داستان کودک خطیب

  • شروع کننده موضوع Miss.aysoo
  • بازدیدها 194
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Miss.aysoo

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/05/17
ارسالی ها
3,219
امتیاز واکنش
8,180
امتیاز
703
محل سکونت
سرزمیــن عجـایبO_o
✨كودك خطيب✨

امام حسن (علیه السلام) تنها هفت سال داشتند. مادرش فاطمه زهرا (سلام الله علیها) او را به مسجد مي فرستادند. امام حسن (علیه السلام) آنچه را از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)مي شنيدند به خاطر مي سپردند و وقتي به خانه باز مي گشتند شنيده هاي خود را براي مادر بازگو مي كردند. در آن روزها هر وقت حضرت علي (علیه السلام) به خانه باز مي گشتند، مي ديدند حضرت زهرا (سلام الله علیها) آياتي از قرآن را كه تازه بر پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده بود از حفظ مي خواندند. از او مي پرسيدند اين آيات و علوم را از كجا آموختي؟حضرت زهرا (سلام الله علیها) پاسخ مي دادند از پسرم حسن (علیه السلام) آموختم. يك روز امام علي (علیه السلام) در خانه مخفي شدند تا ببيند پسرشان حسن (علیه السلام) چگونه سخنان پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را براي حضرت زهرا (سلام الله علیها) بازگو مي كند.امام حسن (علیه السلام) طبق معمول وارد خانه شدند تا آنچه از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شنيده بودند براي مادر تعريف كنند. ولي اين بار هنگام سخن گفتن زبانشان گير مي كرد.حضرت فاطمه (سلام الله علیها) تعجب كردند ولي امام حسن (علیه السلام) پرده از راز برداشتند و به مادر گفتند:تعجب نكن!شخص بزرگي سخنم را مي شنود از اينرو زبانم گير مي كند. در همين لحظه حضرت علي (علیه السلام) از مخفيگاه خارج شدند و حسن (علیه السلام) را در آغـ*ـوش گرفته و بوسيدند.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا