جامعه ایرانی ℹخرافه خانهℹ

  • شروع کننده موضوع >YEGANEH<
  • بازدیدها 477
  • پاسخ ها 16
  • تاریخ شروع

به نظر شما کدام خرافات بیشتر دربین مردم گسترش یافته؟ چگونه میتوان با اینگونه خرافات مبارزه کرد؟

  • عدد سیزده نحس است

    رای: 2 15.4%
  • با انگشت به تخته زدن، بلا را دور میکند

    رای: 6 46.2%
  • فال و طالع بینی

    رای: 5 38.5%
  • همراه داشتن فلزات باعث دور شدن بلا و اجنه میشود

    رای: 0 0.0%
  • و غیره ... (نظر خود را بیان کنید)

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    13

>YEGANEH<

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/13
ارسالی ها
10,634
امتیاز واکنش
74,019
امتیاز
1,171
محل سکونت
Clime of love
خرافات (جمع واژه عربی خرافه) به معنی اعتقاد غیرمنطقی و ثابت نشده به تأثیر امور ماورای طبیعت در امور طبیعی و به عبارت دیگر، هر نوع پندار عجیب برای مردم عوام است. معمولاً خرافات ریشه در گرایش‌های درونی یا باطنی در زندگی بشر داشته‌اند و به مرور تبدیل به خرافه شده‌اند. آنچه مورد اتفاق فیلسوفان است این است که هیچ تعریف مشخص و همه پسندی دربارهٔ خرافه وجود ندارد و تعریفی که از خرافه به معنای امر موهوم در ذهن مردم است بسیار نا مشخص و گنگ به نظر می‌رسد.
واژه‌شناسی
واژه خرافه از عربی گرفته شده‌است؛ در روایتی از محمد، پیامبر مسلمانان، نقل شده‌است که خرافه مردی از قبایل یمن بود و مدتی توسط اجنه ربوده شد و پس از مدتی به قبیله اش بازگشت و هنگامی که رویدادهای عجیب از زندگی جنیان را بیان می‌کرد، در میان اعراب به شهرت رسید. در عربی، به هر سخن عجیب که از عالمی غیر از عالم بشری و علم و تجربه انسانی آگاهی می‌داد، حدیث خرافه می‌گویند.
 
  • پیشنهادات
  • >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    انواع خرافات:
    ۱- خرافات فرهنگی و شخصی
    بعضی از باورهای خرافی، مخصوص یک فرهنگ خاص‌اند. مثلاً بعضی از مردم سواحل جنوبی ایران معتقدند که موجودی به نام ام الصبیان به سراغ بچه‌ها می‌رود و آن‌ها را آزار می‌دهد. این مردم برای دور کردن ام الصبیان چوب عود را به شکل + درمی‌آورند و به گردن بچه‌ها می‌اندازند. بعضی از باورهای خرافی، شخصی و مخصوص یک فرد خاص اند، مثلاً کسی که همیشه در امتحان‌هایش از یک خودکار خاص استفاده می‌کند و معتقد است که آن خودکار برایش شانس می‌آورد.
    ۲-خرافات و دین
    افراد معتقد به دین(هر دینی)باور دارند که خرافات شامل عقاید دینی و مذهبی نمیشود چرا که از دستورات خدا و پیامبران گرفته شده،اما بسیاری از اندیشمندان و عقل گرایان بر این باورند هرگونه عقیده دینی و مذهبی هم میتواند خرافه باشد.
    در دین اسلام ریشه خرافات در ضعف ایمان دانسته شده‌است و نقل شده‌است اگر میزان ایمان و اعتقاد به پروردگار در فرد کم شود به همان اندازه میزان میل به خرافات در او بیشتر می‌شود ، و چه بسا افرادی که با باور خرافات غلط زیان‌های شدید و گاهن غیرقابل جبرانی دیده‌اند.
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    برخی خرافات معمول
    • زنبور: اگر زنبور در خانه‌ای وارد شد، به این معنی است که به زودی مهمان برای آن خانه می‌آید.
    • پرنده: وارد شدن پرنده در خانه‌ای، نشانهٔ مرگ است.
    • سیزده: در بیشتر هتل‌ها اتاقی به شماره ۱۳ وجود ندارد یا در آسمان خراش‌ها آسانسور از طبقه دوازده به چهارده می‌رود.
    • نمک:در برخی جوامع غربی،برای در امان ماندن از خطر شیاطین مردم بر روی شانه ی چپ خود مقداری نمک میپاشند،در جوامع اسلامی نیز برخی بر این باورند پاشیدن مقداری نمک در اطراف خانه اجنّه رادور میکند.
    • شکستن آینه: بنا بر برخی باورهای سنتی اگر کسی شیئی را که تصویرش در آن است مخدوش کند، هفت سال بدبیاری می‌آورد.
    • خالکوبی دریانوردان:بعضی از دریانوردان اعتقاد دارند که خال کوبی کردن بدن، آن هارا در برابر خطرهای دریا حفظ می‌کند
    • وزغ های دزدان انگلیسی:در گذشته، دزدهای انگلیس گمان می‌کردند که اگر هنگام دزدی قلب وزغ را در جیب خود بگذارند هیچ‌گاه دستگیر نمی‌شوند.
    • سوت زدن در روسیه:روس‌ها معتقدند که اگر کسی در یک محیط سر بسته سوت بزند، همه پولش را از دست می‌دهد؛ بنابراین شما در روسیه هرگز کسی را نمی‌بینید که در فضای سر بسته سوت بزند!
    • خوش شانسی با نعل اسب:اکثر جوامع غربی و برخی جوامع شرقی بر این باورند که نعل اسب باعث خوش شانسی میشود،برخی مغازه داران(حتی در ایران)درِ ورودی مغازه خود نعل اسب زده اند تا موجب افزایش مشتری شود.
    • رد شدن از زیر نردبان:از رایج ترین خرافات جهانی،این است که اگر از زیر نردبان رد شوید بدشانسی خواهد آورید.
    • خرافات بخش بزرگی از فرهنگ جوامع انسانی را تشکیل می‌دهد. رفتارهایی که هیچ دلیلی برای انجام آن در دست نداریم و غالباً در فرهنگ‌های مختلف به عنوان آداب و رسوم اجتماعی بدیهی و بدون نیاز به دلیل در نظر گرفته می‌شوند. مثلاً زدن به تخته برای رد بلا یا بدیمنی گربه سیاه و بسیاری باورهای دیگر. اینکه در تولد شمع‌های روی کیک را فوت می‌کنیم و باور می‌کنیم که در زمان فوت کردن شمع باید چشمهایمان را ببندیم و آرزویی کنیم. اینکه دیدن تفاله چایی در استکان نشانه قریب الوقع بودن یک مهمان ناخوانده است؛ اینکه آیینه شکسته ۷ سال پیاپی بدبختی در پی دارد برای از بین بردن این نحوست باید تکه‌هایش شکسته آینه را جمع‌آوری و زیر نور ماه در خاک دفن کرد؛ از جمله این خرافه‌های بی پشتوانه است.
     
    آخرین ویرایش:

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    راه‌های پیشگیری از گسترش خرافات:
    خرافات و خرافه‌پرستی گونه‌ای بیماری مسری است که همواره جامعه را تهدید می‌کند. مداوای این بیماری در مرتبه نخست بر عهده اهل اندیشه و مصلحان جامعه و بویژه رهبران دینی است و بی‌تفاوتی این قشر از جامعه در این امر قابل چشم پوشی نیست.
    شأن عالمان دین شأن پیامبران است که با غلو و خرافات مبارزه می‌کرده و سکوت را روا نمی‌شمردند. از متون دینی بر می‌آید که بالا بردن سطح آگاهی مردم و مبارزه با بدعت‌ها نقش مهمی در نابودی خرافه و خرافه‌پرستی ایفا می‌کند.
