•°•⧝⧪تمدن ایلام⧪⧝•°•

^Fatemeh.R80

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/06/10
ارسالی ها
4,329
امتیاز واکنش
25,892
امتیاز
906
سن
22
محل سکونت
BARAN
اینشوشینک همواره بعد از نپیریشه و در مقام دوم ذکر می‌شود؛ حتی وقتی کیریریشه، زوجهٔ نپیریشه حضور داشت، اینشوشینک در مقام سوم می‌آمد.
بدین ترتیب، تقدم جزء ایلامی بر جزء شوشی در ترتیب خدایان نیز منعکس گردید.
اما موقعیت حتی پیچیده‌تر از این بود.
در داخل سه دیوار متحدالمرکز چغازنبیل، معابدی برای خدایان مختلف پانتئون جدید شوشی-ایلامی ساخته‌ شده‌بود و به‌نظر می‌رسد که تمامی خدایان اصلی کنفدراسیون ایلامی حضور داشتند.
برای مثال، پینی‌کیر، هومبان، کیرمشیر و نهونته، احتمالاً متعلق به مجمع خدایان اوان بودند؛ در صورتی که روهوراتر و هیشمتیک، خاستگاه سیماشکی داشتند.
از بین خدایان انشان، می‌توان به زوجنپیریشا و کیریرشه، به علاوه کیلخ شوپیر و منزت اشاره کرد. خدایان دیگر شوشی- میان‌رودانی، مانند اینشوشینک، ایشمکرب، نبو،شمش و ادد، بین قدرت ایلام و شوش تعادل برقرار می‌کردند.
 
  • پیشنهادات
  • ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    تأسیس شهر چغازنبیل بدون هیچ سابقه‌ای، بیشتر ماهیتی سیـاس*ـی داشت تا دینی، زیرا نشان می‌دهد که کنفدراسیون کهن ایلامی از نظر فرهنگی و سیـاس*ـی بر سوزیانا مسلط شده‌است.
    عجیب است که این مجتمع عظیم به‌سرعت متروکه شد.
    هیچ پادشاه دیگری به جز اونتش نپیریشه کتیبه‌ای به نام خود در آنجا باقی نگذاشت و شوتروک نخونته گزارش می‌کند که کتیبه‌هایی را از دوراونتاش بهشوش بـرده‌است.
    دربارهٔ دو جانشین بلافصل اونتش نپیریشه، یعنیکیدین هوتران دوم و نپیریشه اونتش اطلاعی در دست نیست.
    لشکرکشی‌های آخرین شاه این سلسله، کیدین هوتران سوم، علیه پادشاهان کاسی بابل، انلیل ندین شومی و ادد شوما ادینا، دلالت می‌کنند که روابط خوب این دو خانوادهٔ سلطنتی، به‌سرعت از بین رفته بود (زمانی بین این دو خانواده روابط حسنه وجود داشت).
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    دودمان شوتروکی...




    در زمان شوتروکی‌ها، شوش، بزرگی خود را که تا حدی با ساخت چغازنبیل تحت‌الشعاع قرار گرفته بود، دوباره به‌دست‌آورد و تمام جلال و شکوه تمدن ایلامی دوباره آشکار شد.
    ثروت‌های شوتروک نهونته یکم و سه پسر و جانشین او به این نسل جدید «شاهان انشان و شوش» امکان داد تا به کرات علیهٔ شاهان کاسی میان‌رودان لشکرکشی کنند و امپراتوری ایلام و به‌ویژه شوش را با معابدی که به‌شکل باشکوهی بازسازی شده‌بودند، تزئین نمایند.
    سه جانشین شوتروک نهونته عبارت بودند از کوتیر نهونته دوم، شیلهک اینشوشینک و هوتلوتوش اینشوشینک.

