فرادید| رهبر آلمان نازی تنها هیولای قرن بیستم نبود، اما چه دلیلی وجود دارد که با گذشت 125 سال از تولد هیتلر، داستان زندگیاش بیش از هر ستمگر دیگری ما را جذب خود میکند؟
به گزارش فرادید*، جایگاه آدولف هیتلر در طول تاریخ تنها منحصر به خودش است. 125 سال پیش در تاریخ 20 آوریل 1889، هیتلر در روستای «براوناو آم این» در اتریش به دنیا آمد. حالا پس از گذشت این همه سال نام هیتلر هنوز بر زندگی همه ما سایه انداخته است. همه ما مایلیم بیش از هر فرمانروای دیگری در مورد زندگی هیتلر و ابعاد شخصیتی او بدانیم. اما واقعا چرا آدولف هیتلر تا این همه نگاهها را به خود جذب کرده است؟ در نگاهی ساده شاید به پاسخ این سوال رسیده باشیم: آدولف هیتلر بازیگر نقش اول بزرگترین جنگ تاریخ و همچنین بزرگترین نسلکشی تاریخ است. شاید همین دلیل کافی باشد، زیرا آدولف در این دو رکورد رقیبی ندارد. به همین دلیل کمتر شخصیتی را در تاریخ پیدا میکنیم که درباره او کتاب به اندازه هیتلر کتاب چاپ شده باشد.
مسئولیت اولیه تمام جنایات آلمان نازی به عهده هیتلر است. همین مسئله یک سوال دیگر را در ذهن ما به وجود میآورد: یک آدم چه شخصیتی میتواند داشته باشد که تاب این اندازه وحشیگری را داشته باشد؟ شاید زمانی که به استالین و مائو فکر میکنیم این سوالات در ناخودآگاه ما شکل نگیرد. از طرف دیگر هم باید اعتراف کنیم که آنها جذابیت شخصیتی هیتلر را ندارند.
من [نویسنده مقاله حاضر: آیان کرشاو؛ نویسنده دو کتاب سرگذشت هیتلر و آلمان نازی] به دلیل اینکه دو کتاب در مورد هیتلر نوشتم بیشتر با فجایع رخ داده جنگ جهانی دوم توسط هیتلر آشنا شدم. یکی از احمقانهترین سوالاتی که از من در زمان نوشتن آن کتابها پرسیده شد این بود که آیا هیتلر هنگام عروسی با اوا براون و تنها چند ساعت قبل از خودکشی نوشیدنی الکلی توکاجی نوشیده بود؟ خیلی واضح است که او این کار را نکرد، اما آیا واقعا فرقی هم میکند؟
در یک یادداشت دیگر به من گفتند که هیتلر اصالتا به خاندان سلطنتی بریتانیا متعلق است و دلیل آن شخص نیز جالب بود. او میگفت که خودش محاسبه کرده که اندازه و شکل گوشهای هیتلر شبیه گوش شاهزاده جان، پسر جرج پنجم و ملکه ماری است. حتی هنوز هم میگویند که هیتلر در سال 1912 به لیورپول رفت، اما هیتلر واقعا به آنجا نرفته بود. درام پناهگاه زیرزمینی برلین واپسین ساعات هیتلر هم که داستانی دیگر است. اتفاقات مرگ هیچ ستمگر معاصر دیگری هم تا این اندازه گیرا نبوده است.
استالین زیر بار نمیرفت که هیتلر مرده است، هرچند استخوان فک هیتلر در یک جعبه به شوروی داده شده بود و میشد بررسی کرد که آن استخوان متعلق به هیتلر بوده است یا خیر. همین شبهه استالین بعدها به نظریهای تبدیل شد که هیتلر و اوا براون در آخرین دقایق به آمریکای جنوبی فرار کردند. من به دفعات در مورد بیماریهای جسمی و روانی هیتلر و علائم تشخیص آنها پرسوجو کردم. من تلویحا متوجه شدم که اگر آن بیماری واقعا وجود داشت (که نداشت)، میشد آن را دلیل جنگ جهانی و نسلکشی هیتلر دانست. به عبارت بهتر، اگر مشخص میشد هیتلر یک جانیِ روانی بوده میشد نتیجهگیری کرد که چرا او جان میلیونها عاقل را گرفت.
