جالب و دانستنی پیشینه شب یَلدا یا شب چلّه و عادات مرسوم در ایران

  • شروع کننده موضوع R@ha
  • بازدیدها 490
  • پاسخ ها 1
  • تاریخ شروع

R@ha

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2013/12/16
ارسالی ها
97
امتیاز واکنش
46
امتیاز
0
محل سکونت
س ر زم ی ن خ و ر ش ی د ش ه ر ب ه ش ت

شب یَلدا یا شب چلّه یکی از جشنهای کهن ایرانی است.[۱] در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال در نیمکره ی شمالی گرامی داشته میشود. این شب به زمان بین غروب

آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته میشود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن میگیرند. این شب در نیمکره

شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاهتر میشود.

واژه ی «یلدا» ریشه ی سریانی دارد و بهمعنای «ولادت» و «تولد» است. منظور از تولد، ولادت خورشید (مهر/میترا) است. رومیان آن را ناتالیس آنایکتوس یعنی روز

تولد مهر شکست ناپذیر مینامند.[۲] ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام بـرده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانستهاست.[۳]

چلّه، دو موقعیت گاهشمارانه در طول یک سال خورشیدی با کارکردهای فرهنگ عامه، یکی در آغاز تابستان (تیرماه) و دیگری در آغاز زمستان (دی ماه)، هریک

متشکل از دو بخش بزرگ (چهل روز) و کوچک (بیست روز). واژه چلّه برگرفته از چهل (معین، ذیل واژه) و مخفف «چهله» و صرفآ نشاندهنده گذشت یک دوره زمانی

معین (و نه الزامآ چهل روزه) است.[۴]

پیشینه چله و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل میداد و در

طول سال با سپری شدن فصلها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و

بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.

آنان ملاحظه میکردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند میشود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر میتوانستند استفاده کنند. این اعتقاد

پدید آمد که نور و

روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکشاند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که

کوتاهترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده و آنرا آغاز سال

قرار دادند.[۵] بدینسان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع میشد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده میکند،

خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.[۶] در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، ص ۲۵۵، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد

شدهاست و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است.[۷] در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده

است:[۸]

یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شبهاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل میکند و

گویند آن شب بهغایت شوم و نامبارک میباشد و بعضی گفتهاند شب یلدا یازدهم جدی است.

تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان

اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازه

فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک»

Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد.[۹] در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی

میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فراوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، خوراک مقدس مانند

«میزد» نیز نهاده میشد.

جشن یلدا و عادات مرسوم در ایران

بدرستی شب چله در زبان پارسی است و یلدا واژه درستی نیست که بکار بـرده می شود امید است این واژه که در زبان پارسی است درست بیان شود.

استان گیلان

مردم گیلان معتقدند، در شب چله از انواع خوراکیها مصرف میکنند و مثل مناطق مختلف اداب و رسوم ویژهای دارند.

مردم استان گیلان در شب یلدا از تنقلاتی مانند هندوانه، آب ایزگیل یا آب کونوس، برشته برنج و سه میوه محلی پرتقال، گلابی محلی به نام «خوج» و لیمو استفاده میکنند.

در گیلان هندوانه را حتماً فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد.

همچنین مردم شهرها و روستاهای شرق گیلان در شب یلدا هنگام بریدن هندوانه شعری را با مضمون «امشب شب چله / خانم جیر (زیر) پله / چاقو بزنیم / هندانه کله (سر)» میخوانند.

«آوکونوس» یکی دیگر از خوردنیهایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه میشود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره میریزند، خمره را پر از آب

میکنند و کمی نمک هم به آن میافزایند و در خم را میبندند و در گوشهای خارج از هوای گرم اطاق میگذارند.

ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه میشود. آوکونوس در اغلب خانههای گیلان تا بهار آینده یافت میشود و هر وقت هـ*ـوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و

خوشمزه را از خم بیرون میآورند و آن را با گلپر و نمک در سینهکش آفتاب میخورند.(آو= آب و کونوس = ازگیل).

