پیوند میان نام خدای مصری: «رع» با بخش دوم نامهای «اهوره» و «میثره»

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 137
  • پاسخ ها 1
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791

دین و ایزدان، معمولاً در گستره ای پهناور پراکنده میشوند. گاه میان نام ایزدان مردمانی بس متفاوت و دور از هم، نزدیکی و یکسانی دیده میشود.

این نوشتار درباره چرایی این موضوع گفتگو نخواهد کرد بلکه نمونه ای از این نزدیکی نام سه ایزد را که دو تای آنها ایرانی، و دیگری مصری است، بررسی خواهد کرد.

موضوع نوشتار درباره فرضیۀ یکسانی بخش دوم واژه های «اهوره» و «میثره» با نام خدای باستانی مصری «رع» و یا «را» خواهد بود. بدین منظور در سه بخش به بررسی

ریشه شناختی هر سه واژه خواهیم پرداخت. رع مهمترین خدا در دوره سلطنت قدیم مصر خداوند خورشید با سرِ باز به نام «رع» بود. مصریها معتقد بودند که او هر روز در شرق

متولد میشود، در طی روز در آسمان سیر میکند و مثل پیرمردان هر شب در مغرب میمیرد. طی شب، او در زیر زمین، منطقه ای که مرده ها در آن جای گرفته اند، سفر میکرد

تا دوباره به شرق برسد. (اسمیت، ۱۳۸۰: رویه ۲۷-۲۸)

ارتباط او با خورشید از سندی مصری معلوم میشود: «بر فراز گنبد آسمان برمی آید، تا هر روز به خورشید زندگی بدهد.» (Paul William Roberts:1993) با گذشت زمان،

با افزایش پرستش خدای خورشید، تعداد و قدرت کاهنان خداوند رع افزایش یافت.(اسمیت، ۱۳۸۰: رویه ۶۵)

افزایش قدرت رع، تا جایی ادامه داشت که فرعونها برای به دست آوردن مشروعیت بیشتر، خود را به هر نحوی به او مرتبط کنند. در سندی مصری در این باره میخوانیم:

«چیست که تو ندانی؟ کیست که از تو خردمندتر باشد؟ کجاست که تو ندیده باشی؟… اگر تو به آب بگویی «بر فراز کوهها بالا برو»، نهر مطابق فرمان تو جریان می یابد،

چرا که تو «رع» هستی… توانایی و اقتدار در دهان تو و درک و دریافت در قلب توست، کلام تو کلامِ مات [Maat=] (خداوند حقیقت) است و خداوند روی لبهای تو نشسته است…

برای تو ابدیت تقدیر شده است. همه چیز مطابق خواست تو انجام میشود و هر آنچه بگویی، مطاع است» (Ceroge Stiendorff and Keith C. Seele:1947)

در دوران سلطنت جدید، آمن حوتپ به این باور رسید که خداوند برتر آتون Aten است که خودِ خورشید است نه خدای خورشید، رع. (اسمیت، ۱۳۸۰: رویه ۹۷)

نگارنده احتمال میدهد که «خداوند خورشید» بودنِ «رع» به خاطر معنای نام این خدا باشد. احتمالاً می بایست نام این خدا را به «روشنایی» ترجمه کنیم.
 
  • پیشنهادات
  • Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    در واقع «روشنایی» یا «رع = را» خودِ خورشید نیست بلکه خدای خورشید است. هرودوت به معروف بودن کاهنان هلیوپولیس اشاره کرده است. (هرودوت، کتاب دوم، بند ۳)

    هلیوپولیس که در لغت، به معنی «شهر خورشید» است، شهر خدای را ra بوده است. (هرودوت، کتاب دوم، بند ۳، زیرنویس از مترجم)

    تا اینجا مشخص شد که رع خدایی باستانی در مصر بوده به معنی روشنایی که به عنوان خدای خورشید پرستیده میشده است و بعدها جای خود را به خودِ خورشید [=آتون] داده است.

    میثره/ میتره (در اوستایی «میثرَ» و در پهلوی «میتر» یا «مهر») در اوستای نو ایزد فروغ و روشنایی و پیمان شناسی و یکی از بزرگترین ایزدان و مینُویان در اساطیر کهن هند و ایرانی

    است که در بخشهای پسین اوستا دگرباره اهمیت ویژه ای می یابد. (دوستخواه، ۱۳۸۹: ۱۰۵۷.)

    میترَ نیز خدای روشنی آسمانی است (دوستخواه، وندیداد، فرگرد ۲۲، بخش یکم، زیرنویس، ص ۸۸۵)

    درباره نام این ایزد، نگارنده بر این باور است که از دو جزء ساخته شده: بخش اول: «میث» که به معنی اسطوره و افسانه است و در زبانهای همریشه با فارسی مانند انگلیسی (Myth)

    در آلمانی (Mythos)، فرانسوی (mythe) یونانی (μύθος) سوئدی (myt) به همین معنی به کار میرود.(مترجم گوگل)

    بخش دومِ این نام: «رَه» یا «را» است که به معنی روز و روشنایی است که با «روز» در فارسی همریشه است. بنابراین «میثره» را میتوان اسطوره یا افسانۀ روشنایی ترجمه کرد که

    نزدیکی فراوان به معنای نام خدای مصری دارد. «مهر» با خورشید ارتباط ندارد، بلکه رابطۀ بین زمین با خورشید در واقع عهد و پیمان محسوب میشود، ولی بعدها آن را با خورشید

    یکی گرفته اند. در واقع مهر یا میتره نیز در آغاز مانند رع خدای خورشید بوده است. در مورد رع گفتیم که بعدتر جای خود را به آتون [= خدای خورشید] داد.

    مهر نیز در ادامه، نزد پارتیها و سُغدیها به عنوان خورشید برکشیده شد. (Sundermannm , Werner:1979)

    اهورَه / اهورَه مزدا از دو جزء «اَهورَه» و «مَزدا» (مزداه) ترکیب یافته است. جزء نخست همان است که در سنسکریت «اَسورَه» گویند.

    اهورَه در اوستا به معنی بزرگ و سرور، به عنوان صفتی برای ایزدان مهر و اپامنپات هم به کار رفته است. (دوستخواه، ۱۳۸۹: ۹۳۶.)

    «اهورَه» از دو جزء تشکیل شده، بخش اول «اهو» است. اَهو (= جان/هستی) در پهلوی آن را اَخو (axw) گویند. (دوستخواه، ۱۳۸۹: ۹۳۵.)

    بخش دوم نیز مانند بخش دوم «میترَه» به معنای روشنایی است و از همان ریشه است. هرگاه این ریشه شناسی پذیرفته شود، معنای اهورا با «روشنایی جانبخش» برابر خواهد بود.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا