طراحی داخلی چيدمان اتاق نويسندههای معروف چه شکلیه؟

  • شروع کننده موضوع *SAmirA
  • بازدیدها 268
  • پاسخ ها 3
  • تاریخ شروع

*SAmirA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/09
ارسالی ها
30,107
امتیاز واکنش
64,738
امتیاز
1,304
ارنست همينگوي - ernest hemingway

صدا، نور، حركت

585350_209.jpg


اين همان اتاق پرنوري است كه جان بنويل دربارهاش حسودي كرده است. همينگوي برخلاف خيلي از نويسندگان به هيچوجه آدم گوشهگير و جمعگریزی نبود. شايد اصلا براي همين روحيهاش بود كه ميز تحريرش را جايي در وسط اتاق گذاشته است. ميز گردي كه در نگاه اول بيشتر شبيه ميز ناهاخوري است تا ميز نويسندهاي مانند همينگوي.

585351_574.jpg


او مثل بيشتر نويسندههاي روزگار خودش با ماشين تحرير مينوشت اما برخلاف بيشتر نويسندههاي همه دوران تاريخ ادبيات، تا ميتوانست سفر رفت و شكار كرد. سر گوزني كه بالاي كتابخانهاش ميبينيد، ماهياي كه به ديوار آويزان شده و کولهپشتي خاكي رنگش زير پنجره همه نشانههاي يكجا بند نبودن آقاي نويسنده است.


جان بنويل - John Banville

اتاقي از نور و كلمه

585352_189.jpg


جان بنويل، نويسندهای ايرلندي است كه در سال 2005 جايزه بوكر را براي كتاب «دريا» از آن خود كرد. بنويل در سخنراني همين مراسم درباره اتاق جمع و جورش گفت: «همينگوي چه ميخواست؛ يك جاي تميز و پرنور؟ ما همه نميتوانيم يك مزرعه در كوبا داشته باشيم يا اتاقي در هتل ژرژ پنجم پاريس اجاره كنيم بنابراين بهتر است به جاي آن تلاش كنيم جملات تميز و پرنور را روي ميزهاي تاشويمان كه چسبيده به گهواره بچه و ميز ناهارخوري است، خلق كنيم.»

585353_814.jpg
 
  • پیشنهادات
  • *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,738
    امتیاز
    1,304
    جي.جي بالارد - j.j ballard

    تابلويي براي تمام فصول

    585354_864.jpg


    خود جي. جي بالارد بيشتر از هر كس ديگري از بودن چنين تابلويي در اتاقش احساس رضايت داشت. او در بيشتر مصاحبههايش درباره اين تابلو حرف زده است. اين تابلو «تخطي» نام دارد و اثر نقاش بلژيكي پل دلواكس است. هر چند نسخه اصلي تابلو سال 1940 از بين رفت اما جي. جي. بالارد اينقدر به اين تابلو دل بسته كه از يك نقاش ميخواهد كپياي به اندازه اصلي براي جناب نويسنده بكشد. بالارد اينطور ميگويد: «بعضي وقتها فكر ميكنم داخل اين نقاشي زندگي ميكنم. . . » او روي ديوار اتاقش عكسهايی از نوهها و خانوادهاش را كنار كارتپستالي از سالوادور دالي گذاشته است.

    585355_638.jpg


    بالارد سال 2009 درگذشت و در همه اين سالها با همين ماشين تحريري كه روي ميزش ميبينيد، كتابهايش را مينوشت. خودش گفته: «47 سال است كه پشت اين ماشين تحرير روي همين صندلي كه مادربزرگ از چين برايم آورده مينويسم. من با اين ماشين تحرير تايپ ميكنم و هيچ وقت كامپيوتر نخواهم خريد چون فكر نميكنم بشود هيچ شاهكار ادبي با آن نوشت. »



    هنريك ايبسن - henrik ibson

    نويسندهاي به رنگ سبز و آبي

    585356_187.jpg


    اتاق هنريك ايبسن بيشتر شبيه سن تئاتري است كه يكي از نمايشنامههايش روي آن در حال اجراست. ايبسن خانواده ثروتمند اما بهشدت سنتي داشت. اينقدر سنتي كه چندان تمايلي به درسخواندن پسرشان نداشتند و از اينكه ميديدند او كتابي در دست دارد شرمنده ميشدند. اما ورشكستي پدرش ورق را به سمت آرزوهاي ايبسن چرخاند.

    585357_587.jpg


    «عروسكخانه» و «اشباح» دو نمايشنامه معروف ايبسن هستند كه بارها در ايران هم اجرا شدهاند. ايبسن سالها در اين اتاق كار ميكرد؛ اتاقي به سبك و سياق خانههاي اشرافي اروپايي با دو ميز بزرگ رو به پنجره.
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,738
    امتیاز
    1,304

    آلن دو باتن - A.De Botton

    نظم به سبك آقاي نويسنده

    585366_286.jpg


    اگر جزو كتابخوانها يا حداقل كتابدوستها باشيد، حتما كتاب «پروست چگونه ميتواند زندگي شما را متحول كند» را ديدهايد. آلن دوباتن، نويسندهاي سوئيسي است كه دكتراي فلسفه هاروارد را رها كرد تا از اين دست كتابهاي فلسفي عامهپسند بنويسد. اين اتاق همين نويسنده - فيلسوف است؛ اتاقي كه هرچند مرتب به نظر ميرسد اما از ديد خود آقاي نويسنده چندان منظم نيست.

    585367_690.jpg


    خودش گفته فكر ميكرده هرچه سنش بالاتر برود بالاخره اتاق منظمي براي خودش پيدا ميكند اما حالا در 46 سالگي اميد چنداني براي رسيدن به اين نظم ندارد. دوباتن ميگويد: «يكبار براي منظم بودن تلاش كردم و سفارش ساخت يك ميز بزرگ از مرغوبترين چوب درخت بلوط دادم. اما درست دوازدهم سپتامبر 2004 همهچيز تغيير كرد. آن ميز بزرگ خوشآب و رنگ تبديل شد به وسيلهاي براي عوض كردن پوشك بچه و جايي براي نگهداري پودر و دستمال.»



    داستايوفسكي - theodore dosoevsky

    نويسنده و شبهاي روشن اتاقش

    585368_671.jpg


    داستايوفسكي بعد از اينكه تمام ارثيه پدرياش را به خاطر ولخرجيهايش از دست داد، براي گذراندن امورات روزمرهاش مجبور به ترجمه آثار ادبي شد تا اينكه «مردم فقير» را نوشت و به محافل نويسندگي و روشنفكري روسيه راه پيدا كرد. حالا او يك ساختارشكن معروف در ميان محافل نويسندگي سنپترزبورگ به حساب ميآمد.

    585369_331.jpg


    البته شهرت براي او بيشتر آوارگي داشت تا اينكه چنين اتاقي را در همان ابتدا نصيبش كند. داستايوفسكي سالهایی را در زندان و بعد در لباس سرباز عادي در تبعيدگاه سيبري گذراند. اتاق داستايوفسكي به نسبت بقيه نويسندگان، بزرگ و البته خلوت است چون جناب نويسنده چندان عادت به نشستن پشت ميز نداشت. او همينطور كه در اتاقش قدم ميزد، داستانهايش را براي ميرزابنويسي ميگفت و دست آخر خودش تصحيحش ميكرد.
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,738
    امتیاز
    1,304

    ژان پل سارتر، سيمون دوبوار - jeanpaul sartre, simone debeauvoir

    يك زوج و دو ميز

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    ژان پل سارتر و سيمون دوبوار، زوج فيلسوف، نويسنده و روشنفكر فرانسوي بودند؛ زوجي فيلسوف كه در دهه 80 در اروپا حرفها و سخنرانيهايشان دست به دست ميچرخيد. از آنها عكس دونفره زيادي در اتاق كار و كافههاي پاريس وجود دارد.

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    در بيشتر آن عكسها سارتر همينطور سيگاري گوشهلبش دارد و با فاصلهاي نه چندان دورتر از سيمون دوبوار نشسته است هرچند در اين عكس سارتر پشت ميز كارش نشسته است، اما آنها معمولا دو ميز در امتداد هم داشتند و اگر كسي وارد اتاقشان نميشد، ساعتها پشت ميزهايشان مينشستند و كار ميكردند.



    رولد دال - Roald Dahl

    داستان روي ديوار

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    اينجا اتاق رولد دال است. مرد روي صندلي راحتي كرمرنگ مينشست و ميز سبزرنگ را روي دستههاي صندلي ميگذاشت و با مداد روي كاغذ زردرنگ، داستانهايش را خلق ميكرد. وقتي دال مشغول نوشتن در اين اتاق بود كسي جرات نداشت مزاحمش شود. ميز تقريبا بزرگ كنار صندلي و ديوار پشت ميز حكم دفترچه خاطرات را براي دال داشتند.

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    او يادداشتها و ايدههاي يكخطياش را روي كاغذهاي كوچك مينوشت و روي ديوار نصب ميكرد. روي ميز هم هر چيزي كه مورد علاقهاش بود، ميگذاشت؛ از شمعدان كوچك گرفته تا صدف و شكلات؛ هر چيزي كه دوست داشت دم دستش باشد تا هنگام فكر كردن به آنها خيره شود.



    ويرجينيا وولف - virginia woolf

    زيرشيرواني به نام لژ نويسندگي

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    ويرجينيا و لئونارد خانهشان را در سال 1919 در ساسكس انگلستان خريدند. دو سال بعد از اسبابكشي به اين خانه، ويرجينيا اتاق زيرشيرواني را سر و سامان داد و ميز تقريبا بزرگي وسط آن گذاشت؛ اتاقي چوبي با پنجرههاي بزرگ كه رو به رشته كوههاي كاربن باز ميشد. هرچند لئونارد تلاش ميكرد با رفت و آمدش به اتاق زيرشيرواني سر دربياورد كه زن افسرده حالش چطور روزش را شب ميكند.

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    ويرجينيا وولف اسم اين اتاق را لژ نويسندگي گذاشته بود. او روي همين صندلي چوبي با كفي حصيري مينشست و «خانم دلوي» و «موجها» را مینوشت. در اتاق او برخلاف اتاق نويسندههاي معاصرتر نه از كتابخانههاي سر به فلك كشيده خبری است و نه از انبوه قلم و كاغذ. دست آخر هم او در همين اتاق نامهاي براي لئونارد نوشت كه «بيشتر از این نميتوانم بجنگم. . . ». بعد جيبهايش را پر از سنگ كرد و خودش را به رودخانه اووز انداخت.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا