- عضویت
- 2015/11/08
- ارسالی ها
- 22,523
- امتیاز واکنش
- 65,135
- امتیاز
- 1,290
گزارش ایران تئاتر از تمریننمایش «مدهآ، فصل دوم»
یک مدهآی مدرن برای مخاطب معاصر
گزارش تمرین نمایش مدهآ، فصل دوم
گزارش تمرین نمایش مدهآ، فصل دوم
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]یک مدهآی مدرن برای مخاطب معاصر
گزارش تمرین نمایش مدهآ، فصل دوم
گزارش تمرین نمایش مدهآ، فصل دوم
این روزها در سالن چهارسوی مجموعه تئاترشهر،گروه کوچک اما پرشور و استعدادی واپسین روزهای تمرین را برای آمادهکردن نمایشی دیدنی و حرفهیی پشت سر میگذارند. نمایش «مدهآ، فصل دوم» به نویسندگی مهدی شفیعیزرگر و طراحی و کارگردانی میلاد نیکآبادی، اثری است که برای اجرا در سالن چهارسو آماده میشود.
[/BCOLOR] در این نمایش که بر اساس دو نمایشنامه «مدهآ» اثر اوریپید و ژان آنوی نوشته شده، مهتاب پرنیان، ساغر تاجیک، مهدی حسینینیا، حمید محمدی، مهرنوش معصومی، بیتا معیریان، مجید نوروزی و پریسا هاشمپور بازی میکنند. یکی از روزهای اوایل تیرماه به سالن چهارسو سر زدیم، بخشهایی از تمرینهای گروه را به تماشا نشستیم و با کارگردان و برخی از بازیگران گفتوگو کردیم. برای دریافت گزارش تمرین با محمد گودرزیانی، دستیار کارگردان و برنامهریز گروه هماهنگ کردهییم. به گفته او،گروه هر روز ساعت 11 صبح تا 18 عصر مشغول تمرین هستند. ساعت 13 و در میانههای تمرین وارد سالن چهارسو میشویم. هنوز به سالن نرسیده، صدای بازیگرانی که مشغولِ اجرای صحنهیی از نمایش و گفتن دیالوگهایشان هستند، به گوش میرسد. در صحنه خالی از دکور سالن چهارسو، چهار بازیگر زن هر کدام در میزانسن مناسب خود ایستادهاند و به نوبت دیالوگها را ادا میکنند. جالب اینکه بازیگران حین تمرین نیز به قدری غرق در حس نقش هستند که انگار مشغول اجرای نمایشند تا تمرین.کارگردان و سایر بازیگران و عوامل گروه، روی صندلیِ تماشاگران نشستهاند و به تمرینها نگاه میکنند. بیتا معیریان در نقش «مدهآ» دیالوگ خود را بیان میکند و همبازیهای او ادامه میدهند.
مدهآ: دیگه دلم نمیخواد از دلسوزی شما چیزی بشنوم.
آشپز: تو با بچهها چی کار کردی؟!
مدهآ: بهِشون نشون دادم چهجوری میشه جون کسیرو گرفت ...
مجید نوروزی، بازیگر نقش توما،که گوشهیی منتظر ایستاده بود تا نوبتِ ورود او به صحنه بشود، در حالیکه دو توپ تنیس در دست دارد، خودش را به قسمتِ بالکن صحنه میرساند و به مدهآ نگاه میکند. مدهآ او را میبیند و صدایش میزند.
مدهآ: آی مرد!
توما: با منی؟
مدهآ: به نظرت مردِ دیگهیی هم اینجا هست؟
توما: توی این دوره زمونه، توی مردونهگیِ منم شبههست.
مدهآ: چی میخوای؟!
توما: هیچچی. من داشتم رد میشدم.گشنهم بود. دیدم بوی غذا میاومد، وایستادم بو بکشم.
مدهآ: تو پیشکارِ کروئون نیستی؟
توما: بله. البته به صورتِ پارهوقت براش کار میکنم.
مدهآ: بیا تو. چند روزه این دور و بر میبینمت که پرسه میزنی! چی میخوای؟
توما: گشنمه. بهم غذا بدین.
مدهآ: مگه تو شهر قحطی اومده؟
توما: من غذای تورو میخوام.
مدهآ (با تاکید و صدای بلند): خوردنِ این غذا تاوان داره.
توما: هرچی باشه میدم.
مدهآ: اینو بده به گلایوس. بهش بگو هدیه ازدواجشه. به نامزدش بگه که دستپخت خودشه.
توما: ممنونم.
مدهآ: مگه دلت نمیخواد باز هم اینجا غذا بخوری؟
توما بیرون میرود.
آشپز: مدهآ، تو بچههارو کشتی؟
مدهآ: کشتنرو بهشون یاد دادم!
میلاد نیکآبادی دو سال پیش نمایش «رابینسون کروزوئه» را برای دومینبار در تماشاخانه باران روی صحنه برد. حالا نوبت به اجرای نمایشنامهیی رسیده که به گفته خودش سالهاست دغدغه اجرای آن را دارد اما شرایطش مهیا نمیشد. او نمایش «مدهآ» را دو سال پیش در جشنواره تئاتر فجر نیز اجرا کرد، ولی از آن هنگام فرصتی برای اجرای عمومی آن فراهم نشده. نیکآبادی درباره انتخاب این متن میگوید:«مدهآ از نمایشنامههایی است که از دوران دانشجویی و حتا پیش از دانشجویی ارادت شخصی به آن داشتهام. اوریپید جزو نمایشنامهنویسانی است که خیلی نگاه زمینی و همینطور نگاه روانشناسانه به درام دارد.کاراکترهای او دارای ویژگیهای روانشناسانهاند. برایم خیلی جذاب بود در دورهیی که تئاتر تعریف محدودی داشت و با شکل و شمایل کلاسیک زیست میکرد، چنین آدمی نگاه را از خدایان برمیدارد و به انسان میدوزد و در مورد مسائل و معضلات آدمها صحبت میکند. این نمایشنامه جزو متنهایی است که تراژیکترین اتفاق ممکن، یعنی فرزندکشی توسط مادر در آن رخ میدهد».
این کارگردان ادامه میدهد:«در جشنواره هم این نمایش را اجرا کردیم که آن زمان بزرگترین مشکل ما، متن بود. نمایشنامه اولیه بارها توسط دوستان مختلف نوشته شد، ولی متن دلخواه ما نشد. روی این متن، بازنویسیهای زیادی داشتیم که در نهایت متن آن چیزی که مد نظرم بود با ایدههایی که داشتم، از کار درنیامد. در نتیجه اجرای جشنوارهیی ما نتوانست اجرای کاملی باشد. دکورمان هم شرایط خوبی نداشت و در مجموع تجربه ناموفقی در جشنواره فجر داشتیم، اما تجربه خوبی برای خودمان بود. چند سال گذشت و مدیران سابق تئاترشهر با کملطفی ما را سر دواندند. وقتی آقای شریعتی به مدیریت تئاترشهر آمدند، با صراحت کلام همیشهگیشان گفتند «شما حتمن اجرا میروید» و زمانی را برای اجرای ما مشخص کردند. ما شروع به برنامهریزی کردیم که البته باز هم از برنامهریزی اصلی خودمان دور ماندیم. اکنون روزی دوازده ساعت مشغول تمرین هستیم. بازیگران هم از این ماجرا استقبال کردند و با انگیزه و انرژی بالا تمرینها را پیش میبرند».
کارگردان نمایش «مدهآ» درباره نمایشنامه جدیدی که بر اساس متن اوریپید و ژان آنوی نوشته شده میگوید:«یک سالونیم روی متن جدید کار کردیم. مهدی شفیعیزرگر زحمت دراماتورژی و نوشتن متن را کشید و حدود شانزده بار نمایشنامه را با قصهها و شیوههای مختلف بازنویسی کرد. آخرین خروجی متن، مورد تایید من بود. اسم نمایش ابتدا چیز دیگری بود که در نهایت تغییرش دادیم و بالاخره بر سر نام «مدهآ، فصل دوم» توافق کردیم».
اما طراحی و فضای اجرایی نمایش چگونه است؟ نیکآبادی توضیح میدهد:«فضای کار غیررئالیستی است. ما نمیتوانیم به سمت کار رئالیستی برویم. قصه کار از نظر خودمان قصه خاصی است که ظرافتهایی در آن وجود دارد. به همین دلیل سعی کردیم هرآنچه برای طرح و ایده اجرا در نظر میگیریم، متکی به متن باشد و از دل نمایشنامه بیرون بکشیم. اجرای ما به واسطه ویژگی و منطقی که هر صحنه دارد، در برخی صحنهها اکتیو و در بعضی لحظهها اجرای ایستایی است. قضاوت نهایی را به تماشاگران میسپارم و امیدوارم از این اجرا راضی باشند».
نیکآبادی در بخش پایانی توضیحاتش، به موضوع انتخاب بازیگران نمایش «مدهآ، فصل دوم» میپردازد و میگوید:«برای انتخاب بازیگران این نمایش کشوقوس فراوانی داشتیم. زمان زیادی را صرف انتخاب بازیگر کردیم. ابتدا تصمیم گرفتم سن واقعی کاراکترها را در نظر بگیریم و بر مبنای سن واقعیشان بازیگر انتخاب بکنیم. مسائل و مشکلاتی که این روزها تئاتریها در انتخاب بازیگران دارند، برای ما هم وجود داشت اما چون داشتیم زمان را از دست میدادیم، تصمیم گرفتم سن واقعی کاراکترها را کنار بگذارم و با یک تیم جوان کار بکنم؛ تیمی که همیشه انگیزه دارد و همه چیز برای او دستیافتنی است و برای هدفی که میخواهد به آن دست پیدا بکند، بسیار زیاد تلاش میکند. بنابراین سن کلی شخصیتها را پایین آوردیم و بر اساس آن از میان بازیگران جوان، عدهیی را انتخاب کردیم که خوشبختانه همه خیلی خوب انرژی میگذارند و واقعاً از حضور این بچهها راضی و خوشحال هستم».
این کارگردان با بیان آنکه طراحی دکور و مسوولیت ساخت آن را نیز خودش بر عهده دارد، بازیگران و نقشهایشان را بدین شرح معرفی کرد: مجید نوروزی: توما، بیتا معیریان: مدهآ، مهدی حسینینیا:کروئون، پریسا هاشمپور:گلایوس، مهتاب پرنیان، ساغر تاجیک و مهرنوش معصومی: آشپزها، حمیدرضا محمدی: جیسون.
پریسا هاشمپور یکی از بازیگران اصلی این نمایش، در عرصه فیلمنامهنویسی هم فعالیت دارد اما پیش از آن، در وهله نخست خودش را بازیگر تئاتر میداند. او این روزها فیلم «برادرم خسرو» را در مقام فیلمنامهنویس روی پرده دارد. با این حال، هاشمپور رگ و ریشه خود را در تئاتر میبیند و میگوید:«من از تئاتر ریشه گرفتم و همیشه دوست دارم در جریان تئاتر باشم. چند سال پیش با آقای میلاد نیکآبادی در جریان یک کار گروهی و ورکشاپ آشنا شدم. ایشان از تعدادی علاقهمند به بازیگری دعوت کرد برای ایفای نقش در نمایشی به نام «اُترا در خواب قیلوله» به نویسندگی مهدی شفیعیزرگر. ما برای تست آمدیم و قبول شدیم. بعد از آن، تجربه خوب دیگری با هم داشتیم و بعد به بازی در این نمایش دعوت شدم».
این بازیگر جوان درباره نمایش «مدهآ ...» میگوید:«این نمایش برداشت دیگری از مدهآ به روش مدرن و امروزی و دیدگاهی است که ما امروز داریم. شاید همه ما اختلاف نظرهایی در مورد متن داشته باشیم اما در نهایت به حرف یک نفر گوش میدهیم و او کارگردان است، چون اوست که در پایان، برداشت درست و آنچه را میخواهد، ارائه میدهد و ما فقط باید آنها را پیاده بکنیم».
هاشمپور درباره شیوه کارگردانی میلاد نیکآبادی میگوید:«من روش کار آقای نیکآبادی را از دو سال پیش و زمان آشنایی با ایشان خیلی دوست داشتم، چون به شدت دست بازیگر را باز میگذارد تا خودش برشد به آنچه لازمه نقش است. بعد در روزهای پایانی تمرین او را در مسیر درست هدایت میکند. حتا میزانسنها را هم به خودمان میسپارد که چیزی به ما حقنه نشود و دست و پای ما بسته و محدود نباشد. ایشان مرزهای بین بازیگری و کارگردانی را برمیدارند. نکتهیی که برایم جالب بود اینکه همیشه فکر میکردم کارگردان باید دیکتاتور باشد و دستور بدهد اما آقای نیکآبادی به شدت خلاقیت بازیگر را شکوفا میکنند و این برای بازیگر امتیاز مثبتی است».
هاشمپور،که نقش گلایوس را در نمایش بازی میکند، در رابـ ـطه با نقش خود توضیح میدهد:«در متن اصلی مدهآ، زیاد به شخصیت گلایوس پرداخته نمیشود، ولی در واقع او زن دوم جیسون و دختر کروئون است.گلایوس به قول نویسنده و کارگردان نمایش، بیعقلترین کاراکتر مدهآ است، چون نه مدهآ، نه جیسون و نه کروئون را نمیتوانیم در این کتهگوری بگذاریم. ابتدا درآوردن شخصیت این دختر خیلی برایم سخت بود، چون سن کمی دارد و زود فریب میخورد و حرف همه را باور میکند. ولی از آنجا که در تمرینهای اولیه خیلی اتود میزدیم که چه مدل دختری میخواهیم و کارگردان نمایش مثالهایی میآورد که اینطور باشد یا آنطور تا برسی به دختری که زودباور است،کمکم موفق شدم این نقش را بسازم. زودباوری گلایوس برایم خیلی سخت بود، چون خودم آدم دیرباوری هستم اما با آزادی عملی که در تمرینها و اجرای نقش داشتم، فکر میکنم تا حد زیادی به نقش نزدیک شدم».
مجید نوروزی بازیگر جوان، ولی شناختهشده این روزهای تئاتر و تلویزیون است. پخش سریال «زیر پای مادر» از تلویزیون با نقشآفرینی نوروزی تازگیها به پایان رسیده است. او پیش از بازی در نمایش «مدهآ...»، در نمایش «رابینسون کروزوئه» و یکیدو تجربهیی که به اجرا نرسیدند، با میلاد نیکآبادی همکاری داشته. بنابراین از سایر بازیگران با شیوه کار نیکآبادی آشناتر است. خودش در اینباره میگوید:«میدانستم شیوه کار میلاد چگونه است و از همان اوایل که تصمیم به اجرای این نمایش گرفت، قرار بود در این کار حضور داشته باشم. من کاراکتر توما را بازی میکنم که در متن اصلی مدهآ نیست و در بازنویسیهای آقای شفیعیزرگر به نمایش اضافه شد.کاراکتر جذابی است و اینکه چطور آن را بازی بکنم، منوط به صحبتهای من و آقای نیکآبادی در تحلیل یک کاراکتر تازهوارد به متن است. آقای نیکآبادی در تمرینها خیلی کارگاهی و بر اساس اتود بچهها کار میکند، یعنی همهچیز سر تمرین شکل میگیرد که امیدوارم اتفاقهای خوبی برای این نمایش بیفتد».
این بازیگر ادامه میدهد:«خدا را شکر همه بازیگران این نمایش، با شیوه کاری کارگردان موافقند و با آن ارتباط برقرار کردهاند. این اتودزدنها و کار گروهی که از ساعت اول تا پایان تمرین همه حضور دارند، چه صحنهشان گرفته بشود و چه نشود، و گپزدن بین بازیگران درباره کاراکترها بیشک خیلی در ساختهشدن لحظههای نمایش تاثیر دارد. در گروه تولید این نمایش، جو خوبی حاکم است و همه کمک میکنند تا ثمره خوبی به دست بیاید و اجرایی که در نهایت تماشاگر میبیند، اجرای جذابی باشد».
نوروزی حرفهای خود را با اشاره به تاثیرگذاری این نمایش بر تماشاگران امروز به پایان میرساند:«خوشبختانه هم میلاد نیکآبادی در مقام کارگردان و هم مهدی شفیعیزرگر که متن را نوشته، سواد خوبی دارند. ما در اجرای این نمایش، مدهآی آن زمان را نمیبینیم، بلکه مدهآی مدرنی میبینیم، البته نه آنقدر مدرن که یکسری عناصر مربوط به امروز در صحنه داشته باشیم. شاید کاراکتر مدهآی امروزی را بخواهیم در آن زمان ببینیم، یعنی اتفاقی که شکل میگیرد، مدرن است و تماشاگر با آن راحت ارتباط برقرار میکند و این خیلی تاثیرگذارتر است تا اینکه میخواستیم متن اصلی مدهآی ژان آنوی یا اوریپید را در شکل کلاسیک اجرا بکنیم. فکر میکنم تماشاگر این کار نسبت به نسخههای دیگری که از مدهآ اجرا شده، خیلی خوب با آن ارتباط برقرار بکند».
مهتاب پرنیان،که توسط یک دوست و همکار برای بازی در این نمایش معرفی شده، نقش یکی از آشپزها را در «مدهآ، فصل دوم» بر عهده دارد. او در خصوص همکاری با میلاد نیکآبادی میگوید:«ایشان در کارگردانی، هم طبق متد خودشان پیش میروند و هم به بازیگر اجازه میدهند آنطور که میتواند نقش را تحلیل بکند، اتود بزند تا ببینیم ذهنیتهای ما با هم یکی است یا نه. فکر میکنم تا این لحظه در تمرینها خیلی خوب پیش رفتهییم».
پرنیان ادامه میدهد:«البته دوست داشتم بخش فیزیکال نقش بیشتر پرورش پیدا بکند اما در این زمینه با کارگردان خیلی به نتیجه قطعی نرسیدیم که بهتر است نمایش فیزیکال باشد یا نه اما در کل روند موافقی را برای شکلگیری نمایش طی کردیم. اتودهای من و راهنماییهای او به یک جا ختم شد».
آیا تماشاگر امروزی با نمایش «مدهآ، فصل دوم» ارتباط برقرار میکند؟ پاسخ پرنیان به این پرسش را بخوانید:«برخی متنهای کلاسیک مثل مدهآ و هملت را میتوان برای اجرا در همه دورانها معاصرسازی کرد. به نظرم مدهآ هم اینگونه است. دستکم مدهآیی که ما الان کار میکنیم.کاراکتر من در نمایش، زنی آسیبدیده از جامعه مردانه است و این یک اتفاق معاصر است و هرگز کهنه نمیشود. از قدیم بوده و به نظرم در آینده هم خواهد بود. البته امیدوارم نباشد.کاراکتر من و دو آشپز دیگر، به نوعی مدهآهای دیگری هستند که ممکن است در داستان دیگری به آنها پرداخته بشود، یعنی شاید آنها همخانهها و دنبالهروهای مدهآ باشند».
گفتنی است «مدهآ، فصل دوم» هر روز جز شنبهها، در مجموعه تئاترشهر، سالن چهارسو روی صحنه میرود.
مدهآ: دیگه دلم نمیخواد از دلسوزی شما چیزی بشنوم.
آشپز: تو با بچهها چی کار کردی؟!
مدهآ: بهِشون نشون دادم چهجوری میشه جون کسیرو گرفت ...
مجید نوروزی، بازیگر نقش توما،که گوشهیی منتظر ایستاده بود تا نوبتِ ورود او به صحنه بشود، در حالیکه دو توپ تنیس در دست دارد، خودش را به قسمتِ بالکن صحنه میرساند و به مدهآ نگاه میکند. مدهآ او را میبیند و صدایش میزند.
مدهآ: آی مرد!
توما: با منی؟
مدهآ: به نظرت مردِ دیگهیی هم اینجا هست؟
توما: توی این دوره زمونه، توی مردونهگیِ منم شبههست.
مدهآ: چی میخوای؟!
توما: هیچچی. من داشتم رد میشدم.گشنهم بود. دیدم بوی غذا میاومد، وایستادم بو بکشم.
مدهآ: تو پیشکارِ کروئون نیستی؟
توما: بله. البته به صورتِ پارهوقت براش کار میکنم.
مدهآ: بیا تو. چند روزه این دور و بر میبینمت که پرسه میزنی! چی میخوای؟
توما: گشنمه. بهم غذا بدین.
مدهآ: مگه تو شهر قحطی اومده؟
توما: من غذای تورو میخوام.
مدهآ (با تاکید و صدای بلند): خوردنِ این غذا تاوان داره.
توما: هرچی باشه میدم.
مدهآ: اینو بده به گلایوس. بهش بگو هدیه ازدواجشه. به نامزدش بگه که دستپخت خودشه.
توما: ممنونم.
مدهآ: مگه دلت نمیخواد باز هم اینجا غذا بخوری؟
توما بیرون میرود.
آشپز: مدهآ، تو بچههارو کشتی؟
مدهآ: کشتنرو بهشون یاد دادم!
***
کارگردان نمایش: روزی دوازده ساعت تمرین میکنیم!میلاد نیکآبادی دو سال پیش نمایش «رابینسون کروزوئه» را برای دومینبار در تماشاخانه باران روی صحنه برد. حالا نوبت به اجرای نمایشنامهیی رسیده که به گفته خودش سالهاست دغدغه اجرای آن را دارد اما شرایطش مهیا نمیشد. او نمایش «مدهآ» را دو سال پیش در جشنواره تئاتر فجر نیز اجرا کرد، ولی از آن هنگام فرصتی برای اجرای عمومی آن فراهم نشده. نیکآبادی درباره انتخاب این متن میگوید:«مدهآ از نمایشنامههایی است که از دوران دانشجویی و حتا پیش از دانشجویی ارادت شخصی به آن داشتهام. اوریپید جزو نمایشنامهنویسانی است که خیلی نگاه زمینی و همینطور نگاه روانشناسانه به درام دارد.کاراکترهای او دارای ویژگیهای روانشناسانهاند. برایم خیلی جذاب بود در دورهیی که تئاتر تعریف محدودی داشت و با شکل و شمایل کلاسیک زیست میکرد، چنین آدمی نگاه را از خدایان برمیدارد و به انسان میدوزد و در مورد مسائل و معضلات آدمها صحبت میکند. این نمایشنامه جزو متنهایی است که تراژیکترین اتفاق ممکن، یعنی فرزندکشی توسط مادر در آن رخ میدهد».
این کارگردان ادامه میدهد:«در جشنواره هم این نمایش را اجرا کردیم که آن زمان بزرگترین مشکل ما، متن بود. نمایشنامه اولیه بارها توسط دوستان مختلف نوشته شد، ولی متن دلخواه ما نشد. روی این متن، بازنویسیهای زیادی داشتیم که در نهایت متن آن چیزی که مد نظرم بود با ایدههایی که داشتم، از کار درنیامد. در نتیجه اجرای جشنوارهیی ما نتوانست اجرای کاملی باشد. دکورمان هم شرایط خوبی نداشت و در مجموع تجربه ناموفقی در جشنواره فجر داشتیم، اما تجربه خوبی برای خودمان بود. چند سال گذشت و مدیران سابق تئاترشهر با کملطفی ما را سر دواندند. وقتی آقای شریعتی به مدیریت تئاترشهر آمدند، با صراحت کلام همیشهگیشان گفتند «شما حتمن اجرا میروید» و زمانی را برای اجرای ما مشخص کردند. ما شروع به برنامهریزی کردیم که البته باز هم از برنامهریزی اصلی خودمان دور ماندیم. اکنون روزی دوازده ساعت مشغول تمرین هستیم. بازیگران هم از این ماجرا استقبال کردند و با انگیزه و انرژی بالا تمرینها را پیش میبرند».
کارگردان نمایش «مدهآ» درباره نمایشنامه جدیدی که بر اساس متن اوریپید و ژان آنوی نوشته شده میگوید:«یک سالونیم روی متن جدید کار کردیم. مهدی شفیعیزرگر زحمت دراماتورژی و نوشتن متن را کشید و حدود شانزده بار نمایشنامه را با قصهها و شیوههای مختلف بازنویسی کرد. آخرین خروجی متن، مورد تایید من بود. اسم نمایش ابتدا چیز دیگری بود که در نهایت تغییرش دادیم و بالاخره بر سر نام «مدهآ، فصل دوم» توافق کردیم».
اما طراحی و فضای اجرایی نمایش چگونه است؟ نیکآبادی توضیح میدهد:«فضای کار غیررئالیستی است. ما نمیتوانیم به سمت کار رئالیستی برویم. قصه کار از نظر خودمان قصه خاصی است که ظرافتهایی در آن وجود دارد. به همین دلیل سعی کردیم هرآنچه برای طرح و ایده اجرا در نظر میگیریم، متکی به متن باشد و از دل نمایشنامه بیرون بکشیم. اجرای ما به واسطه ویژگی و منطقی که هر صحنه دارد، در برخی صحنهها اکتیو و در بعضی لحظهها اجرای ایستایی است. قضاوت نهایی را به تماشاگران میسپارم و امیدوارم از این اجرا راضی باشند».
نیکآبادی در بخش پایانی توضیحاتش، به موضوع انتخاب بازیگران نمایش «مدهآ، فصل دوم» میپردازد و میگوید:«برای انتخاب بازیگران این نمایش کشوقوس فراوانی داشتیم. زمان زیادی را صرف انتخاب بازیگر کردیم. ابتدا تصمیم گرفتم سن واقعی کاراکترها را در نظر بگیریم و بر مبنای سن واقعیشان بازیگر انتخاب بکنیم. مسائل و مشکلاتی که این روزها تئاتریها در انتخاب بازیگران دارند، برای ما هم وجود داشت اما چون داشتیم زمان را از دست میدادیم، تصمیم گرفتم سن واقعی کاراکترها را کنار بگذارم و با یک تیم جوان کار بکنم؛ تیمی که همیشه انگیزه دارد و همه چیز برای او دستیافتنی است و برای هدفی که میخواهد به آن دست پیدا بکند، بسیار زیاد تلاش میکند. بنابراین سن کلی شخصیتها را پایین آوردیم و بر اساس آن از میان بازیگران جوان، عدهیی را انتخاب کردیم که خوشبختانه همه خیلی خوب انرژی میگذارند و واقعاً از حضور این بچهها راضی و خوشحال هستم».
این کارگردان با بیان آنکه طراحی دکور و مسوولیت ساخت آن را نیز خودش بر عهده دارد، بازیگران و نقشهایشان را بدین شرح معرفی کرد: مجید نوروزی: توما، بیتا معیریان: مدهآ، مهدی حسینینیا:کروئون، پریسا هاشمپور:گلایوس، مهتاب پرنیان، ساغر تاجیک و مهرنوش معصومی: آشپزها، حمیدرضا محمدی: جیسون.
***
پریسا هاشمپور، بازیگر نقش گلایوس: دست بازیگران در تمرینها باز بودپریسا هاشمپور یکی از بازیگران اصلی این نمایش، در عرصه فیلمنامهنویسی هم فعالیت دارد اما پیش از آن، در وهله نخست خودش را بازیگر تئاتر میداند. او این روزها فیلم «برادرم خسرو» را در مقام فیلمنامهنویس روی پرده دارد. با این حال، هاشمپور رگ و ریشه خود را در تئاتر میبیند و میگوید:«من از تئاتر ریشه گرفتم و همیشه دوست دارم در جریان تئاتر باشم. چند سال پیش با آقای میلاد نیکآبادی در جریان یک کار گروهی و ورکشاپ آشنا شدم. ایشان از تعدادی علاقهمند به بازیگری دعوت کرد برای ایفای نقش در نمایشی به نام «اُترا در خواب قیلوله» به نویسندگی مهدی شفیعیزرگر. ما برای تست آمدیم و قبول شدیم. بعد از آن، تجربه خوب دیگری با هم داشتیم و بعد به بازی در این نمایش دعوت شدم».
این بازیگر جوان درباره نمایش «مدهآ ...» میگوید:«این نمایش برداشت دیگری از مدهآ به روش مدرن و امروزی و دیدگاهی است که ما امروز داریم. شاید همه ما اختلاف نظرهایی در مورد متن داشته باشیم اما در نهایت به حرف یک نفر گوش میدهیم و او کارگردان است، چون اوست که در پایان، برداشت درست و آنچه را میخواهد، ارائه میدهد و ما فقط باید آنها را پیاده بکنیم».
هاشمپور درباره شیوه کارگردانی میلاد نیکآبادی میگوید:«من روش کار آقای نیکآبادی را از دو سال پیش و زمان آشنایی با ایشان خیلی دوست داشتم، چون به شدت دست بازیگر را باز میگذارد تا خودش برشد به آنچه لازمه نقش است. بعد در روزهای پایانی تمرین او را در مسیر درست هدایت میکند. حتا میزانسنها را هم به خودمان میسپارد که چیزی به ما حقنه نشود و دست و پای ما بسته و محدود نباشد. ایشان مرزهای بین بازیگری و کارگردانی را برمیدارند. نکتهیی که برایم جالب بود اینکه همیشه فکر میکردم کارگردان باید دیکتاتور باشد و دستور بدهد اما آقای نیکآبادی به شدت خلاقیت بازیگر را شکوفا میکنند و این برای بازیگر امتیاز مثبتی است».
هاشمپور،که نقش گلایوس را در نمایش بازی میکند، در رابـ ـطه با نقش خود توضیح میدهد:«در متن اصلی مدهآ، زیاد به شخصیت گلایوس پرداخته نمیشود، ولی در واقع او زن دوم جیسون و دختر کروئون است.گلایوس به قول نویسنده و کارگردان نمایش، بیعقلترین کاراکتر مدهآ است، چون نه مدهآ، نه جیسون و نه کروئون را نمیتوانیم در این کتهگوری بگذاریم. ابتدا درآوردن شخصیت این دختر خیلی برایم سخت بود، چون سن کمی دارد و زود فریب میخورد و حرف همه را باور میکند. ولی از آنجا که در تمرینهای اولیه خیلی اتود میزدیم که چه مدل دختری میخواهیم و کارگردان نمایش مثالهایی میآورد که اینطور باشد یا آنطور تا برسی به دختری که زودباور است،کمکم موفق شدم این نقش را بسازم. زودباوری گلایوس برایم خیلی سخت بود، چون خودم آدم دیرباوری هستم اما با آزادی عملی که در تمرینها و اجرای نقش داشتم، فکر میکنم تا حد زیادی به نقش نزدیک شدم».
***
مجید نوروزی، بازیگر نقش توما: یک مدهآی مدرن ببینید!مجید نوروزی بازیگر جوان، ولی شناختهشده این روزهای تئاتر و تلویزیون است. پخش سریال «زیر پای مادر» از تلویزیون با نقشآفرینی نوروزی تازگیها به پایان رسیده است. او پیش از بازی در نمایش «مدهآ...»، در نمایش «رابینسون کروزوئه» و یکیدو تجربهیی که به اجرا نرسیدند، با میلاد نیکآبادی همکاری داشته. بنابراین از سایر بازیگران با شیوه کار نیکآبادی آشناتر است. خودش در اینباره میگوید:«میدانستم شیوه کار میلاد چگونه است و از همان اوایل که تصمیم به اجرای این نمایش گرفت، قرار بود در این کار حضور داشته باشم. من کاراکتر توما را بازی میکنم که در متن اصلی مدهآ نیست و در بازنویسیهای آقای شفیعیزرگر به نمایش اضافه شد.کاراکتر جذابی است و اینکه چطور آن را بازی بکنم، منوط به صحبتهای من و آقای نیکآبادی در تحلیل یک کاراکتر تازهوارد به متن است. آقای نیکآبادی در تمرینها خیلی کارگاهی و بر اساس اتود بچهها کار میکند، یعنی همهچیز سر تمرین شکل میگیرد که امیدوارم اتفاقهای خوبی برای این نمایش بیفتد».
