چند گانگی جهان ها (فضا ، زمان ، ماوراء)ب

  • شروع کننده موضوع Miss.aysoo
  • بازدیدها 297
  • پاسخ ها 9
  • تاریخ شروع

Miss.aysoo

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/05/17
ارسالی ها
3,219
امتیاز واکنش
8,180
امتیاز
703
محل سکونت
سرزمیــن عجـایبO_o
به نام خدا
هر دری از علم را بگشایی ، پشت آن خدا را خواهی دید .
استیون هاوکینگ

هزاران سال است که اخبار و اطلاعاتی درباره جهان های دیگری جز آنچه در اطرافمان می بینیم در اختیار بشر قرار گرفته است . این اطلاعات که گاه در حد یک خبر کوتاه و گاه به پیشرفتگی توصیفی دقیق از آنها و ساکنین شان و یا چگونگی دسترسی به آنها و کاربردها و امکانات این دسترسی بوده اند ، تا مدتی پیش تماما در حیطه دانش باطنی قرار می گرفتند و علوم تجربی ظاهری را یارای اظهار نظر در این باره نبود . اما با نگاهی به اطراف می توان دید که پیشرفت های علوم ظاهری اکنون چنان شتاب برق آسایی گرفته اند که گویی سفینه دانش بشری در آستانه پروازی قرار دارد تا در آینده ای نه چندان دور بتوان اتحاد هر چه کامل تر علوم ظاهر و باطن را شاهد بود .
این موضوع در ارتباط با جهان های موازی برگرفته از کتاب متافیزیک از نگاه فیزیک نوشته دکتر فرد آلن ولف و باب توبن و ترجمه آقای شهریار تقی شهرستانی می باشد .
کتاب مبحث مورد نظر را بسیار ساده و شیوا بیان کرده و من علاقمند هستم از اطلاعات دوستان نیز بهره مند گردم ...

userupload_2013_17796472031391176058.3148.jpg
دکترفرد آلن ولف
__________________
 
  • پیشنهادات
  • Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    یکی شدن جهان ها آغاز شده است
    راه هایی آشکار می شوند که اجازه می دهند حلقه محدود آگاهی مان را شکسته و به خارج قدم بگذاریم .
    آگاهی کلیتی است در ماوراء فضا - زمان ، چیزی که شاید از نظر ماهیت "من" حقیقی باشد . ما به این ادراک رسیده ایم که آگاهی و انرژی یکی هستند ، این که تمامی فضا - زمان از آگاهی ساخته شده است ، اینکه احساس و دریافت معمول ما از واقعیت ، ترکیبی از تعدادی نامتناهی از جهان هاست که در آنها زیسته ایم ، و اینکه آنچه از خود به عنوان خودمان درک می کنیم فقط نمایش متمرکزی از کلیت خود حقیقی مان است .
    بنابراین همه انرژی مان به بررسی آگاهی اختصاص می یابد و این یگانه راه است .
    باب توبن
     

    Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    ساختار فضا - زمان
    userupload_2013_16995617641391178078.391.jpg