    شوتروک نهونته، پسر هلوتوش اینشوشینک، چندین بار علیهٔ میان‌رودان لشکرکشی کرد و از آنجا غنائمی آورد که بر روی آن‌ها نامش را نوشته‌است.
    اطلاعات بدست‌آمده از یک نامه که اینک در موزه خاور نزدیک برلین نگهداری می‌شود، مشخص می‌کند که شوتروک نخونته بر بابل ادعای سروری داشت و شاید این جنگ‌ها بعد از انکار بابلی‌ها رخ داد.
    به‌این ترتیب، می‌دانیم که او به اکد، بابل، و اشنونا حمله کرد و مجسمه‌های منیش توشو را از اشنونا به غنیمت گرفت.
    همین شاه ایلامی بود که اسناد مشهوری مانند قانون حمورابی و استل نرام سین را به‌عنوان غنیمت به شوش آورد.
    در سال ۱۱۵۸ پیش از میلاد، او شاه کاسی، زبابا شوما ایدینا را کُشت و پسر ارشد خود کوتیر نهونته را بر تخت سلطنت بابل نشاند.
    وقتی شوتروک نهونته درگذشت، کوتیر نهونته جانشین او شد و سیاست وی را در میان‌رودان ادامه داد و با معزول کردن انلیل ندین اخی(۱۱۵۷ تا ۱۱۵۵ پیش از میلاد) سلسلهٔ طولانی کاسی‌ها را پایان داد. او فقط برای مدت کوتاهی سلطنت کرد و سپس برادرش شلیهک اینشوشینک جانشین او شد.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    شیلهک اینشوشینک کتیبه‌های زیادی از خود به‌زبان ایلامی بر جای گذاشته‌است که از یک‌سو، لشکرکشی‌های متعدد او را به میان‌رودان ثبت کرده‌اند و از سوی دیگر، معابدی را که او ساخته یا بازسازی کرده و به خدایان تقدیم کرده بود را مشخص می‌کنند.
    برای مثال، در کتیبه‌ای ذکر می‌کند که بیست معبد «دارای باغ» را در شوش و ایلام تقدیم خدایان کرده‌است.

    آخرین پادشاه این دودمان، هوتلوتوش اینشوشینک، گاه خود را «پسر کوتیر نهونته و شلیهک اینشوشینک» نامیده و گاه خود را «پسر شوتروک نهونته، و کوتیر نهونته، و شلیهک اینشوشینک» می‌نامد؛ وی احتمالاً پسر شوتروک نهونته از دخترش نهونته اوتو بود، که ظاهراً نمونهٔ دیگری از ازدواج با محارم در داخل خاندان سلطنتی ایلام است.
    هوتلوتوش اینشوشینک به‌اندازهٔ شاهان قبلی‌اش باکفایت نبود و برای مدت کوتاهی، نبوکد نصر شوش را از وی گرفت.
    وی در انشان پناه گرفت، در آنجا معبدی را ساخت یا بازسازی کرد و سپس به شوش بازگشت، و احتمالاً در آن‌جا برادرش شیلهنیا امرو لگمر جانشین وی شد.
    با این پادشاه، قدرت ایلام برای مدت طولانی از صحنهٔ سیـاس*ـی محو شد.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    ایلام نو...




    ویژگی اصلی و متمایزکنندهٔ دوره ایلامی نو، ورود انبوه ایرانیان به فلات ایران بود، که در نتیجه، آنچه از امپراتوری سابق ایلام برجای مانده بود، باز هم کوچک‌تر شد.
    هر چند این مهاجمان در متون ایلامی دیر ظاهر می‌شوند، اما حضور ایشان بر اساس منابع آشوری مسلم است.
    در منابع آشوری دو گروه از مادها متمایز شده‌اند: «مادهای قدرتمند» و «مادهای دور» یا «مادهایی که در کنار کوه بیکنی، کوهستان سنگ لاجورد، زندگی می‌کنند».
    گروه اول که منطقهٔ اطراف هگمتانه (همدان امروزی) را اشغال کرده بود، به‌دلیل برخوردهای مکرر و غالباً ستیزه‌جویانه با آشوری‌ها به‌خوبی شناخته شده‌است؛ اما گروه دوم، شامل تمام قبایلی که نواحی میان اطرافتهران امروزی و شرق افغانستان را در دست داشتند، به‌خوبی شناخته نشده‌است.
    هخامنشیان (و به پیروی از ایشان، هرودوت) گروه دوم را به نام ذکر می‌کنند: «پارتی‌ها، سگرتی‌ها، آریان‌ها، مرگیان‌ها، باکتری‌ها، سغدی‌ها و احتمالاً مردمان همسایه ایشان.» اما در سالنامه‌های آشوری تمام این قبایل ایرانی (به اشتباه) زیر عنوان کلی «مادهای دوردست» آمده‌اند.
    یکی دانستن کوه بیکنی با دماوندو الوند قابل قبول نیست.
    یکی دانستن کوه بیکنی با منابع سنگ لاجورد در بدخشان نه‌تنها با نوشته‌های نویسندگان کلاسیک تأیید می‌شود، بلکه از نظر تاریخی هم منطقی و قابل قبول است، خواه منابع آشوری، ایلامی، یا ایرانی آن را ثبت کرده‌باشند یا نه.
    پیشرفت کند مادها و پارس‌ها در فلات، ایلامی‌ها را از انشان به سمت سوزیانا راند، که نزدیک به هزار و پانصد سال دومین مرکز امپراتوری ایشان بود.
    سرزمین انشان به‌تدریج تبدیل به پارس گردید و تنها بعد از آن بود که سوزیانا به‌عنوان ایلام شناخته شد.
    در بیشتر منابع این دوره، به‌ویژه در منابع میان‌رودانی، سوزیانا ایلام نامیده می‌شود.
    با این حال، شاهان ایلامی نو هنوز خود را «پادشاه انشان و شوش» می‌نامیدند؛ به جز سه شاه آخر، یعنی اومانونو، شلیهاک اینشوشینک دوم و تپتی هومبان اینشوشینک.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    زبان و خط ایلامی...



