- عضویت
- 2017/01/17
- ارسالی ها
- 794
- امتیاز واکنش
- 62,699
- امتیاز
- 1,003
- سن
- 31
و قلم باز نوشت
از غم سردی خاک ،از سراسیمه ترین لحظه ی عمر .
از همان لحظه ی بی تکراری
که دل از دست من و آنان مرد .
دست از روی دلم بردارید!
به خدا آن دل بی سامان مرد.
شعر در اوج خودش ، از سره بی تکراری...
با ساده ترین حرف جهان یکجا مرد.
اشک کو ؟
ان تب و تیمار کو ؟
آن کسی که با دل ما ساز بود،
با تن و حرف و دلم یکجا مرد.
سـ*ـینه ی باران میان اشک ها
با تهاجم های فکر یک فاسد
کنار سنگ قبر خویشتن با خویش
چنان آهسته میخاندم:
دل من با خواب طولانی او یکجا مرد.
از غم سردی خاک ،از سراسیمه ترین لحظه ی عمر .
از همان لحظه ی بی تکراری
که دل از دست من و آنان مرد .
دست از روی دلم بردارید!
به خدا آن دل بی سامان مرد.
شعر در اوج خودش ، از سره بی تکراری...
با ساده ترین حرف جهان یکجا مرد.
اشک کو ؟
ان تب و تیمار کو ؟
آن کسی که با دل ما ساز بود،
با تن و حرف و دلم یکجا مرد.
سـ*ـینه ی باران میان اشک ها
با تهاجم های فکر یک فاسد
کنار سنگ قبر خویشتن با خویش
چنان آهسته میخاندم:
دل من با خواب طولانی او یکجا مرد.