    تا زمان کشف جدید نظریه کوانتوم تصور می شد که جهان مادی و تفکر ما درباره آن کاملا جدای از یکدیگر باشند . فیزیک کوانتوم به ما نشان داد آنچه به تصور می آوریم همان چیزی است که می بینیم .
    به عبارت دیگر تصور ما از جهان و شیوه ای که جهان به نظرمان می رسد به طور بنیادینی به هم ربط دارند . به هر حال ، رابـ ـطه میان تصور و "واقعیت" ، نکته ای ظریف است . صندلی ای که در تصویر می بینیم فقط از اتم های ریز توپ مانندی که در کنار هم در ارتعاش اند ساخته شده است . هیچ اتمی تا زمانی که شروع به جستجوی آن نکنیم موجودیت نمی یابد .
    این موضوع چگونه امکان پذیر است ؟
    اول از همه ، اتم ها هیچ محدوده معینی ندارند . اگر بخواهیم محدوده این چیزهای کوچک نامشخص را تعیین کنیم باید آزمایشات پیچیده ای انجام دهیم که عملا منجر به نابودی صندلی می شوند .
    فیزیک کوانتوم می گوید که هیچ شیء محدوده کاملا مشخصی ندارد و اگر فقط برای لحظه ای بتوانیم یک صندلی را بدون وجود خودمان تصور کنیم ، محدوده مکانی صندلی هم نانعین خواهد شد ! در عین حال ، نامشخص شدن مکان صندلی ، تا مدت زمانی بسیار طولانی ، آشکار نمی شود . بیش از ده میلیارد سال طول می کشد تا محدوده مکانی صندلی نامشخص به نظر برسد . ولی درباره اتم ، داستان متفاوت است . از آنجا که اتم بسیار ریز است ، فقط به اندازه یک میلیاردم از یک میلیارد قسمت یم ثانیه طول می کشد تا گسترده شده و محو گردد . این گستردگی تا زمانی ادامه می یابد که آن را مشاهده کنید . در آن لحظه ، بسته به اینکه چه آزمایشی انجام می دهید ، گسترش مکانی انم کاهش می یابد . (این عمل گزینش در فیزیک ، اصل مکملیت نامیده می شود . بدین معنی که دو شیوه مکمل برای تبیین رفتار اتم وجود دارد : اتم می تواند رفتاری چون یک ذره داشته باشد یا مانند موج عمل کند.)
    فقط تصور کنید ، بدون شما همه اتم ها با سرعتی خطرناک به درون جهان گسترده می شوند . بدون توجه خیلی دقیق به اتم ها ، این اجازه را به آنها می دهید که محدوده خودشان را در حدی که یک صندلی را به وجود آورند گسترش دهند . به این دلیل است که می گوییم تا زمانی که به جستجوی اتم ها نپردازید هیچ اتمی وجود نخواهد داشت . و به همین علت است که می گوییم جهان مادی وجود نخواهد داشت مگر اینکه درباره آن تفکر کنید . بدون مشاهده و تفکر شما که آن شیء ، یک صندلی است ، صندلی هم محو خواهد شد . ولی نگران نباشید ، ده میلیارد سال زمانی بسیار طولانی است .
    از طرفی می توانیم این محوشدگی را عدم قطعیت بنامیم . بر طبق این اصل ، نمی توانید در مورد یک شیء متحرک هر دو خصوصیت موقعیت و اندازه حرکت را بدانید . اگر یکی از این دو را با دقتی کامل تعیین کنید ، تمامی اطلاعات در مورد دیگری را از دست خواهید داد . پس حتی در صورت داشتن بهترین مشاهده امکان پذیر ، جهان همیشه تا حدی نا معین خواهد بود .
     

    Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    ما در ورای زمان به خودمان و به یکدیگر ساختار می دهیم (1)
    userupload_2013_8420730231391181958.4142.jpg

    منظور خاصی از کلمه "ساختار دادن" داریم که ممکن است تا حدی متفاوت با آن چه در نظر دارید باشد . قصدمان این است که نشان دهیم هر چه در مورد خود و دیگری می اندیشیم ، تعیین کننده این است که برای دیگری و خودمان چگونه هستیم . و این ، به یک باره عملی نمی شود ، بلکه احتیاج به زمان دارد . آن گونه که شما هستید و آن گونه که من هستم طی تفکرات طولانی ، دقیق و سخت شکل گرفته است . باید بگویم آن چه هستم ساختار ویژه ای از تفکر است . با دگرگون کردن افکار درباره خودم و شما ، خودم و شما را تغییر خواهم داد ! به این روش اصل مکملیت می گویند . همیشه دو شیوه مکمل برای "ساختار دادن" به واقعیت وجود دارد . اگر از طریق یک شیوه به واقعیت نظر کنید ، شیوه دیگر تعریف نشده می گردد . درباره اتم ، مکملیت موجی - ذره ای برقرار است . زمانی که اتم به صورت موج (همراه دیگر اتم ها) آشکار می گردد ، هرگز به صورت ذره بروز نمی کند ، و هنگامی که چون یک ذره عمل می کند ، هیچ رفتار موج مانندی دیده نمی شود (صرف نظر از اینکه چه تعداد اتم را در نظر داریم) . زمانی که شما و دوستتان در شرایط خوبی به سر می برید ، میان شما هیچ فاصله آشکاری وجود ندارد و حتی متوجه می شوید که در یک زمان افکار مشابهی دارید ! ولی وقتی در شرایط خوبی به سر نمی برید ، متوجه جدایی می شوید و این که تا چه حد شما و دوستتان با هم متفاوتید . این همان مکمل بودن در سطح انسانی است . تا آنجا که می دانیم ، در هر ذره از ماده یا انرژی ، این مکمل و متضاد بودن به چشم می خورد . به این ترتیب ، هیچ تعجبی ندارد که موضوعی در یک روز تا چه اندازه برایتان بد و در روز بعد عالی باشد ، جهان دارای تضاد است .
     

    Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    ما در ورای زمان به خودمان و به یکدیگر ساختار می دهیم(2)

    دلیل این که این توالی زمانی مفهومی ندارد این است که رویه شکل گیری قبل از این که ماده شکل خارجی به خود بگیرد شروع می شود . فیزیکدانان کوانتوم آن را فاز "پیش - ماده" می نامند ، تابع موج کوانتومی .اگر چه تابع موج کوانتومی با دقت بالایی قابل محاسبه است ، اما نمی توان آن را ماده به حساب آورد . در واقع هیچ چیز نیست .
    امواج کوانتومی قادر به حرکت اند ، و بسیار بسیار سریع حرکت می کنند ، در حقیقت آنها می توانند سریع تر از نور حرکت کنند . این بدان مفهوم است که آنها قادرند در زمان ، رو به عقب یا رو به جلو حرکت کنند . فیزیکدان ها ذراتی را که قادر به حرکت سریع تر از نور هستند (اگر چنین چیزهایی در واقع وجود داشته باشند) ، تاکیون می نامند . اینشتین و فیزیکدان های بعد از او نشان دادند هر چیزی که بتواند سریع تر از نور حرکت کند را می توان به صورت توالی زمانی معکوس مشاهده کرد . برخی از ناظران ، این توالی زمانی را به صورت نمایش یک فیلم مشاهده می کنند ، در حالی که از نظر بقیه ، فیلم به طور معکوس پخش می شود . هر چند بسیار خارق العاده و خیالی به نظر می رسد ، اما نمونه های ریاضی چنین چیزهایی بسیار خوب تعریف شده اند و می توان گفت که حداقل از نظر ریاضی ، به خوبی درک می شوند .
    خاصیت اصلی دیگر موج کوانتومی این است که در مکان و زمانی که احتمال وقوع چیزی می رود نمایان می شود ، به عبارت دیگر ، معیاری برای احتمال وقوع یک واقعه است . یک تعبیر شگفت انگیز این است که بگوییم این احتمال نه تنها در ذهن ما وجود دارد ، بلکه در فضا و زمان حرکت می کند . به عبارت دیگر ، این موج هم درون ذهن ما و هم خارج از آن در جهان قرار دارد . به طور خلاصه ، موج کوانتومی ، موجی از احتمال است که با سرعتی بیش از سرعت نور حرکت می کند و ذهن ما را به جهان مادی پیوند می زند .
     

    Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    چند گانگی جهان ها (فضا ، زمان ، ماوراء)
    userupload_2013_15794907021391255565.68.jpg

    userupload_2013_2114108841391255565.7065.jpg

    جهان به چه صورت چنین می کند ؟ چطور هر چیزی را تولید می کند ؟ هیچ کس جوابش را نمی داند . به هر حال ما می دانیم که ارجاع به خود ، بخش مهمی از این فرآیند است . از دید فیزیک کوانتومی که زیر بنای تمامی جهان فیزیکی است ، شیوه رفتار جهان چنان است که موج کوانتوم میان دو رویداد جریان می یابد ، درست همانند رودی که سرچشمه را ترک می کند و به سوی یک گودی می رود . ولی پس از آن ، در فضا - زمان باز می گردد و از گودی به سرچشمه جاری می شود . پس خورد حاصله میان موج کوانتوم و فضا - زمان تصوری را باز می تاباند که باعث ایجاد تجربه می شود و ما آن را "واقعیت" می نامیم . در زمان فیزیک کوانتومی ، می گویی موج در "مزدوج مختلط خود" ضرب می شود تا احتمالات جهان واقعی را ایجاد کند . این مرحله جریان مضاعف در هر پدیده فیزیکی رخ می دهد . در این شیوه است که دارای خود ساختاردهی هستیم ، قائم به ذات به واسطه برهم کنش موج با تصویر بازتاب شده فضا - زمان خودش ، مشابه همان روشی که شما در مقابل تصویر بازتابی خودتان عکس العمل نشان می دهید . هرگز توجه کرده اید برای اینکه متوجه خودتان در آینه شوید مجبورید خود را فراموش کنید ؟ و برای فراموش کردن خود ، مجبورید خودتان را مورد توجه قرار دهید ؟ از طریق خودیابی است که قادر می شویم خودمان را تغییر بدهیم . با در نظر گرفتن خود در دیگران می توانیم یکدیگر را تغییر دهیم . همه آنچه وجود دارد نظمی واحد است ، جهان در خودش به خود می نگرد .
     

    Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    چند گانگی جهان ها (فضا ، زمان ، ماوراء)
    userupload_2013_8251902611391257833.2379.jpg

    userupload_2013_10031993451391257833.2941.jpg

    به نظر من اندیشه موجب تغییر شدت تابع موج کوانتومی می شود . بدین ترتیب ، شدت موج کوانتومی ، معیاری برای احتمال وقوع رویدادهاست . به عقیده من ، هر چه آگاهی و هوشیاری فرد مشاهده کننده بیشتر باشد ، احتمال وقوع رویداد هم بالاتر است . یوجین ویگنر یکی از اولین فیزیکدانانی بود که گفت : آگاهی ، موج کوانتومی و در نتیجه جهان فیزیکی را دگرگون می کند . او که در سال 1967 جایزه نوبل را برد چنین می نویسد :
    در مکانیک کوانتومی ، آگاه بودن ، باید نقش متفاوتی نسبت به ابزارهای اندازه گیری بی جان داشته باشد ....به عبارت دیگر ، آنچه یک فرد حین عمل متقابل به دست می آورد ، و نتیجه مشاهده نامیده می شود ، تابع موج سیستم را تغییر می دهد ، به علاوه تابع موج تغییر یافته ، قبل از دریافت اثر عکس العملی که وارد آگاهی اش شده است ، غیر قابل پیش بینی است . ورود یک اثر و به آگاهی درآمدن آن است که تابع موج را دگرگون می کند ، چرا که این امر ، ارزیابی ما را از احتمال تاثیرات متفاوتی که توقع دریافت آنها را درآینده داریم تغییر می دهد . در اینجاست که آگاهی به صورتی احتناب ناپذیر و غیر قابل تغییر وارد نظریه می گردد .
    خصوصیات و شرایط فیزیکی شیمیایی نه تنها آگاهی را بوجود می آورند ، بلکه به طور عمیقی احساسات (موجودات) را تحت تاثیر قرار می دهند . اما آیا آگاهی نیز تاثیری بر شرایط فیزیکی شیمیایی دارد ؟ به عبارت دیگر ، آیا با مطالعه طبیعت می توان نتیجه گرفت که بدن انسان از قوانین فیزیک تبعیت نمی کند ؟ پاسخ متداول به این پرسش "نه" است . بدن بر ذهن اثر می گذارد ، ولی ذهن بر بدن تاثیری نمی گذارد .
    درک اینکه اجسام فیزیکی و ارزش های معنوی کیفیتی یکسان از هستی اند تا حدودی باعث آرامش ذهنی من شده است ... هر چه باشد ، این تنها نگرش شناخته شده ای است که با ساختار کوانتومی سازگاری دارد . (تقارن و انعکاس ها)
     

    Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    چند گانگی جهان ها (فضا ، زمان ، ماوراء)
    userupload_2013_5991052341391260823.0282.jpg

    userupload_2013_19674214831391260823.1191.jpg

    یکی از هیجان انگیز ترین عقاید منتج از فیزیک کوانتومی ، قضیه اورت درباره جهان های موازی است . اورت در پایان نامه دکترای خود بر آن شد که موج کوانتومی را به عنوان نشانگر احتمال وقوع اتفاق در نظر نگیرد ، بلکه آن را چیزی بداند که حقیقتا واقع می شود . بدین علت این مسئله تا این حد گیج کننده است که موج ، جریان را در فضا - زمان همه رویدادهای محتمل نمایش می دهد ، حتی اگر رویدادها با هم در تناقض باشند ! مثلا وقتی سکه ای را به هوا می اندازید ، از یک طرف بر زمین می نشیند و شما یک روی آن را می بینید ، هرگز هم زمان دو روی سکه دیده نمی شوند . ولی موج کوانتومی سکه ، همیشه احتمال برابری از نمایش هر دو روی آن ارائه می دهد . چگونه موج می تواند واقعیت را نمایش دهد ؟ اورت و پیروانش به این نتیجه رسیدند که برای هر احتمالی ، جهان هایی موازی وجود دارد که در آنجا تمامی احتمالات مختلف به صورت حقیقی اتفاق می افتد . بنابراین در یک جهان ، سکه از یک رو بر زمین می افتد و در جهان دیگر از روی دیگر . و حتی شگفت انگیز تر اینکه ، شما در هر دو جهان نظاره گر سرنوشت سکه هستید ! درهر دو جهان حاضرید . (هیچ جهانی برای جهان دیگر لزوما شناخته شده نیست . پس هر جنبه شما فقط از جهان خودش آگاه است . اگر هر دو جنبه به هم برسند ، آنگاه همه نتایج ممکن حاصل از بر هم کنش واقعا رخ می دهد ! به هر حال ، هر نتیجه در جهانی متفاوت روی می دهد . بنابراین حتی اگر تصویر کلی ، تصویر معینی باشد ، درهر یک از جهان های جداگانه به صورت نامشخص بروز می کند .)
    ولی آیا این جهان های مجزا بر هم اثر نمی گذارند ؟ در حقیقت اثر می گذارند. این اثرگذاری متقابل آنهاست ، یا به تعبیر بهتر جمع اثر آنهاست که احتمال های جدید را می آفریند . به عبارت دیگر ، با افزودن شاخه های متفاوت موج به یکدیگر ، جایی که هر شاخه موج مربوط به جهان خودش است ، می توانیم جهانی جدید ایجاد کنیم . با افزودن آنها به هم ، اگر بتوان چنین چیزی را گفت ، یعنی افزودن امواج یک روی سکه و امواج روی دیگر ، سکه ای ایجاد می کنیم که بر روی لبه اش می ایستد . چنین جمع آثاری است که فرآیند را همواره در تغییر و همیشه تازه می سازد
     

    Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    چند گانگی جهان ها (فضا ، زمان ، ماوراء)
    userupload_2013_1172374361391353158.795.jpg

    یکی از هیجان انگیزترین برداشت ها از نظریه نسبیت اینشتین مربوط به خود او نبود ، بلکه از هرمان مینکوفسکی بود . مینکوفسکی ایده های اینشتین یعنی فضا - زمان را به شکل ترسیمی و قابل تجسم درآورد . تصویری که او کشید مخروط نور نامیده می شود و وقوع یک رویداد را در نقطه ای از فضا - زمان نمایش می دهد . اگر چشمانمان را از رویداد به سمت بالای صفحه حرکت دهیم ، نتایج بعدی آن رویداد را شاهد خواهیم بود . در صورتی که به طرف پایین صفحه حرکت کنیم ، ناظر تمامی وقایعی می شویم که می توانسته اند واقعه مورد بحث را تحت تاثیر قرار دهند . همچنین ، اگر در طول صفحه به کناره های آن حرکت کنیم وقایعی را مشاهده می کنیم که همگی در همان زمان ، ولی در نقطه ای دیگر از فضا ، به وقوع می پیوندند . دو مخروطی که گسترش می یابند دربرگیرنده تمامی رویدادها هستند ، چه مربوط به تمامی وقایع گذشته که می توانسته اند رویداد مورد بحث را تحت تاثیر قرار دهند باشند ، و چه مربوط به تمامی وقایعی که در آینده رخ می دهند و امکان دارد از رویداد مورد بحث تاثیر بپذیرند ، تاثیری که با سرعت نور یا کمی کمتر از آن حرکت می کند . تمامی رویدادهای دیگر ، ورای حالت عادی (که شامل ارتباط های با سرعت کمتر از سرعت نور نسبت به رویداد مورد بحث می باشند) قرار می گیرند . حدفاصل درون مخروط نورانی و بیرون آن ، دیواری از نور وجود دارد ، دقیقا مشابه دیوار صوتی که وقتی هواپیمایی به سرعت صوت می رسد ، تشکیل می شود . این مقایسه را برای آن کردیم که بر اساس نظریه نسبیت هیچ چیز نمی تواند سریع تر از نور حرکت کند . بنابراین برای همه مواد ، دیواری از نور وجود دارد
     

    Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    چند گانگی جهان ها (فضا ، زمان ، ماوراء)
    userupload_2013_3468955571391671983.1895.jpg

    ممکن است ایده "پتانسیل" برای برخی از خوانندگان ، نامانوس باشد . فیزیکدانان در همان دورانی که نیوتن به کار خود مشغول بود ، اصل پایستگی انرژی را کشف کردند . در این اصل ، میزان کل انرژی هر فرآیندی بدون تغییر باقی می ماند . در هر حال ، این بدین معنی نیست که انرژی تغییر نمی کند ، انرژی می تواند تبدیل شود ، و یکی از این تبدیلات ، تبدیل از حالت پتانسیل یا انرژی انباشته به حالت فعال و جنبشی است . برای تجربه این مسئله ، کافی است بازویتان را بالا ببرید و بعد آن را رها کنید تا پایین بیفتد . به جز مقدار ناچیزی از انرژی ذخیره شده در دست شما که به علت مقاومت هوا از بین می رود ، افزایش سرعت بازوی در حال سقوطتان به دلیل تغییر حالت انرژی پتانسیل گرانشی است که دست شما وقتی بازویتان را بلند کرده بودید کسب کرده است . بنابراین ، وقتی فیزیکدانی می گوید پتانسیل ، مثلا پتانسیل کوانتومی یا پتانسیل گرانشی ، منظورش انرژی انباشته شده ای است که قابلیت تبدیل شدن به نوعی دیگر از انرژی را دارد .
    انرژی پتانسیل در کجا ذخیره می شود ؟ در میدان . این جواب را فیزیکدانان دوران نیوتن ، با بهره گیری از نبوغ وی یافتند . به عبارت دیگر ، آنها مفهوم میدان را ابداع کردند و این مفهوم ، همچون یک تابع موج کوانتومی ، در میان آنان پراکنده شد . در این مورد می توان دو مثال آورد که احتمالا با هر دوی آنها آشنا هستید ، میدان های گرانشی و میدان های الکتریکی . (آنچه که در ایامی که رطوبت هوا زیاد است در اطراف خطوط انتقال برق فشار قوی ، صدای آشنای تخلیه الکتریکی را ایجاد می کند ، نمونه ای از میدان الکتریکی است .) فیزکدانان توانستند مسئله ذخیره انرژی را با استفاده از مفهوم میدان مطرح کنند ، اینکه تمامی انرژی محفوظ نگه داشته می شود .
     
    بالا