این بازیگر ادامه میدهد:«خدا را شکر همه بازیگران این نمایش، با شیوه کاری کارگردان موافقند و با آن ارتباط برقرار کردهاند. این اتودزدنها و کار گروهی که از ساعت اول تا پایان تمرین همه حضور دارند، چه صحنهشان گرفته بشود و چه نشود، و گپزدن بین بازیگران درباره کاراکترها بیشک خیلی در ساختهشدن لحظههای نمایش تاثیر دارد. در گروه تولید این نمایش، جو خوبی حاکم است و همه کمک میکنند تا ثمره خوبی به دست بیاید و اجرایی که در نهایت تماشاگر میبیند، اجرای جذابی باشد».
نوروزی حرفهای خود را با اشاره به تاثیرگذاری این نمایش بر تماشاگران امروز به پایان میرساند:«خوشبختانه هم میلاد نیکآبادی در مقام کارگردان و هم مهدی شفیعیزرگر که متن را نوشته، سواد خوبی دارند. ما در اجرای این نمایش، مدهآی آن زمان را نمیبینیم، بلکه مدهآی مدرنی میبینیم، البته نه آنقدر مدرن که یکسری عناصر مربوط به امروز در صحنه داشته باشیم. شاید کاراکتر مدهآی امروزی را بخواهیم در آن زمان ببینیم، یعنی اتفاقی که شکل میگیرد، مدرن است و تماشاگر با آن راحت ارتباط برقرار میکند و این خیلی تاثیرگذارتر است تا اینکه میخواستیم متن اصلی مدهآی ژان آنوی یا اوریپید را در شکل کلاسیک اجرا بکنیم. فکر میکنم تماشاگر این کار نسبت به نسخههای دیگری که از مدهآ اجرا شده، خیلی خوب با آن ارتباط برقرار بکند».
***
مهتاب پرنیان، بازیگر نقش آشپز: معاصرسازی مدهآ برای مخاطب امروزمهتاب پرنیان،که توسط یک دوست و همکار برای بازی در این نمایش معرفی شده، نقش یکی از آشپزها را در «مدهآ، فصل دوم» بر عهده دارد. او در خصوص همکاری با میلاد نیکآبادی میگوید:«ایشان در کارگردانی، هم طبق متد خودشان پیش میروند و هم به بازیگر اجازه میدهند آنطور که میتواند نقش را تحلیل بکند، اتود بزند تا ببینیم ذهنیتهای ما با هم یکی است یا نه. فکر میکنم تا این لحظه در تمرینها خیلی خوب پیش رفتهییم».
پرنیان ادامه میدهد:«البته دوست داشتم بخش فیزیکال نقش بیشتر پرورش پیدا بکند اما در این زمینه با کارگردان خیلی به نتیجه قطعی نرسیدیم که بهتر است نمایش فیزیکال باشد یا نه اما در کل روند موافقی را برای شکلگیری نمایش طی کردیم. اتودهای من و راهنماییهای او به یک جا ختم شد».
آیا تماشاگر امروزی با نمایش «مدهآ، فصل دوم» ارتباط برقرار میکند؟ پاسخ پرنیان به این پرسش را بخوانید:«برخی متنهای کلاسیک مثل مدهآ و هملت را میتوان برای اجرا در همه دورانها معاصرسازی کرد. به نظرم مدهآ هم اینگونه است. دستکم مدهآیی که ما الان کار میکنیم.کاراکتر من در نمایش، زنی آسیبدیده از جامعه مردانه است و این یک اتفاق معاصر است و هرگز کهنه نمیشود. از قدیم بوده و به نظرم در آینده هم خواهد بود. البته امیدوارم نباشد.کاراکتر من و دو آشپز دیگر، به نوعی مدهآهای دیگری هستند که ممکن است در داستان دیگری به آنها پرداخته بشود، یعنی شاید آنها همخانهها و دنبالهروهای مدهآ باشند».
گفتنی است «مدهآ، فصل دوم» هر روز جز شنبهها، در مجموعه تئاترشهر، سالن چهارسو روی صحنه میرود.