با مرگ لئونید شبارشین، آخرین برگ از دفتر زندگی نسل فرماندهان ارشد و رهبران دستگاه امنیتی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ورق خورد.جسد تیرخورده لئونید شبارشین 77 ساله، آخرین فرمانده رسمی سازمان امنیت شوروی (کی.جی.بی/ کا.گ.ب)، 30 مارس/ 11 فروردین، توسط عروس او و در حالی در کنار یک سلاح کمری و تعدادی یادداشت پیاپی خودکشی در آپارتمان مسکونی او یافت شد. سلاح کمری، اهدایی پایان خدمت رسمی و آغاز دوران بازنشستگی به او بود.
یادداشتهای کنار او، بهطور مرحله به مرحله روند خودکشی احتمالی و خاموشی او را تا کمی قبل از مرگش توسط خودش ثبت کرده بودند.ظاهرا در این یادداشتها که در دفتر خاطرات روزانه شبارشین و تنها چند روز بعد از هفتاد و هفتمین سالروز تولدش نوشته شده است، گزارش لحظه به لحظه بین تیرخوردن و وضعیت جسمانی او قبل از مرگش، از ساعت 15/17 تا 19 و لحظاتی قبل از مرگ او به دقت یادداشت شده است.
لئونید ولادیمیروویچ شبارشین در 24 مارس 1935 متولد شد. گفته شده که او از همان دوران دانشجویی بهعنوان خبرچین برای کی.جی.بی کار میکرد. شبارشین پس از فارغ التحصیلی از موسسه روابط بینالمللی مسکو و همچنین تحصیل در رشته ترجمه زبانهای شرقی و سپس پیوستن به کادر دیپلماتیک وزارت خارجه شوروی، در 23 سالگی در 1958 به نخستین ماموریت دیپلماتیک خارجی خود به عنوان دستیار شخصی سفیر شوروی به پاکستان اعزام شد.
شبارشین در 1964 به سازمان امنیت شوروی پیوست ولی تا زمان نخستین بازگشتش به مسکو، همچنان در پوشش یک مامور دیپلماتیک به فعالیت خود ادامه داد. او از 1964 تا 1977 در پاکستان و هند ماموریت داشت.
لئونید شبارشین در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی (از 27 اردیبهشت ۱۳۵۸ تا اواخر ۱۳۶۱)، در پوشش رایزن و دیپلمات، عهدهدار ریاست دفتر نمایندگی کی.جی.بی در سفارت اتحاد شوروی در تهران بود و در تماس مستقیم با نورالدین کیانوری ،دبیر اول حزب توده ایران قرار داشت.
در دوران ریاست شبارشین در تهران بود که افسر زیردست او ولادیمیر کوزیچکین که سمت کنسولیار دومی داشت، با هماهنگی اینتلیجنس سرویس و با استفاده از یک گذرنامه جعلی بریتانیایی به بریتانیا گریخت و اطلاعاتی پیرامون ارتباط افراد حزب توده ایران با سفارت شوروی و شبکههای جاسوسی شوروی در ایران را به MI6 (بخش خارجی اینتلیجنس سرویس بریتانیا) داد. این اطلاعات سپس به مقامات ایران رسانیده شد.
کوزیچکین در 2 ژوئن 1982 از طریق مرزهای ترکیه به اروپا و سپس لندن گریخت و با لو دادن شبکه مخفی و نظامی حزب توده به لندن و واشنگتن از آن دو طریق به تهران، موجب متلاشیشدن حزب توده، دستگیری گسترده اغلب رهبران و اعضای آشکار و مخفی آن و اخراج شبارشین و 17 مامور مخفی امنیتی دیگر شوروی از ایران در سال 1983 شد. گفته شده که کوزیچکین از قبل با MI6 در تماس و همکاری بوده است.
نورالدین کیانوری، دبیرکل حزب توده، هم در بازجوییها و هم در کتاب خاطراتش اظهارکرد که با شبارشین ارتباط مستقیم داشته است. شبارشین نیز در چند مصاحبه تأیید کرد که با کیانوری ارتباط داشت و افزود که کیانوری حتی نام خانوادگی او را نمیدانست و هنگام بازجوییها در زندان آن را آموخت. شبارشین از کیانوری سپاسگزار بود که چیزی را تحریف نکرده و همهچیز را همانگونه که بوده نوشته و از دیدارهای پنهانی که با او داشته نیز چیزی کم و زیاد نکرده است.
![635279953358606873.jpg](http://media.jamejamonline.ir/Media/Image/1392/11/25/635279953358606873.jpg)
یادداشتهای کنار او، بهطور مرحله به مرحله روند خودکشی احتمالی و خاموشی او را تا کمی قبل از مرگش توسط خودش ثبت کرده بودند.ظاهرا در این یادداشتها که در دفتر خاطرات روزانه شبارشین و تنها چند روز بعد از هفتاد و هفتمین سالروز تولدش نوشته شده است، گزارش لحظه به لحظه بین تیرخوردن و وضعیت جسمانی او قبل از مرگش، از ساعت 15/17 تا 19 و لحظاتی قبل از مرگ او به دقت یادداشت شده است.
لئونید ولادیمیروویچ شبارشین در 24 مارس 1935 متولد شد. گفته شده که او از همان دوران دانشجویی بهعنوان خبرچین برای کی.جی.بی کار میکرد. شبارشین پس از فارغ التحصیلی از موسسه روابط بینالمللی مسکو و همچنین تحصیل در رشته ترجمه زبانهای شرقی و سپس پیوستن به کادر دیپلماتیک وزارت خارجه شوروی، در 23 سالگی در 1958 به نخستین ماموریت دیپلماتیک خارجی خود به عنوان دستیار شخصی سفیر شوروی به پاکستان اعزام شد.
شبارشین در 1964 به سازمان امنیت شوروی پیوست ولی تا زمان نخستین بازگشتش به مسکو، همچنان در پوشش یک مامور دیپلماتیک به فعالیت خود ادامه داد. او از 1964 تا 1977 در پاکستان و هند ماموریت داشت.
لئونید شبارشین در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی (از 27 اردیبهشت ۱۳۵۸ تا اواخر ۱۳۶۱)، در پوشش رایزن و دیپلمات، عهدهدار ریاست دفتر نمایندگی کی.جی.بی در سفارت اتحاد شوروی در تهران بود و در تماس مستقیم با نورالدین کیانوری ،دبیر اول حزب توده ایران قرار داشت.
در دوران ریاست شبارشین در تهران بود که افسر زیردست او ولادیمیر کوزیچکین که سمت کنسولیار دومی داشت، با هماهنگی اینتلیجنس سرویس و با استفاده از یک گذرنامه جعلی بریتانیایی به بریتانیا گریخت و اطلاعاتی پیرامون ارتباط افراد حزب توده ایران با سفارت شوروی و شبکههای جاسوسی شوروی در ایران را به MI6 (بخش خارجی اینتلیجنس سرویس بریتانیا) داد. این اطلاعات سپس به مقامات ایران رسانیده شد.
کوزیچکین در 2 ژوئن 1982 از طریق مرزهای ترکیه به اروپا و سپس لندن گریخت و با لو دادن شبکه مخفی و نظامی حزب توده به لندن و واشنگتن از آن دو طریق به تهران، موجب متلاشیشدن حزب توده، دستگیری گسترده اغلب رهبران و اعضای آشکار و مخفی آن و اخراج شبارشین و 17 مامور مخفی امنیتی دیگر شوروی از ایران در سال 1983 شد. گفته شده که کوزیچکین از قبل با MI6 در تماس و همکاری بوده است.
نورالدین کیانوری، دبیرکل حزب توده، هم در بازجوییها و هم در کتاب خاطراتش اظهارکرد که با شبارشین ارتباط مستقیم داشته است. شبارشین نیز در چند مصاحبه تأیید کرد که با کیانوری ارتباط داشت و افزود که کیانوری حتی نام خانوادگی او را نمیدانست و هنگام بازجوییها در زندان آن را آموخت. شبارشین از کیانوری سپاسگزار بود که چیزی را تحریف نکرده و همهچیز را همانگونه که بوده نوشته و از دیدارهای پنهانی که با او داشته نیز چیزی کم و زیاد نکرده است.
دانلود رمان و کتاب های جدید