اخبار سینما و تلوزیون ۱۰ سه گانه سینمایی جذاب و دیدنی تاریخ که در نوع خود بی نظیرند

آشناترین_غریبه

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/07/17
ارسالی ها
3,510
امتیاز واکنش
13,821
امتیاز
746
سن
21
محل سکونت
طــهران آبانی
The-Lord-of-the-Ringsfsdfsdf-w700.jpg

در سینمای امروزی فیلم های سه گانه یا همان تریلوژی ها بسیار مهم هستند. از سه گانه «پدر خوانده» تا سه گانه «بازگشت به آینده»، تریلوژی های موفق نشان داده اند که لیاقت دوست داشته شدن توسط دوستداران سینما را دارند. گاهی اوقات تمام کردن یک داستان در غالب تنها یک فیلم کار سختی است. در این گونه موارد است که کارگردان داستان خود را در قالب یک سه گانه روایت می کند؛ سه داستان خارق العاده که هر یک دیگری را تکمیل می کند تا جایی که پس از اتمام سه فیلم به اوج زیبایی و کمال تصویری و ادبی می رسیم.

The-World%E2%80%99s-Endwww-w700.jpg


البته گاهی اوقات نیز سه گانه ها با شکست مواجه می شوند. در این گونه موارد قسمت اول این سه گانه فیلمی موفق می شود اما دو قسمت بعدی چنگی به دل نمی زنند مانند پیش درآمدهای مربوط به «جنگ ستارگان». لازم نیست که هر قسمت از این سه گانه ها داستانی یکسان را دنبال کنند و برخی از موفق ترین سه گانه های تاریخ سینما فیلم هایی مجزا در یک فرانچایز مشخص هستند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با بهترین و جذاب ترین فیلم های سه گانه تاریخ سینما آشنا کنیم.

۱۰- سه گانه بستنی سه طعم
شان می میرد، پلیس خفن، پایان دنیا

Hot-Fuzz111-w700.jpg

ادگار رایت یکی از کارگردانان شناخته شده ای است که اکنون طرفداران زیادی در میان سینما دوستان دارد. او عاشق سینماست و درک عمیقی از موسیقی دارد. در میان آثار او اما سه گانه «بستنی سه طعم» (The Three Flavours Cornetto) بیش از همه جلب توجه می کند. این فیلم ها جذاب، پرمعنی و بسیار خوش ساخت هستند. اگر چه این سه گانه شباهت زیادی به سه گانه های معمول ندارد اما بیش از دیگر سه گانه ها سبک داستان پردازی مرتبط و پیوسته ای در آن دیده می شود. در حالی که فیلم های این سه گانه به هیچ عنوان هجو آمیز نیستند اما همگی در ارجاع به سینمای کلاسیک ساخته شده و با بازسازی لوکیشن در بریتانیا زیبایی و جذابیت دوچندانی پیدا کرده اند.

Three-Flavours-Cornettoza-w700.jpg


فیلم «شان می میرد» (Shaun of the Dead) تصویری مدرن از فیلم های کلاسیک و زامبی محور جورج رومرو در یکی از محله های لندن است. فیلم «پلیس خفن» (Hot Fuzz)، بن مایه های اکشن سریال کلاسیک بریتانیایی OTT را گرفته و آن ها را در روستایی کوچک در سامرست در قالب یک فیلم جدید به تصویر می کشد. «پایان دنیا» (The World’s End) نیز حمله موجودات بیگانه و پایان جهان را در یک شهر افسرده بریتانیایی بیان می کند. هر سه فیلم جلوه زیبا و جدیت موجود در فیلم هایی که از آن ها الهام می گیرند را در خود دارند و تم های مشترک مانند عقب ماندگی ذهنی و نشان دادن پتانسیل درونی چیزی است که هر سه فیلم را به هم مرتبط می سازد. در ضمن این سه گانه بود که توانست سایمون پگ را به عنوان یک ستاره سینما به دنیا بشناساند.

بیشتر بخوانید:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!


۹- سه گانه هزاره
دختری با خالکوبی اژدها، دختری که با آتش بازی کرد، دختری که به لانه زنبور لگد زد

The-Girl-Who-Kicked-The-Hornet%E2%80%99s-Nest-w700.jpg


وقتی که داستانی پرفروش می شود از آن اقتباس های سینمایی جذابی ساخته خواهد شد. سه گانه «هزاره» (Millenium) یکی از بهترین سه گانه های تاریخ سینماست که بر اساس رمان هایی پرفروش از یک نویسنده سوئدی به نام استیگ لارسون ساخته شده است. سوئدی ها خیلی زود کار را شروع کرده و در شرایطی که دنیای انگلیسی زبان هنوز انتظار ترجمه کتاب سوم را می کشید، آن ها سه گانه سینمایی خود را ساخته بودند. صادقانه بگوییم، فیلم دیوید فینچر نیز نتوانست چیزی به نمونه های سوئدی اضافه کند. فیلم اول که «دختری با خالکوبی اژدها» (The Girl With The Dragon Tattoo) نام دارد بهترین فیلم در میان این سه گانه است اما همگی پشت سر هم ساخته شده و سبک واحد بسیار منحصر بفردی در هر کدام از آن ها وجود دارد به نحوی که شرایط برای اقتباس های بیشتر در آینده برای این سه گانه فراهم شده است.

The-Girl-With-The-Dragon-Tattoowwe-w700.jpg


جواهر این سه گانه کسی جز نومی راپاس بازیگر اصلی فرانچایز در نقش لیسبث سالاندر و قهرمان مونث قرن ۲۱ نیست و جای تعجب ندارد که وی از یک بازیگر کم نام و نشان سوئدی به یک ستاره بین المللی تبدیل شده است. فیلم اول توسط نیلز آردن کارگردانی شد و فیلم های دوم و سوم این سه گانه به ترتیب با نام های «دختری که با آتش بازی کرد» (The Girl Who Played With Fire) و «دختری که به لانه زنبور لگد زد» (The Girl Who Kicked The Hornet’s Nest) به کارگردانی دانیل آلفردسون ساخته شدند. اما وقتی که این سه فیلم را به دنبال هم تماشا کنید هیچگاه متوجه تفاوت های سبک کارگردانی در فیلم اول و دو فیلم بعدی نمی شوید و هر سه فیلم کاملاً مرتبط و هماهنگ ساخته شده اند. اروپایی ها نشان داده اند که می دانند چطور سه گانه بسازند.

۸- سه گانه بازگشت به آینده
بازگشت به آینده، بازگشت به آینده بخش دوم، بازگشت به آینده بخش سوم

Back-to-the-Futurewwe-w700.jpg


«بازگشت به آینده» (Back to the Future) از لحاظ سبک داستان پردازی یک فیلم بی نقص است. هر خط از دیالوگ ها و بخش های داستان مهم بوده و ابهامات به شیوه ای واضح و مرتب رفع می شوند. این فیلم قوانین سفر در زمان را بازگو می کند در حالی که این قوانین بسیار منطقی به نظر رسیده و فیلم هیچگاه این قوانین را نقض نمی کند. در این فیلم جهان های بزرگی ساخته می شوند بدون این که نیازی به قربانی کردن تمام دنیا وجود داشته باشد. این فیلم داستانی دارد که تماماً حول محور زندگی یک خانواده می چرخد. کیست که از ماجرای مارتی مک فلای خوشش نیاید؟ نوجوانی عاشق موسیقی راک که ۳۰ سال در زمان عقب می رود، والدینش را نجات می دهد و خانواده ورشکسته و غمگینش را به یک خاندان شاد و موفق تبدیل می کند.

Back-to-the-Future-w700.jpg


او دختر مورد علاقه اش را بدست می آورد و ماموریت خود را با موفقیت به پایان می رساند. حتی این فیلم به نحوی دنیای راک اند رول را خلق کرد، بدین ترتیب بود که «بازگشت به آینده» به یک موفقیت تجاری بزرگ تبدیل شد. بدین ترتیب انتظارات بسیاری از قسمت دوم این فیلم وجود داشت که البته دستکم در بخش خلاقیت با آنچه که انتظار می رفت فاصله بسیاری دیده شد. با این وجود بخش دوم باعث شده که ایده سفر در زمان برای همیشه در ذهن سینما دوستان منعقد شود. در این فیلم شاهد معرفی تلویزیون های فلت، خانه های هوشمند، تبلت ها و بسیاری تکنولوژی های مدرن دیگری بودیم که امروزه واقعیت پیدا کرده اند. بخش سوم نیز بیش از پیش اورجینال بودن را در این فرانچایز سه قسمتی تزریق کرد و قهرمان های داستان را به گذشته و دوران غرب وحشی برد تا داستانی کلیشه ای و تکراری را روایت نکند.

بیشتر بخوانید:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!


۷- سه گانه اربـاب حلقه ها
اربـاب حلقه ها: یاران حلقه، اربـاب حلقه ها: دو برج، اربـاب حلقه ها: بازگشت پادشاه

The-Lord-of-the-Rings2234-w700.jpg


سخت است باور کنیم که «اربـاب حلقه ها: یاران حلقه» (The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring) حدود ۱۸ سال پیش ساخته شده و سفر پرماجرای درون زمینی ما همراه با شخصیت های داستان تا به این حد قدیمی شده باشد. بسیاری بر این باور بودند که نمی توان مجموعه رمان های جی آر آر تولیکن را به فیلم تبدیل کرد اما پیتر جکسون ثابت کرد که اشتباه می کنند. در سه سال بعد از آن، پیتر جکسون سه فیلم ساخت که فیلم هایی خارج از دنیای کنونی بودند، فیلم هایی که تجربه ای بسیار متفاوت و جدید برای دوستداران سینما بود. سه گانه «اربـاب حلقه ها» به یکی از سه گانه های دیدنی تاریخ سینما تبدیل شد که دیگر مانند آن را نخواهیم دید.

The-Lord-of-the-Rings2323-w700.jpg


«یاوران حلقه» قسمت اول این فرانچایز است که شخصیت ها را در خالص ترین شکل آن ها می بینیم، پیش از آن که توسط حلقه فاسد شوند یا در طول مسیر ماجراجویی خود فرسوده شوند. این همان قسمتی است که روابط هسته ای بین شخصیت های اصلی پیش از این که تاریکی بر آن ها غالب شود شکل می گیرد. اما در قسمت دوم با عنوان «دو برج» (The Two Towers) بود که جلوه های ویژه سینما وارد مرحله تازه ای شد. تاریکی از همین قسمت وارد فیلم می شود و نبرد هلم است که اوج فراموش نشدنی داستان را شکل می دهد.

The-Lord-of-the-Ringsqwerwe-w700.jpg


در سال ۲۰۰۳، آخرین قسمت این سه گانه اکران شد و این قسمتی است که می بینیم شخصیت های دوست داشتنی داستان مجبور به گرفتن تصمیم هایی سخت می شوند، با شیطان مواجه شده و برای چیزی که به آن ایمان دارند جانفشانی می کنند. سه گانه «اربـاب حلقه ها» یکی از بهترین و موفق ترین سه گانه های تاریخ سینماست که در کل نزدیک به ۲٫۹ میلیارد دلار فروش داشت. قسمت سوم با عنوان «بازگشت پادشاه» (The Return of the King) در هر ۱۱ بخشی که نامزد دریافت جایزه اسکار شد، تندیس طلایی را به خانه برد که از آن میان می توان به جایزه اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی اشاره کرد.

۶- سه گانه اورجینال جنگ ستارگان
جنگ ستارگان: اپیزود چهارم، جنگ ستارگان: اپیزود پنجم- امپراطوری ضربه می زند، جنگ ستارگان: اپیزود ششم-بازگشت جدای

Star-Warseerr34-w700.jpg


شاید هر کسی سه گانه ای مجزا از «جنگ ستارگان» (Star Wars) را دوست داشته باشد اما سه گانه اورجینال «جنگ ستارگان» الگویی را بنا نهاد که باقی سه گانه ها مدیون آن هستند. اگر چه این سه گانه به زیبایی و بی نقصی تعدادی از دیگر فرانچایزهای این لیست نیست اما «جنگ ستارگان» به مفهوم امروزی سه گانه های سینمایی حیات بخشید. این سه گانه همچنین پدر اسطوره شناسی اورجینال در سینما لقب گرفته است. در این سه گانه به جای الهام گرفته شدن از رمان ها، از تمامی سبک های داستان پردازی و فرهنگ ها برای ساخت یک دنیای خاص و شخصیت های آن استفاده می شود که امروزه بسیار شناخته شده هستند.

Star-Wars3333-w700.jpg


این فرانچایز به طور گسترده ای تحت تاثیر آثار ژوزف کمپبل قرار دارد. «جنگ ستارگان» یک داستان بسیار مهیج و فوق العاده را روایت می کند و با استفاده از شخصیت هایی قابل درک و همزادپنداری به روایت این داستان می پردازد، آن هم در دنیایی بسیار عمیق و پیچیده که تنها در آثار تولکین دیده می شود. اگر چه دنباله های زیادی بر این سه گانه ساخته شده اما «جنگ ستارگان» هیچگاه از روح زمان سینما جدا نبوده و با توجه به اینکه دنباله هایی دیگر نیز در سال های آینده بر آن ساخته می شود بعید خواهد بود که به این زودی ها شاهد فراموش شدن آن باشیم. سه گانه اورجینال «جنگ ستارگان» از هر طریق ممکنی باعث تغییر سینما شد و اگر چه در مورد بهترین داستان در این سه گانه تفاوت نظرهایی وجود دارد اما روی هم رفته این سه گانه را باید یک شاهکار هنری بی نظیر دانست.
 
  • پیشنهادات
  • آشناترین_غریبه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/17
    ارسالی ها
    3,510
    امتیاز واکنش
    13,821
    امتیاز
    746
    سن
    21
    محل سکونت
    طــهران آبانی
    The-Good-the-Bad-and-the-Uglysdf-w700.jpg

    در سینمای امروزی فیلم های سه گانه یا همان تریلوژی ها بسیار مهم هستند. از سه گانه «پدر خوانده» تا سه گانه «بازگشت به آینده»، تریلوژی های موفق نشان داده اند که لیاقت دوست داشته شدن توسط دوستداران سینما را دارند. گاهی اوقات تمام کردن یک داستان در غالب تنها یک فیلم کار سختی است. در این گونه موارد است که کارگردان داستان خود را در قالب یک سه گانه روایت می کند؛ سه داستان خارق العاده که هر یک دیگری را تکمیل می کند تا جایی که پس از اتمام سه فیلم به اوج زیبایی و کمال تصویری و ادبی می رسیم.

    Winter-Lighteee-w700.jpg


    البته گاهی اوقات نیز سه گانه ها با شکست مواجه می شوند. در این گونه موارد قسمت اول این سه گانه فیلمی موفق می شود اما دو قسمت بعدی چنگی به دل نمی زنند مانند پیش درآمدهای مربوط به «جنگ ستارگان». لازم نیست که هر قسمت از این سه گانه ها داستانی یکسان را دنبال کنند و برخی از موفق ترین سه گانه های تاریخ سینما فیلم هایی مجزا در یک فرانچایز مشخص هستند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با بهترین و جذاب ترین فیلم های سه گانه تاریخ سینما آشنا میکنیم

    ۵- سه گانه انتقام
    همدردی با آقای انتقام، پیر پسر، بانوی انتقام

    Oldboyfgh-w700.jpg


    ضرب المثلی وجود دارد مبنی بر این که انتقام غذایی است که بهتر است سرد سرو شود بدین معنا که گذشت بهتر از انتقام است اما ظاهراً کره ای ها با این ضرب المثل موافق نیستند. اولین فیلم پارک چان ووک در این سه گانه با عنوان «همدردی با آقای انتقام» (Sympathy For Mr. Vengeance) غیرمعمول می گوید که انتقام غذایی است که بهتر است اصلاً سرو نشود زیرا ممکن است به مرگ تمامی کسانی که در متن ماجرا قرار دارند تبدیل شود. فیلم دوم با عنوان «پیر پسر» (Oldboy) نیز داستانی بسیار هیجان انگیز و دارای پیام هایی ظریف مربوط عواقب انتقام به سبکی مشابه فیلم اول اما بسیار عمیق تر و شدیدتر از آن است.

    Sympathy-For-Mr.-Vengeance-w700.jpg


    اما فیلم سوم با عنوان «بانوی انتقام» (Lady Vengeance) که پایانی خوش نیز دارد مقدار خونی که در این مسیر ریخته می شود را نشان داده و مشخص می کند که انتقام ایده بسیار مشکل و دردناکی است. با این وجود، این تریلر سه گانه هوشمندانه شایستگی اضافه شدن به این لیست را داشتند زیرا نشان داده اند که سینمای کره جنوبی در سال های اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته و فیلم های بسیار جذابی در این کشور ساخته شده است. فیلم سوم از دو فیلم اول ضعیف تر است زیرا ظرافت و داستان پردازی هوشمندانه دو قسمت اول کمتر در آن دیده می شود و برای جلب توجه بیننده به زمان بسیاری بیشتری نیاز دارد.
    ۴- سه گانه دلار
    یک مشت دلار، برای چند دلار بیشتر و خوب، بد، زشت

    The-Good-the-Bad-and-the-Uglyqwe-w700.jpg


    سرجیو لئونه با مجموعه فیلم های وسترن خود به بازی کلینت ایستوود قصد ساختن سه گانه نداشت اما مجموعه فیلم های او با بازی این بازیگر که بعدها به سه گانه دلار مشهور شد مظهر تجلی ژانر وسترن در تاریخ سینما لقب گرفتند. این سه گانه وسترن با فیلم «یک مشت دلار» (A Fistful of Dollars) شروع شد که در واقع بازسازی فیلم «یوجیمبو» (Yojimbo) ساخته آکیرا کوروساوا بود و حتی کمپانی سازنده فیلم ژاپنی به خاطر این موضوع از لئونه شکایت کرده و رأی دادگاه نیز به نفع آن ها به پایان رسید. دنباله آن با نام «برای چند دلار بیشتر» (For a Few Dollars More) یک فیلم وسترن کلاسیک اکشن بود اما سومین قسمت که «خوب، بد و زشت» (The Good, the Bad and the Ugly) نام داشت همان قسمتی بود که باعث شهرت این سه گانه وسترن شد. تفسیر لئونه از غرب وحشی اکنون جزئی از فرهنگ عامه مردم جهان شده است.

    The-Good-the-Bad-and-the-Ugly-w700.jpg


    امروز دیگر دوئل های بی صدا و طولانی به سبک مکزیکی با کلوزآپ های بسیار فراوان که از آن با عنوان «برداشت لئونه» یاد می شود همگی نماد ژانر وسترن هستند. جدای از سبک کارگردانی خاص لئونه و بازی بی نقص و جذاب ایستوود در نقش مرد بی نام، این موسیقی هیجان انگیز و خاص انیو موریکونه است برای همیشه در ناخوداگاه طرفداران ژانر وسترن جا خوش کرده است. موسیقی متن فیلم «خوب، بد و زشت» یکی از بهترین موسیقی متن های تاریخ سینماست که تُن های آن هماهنگی خاصی با حال و هوای غرب وحشی دارد.

    ۳- سه گانه سه رنگ
    سه رنگ: آبی، سه رنگ: سفید، سه رنگ: قرمز

    Three-Colours23-w700.jpg


    سه گانه کریشتوف کیشلوفسکی بر اساس سه رنگ محبوب فرانسوی ها یک فیلم هوشمندانه، چالش برانگیز و بسیار جاه طلبانه بود. در قسمت اول این سه گانه با عنوان «سه رنگ: آبی» (Three Colours: Blue) ژولیت بینوش در نقش زنی غمگین را روایت کرده و تلاش های او برای رهایی از غم و فلاکت را دنبال می کند. قسمت دوم که «سه رنگ: سفید» (Three Colours: White) نام دارد ماجراجویی های خنده دار یک مرد را روایت می کند که پس از جدا شدن از همسرش تلاش می کند از همسر بیرحمش انتقام بگیرد. بخش سوم این سه گانه نیز با عنوان «سه رنگ: قرمز» (Three Colours: Red) سبک جدی داستان پردازی قسمت اول را دنبال کرده و داستان دوستی بین یک قاضی بازنشسته و یک مدل را روایت می کند.

    Three-Coloursqqqfg-w700.jpg


    شخصیت های سه فیلم در هر سه داستان با هم برخورد می کنند و با استفاده از سبک تصویرسازی خیره کننده کارگردان، رنگ های کنترل شده، موسیقی متن زیبای زبیگنیو پریسنر و سه بازی خارق العاده از سه بازیگر زن متفاوت به یکدیگر مرتبط می شوند. برای گرفتن کلوزآپ صحنه ای که بینوش اجازه می دهد یک دانه قند در قهوه اش حل شود، کیشلوفسکی خواسته بود که این سکانس ۵ ثانیه به طول بینجامد از این رو از دستیار خود خواست که قندهای مختلفی را امتحان کند تا بهترین قندی که در مدت ۳ ثانیه حل شود را پیدا کنند. به این می گویند فیلم سازی با برنامه ریزی بی نظیر.
    ۲- سه گانه مردگان
    شب مردگان زنده، طلوع مردگان، روز مردگان

    Night-of-the-Living-Deadqqqg-w700.jpg


    کسی که به فیلم های ترسناک زامبی محور علاقه داشته باشد بدون شک جورج رومرو و فیلم های کلاسیک او در این ژانر را می شناسد. رومرو کارگردان و فیلمسازی بسیار باهوش بود و سه گانه مردگان او از بهترین سه گانه های تاریخ سینما به شمار می آید. رومرو در این سه گانه یک بیماری هولناک و عجیب را به جان مردم جهان انداخت. پیش از اولین فیلم او در سال ۱۹۶۸ با عنوان «شب مردگان زنده» (Night of the Living Dead) هیچ کسی نمی دانست زامبی چیست.

    Night-of-the-Living-Deadasd-w700.jpg


    آن دوران خبری از سریال های زامبی محور پرطرفدار شبکه AMC و اقتباس های مختلف از داستان های جین آستین نبود. اما قدرت فیلم کم هزینه«شب مردگان زنده» و دنباله های هجو آمیز آن بود که همگان را با دنیای ترسناک و هیجان انگیز زامبی ها آشنا ساخت. اگر چه دنباله های بعدی رومرو بر این سه گانه نقدهای متفاوتی دریافت کردند اما کسی شک ندارد که سه گانه اول مردگان برای همیشه در ذهن طرفداران این ژانر باقی ماند.

    ۱- سه گانه ایمان
    همچون در آینه، نور زمستانی، سکوت

    The-Silence-w700.jpg


    شاید بتوان گفت که آلفرد هیچکاک و اینگمار برگمان بهترین و دوست داشتنی ترین فیملسازان تاریخ سینما هستند. تمامی فیلم هایی که توسط این دو کارگردان ساخته شده اند را می توان شاهکارهایی در عالم سینما دانست اما سه گانه «ایمان» (Faith) ساخته اینگمار برگمان را باید شاه بیت سه گانه های برتر تاریخ سینما نامید. این سه گانه که در اوایل دهه ۱۹۶۰ ساخته شد آثاری گرانبها با تم سلامت روانی، دیوانگی و باورهای دینی است. فیلم اول این سه گانه سینمایی با عنوان «همچون در آینه» (Through a Glass Darkly) داستان زوال رو به دیوانگی خانواده ای را در جزیره ای دور دست روایت می کند و در نهایت اینگمار برگمان به خاطر این فیلم جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را دریافت کرد.

    Through-a-Glass-Darklysdd-w700.jpg


    قسمت دوم که «نور زمستانی» (Winter Light) نام داشت کشیشی را نشان می دهد که از لحاظ ایمان و شرایط روحی دچار تزلزل شده و آن را باید تاریک ترین و تلخ ترین فیلم برگمان دانست. قسمت سوم با عنوان «سکوت» (The Silence) به تنهایی یک شاهکار به تمام معناست و به خاطر سکانس های غیرمعمول و بسیار روشنگرانه اش مورد توجه قرار گرفت. هر فیلم این سه گانه در فضایی بسیار غیرمعمول، با کمترین دیالوگ ممکن، با فیلم برداری حیرت انگیز سون نیکویست و بازی های خارق العاده از مظنونین همیشگی برگمان ساخته شده اند. اگر می خواهید افسرده نشوید بهتر است سراغ این سه گانه نروید و به همان «سفر به آینده» بچسبید. وقتی که کابی لارتی، همسر برگمان برای اولین بار فیلم «نور زمستانی» را دید گفت:«اینگمار این یک شاهکار است اما شاهکاری افسرده کننده» و برگمان پاسخ داد: «کاملاً درست گفتی».
     

    برخی موضوعات مشابه

    Z
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    240
    Zhinous_Sh
    Z
    بالا