اگر میبینید که اینگونه حرفها و سوالات مطرح میشود، دلیلش را در جذابیت زندگی هیتلر باید جستجو کنید. به شکلی دیگر نیز میتوان به این حرفها نگاه کرد و آن اینکه هیتلر یک «مرد بزرگ» بود. هر اندازه هم که بزرگی هیتلر منفی بوده باشد، نمیتوان نقش او در شکلگیری بخشی از تاریخ معاصر را نادیده گرفت. نقش هیتلر معمولی نبود، بلکه او بیش از اندازه تعیین کننده اتفاقات آینده جهان بود.
اما ریشه این مسئله از کجا گرفته میشود. زندگی هیچ شخصی در تاریخ معاصر مانند زندگی هیتلر نبود. او در 30 سال ابتدایی زندگی خود کاملا ناشناخته بود. هیتلر نه تحصیلات خاصی داشت و نه مدارج و آموزشهای خاصی را گذرانده بود. او حتی فرمانده نظامی نبود و ارتباطات خانوادگی ویژهای هم نداشت. اما 25 سال بعدی زندگی این شخص کاملا پیچیده بود. او شخص اول یکی از مقتدرترین کشورهای زمین شد. او جنگی را در اروپا و جهان شروع کرد که آتش آن جان بیش از 50 میلیون نفر را گرفت. نسلکشی که هیتلر مرتکب آن شد نیز جنبههای گوناگونی داشت. او قصد داشت 11 میلیون یهودی را فقط و فقط به دلیل قومیتشان از بین ببرد. در نهایت نیز عروسی خود را در حالی برگزار کرد که دشمن در چند قدمی او بود. کشورش تخریب و به اشغال دشمنانش درآمد. قاره اروپا نیز به کل نابود شده بود.
به گزارش فرادید*، جایگاه آدولف هیتلر در طول تاریخ تنها منحصر به خودش است. 125 سال پیش در تاریخ 20 آوریل 1889، هیتلر در روستای «براوناو آم این» در اتریش به دنیا آمد. حالا پس از گذشت این همه سال نام هیتلر هنوز بر زندگی همه ما سایه انداخته است. همه ما مایلیم بیش از هر فرمانروای دیگری در مورد زندگی هیتلر و ابعاد شخصیتی او بدانیم. اما واقعا چرا آدولف هیتلر تا این همه نگاهها را به خود جذب کرده است؟ در نگاهی ساده شاید به پاسخ این سوال رسیده باشیم: آدولف هیتلر بازیگر نقش اول بزرگترین جنگ تاریخ و همچنین بزرگترین نسلکشی تاریخ است. شاید همین دلیل کافی باشد، زیرا آدولف در این دو رکورد رقیبی ندارد. به همین دلیل کمتر شخصیتی را در تاریخ پیدا میکنیم که درباره او کتاب به اندازه هیتلر کتاب چاپ شده باشد.
مسئولیت اولیه تمام جنایات آلمان نازی به عهده هیتلر است. همین مسئله یک سوال دیگر را در ذهن ما به وجود میآورد: یک آدم چه شخصیتی میتواند داشته باشد که تاب این اندازه وحشیگری را داشته باشد؟ شاید زمانی که به استالین و مائو فکر میکنیم این سوالات در ناخودآگاه ما شکل نگیرد. از طرف دیگر هم باید اعتراف کنیم که آنها جذابیت شخصیتی هیتلر را ندارند.
