چطور انسان برون گرایی باشیم؟

[♥MASTANE♥]

مردم دلايل مختلفي براي خودياري دارند: به طور دايم در درون خود به دنبال يافتن پاسخ بودن و مواجه شدن با مسايل مختلف باعث مي شود تا انسان احساس افسردگي و درون گرا بودن داشته باشد؛ باعث مي شود انسان غمگين و بيشتر مواقع ساکت باشد.اما بسياري از انسان ها خودشان هم از اين مساله خوشحال نيستند. دوست دارند اين روند سکوت و هميشه درد کشيدن را در هم بشکنند و زندگي شاد و مملو از انرژي را تجربه کنند. جماعتي از روانشناسان و کارشناس اعتقاد دارند، انسان با از بيرون ديدن خود مي تواند شادي را در لحظه هاي زندگي اش تجربه کند و رابـ ـطه اجتماعي بهتري نيز داشته باشد. براي دانستن مزاياي برون گرا بودن ادامه مطلب را مطالعه فرماييد. خودتان را برانداز کنيد دکتر رومن کرزناريک، واژه برون نگري را در مقابل درون نگري مطرح کرده است و اعتقاد دارد اساس و سنگ بناي برون نگري، هم احساسي و همدلي است. اينکه يک قدم از وجود خود بيرون بياييد و درست و حسابي خود را برانداز کنيد و ببينيد شما واقعا چطور هستيد و از نگاه ديگران چطور ديده مي شويد. در ادامه نيز به واسطه داشتن نگاه بهتر و درست تر نسبت به خود، مي توانيد روابط، خلاقيت و حتي سبک زندگي خود را تغيير دهيد و بهبود ببخشيد. با درد ديگران درد بکشيد همدلي يکي از مسايلي است که دکتر کرزناريک آن را مطرح کرده است اما نبايد آن را با ترحم و دلسوزي اشتباه بگيريد. مفهوم کلي آن درک درد ديگران بدون اعمال ديدگاه شخصي است. همدلي يعني همچون اسفنج باشيد و احساسات ديگر را به خود جذب کنيد. اين اتفاق زماني روي مي دهد که شما نيز با همه وجود حرف و درد او را درک کنيد نه اينکه بخواهيد به او احساسي متفاوت بدهيد و او را از حالت کنوني خارج کنيد. درک کردن احساسات خود کليد اصلي افزايش حس همدلي در زندگي روزمره اين است که همه احساسات خود را، حتي آنهايي که خيلي بزرگ نيستند را با همه وجود درک کنيم. اگر نتوانيد غم و ناراحتي هاي خود را تاب بياوريد، بدون شک نمي توانيد دردها و ناراحتي ها ديگران را نيز درک کنيد و تحمل غمگيني اطرافيان برايتان مشکل و عذاب دهنده خواهد بود. بنابراين، از روي عادت و طوطي وار سعي در تسلي دادن ديگران خواهيد داشت و نمي توانيد از وضعيت دروني او درک درستي داشته باشيد. لحظه هاي سکوت به اعتقاد دکتر دربا کاستالدو، همدلي مي تواند درد و اضطراب حاصل از فرسودگي هاي روحي براي بهترين کارمند، مادر، همسر، دوست يا ... بودن را کاهش دهد. دليل اصلي از پا درآمدن روحي مردم اين است که همه تمرکز خود را به درون خود معطوف کرده اند. دکتر کاستالدو مي گويد: اگر مردم سعي کنند به جاي اينکه از ديگران توقع داشته باشند، ببينند خود چه در چنته دارند تا به ديگران اعطا کنند، افسردگي و اضطراب کمتري را در زندگي خود تجربه خواهند کرد. او براي اين منظور توصيه مي کند خاطرات روزانه خود را يادداشت کنيد، براي خود شعار تعين و سعي کنيد تمرکز خود را در رفتارهاي خود بگذاريد نه تفکرات دروني. خود را به جاي ديگران گذاشتن براي اينکه بتوانيد همدلي را تجربه کنيد، بايد با افراد يا دوستاني بيرون برويد و وقت بگذرانيد که در حالت عادي هرگز با آنها بيرون نمي رويد. دکتر کرزناريک اين کار را ماجراجويي همدلانه ناميده است. با اين کار مي توانيد در حال و هواي ديگران زندگي کنيد و دنيا را با نگاه آنها ببينيد و به طور موقت، خود را به جاي آنها فرض کنيد. براي اينکه بتوانيد حس همدلي را در خود تقويت کنيد ، به ديدار افرادي برويد که هميشه از آنها دوري مي کرده ايد. مطمئن باشيد اين تمرينات روح شما را تعالي مي بخشند و مي توانيد قدم هاي بزرگي در جهت خودسازي برداريد. صحبت با غريبه ها گاهي بد نيست براي تخليه دردهاي دروني خود، غريبه اي که فاز فکري و نگاه و وضعيت زندگي کاملا متفاوتي دارد را پيدا و با او درددل کنيم. البته از همان ابتدا شروع نکنيد از مشکلات خود حرف زدن. ابتدا از او در مورد نگاهش به زندگي خانوادگي، جامعه، خلاقيت، مرگ يا ... بپرسيد و به تدريج خود را براي بيان افکارتان آماده کنيد. غنيمت شمردن لحظه ها همدلي را تمرين کردن هميشه نيازمند ژست هاي خاص و بزرگ نيست. گاهي در سکوت نيز مي توان همدلي کرد. اگر به طور دايم نگران هستيد، اضطراب و حس ناامني داريد، همدلي با خود مي تواند ميزان استرس را تاحد زيادي کاهش دهد. تمر چانسکي، روانشناس آمريکايي مي گويد: بسياري از استرس هايي که ما در زندگي تجربه مي کنيم در نتيجه برداشت اشتباه از قصد و نيت اطرافيان است. اگر بتوانيد کمي از افکار خود دور شويم و خود را به جاي ديگران قرار دهيم، به خوبي مي توانيم معناي صحيح رفتارهاي آنها را تشخيص دهيم و درک کنيم. مطالعه کتاب هاي کلاسيک خود انسان هاي درون گرا نيز مي دانند اين روحيه نه براي خودشان و نه براي موقعيت اجتماعيشان خوب نيست. اما آنها انرژي لازم براي ارتباط برقرار کردن با ديگران و نشستن پاي حرف هاي افراد متفاوت از خود را ندارند. آنها نمي توانند به راحتي با غريبه ها سر صحبت را باز کنند. در چنين مواقعي، بهتر است کتاب رماني کلاسيک را مطالعه کنيد که قبلا به مطالعه آن تمايلي نداشته ايد. تحقيقات ثابت کرده اند، مطالعه افسانه هاي کلاسيک مي تواند حس همدلي و رفتارهاي اجتماعي افراد را - بلافاصله پس از مطالعه – تحريک و تشديد کند.