    در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد وقتی سومریان خطی تصویری به عنوان ابزاری کمکی برای نگاه داری حساب‌هایشان اختراع کردند، این ابداع به سرعت به همسایگان ایلامی شان رسید.
    زیرا بلافاصله پس از آن اولین لوحه‌های زبان تصویری ایلام را در شوش می‌بینیم.
    این به اصطلاح خط ایلامی آغازین، هم در شروع و هم تا مدتی بعد، مانند سومری، یک خط کاملاً تصویری بود.

    گل نوشته هایی ازخط پروتوایلامی درتپه ملیان فارس.
    تپه سفالی وشغالی پیشوا، شوش، تپه حصاردامغان ودرگل نوشته های باروی تخت جمشیدیافت شده است واولین خط تصویری جهان می باشد.
    این خط هم اکنون توسط پروفسوریاکوب دال استاددانشگاه آکسفوردانگلستان درحال خوانش می باشد.

    خط آغازین ایلامی احتمالاً حداکثر ۱۵۰ نشانه داشته‌است.
    از این خط صرفاً تصویری، به تدریج یک خط هجایی به وجود آمد.
    نشانه‌های خط هجایی-ترسیمی در مرحلهٔ آخرین خود حدود ۸۰ نشانه بود و معمولاً از بالا به پایین نوشته می‌شد.

    زبان ایلامی در مقایسه با زبان هوریایی، قفقازی و برخی زبان‌های دیگر، اصولاً تصریف ندارد.
    حتی اثری از پایانه‌های صرفی در آن دیده نمی‌شود، اما تعداد قابل توجهی ادات واژه بست، پیشوند و میانوند خاص، یا به بیان دقیق تر، وند دارد.

    زبان ایلامی در نوع خودش زبانی پیوندی است بدون هرگونه عنصر تصریف.
    ریشهٔ اسامی و افعال در این زبان تغیر نمی‌کند.

    در زبان ایلامی کهن ساختمان واژه‌های مرکب را داریم.
    پدیده‌ای این چنین در تاریخ خط شرق باستان چیز تازه‌ای نیست.

    زبانِ ایلامی، جایگاه خود را پس از ورود اقوام مهاجم نیز نگه داشت و زبان دوم نوشتاری حکومتِ ایران در دورانِ هخامنشی بود.
    در بیشتر سنگ نوشته‌های عصرِ هخامنشی ترجمه ایلامی و بابلی(زبان بین‌المللی آن روزگار) نوشته‌ها نیز آمده‌است.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    دین ایلامی...




    اساساً دین ایلامی به گونه‌ای پایدار، فردیت و خصوصیات ویژه‌ای دارد.
    بخشی از این فردیت در برگیرندهٔ نوعی عبودیت و احترام غیر متعارف به زنانگی ابدی و پرستش مار است که ریشه در جادو دارد؛ مار یک نقش‌مایهٔ راستین تمدن ایلام است.

    ایلامیان مطمئن بودند که همهٔ خدایان یک قدرت اسرارآمیز و فوق طبیعی دارند که به وسیلهٔ کلمهٔ «کیتِن» بیان می‌شد؛ این کلمه از ایلامی به اکَدی با تغییر شکل به صورت «کیدِنُو» وارد شد.

    «کیتن هُومبَن» فره ایزدی خاص فرمانروایان بود، به ویژه وقتی که به رأس هرم خدایان ایلام رسید.



    الهه‌های ایلامی

    در ایلام سه الهه عنوان مادر خدا را داشته‌اند.
    شوش پینیکیر را داشت، که احتمالاً از کوه‌های قسمت شمال منشأ گرفته بود، کیریریشَ مادر خدایان قسمت کنارهٔ جنوبی خلیج فارس بود، و کوه‌های شرقی قسمت انشان الههٔ پَرتی را داشتند.
    اما به مرور زمان ترکیب جدیدی در ترتیب خدایان ایلامی به وجود آمد؛ مادرخدایان، چه پینیکیر و چه کیریریشَ، نه بی درگیری، سرانجام به برتری یک خدای مذکر گردن نهادند.
    اما این الهه‌های زن هرگز از گروه خدایان برتر ایلامی حذف نشدند، زیرا در قلب افراد عامی جایگاهی ابدی داشتند.

    خدای مذکری که الهه‌های بزرگ مجبور شدند جای خود را به او بدهند هومبَن بود.
    در طول هزارهٔ سوم هنوز او در مقام سوم قرار داشت، اما از اواسط هزارهٔ دوم قبل از میلاد در رأس خدایان ایلامی قرار گرفت.
    هومبَن به عنوان خدای آسمان‌ها، در شوش، او شوهر الههٔ آسمان‌ها بود که ابتدا پینیکیر و بعدها کیریریشَ به‌شمار می‌آمد.
    در واقع، عنوان همسر بزرگ را داشت؛ که این ازدواج دوم منتج به تولد خدایی به نام هوترَن شد.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    از مهم‌ترین خدایان ایلامی می‌توان به این شوشینک اشاره کرد که در میان همهٔ خدایان ایلامی عمیق‌ترین نفوذ را بر روحیات ایلامی‌ها داشته‌است.
    این خدا فرمانروای جهان مردگان بود و الهه‌های همکار او ایشنیکَرَب و لَگَمَل بودند.
    در سرتاسر ایلام اعتقاد به زندگی پس از مرگ وجود داشته‌است، روح جدا شده از زمین توسط دو خدای راهنما، ایشنیکَرَب و لَگَمَل پیشواز و به سوی این شوشینک راهنمایی می‌شد که رأی خود را در مقام «ارزیاب روح‌ها» صادر می‌کرد.

    خدای خورشید ایلامی نَهونتِ نامیده می‌شد؛ که در اصل نَن هوندِ یعنی خالق روز بود.
    نَهونتِ خدای مخصوص اجرای قوانین هم بوده‌است. خدای ماه احتمالاً نَپیر نامیده می‌شد و لقب او درخشنده بود و برای ایلامیان بالاتر از همه پدر یتیمان محسوب می‌شد.

    از دیگر خدایان ایلامی؛ سیموت که پیک نیرومند خدایان بود، منزَت که همسر سیموت بود، سَیشوم که حافظ قصر خدایان بود، نَرونتِ که الههٔ پیروزی خوانده می‌شد، شَزی خدای رودها که در محاکمات به عنوان قاضی آزمون‌های سخت به او متوسل می‌شدند را می‌توان ذکر کرد.



    کاهنان معابد

    در همهٔ دوره‌ها یک حوزهٔ مذهبی وابسته به معبد بود؛ در پایتخت کاهنان متعددی بودند و کارکنان زیادی داشتند.
    در رأس این حوزه کاهن اعظم قرار داشت.
    در نوشتارهای ایلامی عنوان آن را بر اساس ضبط اکدی اش، «پَشیشو رَبو» می‌توان یافت؛ کاهنان عادی عنوان ایلامی «شَتِن» را داشتند.

    کاهنه‌های زن ایلامی «مادر روحانی» که «اَماهاشتوک» نامیده می‌شدند و عالیترین کاهنهٔ ایلام بودند.
    این کاهنه باید همسر برادرش یعنی میهن سالار (سُوَکَل- مَخ) بود.
    از این رو، برای رسیدن به پادشاهی، نامزد این مقام، بایستی حامل خون پادشاهی از طرف پدر و مادر هر دو بوده باشد که حتی مادر اهمیت بیشتری داشته‌است.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    مراسم مذهبی...




    مهم‌ترین مراسم مذهبی در ایلام، جشنواره «الههٔ نگهبان پایتخت» بوده‌است.
    از زمان‌های قدیم در شوش آکروپولیسی وجود داشته‌است که دارای حریم مقدسی مشتمل بر معابد خدایان مختلف بوده که معبد این-شوشینک معبد برجستهٔ آن بوده‌است.
    «الههٔ نگهبان پایتخت» احتمالاً به پنیکیر اطلاق می‌شده‌است و شاید بعدها به کیریریشَ هم اطلاق می‌شده‌است.

    جشنواره «مادر اعظم» در ماه جدید، نزدیک به شروع، فصل پاییز که در واقع آغاز سال هم بود، برگزار می‌شد.
    در باغ‌های مقدس الهه، قوچ‌های اختهٔ پرورش یافته طی مراسم مذهبی که به نام «گوشون» معروف بود، قربانی می‌شدند.
    از آنجا که این جشنواره «روز قربانی جاری» نامیده می‌شد، جریان خون قربانی اهمیت ویژه‌ای داشت. حساب‌های درباری سلطنتی روشن می‌کند که این جشنواره تزکیه فقط در حریم مقدس صورت نمی‌گرفت، بلکه در حضور شاه و ملکه هم برگزار می‌شد.
    حیوانات لازم برای قربانی از میان رمه‌های سلطنتی در اوایل سپتامبر انتخاب می‌شد و پس از جدا کردن، هر مورد توسط منشیان مسئول به طریقهٔ مناسب رسمی ثبت می‌شد.

    جشنواره «تُوگَه» هم به خدای سیموت (شیموت) تخصیص یافته بود.
    برای این جشنواره، گاو نری را قربانی می‌کردند.
    این جشنواره سالی یک بار و در نیمهٔ ماه مه برگزار می‌شد.
     

    ^Fatemeh.R80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/10
    ارسالی ها
    4,329
    امتیاز واکنش
    25,892
    امتیاز
    906
    سن
    22
    محل سکونت
    BARAN
    معابد مذهبی...



    اعمال منظم نیایشی ایلامیان - جدا از سفرهای زیارتیشان- در معابد و زیارتگاه‌هایی صورت می‌گرفت که مهم‌ترین معبد شناخته شدهچغازنبیل است.
    در میان حصارهای داخلی و خارجی این معبد می‌توان باقی مانده‌های سه معبد دیگر را مشاهده کرد.
    در قسمت چپ داخلی، بلافاصله پس از دروازهٔ شمالی دیوار درونی، معبد هُومبَن قرار دارد؛ در وسط و در سمت راست شکل، جایگاهی قرار دارد که به دو خدا هیشمیتیک و روهورَتِر (اعضای پرستش گاه در کوه‌های انشان) اختصاص دارد.
    در گوشهٔ شرقی صحن مقدس مکانی که سیَنکوک نامیده می‌شود معبدی است که به گروهی از خدایان تعلق داشته که شامل چهار جفت خدا تحت عنوان نَپرَتِب بوده‌اند؛ نَپ واژهٔ ایلامی به معنای خدا است و رَتِپ در حالت جمع به معنای روزی دهنده است؛ به این ترتیب نَپرَتِب به معنای خدایان روزی دهنده - شاید خدایان مؤنث- بوده‌اند.
    از دیگر معابد ایلامیان می‌توان به معبد و پرستشگاه سُوهسیپا و پرستشگاه‌های بِلتیا و ایشنی کاراب (ایشنیکَرَب) اشاره نمود.

    جالب‌ترین ویژگی معابد ایلامی وجود سه شاخ بزرگ است که در هر طرف دیوارهای معبد نصب می‌شد. سنگ نبشته‌های ایلامی میانه ثابت می‌کند که این شاخ‌ها اِ-اول جزء مهمی از هر معبد را می‌ساختند، چون نماد الوهیت بود.
     
    بالا