من [نویسنده مقاله حاضر: آیان کرشاو؛ نویسنده دو کتاب سرگذشت هیتلر و آلمان نازی] به دلیل اینکه دو کتاب در مورد هیتلر نوشتم بیشتر با فجایع رخ داده جنگ جهانی دوم توسط هیتلر آشنا شدم. یکی از احمقانهترین سوالاتی که از من در زمان نوشتن آن کتابها پرسیده شد این بود که آیا هیتلر هنگام عروسی با اوا براون و تنها چند ساعت قبل از خودکشی نوشیدنی الکلی توکاجی نوشیده بود؟ خیلی واضح است که او این کار را نکرد، اما آیا واقعا فرقی هم میکند؟
در یک یادداشت دیگر به من گفتند که هیتلر اصالتا به خاندان سلطنتی بریتانیا متعلق است و دلیل آن شخص نیز جالب بود. او میگفت که خودش محاسبه کرده که اندازه و شکل گوشهای هیتلر شبیه گوش شاهزاده جان، پسر جرج پنجم و ملکه ماری است. حتی هنوز هم میگویند که هیتلر در سال 1912 به لیورپول رفت، اما هیتلر واقعا به آنجا نرفته بود. درام پناهگاه زیرزمینی برلین واپسین ساعات هیتلر هم که داستانی دیگر است. اتفاقات مرگ هیچ ستمگر معاصر دیگری هم تا این اندازه گیرا نبوده است.
استالین زیر بار نمیرفت که هیتلر مرده است، هرچند استخوان فک هیتلر در یک جعبه به شوروی داده شده بود و میشد بررسی کرد که آن استخوان متعلق به هیتلر بوده است یا خیر. همین شبهه استالین بعدها به نظریهای تبدیل شد که هیتلر و اوا براون در آخرین دقایق به آمریکای جنوبی فرار کردند. من به دفعات در مورد بیماریهای جسمی و روانی هیتلر و علائم تشخیص آنها پرسوجو کردم. من تلویحا متوجه شدم که اگر آن بیماری واقعا وجود داشت (که نداشت)، میشد آن را دلیل جنگ جهانی و نسلکشی هیتلر دانست. به عبارت بهتر، اگر مشخص میشد هیتلر یک جانیِ روانی بوده میشد نتیجهگیری کرد که چرا او جان میلیونها عاقل را گرفت.
اگر میبینید که اینگونه حرفها و سوالات مطرح میشود، دلیلش را در جذابیت زندگی هیتلر باید جستجو کنید. به شکلی دیگر نیز میتوان به این حرفها نگاه کرد و آن اینکه هیتلر یک «مرد بزرگ» بود. هر اندازه هم که بزرگی هیتلر منفی بوده باشد، نمیتوان نقش او در شکلگیری بخشی از تاریخ معاصر را نادیده گرفت. نقش هیتلر معمولی نبود، بلکه او بیش از اندازه تعیین کننده اتفاقات آینده جهان بود.
اما ریشه این مسئله از کجا گرفته میشود. زندگی هیچ شخصی در تاریخ معاصر مانند زندگی هیتلر نبود. او در 30 سال ابتدایی زندگی خود کاملا ناشناخته بود. هیتلر نه تحصیلات خاصی داشت و نه مدارج و آموزشهای خاصی را گذرانده بود. او حتی فرمانده نظامی نبود و ارتباطات خانوادگی ویژهای هم نداشت. اما 25 سال بعدی زندگی این شخص کاملا پیچیده بود. او شخص اول یکی از مقتدرترین کشورهای زمین شد. او جنگی را در اروپا و جهان شروع کرد که آتش آن جان بیش از 50 میلیون نفر را گرفت. نسلکشی که هیتلر مرتکب آن شد نیز جنبههای گوناگونی داشت. او قصد داشت 11 میلیون یهودی را فقط و فقط به دلیل قومیتشان از بین ببرد. در نهایت نیز عروسی خود را در حالی برگزار کرد که دشمن در چند قدمی او بود. کشورش تخریب و به اشغال دشمنانش درآمد. قاره اروپا نیز به کل نابود شده بود.
دانلود رمان و کتاب های جدید