    به نظر می رسد که قرآن مجید راه و روش خاصی را برای مبارزه با این بیماری ارائه می‌دهد. این راه و روش را می توان در قالب مراتب و مراحل زیر بیان کرد:
    1- نهادینه شدن تدّبرو تفکردرعقاید
    یک نظام اعتقادی در صورتی درست و صحیح است که بر پایه عقل و خرد استوار گشته باشد و مرز میان اعتقاد صحیح و خرافه را همین عقل و خرد مشخص می کند.
    هرچند عقل نیز عاری از خطا و اشتباه نیست اما تنها ابزار و وسیله ای که برای تشخیص حق از باطل در اختیار انسان است همین عقل است. حتی اموری که به عنوان سنت دینی به دست ما رسیده است با داوری و سنجش عقل و خرد مفید و سودمند می گردد و درست آن از نادرست تشخیص داده می شود. علامه طباطبائی درباره اهمیت و جایگاه عقل در عقاید قرآنی، چنین می‌گوید:
    اگر کتاب الهی را تفحص کامل کرده و در آیاتش دقت شود، شاید بیش از سیصد آیه وجود دارد که مردم را به تفکر، تذّکر وتعقّل دعوت کرده، و یا به پیامبر استدلالی را برای اثبات حقی و یا از بین بردن باطلی، آموخته است. خداوند در قرآن حتی در یک آیه، بندگان خود را امر نفرموده که نفهمیده به خدا و یا هر چیزی که از جانب اوست، ایمان آورند و یا راهی کورکورانه بپیمایند(المیزان، ج5، ص254- 256)
    از سوی دیگر عقل، زبان مشترک همه انسانها است . با این زبان می توان با دیگران ارتباط برقرار کرد، دلیل آورد، و مبنایی برای عقاید قابل دفاع ساخت . اگر عقل نباشد، هیچ نقطه اتکایی برای سخن گفتن و مبادله کلام وجود ندارد.
    پس قوام انسان به اندیشیدن است، لذا طبیعی است که قرآن کریم مبدأ کار خود را از عقل شروع کند و مردم را به تفکر و تعقل در عقاید دعوت و تشویق نماید. معیار درستی آنها را عقل بداند. عقاید جامعه در صورتی درست می شود که تعقل و تدبر در آن نهادینه و فراگیر شود. به همین جهت قرآن مجید نسبت به تعقل و تدبر توجه ویژه ای کرده است.
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    2- آزادی اندیشه
    گفتیم قرآن کریم از چند جهت ما را به موضوع اعتقاد صحیح و اهمیت آن توجه می‌دهد، یکی از این راه‌ها، تدبر و اندیشیدن در آیات الهی بود. لازمه این توجه، فراهم کردن فرصت ها برای اندیشیدن دیگران و انتخاب و آزادی عقیده و امکان انتشار عقاید مختلف است که البته ممکن است گمراهی برخی از افراد را در پی داشته باشد. بنابراین، اگر قرآن دعوت به تدّبر و تفکر می‌کند، به این معنی است که راه تفکر را باز کرده، اندیشه مخاطبان خودرا به چالش کشیده و زمینه نقد عقیده از سوی مخالف را پیش بینی کرده است. قرآن مجید از مردم نمی خواهد که سخن او را بشنوند و تبعیت کنند، بلکه می خواهد که مردم سخن او را بشنوند و در آن تدبر و تامل کنند و آن را فهم کنند. اکنون در جهت توضیح فواید آزادی اندیشه در مبارزه با خرافات، به نکاتی اشاره می گردد:
    یکم: آزادی اندیشه و نقد عقاید فرصت انتخاب صحیح را فراهم می کند. در سایه آزادی اندیشه است که می توان عقاید باطل و سخیف و بی سند را از صحیح آن شناخت.
    دوم: فایده دیگر آزادى بیان، رشد و ارتقای اندیشه دینی است. این امر باعث می شود که عقاید و اندیشه ها عمق یابند و در نتیجه زمینه برای اندیشه های سطحی و نیز ظاهرگرایی و عقاید خرافی به وجود نیاید. نتیجه محدودیت فکرى، رواج ظاهر گرایى و قشرى گرایى است. صفتى که عمدتاً در جامعه هاى استبدادى و انحصارگرا نمایان مى شود و جامعه در بساطت و انحطاط قرار مى گیرد.
    سوم: فایده دیگر آزادى بیان، پیشگیری از حربه تکفیر است. زیرا جلوگیرى از نشر عقاید به نام دین و دفاع از آن، موجب متداول شدن استفاده از این حربه در سرکوب مخالفان و هر اندیشه و فهم و درکى که مخالف صاحبان قدرت دینی و سیـاس*ـی باشد خواهد شد.
    چهارم: اصلاح عقیده با نقد مداوم اندیشه از سوی مخالفان. یکی از عوامل رواج خرافات و بدعتها نبود زمینه نقد و بررسی آزادانه است. اگر فکر و عقیده و ایمانى همواره مورد نقد و تهاجم قرار گرفت، مجبور است که خود را اصلاح کند، خلاءها و عیوب احتمالى را برطرف سازد و عقلانى و منطقى گردد. قهراً خرافات و بدعتها نمى تواند در چنین جامعه ای جاى گزیند، زیرا مرتب از سوى مخالفان حمله و از سوى موافقان وارسى و پالایش مى شود.
    پنجم: پیشگیری از انحطاط و افول فرهنگ دینی. جامعه دینی که در آن مخالف آزادی دارد، به شعار گرایی و تحجر و ظاهر گرایی مبتلا نمی شود. در جایى که فهم جامعه به بساطت گراید و از تضارب آرا جلوگیری شود، دین به تدریج عوامانه شده، عقاید غیر عقلانی و غیر منطقی و خرافی می گردد.
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    بگذریم از این نکته که اگر جامعه مبتلا به استبداد دینی شد، دیگر منع بیان محدود به مخالفان دین نخواهد ماند و این شیوه از برخورد به سلیقه هاى موجود در داخل دین نیز تسرى پیدا خواهد کرد و هر حرکت فکرى و مخالف با اندیشه رایج، نوعى الحاد و انحراف تلقى خواهد شد، در نتیجه هر تلاش و کوششى و هر نظریه و اندیشه اى ناکام و حرکت جامعه به ایستایى و سکون مبتلا خواهد شد.
    با نگاهى به جوامع مذهبى استبداد زده، این حقیقت کاملا نمایان مى شود. زیرا از طرفى افکار خرافى و منحط به شدت رواج مى یابد و از طرفى چون اندیشه ها نقد نمى شوند، واکنشهاى مخفى تاثیر خود را می گذارد. تجربه حضور ماتریالیسم در جوامع مذهبى ـ بویژه ایران ـ و رواج خرافات در سالهای اخیر، نمونه خوبی برای بیان همین شرایط است.
    رشد و افول دینداری، بلکه گریز از دین و حتی می توانم بگویم ستیز با دین، دقیقاً به نوع برخورد دینداران با مخالفان و آزادی بیان و قدرت نقد مخالفان نسبت به اهل دیانت بستگى داشته و دارد. مسلماً در جوامعى که آزادى بیان و تضارب افکار وجود داشته، تأثیرپذیرى از افکار غیر دینى و ضد دینى کمتر بوده و اقشار تحصیل کرده مقاوم تر با آن برخورد داشته‌اند. و برعکس، جوامعى که نسبت به شبهات برخورد منطقى و علمى نداشته و شیوه برخورد آنان با کوته فکرى و تنگ نظرى، استبداد و برخورد چماقى همراه بوده، افکار غیر دینى تأثیر بیشترى داشته اند.
    3- اهتمام به علم و دانش
    بدون شک رواج علم و منطق علمی تأثیر بسزایی در خرافه زدایی دارد. پس از اندیشیدن، تشویق به کسب علم در مبارزه با خرافات اهمیت بسیار دارد. آیاتی از قرآن مجید اهمیت این امر را آشکار می سازد. عقل با چراغ دانش فروزان می شود. عقاید صحیح و منطقی در تعامل عقل و منطق علمی حاصل می گردد. بخشی از آیات قرآن کریم، آیاتی هستند که تشویق به کسب علم و دانش می‌کنند.
    و بخشی دیگر آیاتی است که به هنگام طرح عقیده به استدلال می پردازند. از آن جمله آمده که علم بسى ارجمند است، خداوند صاحبان دانش را بلند مرتبه قرار داده و داود و سلیمان از پیامبران بزرگ به دلیل اعطاى علم بر بسیارى از بندگان خدا برترى داده شده اند و حتى در تعبیرى به مقایسه دانایان و نادانان مى پردازد و مى فرماید: «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»(زمر/9). آیا آنان که مى دانند و آنان که نمى دانند یکسان هستند(درباره فضیلت علم به این آیات قرآن مراجعه کنید: بقره/247، آل عمران/ 7، نسا/ 83، مجادله/ 11، مریم/43، قلم/1، علق/ 1 و 4 و 5 ). همچنین درباره اهمیت علم می فرماید .. إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ.( فاطر/28) از بندگان خدا تنها دانایانند که از او می‌ترسند.
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    شکوفایی علمی در فضایی باز و غیر بسته امکان پذیر است. بخش عظیمى از رونق علم با گفتگو، طرح عقاید گوناگون و تضارب آرا و خلاصه فرصت دادن به اهل نظر از هر عقیده و آرمانى است و اگر در اسلام به علم بها داده شده، به این دلیل است که نگران عقیده دینی ارائه شده نبوده و طرح عقاید مخالف را وسیله نقد اندیشه دینی و جلوگیری از عقاید باطل و ناسالم می داند.
    پس اگر قرآن به علم تأکید می کند، نمى توانسته به لوازم آن توجه نداشته باشد. هیچ دانشى ـ چه علوم تجربى و چه ریاضى و چه دینى ـ بدون بحث و گفتگو و نقد و برخورد و رویاروىی با نظر مخالف به رشد و کمال نرسیده است.
    از نمونه هاى روشن آن در حوزه معارف دینى، علم کلام است. علم کلام در سایه نقادیهاى گسترده از سوى مخالفان دین بالنده و تناور شده و قوت علمى گرفته است. اگر نبود طرح آن شبهات و اشکالات، هرگز این علم، به چنین موقعیتى نمى رسید. و جالب اینجاست که در هر زمان که این فرصت براى نقد و بررسى به وجود نیامده، علم دین هم به خمودى و رکود کشیده شده و از حالت عقلانى، خارج و تبدیل به تقلید و تکرار مکررات و رواج خرافات گشته است.
    جاى دورى نرویم؛ در همین دوران اخیر ـ در سالهاى 1325 تا 1335 ـ که حزب توده هجوم گسترده خود را به اندیشه دینى فزونى بخشید، اندیشه دینى تبلور یافت و اندیشمندانى را به تکاپو و عرضه متون دینى و فلسفى و اجتماعى وادار ساخت. در این دوره اخیر که سایت های اینترنتی فراوان شده و علی رغم ممانعت ها و ممیزی ها، باز هم شبهات و اشکالات مطرح می شود، موضوعات بسیار مختلفی طرح شده واین به رشد اندیشه دینی و نقد خرافات کمک جدی کرده است.
    به هر حال اهتمام اسلام به علم آموزى و تأکید قرآن نسبت به نعمت شمردن نطق و بیان و منت گذاشتن بر انسان به اینکه خداى بخشنده، انسان را آفرید و به او سخن گفتن آموخت(الرحمن/3) و یا سوگند یاد کردن به قلم(قلم/1) همه و همه نشان مى دهد که علم و بیان در حیات دینی بشر نقش اساسی را ایفا می کند و قدرت بیان و قلم از امورى است که مى تواند فضاى نقد و در نهایت تفاهم و نزدیکی میان افراد بشر را برقرار سازد و انسانها را از مقاصد یکدیگر مطلع گرداند و اندیشه هایشان را در معرض بحث و انتقاد قرار دهد و اصطکاک افکار موجب روشن شدن حق و حقیقت و فیضان نور علم و معرفت و تکامل گردد.( پایگاه اطلاع رسانی قرآن پژوه معاصر سید محمد علی ایازی)
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    راهکارهای مقابله با خرافات از دیدگاه روایات اسلامی
    چکیده
    انسانها همواره برای سؤالات بیشماری که پیرامون آنها است، به دنبال پاسخ میگردند. بنابراین یا با مسائل برخورد عالمانه میکنند و پاسخی مناسب برای مجهولات خود مییابند، یا بر پایه برخی از توهمات و خیال باطل، برای سؤالات خود جواب تراشی میکنند، تا به نوعی درد جهل خود را تسکین دهند، پس به عقاید باطل و خلاف واقع متمایل میگردند. اینگونه عقاید و یا اعمالی را که از آن ناشی میشود، خرافات میگویند. خرافات آثار مخرب و بعضاً غیر قابل جبرانی دارد، از جمله دین گریزی و روی آوردن به مسائل بیاساس به جای عقلانیت و ... . به این ترتیب باید برای مبارزه با آن، قیام کرد. از این رو اسلام به عنوان دین جامع و جادوانه به این امر مهم همت گماشته است و قرآن کریم و روایات اسلامی به مثابه دو بال این دین کامل الهی، در کنار هم به مقابله با این افیون اجتماعی اقدام کردهاند. در روایات اسلامی آموزههای مفید و مؤثری برای مقابله با خرافات وجود دارد. به این خاطر در این نوشتار، نگارنده ضمن بیان ریشههای خرافه گرایی از دیدگاه قرآن کریم و اقسام خرافات، به راهکارهای مقابله روایات اسلامی با خرافات میپردازد.
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    مقدمه
    خرافه، افسانه و اسطورهای برگرفته از جهل، وهم و خیال است که منشأ اصلی آن جهل است. در گذشته چون جهل بر عقل حاکم بود، بیشتر عقاید مردم آن زمان خرافه باوری و خرافه پرستی بوده است. خرافه در منابع دینی هم نفوذ کرده است. به این خاطر قرآن کریم و پیامبر اکرم(ص) با این خرافات آمیخته بر وهم و خیال مقابله کرده و به بشریت نشان دادهاند که باید چه چیزهایی را حقیقت بدانند و از چه چیزهایی برحذر باشند. بنابراین نگارنده در صدد است، ضمن بررسی و تبیین این موضوع در قرآن کریم و روایات، راهکارهای مقابله با خرافات را از دیدگاه روایات اسلامی بیان نماید.
    معنای خرافه
    1. در لغت: خرافات (جمع کلمه خرافه) یعنی حکایتهای شب، سخنان بیهوده و پریشان که خوشایند باشد، موهومات، توهمات، حدیث باطل، افسانه و آنچه چیده شود از میوه. در واقع خرافه نام مردی پری زده از قبیله عذره بوده است. او آنچه را از پریان میدید، نقل میکرد و مردم آن را دروغ میپنداشتند و میگفتند این حدیث خرافه است. همچنین راجع به او آمده است: او مردی است که در بیپایگی احادیث به او مثل زده میشود و احادیث بیپایه را خرافه گویند (دهخدا، 1377ش، ج7، ذیل خرافه). بعضی از لغویان خرافه را به معنای اسطوره و افسانه دانستهاند (معین، 1375ش، ج1، ص1405).
    2. در اصطلاح: خرافات عبارت است از عقاید باطل و بیاساس که به کلی خلاف منطق و واقعیات است (نوری، 1357ش، ص480) هر نوع عقیده یا عمل دینی نامعقول، وحشت غیر منطقی یا ترس از یک چیز ناشناخته، مرموز و خیالی، یک عقیده، تردید، یا عادت و امثال آن که پایه آن ترس یا جهل است (پاکدامن، 1378ش، ص36).
    اقسام خرافه
    1. خرافاتی که جنبه فردی و عوام پسند دارند: اینگونه خرافات، عقاید واهی را دربر میگیرد که افراد یا اقلیتهای خاص در یک جامعه به آن معتقد هستند و طبعاً زیان رفتارهای ناهنجار و نگرانیهای برخاسته از آنها ضمن آنکه مستقیماً به خود آن اشخاص خرافه پرست میرسد، به طور غیر مستقیم دامن اجتماع آنها را نیز میگیرد.
    2. خرافاتی که جنبه اجتماعی و سیـاس*ـی دارند: مقصود از خرافات اجتماعی، افکار موهوم و علایق و احساسات غیر منطقی است که اکثریت جامعهای به آن معتقد و پایبند میشوند و گاه آنگونه از آنها هواداری میکنند که برای حفظ و بقایشان حاضرند جان و مال خودشان را فدا سازند. زیان اینگونه پندارها که غالباً به صورت آرمانهای ملی یا شبه دینی جلوهگر میشود، عمومی است.
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    بت پرستی و مکتبهای اعتقادی چون توتمیزم (نوعی عقیده در بین انسانهای اولیه که به پرستش حیوانات می‌پرداختند)، فتیشزم (نوعی عقیده در ادیان باستان به معنای پرستش چیزهای اطراف) و آنمیزم (نوعی عقیده در ادیان باستان به معنای پرستش جانداران و روحهای ناپیدا) از اینگونهاند. خرافات سیـاس*ـی نیز شامل اندیشه‌های عوام فریبانه و منحطی است که گروههای افراطی یا احزاب خاص و سیاستمداران خودخواه قدرت طلب برای ارضای حس برتری طلبی خویش از آن سود میجویند و با تحـریـ*ک عواطف به ظاهر مقدس اقوام و طوایف نظیر دفاع از ملیت و آب و خاک و یا با توجیه فرضیههای شبه علمی چون برتری بیولوژیکی نژادها، به مقاصد توسعه طلبانه خود جامه عمل میپوشانند. به عنوان مثال شوونیسم (به میهن پرستی در زمینه افراطی گفته میشود) و یا ملی گرایی و ناسیونالیسم افراطی و نژاد پرستی و مسئله تبعیض نژاد که از موضوعات بحث برانگیز در عرصه سیاست جهانی است .
    ریشه ها و عوامل خرافه گرایی از نظر قرآن کریم
    1) ظن وگمان
    چنانچه در تعریف خرافه و خرافه گرایی آمد، روشن است که ریشه اصلی خرافه گرایی در توهم، خیال و ظن است. خداوند در این باره میفرماید: «وَقَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لَا یَطْعَمُهَا إِلَّا مَنْ نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لَا یَذْکُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا افْتِرَاءً عَلَیْهِ سَیَجْزِیهِمْ بِمَا کَانُوا یَفْتَرُونَ» (انعام، 138)؛ «از روى پندار گفتند: اینها چهارپایان و کشتزاران ممنوع است. هیچ کس جز آن که ما بخواهیم، نباید از آنها بخورد. و اینها چهارپایانى است که سوارشدنشان حرام است و اینها چهارپایانى است که نام خدا را بر آنها یاد نکنند، به خدا افترا مى‏بندند و به زودى به کیفر افترایى که مى‏بسته‏اند، جزایشان را خواهد داد».
    خداوند ریشه این حکم جاهلی و این حرام و حلال ساختگی مشرکان را به «بِزَعْمِهِمْ» استناد میدهد که معنای آن را به پندار (مکارم شیرازی، 1377ش، ج5، ص455) تفسیر کردهاند که میتوان آن را همان ظن و گمان و گفتاری همراه با شک و تردید دانست.
    بسیاری از آیات قرآن کریم به مسئله پیروی از ظن و ارتباط آن با انحرافات فکری، پرداخته است. مانند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ» (حجرات، 12)، «وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ» (یونس، 36) و «إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآَبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى» (نجم، 23).
    2) جهل و نادانی
    خداوند متعال ریشه انواع و اقسام بت پرستی را ـ که از بزرگترین خرافات و عقاید موهوم میباشد ـ جهل و نادانی معرفی و ما را به عبرت آموزی دعوت کرده است: وقتی بنیاسرائیل از چنگال فرعون نجات یافتند و از دریا به سلامت گذشتند، در مسیر راه به جمعیتی برخورد کردند که مشغول بت پرستی بودند. با دیدن این صحنه، رو به حضرت موسی(ع) کرده، از او تقاضا کردند که برای آنها هم بتی به عنوان خدا قرار دهد. حضرت موسی(ع) در پاسخ فرمود: شما جمعیتی جاهل و نادان هستید (ر.ک: اعراف، 138).
    جهل و نادانی مهمترین و اصلیترین علل پذیرش و گسترش خرافات بوده است و ریشه بسیاری از خرافات را در گذشته و حال باید در آن جستجو کرد. آفت جهل و نادانی درد بیدرمان است. در روایتی آمده است: حضرت عیسی(ع) را دیدند که فرار میکند، پرسیدند: از چه فرار میکنید؟ فرمود: از جاهل، گفتند: شما با نفس الهی خود مرده را زنده کرده، جان دوباره میبخشید، آیا نمیتوانید جهل و نادانی این شخص را درمان کنید؟ فرمود: نه از درمانش ناتوانم، بنابراین برای نجات خود فرار میکنم (مفید، بیتا، ج1، ص221).
    3) تقلیدهای کورکورانه و پیروی از روش و سنت گذشتگان
    گاهی خرافهای چنان رواج پیدا میکند که اگر افرادی به آن عمل نکنند، احساس میشود جرم و خطایی انجام دادهاند و خطر و ضرری برایشان پیش میآید. مثلاً در برخی از جاها ریختن خون قربانی به اتومبیل نو چنان رسم شده که اگر کسی برخلاف آن عمل کند، فکر میکنند که این شخص بد میآورد.
    دین مبین اسلام و قرآن کریم، برای مبارزه با پیرویها و دنبالهرویهای جاهلانه و بیفکر و تأمل، بارها و بارها اعلام کردهاند که ملاک صحت و درستی یک عمل، پذیرش عمومی و استقبال اکثریتی جامعه نیست، بلکه گاه پیش میآید که اکثریت افراد جامعه راه اشتباه و غلط را میپیمایند و پیروی و همراهی ما با آنها، خطا و اشتباهی بزرگ به شمار میآید (ر.ک: زخرف، 21و22؛ اعراف، 70و173؛ هود، 62و87)
    قرآن کریم در این باره میفرماید: «وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آَبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آَبَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ» (بقره، 170)؛ «و چون به ایشان گفته شود، آنچه خدا نازل کرده، پیروى کنید، مى‏گویند: نه، ما تنها آن را پیروى مى‏کنیم که پدران خود را بر آن یافتیم، آیا اگر پدران ایشان عقل نمى‏داشتند و هیچ چیز نمى‏فهمیدند و راه به جایى نمى‏بردند، باز هم پیرویشان مى‏کردند؟».
    4) باور به چیزی بدون برهان
    قرآن کریم بر برهان و استدلال بسیار تأکید و تمام مخالفان را به اقامه برهان دعوت کرده است. این منطق برهان طلبی قرآن، حکایت از محتوای قوی و غنی آن میکند؛ زیرا سعی دارد با مخالفان خود نیز برخورد منطقی داشته باشد. چگونه ممکن است که از دیگران مطالبه برهان کند، ولی خود نسبت به آن بیاعتنا باشد. آیات قرآن کریم مملو از استدلالهای منطقی و براهین علمی است که در سطوح مختلف، برای مسائل گوناگون، بیان شده است. اهمیت و عظمت برهان طلبی قرآن کریم هنگامی آشکارتر میشود که توجه کنیم اسلام در محیطی ظهور کرد که بیشترین محتوای فکری آن را خرافات بیپایه و بیاساس و مسائل غیر منطقی تشکیل میداد، بنابراین اگر عملی برخلاف برهان و استدلال باشد، خود سبب پذیرش خرافه گرایی است. قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید: «إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآَبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى» (نجم، 23).
     
    بالا