- عضویت
- 2016/12/22
- ارسالی ها
- 2,377
- امتیاز واکنش
- 12,176
- امتیاز
- 838
به گزارش خبرگزاري رويترز، سوالي كه هرساله در رابـ ـطه با صنعت سينمايي هاليوود مطرح است، عدم پيشنهاد نقشهاي خوب و برجسته به بازيگران زن است كه همواره به يكي از معضلات اين بازيگران تبديل شده است.
هاليوود ريپورتر اخيرا از شش بازيگر زني كه امسال در عرصه سينما خوش درخشيدهاند دعوت كرده تا از آنها درباره دغدغههاي حرفهايشان بپرسد.
اين شش بازيگر عبارتند از «امي آدامز» براي فيلم «جنگجو»، «آنت بنينگ» براي فيلم «حال همه بچهها خوب است»، «هلنا بوهام كارتر» براي فيلم «آليس در سرزمين عجايب» و «سخنراني پادشاه»، «نيكول كيدمن» براي فيلم «سوراخ خرگوش»، «ناتالي پورتمن» براي «قوي سياه» و «هيلاري سوانك» براي «محكوم».
_سختترين لحظات شما به عنوان يك بازيگر زن چه وقتهايي بوده است؟
*«هلنا بوهام كارتر»: زماني كه شما در اين مسير قرار ميگيريد، با لحظات دشوار بسيار زيادي روبرو ميشويد، اينكه من اينجا چه ميكنم، آيا حقيقتا از پس نقش برميآيم؟ آيا دوباره كسي به من نقشي پيشنهاد خواهد داد؟ اينها مهمترين و زجرآورترين دغدغههاي ذهني من است.اين همانند آن است كه شما چشم بسته يك تابلوي نقاشي را بكشيد سپس دستمال را از روي چشمانتان برميداريد و در نهايت ميبينيد كه اصلا آن چيزي كه انتظار داشتهايد، نيست.
*«امي آدامز»: سختترين لحظات من زماني بوده كه بدون هيچ پيشنهادي سرگردان ماندهام.
_آيا زماني بوده كه فكر كنيد كه زمان آن رسيده تا تسليم مشكلات شويد؟
*«امي آدامز»: البته. براي يك بازيگر اين مسئله خيلي پيش ميآيد، شما در اين عرصه همه نوع زندگي را تجربه ميكنيد و مثلا در مورد من، من با خودم تصور ميكنم اگر معلم ميشدم چه ميشد؟ ولي چيز خوبي كه در رابـ ـطه با بازيگري وجود دارد اين است كه شما تمامي تصوراتتان را در قالب شخصيتهاي مختلف، ميتوانيد متجسم كنيد و همين مسئله هم باعث شده كه من تاكنون در اين حرفه باقي بمانم.
_شما چگونه در فرايند فيلمسازي تاثير ميگذاريد؟ به عنوان مثال من خواندم كه «آنت» براي فيلم «حال همه بچهها خوب است»، «ليزا چولودنكو»، كارگردان فيلم را ترغيب كرده تا فيلم در مسير روشنتري قرار گيرد.
*«آنت بنينگ»: من هيچ وقت اينو نگفتم، ليزا هر وقت درباره من همكاريام با خودش صحبت ميكند، با سخاوت و مهرباني تمام صحبت ميكند. فيلمنامه واقعا خوب بود، ولي موضوع اين بود كه كمي حالت جدي داشت و ميتوانست كمي تحت مايه طنز هم داشته باشد و من در اين ميان تنها يك تلنگر زدم.
_«ناتالي» زمانيكه فيلمنامه «قوي سياه» را خوانديد، در مورد آن چه نظري داشتي؟
*«ناتالي پورتمن»: من حقيقتا قبل از خواندن فيلم، در جريان ساخت آن قرار گرفته بودم، «دارن آرنوفسكي» و من 9 سال پيش، زماني كه من هنوز دانشجو بودم، در مورد آن با يكديگر گفتوگو ميكرديم. او اشراف كامل به ابعاد مختلف اين پروژه سينمايي داشت ولي در قالب فيلمنامه، همه چيز صورت حقيقيتري به خود گرفت. «نيكول» زماني كه درحال بازي در فيلم «كوهستان سرد» بود، چيزي به من گفت كه حقيقت داشت و هميشه در ذهن من باقي ماند، «نيكول» گفت: در يك فيلم همه چيز به انتخاب يك كارگردان است چون تو در نهايت نميداني كه فيلم قرار است چه از آب درآيد ولي تو حقيتا ميتواني در اين ميان تضمين كني كه آن را به يك تجربه شيرين تبديل شود. اين واقعا حقيقت دارد چون حتي اگر فيلمنامه خارقالعاده باشد، مواردي بوده كه كسي آن را به كلي خراب كند.
-تاكنون سختترين صدمه جسمي كه سر صحنه فيلمبرداري خورديدهايد چه بوده؟
*«نيكول كيدمن»: من هنگام ساخت فيلم «مولن رژ» به شدت زخمي شدم، چندتا از غضروفهاي زانويم شكست، طوريكه فكر ميكردم ديگر ادامه اين پروژه و پروژههاي مشابه «مولن رژ» ديگر براي من امكان پذير نيست.
-آيا فيلمي بود كه بازي در آن را نپذيرفته باشيد ولي بعدا آرزو كرده باشي كه اي كاش ميپذيرفتي؟
*«بنينگ»: البته، به من براي بازي در فيلم «آسمان سرپناه» به كارگرداني «برتولوچي» پيشنهاد شد ولي من نپذيرفتم و سرانجام آن ساخته شد و به جاي من «دبرا وينگر» در آن بازي كرد و اين فيلم واقعا فيلم زيبايي است.
*«هيلاري سوانك»: من حتي كارهايي كه به من پشنهاد هم نميشود، فيلمنامههايشان را ميخوانم، دوست ندارم كه بنشينم و منتظر بمانم تا به من پيشنهاد شود، دوست دارم خودم به استقبال سرنوشت بروم.
منبع : فارس