارتباطی مستقیم با تماشاگر را از طریق مختلف ایجاد میکند. با توجه به اینکه امروزه به این مسائل پرداخت و اهمیت بیشتری داده میشود.
سوژه مهاجرت از جمله مواردی است که در آثار نمایشی بسیار به آن پرداخته شده است. تفاوت نگاه این اثر با دیگر آثاری که به این موضوع خود اشاره داشتهاند را در چه میدانید؟
بیشتر در این نمایش به خاطر وجه کمدی آن از موضوع مهم که باید به آن اشاره داشت سادگی بیان است. باین دیدگاه که به راحتی طرح مسئله میشود و مخاطب به خاطر روان بودن، آن را میپذیرد.
آیا این نگاه میتواند باعث شود که رسالت این نمایش با کیفیتی قابل توجه به مخاطب ارائه شود؟
به طور حتم... زیرا که شخصیتهای داستان، شخصیتهایی جذاب و قابل درک هستند. حال با این رویکرد مخاطب آنها را میفهمد و گاهی نمونه عینی این شخصیتها را در جامعه دیده است و این مسئله کمک میکند که خیلی زود به درک از موضوع برسد.
نکته دیگری که در این اثر مورد توجه قرار گرفته است بحث خانواده است که سوژه مهاجرت از سوی افراد آن ترتیب داده میشود. ارتباط این دو نکته برای بیان اثرات این موضوع تا چه اندازه توانسته به اهمیت آن اشاره داشته باشد؟
این شخصیتها در قالب خانواده در حقیقت طنابی هستند برای پاره شدن یا محکم شدن. در واقع آنها میتوانند موجب نجات و گرمی شرایط یکدیگر باشند و یا باعث اشتباه دیگری شوند. از نگاه دیگر آنها میتوانند تجربههای یکدیگر باشند و یا نتیجه چیزی که در ذهنشان میگذرد را در زندگی هم ببینند. البته باید یادآور شوم که خانواده همیشه نقش مهمی در حرکت این مسیر دارد.
عنوان نمایش خود گویای آن است که با دو فرهنگ و رویکرد اجتماعی متفاوت از دو شهر جهان رو به رو هستیم. آیا این ذکاوت نویسنده را میتوان از کنشهای مهم نمایش قلمداد کرد؟
اسم هر نمایشی گویای بخشی از قالب و محتوی آن نمایش است. تاثیری که اسم اثر میتواند در ذهن مخاطب داشته باشد هم قبل از دیدن آن نمایش و هم بعد از دیدن آن ادامه دارد. لذا نویسنده در این اثر کاملا دقیق و درست مخاطب را در این مسیر هدایت میکند.
از خصوصیات انسانها باید به فراهم آوردن شرایط بهتر برای زندگی خود اشاره کرد. تصور میکنید مهاجرت شخصیت ایرنا به مسکو تنها به این دلیل است؟
شخصیت ایرنا به نوعی در حال فرار از شرایط است اما در هر مقصدی به چیزی که میخواهد نمیرسد و این موضوع برایش آزار دهنده است. البته این رویکرد و موضوع تنها زندگی بهتر نیست شاید برای پاک کردن گذشته است.
رو به رو شدن سه خواهر بعد از مدتها باعث بروز و برون ریزی مسائلی درونی بین آنها میشود که ماجراهای موازی به همراه تاثیرات سوژه اصلی نمایش را با خود همراه میسازد. آیا این موازی بودن دو روایت در یک اثر میتواند از نظر دراماتیک موثر واقع شود؟
دراماتیک بودن اثر به لحظهای است که در آن گره ایجاد میشود و نقطه اشتراک بین روایتهای موازی زندگی آنها این گرهها را ایجاد میکند. البته جذابیت این اثر به حرفهایی است که روایت گر شرایط آنها است و این روایتها ساده و در عین حال عمیق جلوه میکند.
نمایش «آتن- مسکو» دو شاخصه و لحن مهم دنیای نمایش یعنی کمدی و تراژدی را با خود به همراه دارد. اهمیت وجود داشتن این دو موضوع در نمایش را چگونه ارزیابی میکنید؟
مشخص است که کمدی و تراژدی مرز باریکی دارند. اگر در تعریف یک موضوع اشتباهی صورت بگیرد میتواند خیلی کمدی و یا کاملا برعکس باشد. اما وقتی این دو عنوان در کنار هم قرار میگیرند لحظهها به واقعیت تبدیل میشوند. در واقع همه چیز در حالی که با زندگی در یک راستا است اما موقعیتی کاملا کمدی را از خود بروز میدهد.
با توجه به اینکه این نمایش اثری اجتماعی است و به معضل مهمی چون مهاجرت اشاره دارد. آیا میتوان این انتظار را مخاطب داشته باشد که با ذهنیتی تازه از گروه نمایشی با در نظر گرفتن شرایط موجود در متن رو به رو شود؟
در واقع موضوع این است که متن روایتهایی پراکنده است که گاهی به موضوعات اجتماعی موجود در اثر نیز میپردازد و هر مخاطبی میتواند با ذهنیت خود از سالن خارج شود.
این اثر فارغ از موضوعاتی که مطرح میکند، اثری شخصیت محور است که روایت را پیش میبرد. شما به عنوان یکی از شخصیتهای این نمایش چه نکاتی را برای رسیدن به نقش مد نظر داشتهاید؟
شخصیت ماشا شخصیتی مهربان و ساده است اما سعی میکند این خصوصیت را به دیگران انتقال ندهد. شاید برای پیدا کردن نوع شخصیت آن است. حال باتوجه به این دلیل رسیدن به یک بازی خاص برای این شخصیت بیشتر سعی کردم حالات او را در جامعه به صورت عینی پیدا کرده و سپس به او نزدیکتر شوم.
هدایت کارگردان تا چه اندازه در شخصیت پردازی بازیگران این اثر نقش داشته است؟
به طور حتم همسو کردن گروه و شناخت بیشتر شخصیتها کاری نیست که بازیگر به تنهایی آن را انجام دهد زیرا نگاه کارگردان به نمایشی که او آن را هدایت میکند نگاهی عمیق و تصویر شده است. بنابراین او دقیقا میداند از صحنه نمایش خود چه میخواهد.
آیا رگههای طنزی که در این نمایش وجود دارد توانسته مسئله مهاجرت و تاثیرات خشن آن را با لحنی متفاوت برای مخاطب بروز بدهد؟
تا حدودی شاید موفق بوده باشد. زیرا طنز و کمدی بیان مسائل تلخ با زبان ساده و شیرین است. البته به نوعی انتقادی همراه با حس مهربانی را در خود دارد.
شما به عنوان یکی بازیگران «آتن– مسکو» تصور میکنید از چند منظر میتوان این نمایش را مورد بررسی قرار داد؟
این نمایش ابعاد زیادی دارد اما رسیدن به آن برای هر تماشاگری متفاوت است. شاید چیزی که در ذهن تماشاگر است حتی در ذهن کارگردان هم نباشد.
گفتوگو از کیارش وفایی