محیط‌ زیست چرابه محیط زیست آسیب میرسانیم؟

  • شروع کننده موضوع Mårzï¥ē
  • بازدیدها 161
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Mårzï¥ē

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/18
ارسالی ها
10,419
امتیاز واکنش
37,579
امتیاز
1,051
محل سکونت
TehRan
چرا به" محیط زیست" آسیب می رسانیم ؟

حساسیت نسبت به حفظ محیط زیست امروزه نسبت به سالهای گذشته از افزایش معناداری برخوردار شده است. نشانه هایی از جمله آگاهی افکار عمومی ، رشد تشکل های غیردولتی (NGO) ها در این حوزه ، گرایش جدی دولت روحانی نسبت به بهبود وضعیت محیط زیست و ...از رقم خوردن دوره ای جدید در این باب حکایت می کنند. اما و هزار اما ، رویدادهایی از جمله سلفی گرفتن افتخارآمیز شکارچیان غیرقانونی با لاشه حیوانات کمیاب ، متوقف نشدن رشد نابودی جنگل ها و در نهایت به شهادت رسیدن ماموران فداکار محیط بانی ، نشانه هایی ناگوار از عمیق بودن زخم محیط زیست در ایران بروز می دهند آنچنان که می تواند روند التیام یافتن این زخم را طولانی نماید.البته پرواضح است که تخریب محیط زیست اکنون ابعاد جهانی نگران کننده ای یافته و به دنبال برانگیخته شدن حساسیت افکار عمومی هرساله شاهد برگزاری نشست ها و کمپین های گوناگون درباره شیوه های کند کردن این آسیب ها هستیم . فلاسفه از مدت ها پیش حاکمیت دوگانه ی ذهن - عین دکارتی و گسترش تکنولوژی منتج از آن را مهمترین توجیه نظری بسیاری از آسیب ها از جمله تخریب محیط زیست دانسته بودند.در ایدئولوژی مدرنیسم آدمی نه تنها مجاز بلکه محق است که زمین را بشناسد و در آن تصرف کند. زمین همچون ذخیره ای پنداشته می شود که باید تا سرحد امکان کاویده و از آن ابزار رفاه و مصرف هرچه بیشتر انسان استخراج شود.همین نظریه امروزه موجبات تخریب گسترده محیط زیست و گرم شدن کره زمین را فراهم آورده است . اما داستان تخریب محیط زیست در ایران چگونه است و به عبارت دیگر تبدیل شدن ایران به یکی از کشور مهم آلوده کننده زمین از چه منطقی پیروی می کند ؟ در ایران از دیرباز تفکر " غارتی -غنیمتی " بر روابط اجتماعی -سیـاس*ـی حاکم بوده است. بر اساس این تفکر به دلیل ناامنی و بی ثباتی موجود باید از هر فرصتی برای بهره گیری از منابع حکومتی و طبیعی بهره گرفت و کوله بار خود و چند نسل بعد را اندوخت.مصادره اراضی کشاورزی و مراتع توسط سلاطین در دوره های مختلف بر اساس چنین نگرشی صورت گرفت. لذا در همه ادوار شاهان ایران یکی از بزرگترین صاحبان محیط زیست کشور به شمار می رفتند که قرار بود هر گونه که مایلند در آن ها تصرف نمایند. این فرهنگ در طی اعصار مختلف به اقشار مختلف مردم تسری یافت و منبعی برای غارت های عمومی حتی تا زمان حاضر فراهم آورد .از سوی دیگر و در ادامه شکل گیری جامعه مدرن بدقواره ای ( جلایی پور) که در آن به سر می بریم و ملغمه ای ناسازگار از سنت و مدرنیته محسوب ، می توان محیط زیست را هم یکی دیگر از قربانیان در کنار اخلاق ، گفتگو ، تکالیف اجتماعی و به رسمیت شناختن تکثر گرایی به شمار آورد.در چنین فضایی است که تخریب محیط زیست معنا می یابد. فردگرایی ضد اجتماع، به قیمت دیده شدن خود می کوشد تا همه منابع را در خدمت مصرف مسرفانه خود قرار دهد . تفاوتی هم نمی کند ؛ انسان ، حیوان ، گیاه ، آب و ... همه و همه ابزار ومنابعی برای استفاده هنجارشکنانه و خودشیفته وار هستند و البته در انتها آنچه بجا می ماند برهوتی از تخریب هایی است که شهروند ایرانی اتمیزه شده، آفریده است.در روند تخریب محیط زیست دولت و ملت هماهنگ و همداستانند . زمین ها ، کوه ها و جنگل ها در یک تبانی آشکار میان این دو و با بهره گیری از رانت های موجود خریده و خورده می شوند و سازمان های مردم نهاد محیط زیستی همچنان پشت دیوار امنیتی حکومت ساخته، متوقف می مانند.شاید کمترین کشوری را بتوان یافت که در آن دولت و ملت این چنین هر دو از تخریب محیط زیست نفع می برند !! بنابراین به نظر نمی رسد بتوان در چنین وضعیت بیمارگونی صرفا با تکیه بر پرورش نسلی دوستدار طبیعت به اهداف بلند زیست محیطی دست یافت. نسل جدید هم هر چند مهیا ، در کمند ساختارهای منفعت جویانه گرفتار می آید و از دستیابی به مقصود باز می ماند . از همین رو اصلاح ساختارهای غارتی - غنیمتی و پاسخگو کردن سیستم می تواند هدف گذاری موثرتری تلقی شود . اینجاست که" محیط زیست" و" سیاست " با یکدیگر پیوند می یابند.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
1
بازدیدها
217
پاسخ ها
2
بازدیدها
649
بالا