کارنامه اخرین بازمانده از رهبران امنیتی شوروی

...zαнrα...*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/16
ارسالی ها
3,488
امتیاز واکنش
30,283
امتیاز
913
محل سکونت
تبــــ❤️ـــریز
با مرگ لئونید شبارشین، آخرین برگ از دفتر زندگی نسل فرماندهان ارشد و رهبران دستگاه امنیتی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ورق خورد.جسد تیرخورده لئونید شبارشین 77 ساله، آخرین فرمانده رسمی سازمان امنیت شوروی (کی.جی.بی‌/‌ کا.گ.ب)، 30 مارس‌/‌ 11 فروردین، توسط عروس او و در حالی در کنار یک سلاح کمری و تعدادی یادداشت پیاپی خودکشی در آپارتمان مسکونی او یافت شد. سلاح کمری، اهدایی پایان خدمت رسمی و آغاز دوران بازنشستگی به او بود.


635279953358606873.jpg




یادداشت‌های کنار او، به‌طور مرحله به مرحله روند خودکشی احتمالی و خاموشی او را تا کمی قبل از مرگش توسط خودش ثبت کرده بودند.ظاهرا در این یادداشت‌ها که در دفتر خاطرات روزانه شبارشین و تنها چند روز بعد از هفتاد و هفتمین سالروز تولدش نوشته شده است، گزارش لحظه به لحظه بین تیرخوردن و وضعیت جسمانی او قبل از مرگش، از ساعت 15/17 تا 19 و لحظاتی قبل از مرگ او به دقت یادداشت شده است.



لئونید ولادیمیروویچ شبارشین در 24 مارس 1935 متولد شد. گفته شده که او از همان دوران دانشجویی به‌عنوان خبرچین برای کی.جی.بی کار می‌کرد. شبارشین پس از فارغ التحصیلی از موسسه روابط بین‌المللی مسکو و همچنین تحصیل در رشته ترجمه زبان‌های شرقی و سپس پیوستن به کادر دیپلماتیک وزارت خارجه شوروی، در 23 سالگی در 1958 به نخستین ماموریت دیپلماتیک خارجی خود به عنوان دستیار شخصی سفیر شوروی به پاکستان اعزام شد.



شبارشین در 1964 به سازمان امنیت شوروی پیوست ولی تا زمان نخستین بازگشتش به مسکو، همچنان در پوشش یک مامور دیپلماتیک به فعالیت خود ادامه داد. او از 1964 تا 1977 در پاکستان و هند ماموریت داشت.



لئونید شبارشین در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی (از 27 اردیبهشت ۱۳۵۸ تا اواخر ۱۳۶۱)، در پوشش رایزن و دیپلمات، عهده‌دار ریاست دفتر نمایندگی کی.جی.بی در سفارت اتحاد شوروی در تهران بود و در تماس مستقیم با نورالدین کیانوری ،دبیر اول حزب توده ایران قرار داشت.



در دوران ریاست شبارشین در تهران بود که افسر زیردست او ولادیمیر کوزیچکین که سمت کنسولیار دومی داشت، با هماهنگی اینتلیجنس سرویس و با استفاده از یک گذرنامه جعلی بریتانیایی به بریتانیا گریخت و اطلاعاتی پیرامون ارتباط افراد حزب توده ایران با سفارت شوروی و شبکه‌های جاسوسی شوروی در ایران را به MI6 (بخش خارجی اینتلیجنس سرویس بریتانیا) داد. این اطلاعات سپس به مقامات ایران رسانیده ‌شد.



کوزیچکین در 2 ژوئن 1982 از طریق مرزهای ترکیه به اروپا و سپس لندن گریخت و با لو دادن شبکه مخفی و نظامی حزب توده به لندن و واشنگتن از آن دو طریق به تهران، موجب متلاشی‌شدن حزب توده، دستگیری گسترده اغلب رهبران و اعضای آشکار و مخفی آن و اخراج شبارشین و 17 مامور مخفی امنیتی دیگر شوروی از ایران در سال 1983 شد. گفته شده که کوزیچکین از قبل با MI6 در تماس و همکاری بوده است.



نورالدین کیانوری، دبیرکل حزب توده، هم در بازجویی‌ها و هم در کتاب خاطراتش اظهارکرد که با شبارشین ارتباط مستقیم داشته ‌است. شبارشین نیز در چند مصاحبه تأیید کرد که با کیانوری ارتباط داشت و افزود که کیانوری حتی نام خانوادگی او را نمی‌دانست و هنگام بازجویی‌ها در زندان آن را آموخت. شبارشین از کیانوری سپاسگزار بود که چیزی را تحریف نکرده و همه‌چیز را همان‌گونه که بوده نوشته و از دیدارهای پنهانی که با او داشته نیز چیزی کم و زیاد نکرده‌ است.
 
  • پیشنهادات
  • ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    باوجود ماموریت شکست‌خورده شبارشین در تهران، پس از یک ماموریت موقت در افغانستان تحت اشغال ارتش سرخ، در فاصله 5 سال ستاره اقبال او بار دیگر اوج گرفت و در سال 1987 توانست به عنوان مدیرکل اداره اول سیـاس*ـی خارجی کی.جی.بی برگزیده و منصوب شود.



    در سال‌های پایانی عمر شوروی و بخصوص در دوران دبیرکلی میخاییل گورباچف و سپس، رهبری بوریس یلتسین و همزمان با نزدیک شدن شوروی با بلوک غرب، شبارشین ضمن تلاش برای حفظ قوام اداره خود، مجبور بود تا با سازمان‌های جاسوسی کشورهای سابقا رقیب و دشمن هم تعامل جدید دوستانه‌ای را در پیش بگیرد.



    هنگامی که کمونیست‌های تندرو کودتای نافرجامی علیه گورباچف صدر هیات رئیسه حزب کمونیست کشور ترتیب دادند، شبارشین که مسوولیت اصلی امنیت داخلی را برعهده داشت، از آنجا که مطمئن به پیروزی هیچ کدام از طرفین مناقشه نبود، ترجیح داد ناظر باشد. او در این کشاکش به طرز عجیبی بی طرفی خود و اداره‌اش را حفظ کرد و خود را به‌عنوان رفتن به برنامه تفریحی ورزشی از انظار پنهان کرد.



    با این همه پس از شکست آن کودتا و برکناری ولادیمیر کریوچکوف رئیس کی.جی.بی، در آخرین مرحله از عمر اتحاد شوروی، شبارشین برای فقط برای دو روز در 22 و 23 آگوست 1991 به ریاست کل کی.جی.بی منصوب شد و کمی پس از آن، سازمان کی.جی.بی به کلی منحل شد و به همراه پایان بخشیده شدن به حیات حرفه‌ای شبارشین، کمی بعد، کی.جی.بی نیز تاریخ پیوست. شبارشین پس از مدتی بلاتکلیفی، در سپتامبر همان سال رسما و برای همیشه بازنشسته شد. جانشین شبارشین در ریاست کی.جی.بی وادیم باکاتین بود که در واقع نه برای ریاست بر آن سازمان که انحلال آن به این سمت منصوب شده بود.



    پس از فروپاشی شوروی، شبارشین نیز مانند بسیاری از همقطاران خود و با همکاری یکی از آنان به نام نیکولای لئونوف دست به تاسیس یک شرکت خصوصی امنیتی به نام سازمان خدمات امنیت اقتصادی روسیه زد که وظیفه‌اش حفظ امنیت شرکت‌های تجاری و نسل جدید از ثروتمندان روسیه بود.



    از شبارشین 2 کتاب انتشار یافته‌است: بازوی مسکو که یک کتاب 600 صفحه‌ای است و 64 صفحه از آن مربوط به خاطرات او از ماموریتش در تهران و رسوایی کوزیچکین است. بخش‌هایی از این کتاب، سال‌ها قبل توسط احمد میرفندرسکی، آخرین وزیر خارجه قبل از انقلاب ایران از روسی به فارسی ترجمه و به صورت پاورقی در چند شماره هفته‌نامه کیهان چاپ لندن منتشر شد. کتاب دوم شبارشین از زندگی رئیس اطلاعات است که خاطرات عمومی‌تر او از دوران خدمتش در کی.جی.بی است.



    شبارشین در سالهای آخر عمرش به جز حضور در برنامه‌های رسانه‌ای شبکه‌های روسی زبان، به عنوان کارشناس و تحلیلگر مسائل امنیتی و امور خاورمیانه مشغله چندانی نداشت. به گفته یوری کابالادزه، یکی از دوستان نزدیک و همکاران سابق شبارشین، از چند سال قبل که همسرش درگذشته بود، شدیدا دچار افسردگی شده بود.



    علت خودکشی احتمالی شبارشین هنوز روشن نیست، اما کابالادزه احتمال می‌دهد که شبارشین برای رهایی از رنج بیماری سختی که دامنگیرش بود، خود را کشته‌ است: شبارشین این اواخر به‌شدت لاغر شده ‌و لابد سخت بیمار بود.
     
    بالا