در گیلان در خانوادههایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کردهاند رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس میفرستند.

در این طبق میوهها و خوراکیها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته میشود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولا ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات

قرار میگیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس میگردد.

فال هندوانه در یلدای گیلان

در میان برخی مردم و جوانان دم بخت این استان مرسوم است که در شب یلدا فال هندانه پوس (پوست هندوانه) میگیرند.

برای گرفتن این فال، هندوانه را به چهار قسمت طولی تقسیم میکنند و هر چهار پوست را به پشت سر خود میاندازند. در این میان، چهار حالت پیش میآید، اگر دو قاچ هندوانه، سفید و

دو قاچ، سبز باشد، به معنای حد وسط بودن برای نیت شخص است. اگر سه قاچ سبز و یک قاچ سفید بیفتد، نیت آن خوب است، اگر سه قاچ سفید و یک قاچ سبز باشد، نیت بد است.

اگر هر چهار قاچ سبز باشد، به معنای خیلی خوب و اگر هر چهار قاچ سفید باشد، به معنای خیلی بد است.

معمولا مردم در شب یلدا در خانه فردی که از همه بزرگتر است و به او احترام می گذارند، جمع می شوند و فال حافظ میگیرند.

استان خراسان

در خراسان واژه یلدا بکار بـرده نشده در تمام ادوار تاریخی تا آنجا که اسنادشفاهی و مکتوب وجود دارد شبچله یا چله نشینی بکار رفته و در این شب طولانی آیینهای و مراسمهای خاصی

وجود داشته که شاید در سایر مناطق ایران کمتر مرسوم بوده است به آن شب چراغانی یا شب چراغ میگفتند. از آنجا که هر میهمانی برای رفتن به شب نشینی، چراغی را همراه خود

می بـرده و بدلیل فراوانی چراغها عبارت چهل چراغ که نشانه کثرت است بکار میبردند.ویدیو در یوتیوب یکی از سنتهای مهم برگزاری مراسم سرحمومی در شب چله بوده است. سرحمومی

مراسمی است که داماد در حمام عمومی مردانه و عروس در حمام زنانه طی مراسم با شکوهی به حمام میبردند و با رقـ*ـص و پایکوبی و چوب بازی مراسم حنا بندان بعد از شستن و کیسه

کشی داماد انجام میدادند و در مراسم حنا بدان آواز امشب حنا میبندیم... بر دست و پا میبندیم ... را بصورت گروهی میخواندند. و درپایان لباس نو بر عروس و داماد و اقوام نزدیک آنها

میپوشیدند این مراسم گاهی تا سحر طول میکشید و مقدمه مراسم عروسی در بعد از ظهر روز بعد بود. افراد دعوت شده در صحن حمام جمع میشدند اما جوانان و افراد غیر مدعو تا پایان

مراسم در بیرون از حمام جمع می شدندو شوخی و بازی سیاه بازی و انتر بازی در میآوردند. هدیه دادن داماد برای نامزدش نیز یک امر اجباری بوده است در این شب به داماد این امتیاز

بزرگ داده میشد که با بردن هدیه برای نامزدش بتواند شب در خانه بااو در یک اتاق و دوتایی بخوابد. داماد تا قبل از شـب زفــ*ـاف فقط در مناسبتهای خاص و از جمله شب چله مجاز به

خوابیدن با نامزدش بوده است که به آن نامزد بازی میگفتند. در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است. یکی از آیینهای ویژه شب چله در استان خراسان

رضوی و خراسان جنوبی برگزاری مراسم «کف زدن» است. در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به «بیخ» مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن،

در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» میریزند. مردان و جوانان فامیل با دستهای از چوبهای نازک درخت انار به نام «دسته گز» مایع مزبور را برای ساعتها هم میزنند تا به صورت کف سفت

درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف و سپس سفت شود خشک شده آن مانند گز اصفهان میشود. کف آماده شده در پایان با مخلوط کردن شیره شکر آماده

خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان بـرده میشود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کفها مجاز هستند با پرتاب آن به سوی همدیگر و

مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان میافزایند.انار شب چله یکی دیگر از جشنهای ایرانی چله تموز است که عکس چله زمستان است و آن طولانی ترین روز

سال است که هنوز هم در خراسان جنوبی گرامی داشته میشود.[۱]

اصفهان

شب یلدا (شب چله) در شهرستان دهاقان اصفهان: مانند سایر مناطق ایران فامیل و بستگان به خانهٔ پدر بزرگها یا مادر بزرگها میروند ودور هم پای کرسی جمع میشوند. صاحب خانه هم

با آجیل و میوه از مهمانها پذیرائی میکند آنها تا پاسی از شب و گاهی تا نزدیک صبح مینشینند، کتاب شاهنامه میخوانند و فال حافظ میگیرند. بزرگترها داستان یا خاطره نقل میکنند.

تازه دامادها با هدیه یا خوانچه به خانه عروس میروند. آجیل شب یلدا:کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا برگه گلابی، جوزقند و انجیر و خرما است. میوه شب یلدا:انار، هندوانه،

سیب، گلابی انباری (سیبری) است. نوشیدنی شب یلدا:بطور معمول چای و شربت و چنانچه برف باشد مخلوط برف و شیره انگور. غذای شب چله (یلدا):چنانچه مقدور باشد پولو ماهی و

در غیر اینصورت یکی از غذاهای محلی:مانند کوفته، گندی، چرب و شیرین و . . .

استان آذربایجان (شرقی و غربی)

در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچهای تزیین شده به خانهٔ تازهعروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانهها را تزئین میکنند و

شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین میکنند و به خانهٔ عروس میبرند.

استان کردستان

در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران این آیین تاریخ کهنی دارد.

استان بوشهر

مردم استان بوشهر نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگ ترها میگذرانند. هندوانه در شب یلدا در بوشهر کاربرد زیادی دارد.

استان مازندران

در مازندران شب یلدا بسیار با اهمیت و گرامی داشته میشود. در این شب همه مردم به خانه پدر بزرگها و مادر بزرگها رفته و ضمن دورهمنشینی و خواندن فال حافظ و فردوسیخوانی به

خوردن تنقلات و میوه جات خصوصاً" انار و هندوانه و ازگیل میپردازند و با خوردن و نوشیدن و شنیدن صحبتها و داستانهای بزرگترها، شب را به صبح میرسانند و معتقدند که صبح بعد از

یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکیها است.

استان فارس

سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاجها و خرما و رنگینک برای گرم مزاجها موجود است. حافظخوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای

شیرازیهاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چله نشینان شدهاست.

استان همدان

همدانیها فالی میگیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر میخواند. دختر بچهای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند

و مهمانها بنا به ترتیبی که نشستهاند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقهاست در این شب خورده میشود. در

تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش ومویز نیز خورده میشود که از معمولترین خوراکیهای موجود در این شهرستانهاست.همچنین درآجین میوه وتنقلات برای دختری که نامزد شده ازطرف

خانواده دامادبرده می شودو این ازرسوم قدیم به جامانده است.

استان اردبیل

در استان اردبیل رسم است که خانوادهها شب یلدا دور هم جمع میشوند و تا پاسی از شب با هم شب نشینی میکنند.و بازیهایی مانند گل و پوچ و بیم و گیزیر را انجام میدهند هنداونه،

انار، پرتقال، تخمه، ماهی پلو و... از جمله خوراکیهایی است که در استان اردبیل مرسوم هست، و همچنین در شب یلدا برای تازه عروس هندانه تزئین میکنند و به همراه هدایای دیگر از

طرف خانواده داماد فرستاده میشود.

استان خوزستان

مردم خوزستان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب میآورد. این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای آن

خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند.[نیازمند منبع] به خانه بزرگترها رفته و دور هم جمع شده به شوخی خنده گذرانده، اجیل هندوانه انار شیرینی و خرما و لبو و اش وشیرینیهای

مختلف از جمله خوراکیهای این آیین کهن است.

استان قزوین

مردم استان قزوین نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگترها میگذرانند. به عقیده بزرگترها آوردن میوههای مختلف خشک و تر و میوههای سرخفام که به

"شب چره" معروف است، همراه با خوراکیهای دیگر شگون داشته و زمستان پر برکتی را نوید میدهد. در بعضی مواقع که مادر بزرگها در آوردن تنقلات تاخیر میکنند کوچکترها شعر "هر که

نیارد شب چره - انبارش موش بچره" سر میدهند، که مادربزرگ در آوردن "شب چره" تعجیل میکند. دراین شب اغلب مردم قزوین با خوردن سبزی پلو با ماهیدودی و سپس هندوانه، انار،

انواع تنقلات از جمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشگلکشا و انجیر خشک، شب نشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره میزنند. به عقیده مادر بزرگهای قزوینی اگر دراین شب ننه

سرما گریه کند باران میبارد، اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد برف میآید و اگر گردنبند مراوریدش پاره شود تگرگ میآید. یکی دیگر از آداب و رسوم "شب یلدا" فرستادن "خونچه چله" از

سوی داماد به عنوان هدیه زمستانی برای عروس است. در این خونچه برای عروس پارچه، جواهر، کلهقند و هفت نوع میوه مثل گلابی هندوانه، خربزه، سیب، به با تزئینات خاصی فرستاده

میشود.

خوراکیها

انار و هندوانه جزو مهم ترین ملزومات شب یلدا هستند. همچنین اجیل شب یلدا نیز در ایران،و افغانستان طرفدار بسیاری را دارد. بسیاری از مردم شام این شب را با سبزی پلو با ماهی

سرو می کنند اما غذاهای دیگری مثل پلو انار، چیزکیک انار، کباب ترش و ... نیز طرفداران زیادی دارد.[۱۰]

پانویس:

↑ امیدسالار, محمود. «چلّه». در دانشنامه ایرانیکا. ج. 5. نیویورک: دانشگاه کلمبیا, 1990. بایگانیشده در 2013-12-15. خطا: اگر وارد میکنید |پیوند بایگانی=، باید ابتدا |پیوند= را

مشخص کنید.. بازبینی شده در
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
.

پرش به بالا ↑ طبیبزاده، یلدا، ۹.

پرش به بالا ↑ مرادی غیاثآبادی، جشنها و گردهماییها، ۴۷.

پرش به بالا ↑ قاسملو، فرید. [2013-1-2 «چلّه»]. در دانشنامه جهان اسلام. بایگانیشده. خطا: اگر وارد میکنید |پیوند بایگانی=، باید ابتدا |پیوند= را مشخص کنید.. بازبینیشده در

Please, ورود or عضویت to view URLs content!
.

پرش به بالا ↑ هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ص ۵۵۳ و ۵۵۴

پرش به بالا ↑ هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ص ۵۶۰

پرش به بالا ↑ هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ص ۵۵۴

پرش به بالا ↑ هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ص ۵۵۴

پرش به بالا ↑ هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ص ۵۵۴ و ۵۵۹

پرش به بالا ↑ غذاهای شب یلدا،سایت پارسه گرد

منابع:

بگویید چله نگویید یلداویدیو در یوتیوب

طبیبزاده، محمود. «یلدا». حافظ (تهران)، ش. ۲۲ (دی ۱۳۸۴).

آیینهای شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال .[۲]

مرادی غیاثآبادی، رضا. راهنمای زمانِ جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان. تهران: نوید شیراز، ۱۳۸۷. شابک ‎۹۶۴-۳۵۸-۴۶۵-۸.

مهر، فرهنگ. دیدی نو از دینی کهن.

رضی، هاشم. گاهشماری و جشنهای ایران باستان

جلد چهارم فرهنگ معین - امیرکبیر تهران ۱۳۶۲

دکتر عباس احمدی، مقالهٔ یلدا و جادو

مجله آفتاب، شمارهٔ پنجم، سال اول

وبگاه چراغهای رابـ ـطه

گرفته شده ازسایت:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • بهار

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/17
    ارسالی ها
    44
    امتیاز واکنش
    42
    امتیاز
    0
    لایکککککککککککککککککککک
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا