جالب و دانستنی ☠ همه چیز درباره ی شیطان پرستی ☠

  • شروع کننده موضوع BAD CAT-1
  • بازدیدها 534
  • پاسخ ها 7
  • تاریخ شروع

BAD CAT-1

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2014/01/13
ارسالی ها
2,989
امتیاز واکنش
550
امتیاز
427
محل سکونت
تهران
انواع شیطان پرستی

1.شيطان پرستي فلسفي Philosophical Satanism:
اين شيطان پرستي توسط آنتوان لاوِی ايجاد شده است و مراسم آنها شبيه مراسم جادوگري آلیستر کراولي ، (جادوگر قرن هفدهم میلادی بریتانیا) مي باشد.اين نوع شيطان پرستي به شدت تحت تاثير افکار آليستر کراولي، نيچه، رند، مارکوس دي سيد، ويندهام لويس، چارلز داروين، مارک تواين و ديگران بوجود آمده است.در شيطان پرستي لاوِي، شيطان نيروي مثبت است. و در مقابل آن، اعمال کليسای مسیحیت مورد تمسخر قرار مي گيرد و اعمال دنيوي در مقامي بالا فرض مي شوند.اين ضدمذهب به خاطر جو حاکم بر جوامع غربی ایجاد شده است. که به خاطر شدت عمـل کلیسا، مـردم دیـن زده شده و از خداوند دور گشتند.

2.شيطان پرستي ديني Religious Satanism:
اين نوع شيطان پرستي شبيه شيطان پرستي آنتون لاوِي است. اما با اين تفاوت که در اين نوع، شيطان نوعي جنبه خدايي و متافيزيکي دارد. زیرا آئین های خاصی در آن اجرا می شود که شبیه اعمال الهی است. ممکن است پيروان اين مکتب، به يک خدا يا خدايان متعددي اعتقاد داشته باشند که اين خدايان برگرفته شده از خدايان مصر و يونان و بين النهرين مي باشند.گاه خداي آنها همان فرشته رانده شده لوسیفر از درگاه خدا مي باشد. که آنها اعتقاد دارند طغيان او در برابر خداوند کاملاً درست بوده است. (دقیقاً همان مطلبی که یزیدیان درباره ملک طاووس می گویند.)برخي از آنها اعتقاد دارند که فرشتگان ديگر، با بدگويي او نزد خداوند موجب رانده شدن او شدند.
کلاً اين گروه به آزادي فکر و عمل و بالا بردن خود به هر وسيله اي، حتی جادو اعتقاد دارند اين گروه بر اساس آيه اي از تورات که در آن اشاره شده (خدا به انسان اجازه استفاده از ميوه درخت دانايي را نداد تا چشمانش باز گردد و خوب و بد را ببيند و خود تبديل به خدا شود)، شیطان را عامل آگاهي انسانها مي دانند و انسان را از پرستش خدايي که مانع آگاهي و پيشرفت انسانهاست بر حذر مي دارند و انسان را برای شناخت مسير درست، کامل مي بينند. همچنين خداي مورد پرستش بشر را خدايي ظالم مي دانند، که چند بار در طول تاريخ ظلمهاي بزرگي به انسانها کرده است.

3.شيطان پرستي گوتيک Gothic Satanism:
اين نوع شيطان پرستي همان شيطان پرستي عصر سلطه کليسا است. در اين نوع شيطان پرستي کودک خواري، قرباني کردن دختران، بز کشي و تمام کارها و اعمال ضد کليسا انجام می شود.
شيطان پرستي نزديکي زيادي به جادوگري دارد. و دنياي آن پر از افسانه هاي گوناگون، شياطين متعدد و افراد مختلف خصوصاً جادوگران است. در دنياي امروز هم کشورهاي مختلفي داراي کليساي شيطان هستند. کشورهای آمريکا، انگليس، آلمان و همچنین چین.
بر خلاف ادعاي شيطان پرستان جديد، که بر اساس متون کتاب مقدس شيطان پـرستی، بر عـدم کودک آزاري و آزار حيوانات پافشاري مي کنند، وحشتناک ترين اعمال توسط آنها تنها برای مقابله با دستورات الهي انجام مي شود.

4.شيطان پرستي آته ایستیک Satanism Atheistic:
آته ايستها منکران خدا هستند. خدايان همانقدر قدرت دارند كه پيروانشان. هر آته ايستي هيچ خدايي با هر قدرتي را قبول ندارد. خيلي از آته ايست ها در افكارشان محافظهكاري به خرج مي دهند.
می گویند: ما به چيزي كه نميبينيم اعتقاد نداريم و اين قاعده شامل شيطان هم مي شود. از جمله اعتقادات این گروه می توان به موارد زیر اشاره کرد.
در جهان زمين، چیزی براي هدايت نمی خواهیم. ما اديان فريبكار و متظاهر و رياكارانه را نمي خواهيم. تنها چيز خوبي كه در اديان يكتاپرست يافت مي شود، آدم بدها هستند.
تو تنها كسي هستي كه كنترل زندگيت را بدست داری. چيزي به اسم خدا زندگيت را بهتر نمي كند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • BAD CAT-1

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/13
    ارسالی ها
    2,989
    امتیاز واکنش
    550
    امتیاز
    427
    محل سکونت
    تهران
    مقایسه دعاهای ادیان با شیطان پرستی


    البته شاید این مقایسه درست نباشد. ولی چاره ای نیست، جز اینکه برای بیان حقیقت، گاهی کلام حق در کنار کلام کفر قرار گرفته و مقایسه شود. چه اینکه خداوند بندگان خود را اینگونه معرفی می نماید.
    قرآن در این باره می فرماید:
    الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب
    کسانی که سخنان را بشنوند و از نیکوترین آنها تبعیت می کنند. آنها کسانی هستند که خداوند آنان را هدایت کرده و آنان صاحبان عقل و خرد هستند .
    بنابراین امیدواریم که این مقایسه خود سبب ارج نهادن به کلام الهی شود. و صاحبان خرد و درایت با مطالعه و مقایسه این دعاهاحقیقت را دریابند.
    چه اینکه قرآن می فرماید: لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی هیچ اجباری در پذیرفتن دین نیست. حقیقتاً هدایت از گمراهی آشکار است.
    اینک پیش از هر چیز نمونه هایی از دعاهای کتاب مقدس شیطان پرستی و سپس نمونه هایی از تورات و انجیل را می آوریم. و آنگاه در مقایسه با کلام الهی ملاحظه خواهید فرمود که چه تفاوتی میان لفظ دعای الهی و دعای شیطان پرستی وجود دارد.

    دعاهای سیطنیسم
    به نام شیطان . ای فرمانروای زمین، ای پادشاه جهان، من گردن می نهم نیرویی از تاریکی را که امانت گذارده فرمانروای دوزخی بر روی دوش من. باز کن پهنای دروازه های جهنم را. و برسان اکنون، از عمق وجودم سلامم را به برادرت (خواهرت) و دوستت.
    ببخش مرا به خاطر سخنان زیادم که از همه جا گفته ام.
    من تحیر دارم از نام تو. چون که بخشی از خود من است. من زندگی می کنـم همانند چهارپایـان در مزرعه و شاد هستم از این زنـدگی حیوانی و شهوانی. من طرفدار عدالتم و نفرین می فرستم بر پوسیدگی.
    کنار تمام خدایان درون چاه؛ مـن گردن می نهـم چیزهایی را که باید بگویم رخ خواهد داد. بیرون بیا و به نام خودت به این نامه و خواسته های من جواب بده .
    پیش بفرست پیامبر خواهــش نـفس و لـ*ـذت را و بگذار زشتی ها در تاریکی من جلوه گر شوند، تا بتوانم آنها را انجام دهم.
    اکنون می خواهم، نشانه های خود را جمع آوری کنم و تصویری از آفرینش بکشم. اژدهای بالدار منتظر رهایی است .
    لاوِی دعا را تا اینجا ادامه می دهد که مرد و زن هر کدام باید جملات مخصوص خود را بگویند. که متأسفانه با توجه به مستهجن بودن مضامین دعا، آن را وا می گذاریم.
    در یکی دیگر از نیایشهای کتاب شیطان پرستی در برابر شیطان، می توان به این مورد اشاره کرد.
    با برآشفتگی از خشم و اضطراب ناشی از سکوت، فریادم را بلند می کنم. که بپیچد همچون صاعقه در آسمان، تا همگان بشنوند؛ ای پنهان شده در تاریکی، ای نگهبان جاده ها، ای کسی که نیروی تو همه جا ظاهر می گردد، آماده کن برای لطف خود، ارادتمند خود را. کسی را که اعتقاد به تو دارد و دچار عذاب شده است.
    جدا کن او را بـرای خـودت و حفـاظت نما او را. نه به خـاطر بـی لیاقتیش، و مضطـرب نساز او را. کمک کن او را در میان آتش و آب و زمین و باد، تا دوباره گمشده اش را باز یابد.
    قوی کن با آتش، استخوانهای ما را برای دوستی و همراهی خود. و در جاده های تنگ یاورمان باش. اجازه بده از میان نیروهای شیطانی که در زمین از آن توست، هم اکنون لـ*ـذت آن را دریابیم. و اجازه بده لـ*ـذت آن را در آینده نیز بچشیم. نیروی خود را به ما برگردان تا لـ*ـذت بی پایان حکومت بر آنچه هست را بچشیم.
    در اینجا لاوِی از طرف خود ادامه می دهد:
    این است پیام ما. به نام شیطان. این لطف شامل کسی می شود که حکومت شیطان را بر خود بپذیرد. پس باید نام شیطان را بر خود قرار داده. و در رگ و گوشت خود جریان دهد، تا در زمین برای ابد زندگی کند، زیستنی جاوید. درود بر شیطان .



    دعاهای یهودیت
    ای خدای عادل من، وقتی نزد تو فرياد بر می آورم، مرا اجابت فرما. زمانی که در سختی و تنگنا بودم تو به داد من رسيدی، پس اکنون نيز بر من رحم فرموده، دعايم را اجابت فرما.
    ای خداوند عادل، راه خود را به من نشان ده و مرا هدايت نما تا دشمنانم نتوانند بر من چيره شوند. دهان ايشان لبريز از دروغ است و دلشان مملو از شرارت.
    حـرفهـايشـان پر از تملـق و فـريب است و بـه مـرگ منتهـی می شود. ای خدا، تو آنها را محكوم کن و بگذار خود در دامهايشان گرفتار شوند!.
    ای خدا، تو مرا می بينی. تو رنج و غم مردم را می بينی و به داد آنها می رسی. تو اميد بيچارگان و مددکار يتيمان هستی. دست اين بدکاران را بشكن. آنها را به سزای اعمالشان برسان و به ظلم آنها پايان بده.
    ای خداوند، اين تو بودی که مرا از رحم مادرم بدنيا آوردی. وقتی هنوز در آغـ*ـوش مادرم بودم، تو از من مراقبت نمودی. از شكم مادرم، تو خدای من بوده ای. و مرا حفظ کرده ای. اکنون نيز مرا ترک مكن، زيرا خطر در کمين است و غير از تو کسی نيست که به داد من برسد.
    دشمنانم مانند شیر مرا محاصره کرده اند. همچون شيران درنده دهان خود را باز کرده اند تا مرا بدرند. نیرویی در من نمانده است. تمام بندهای استخوانهايم از هم جدا شده اند.
    دلم مانند موم آب می شود. گلويم همچون ظرف گلی خشک شده و زبانم به کامم چسبيده.
    دشمنانم مانند سگ، دور مرا گرفته اند. مردم بدکار و شرور مرا احاطه نموده اند. دستهـا و پاهـای مرا سـوراخ کرده اند. از فـرط لاغـری تمـام استخـوانهايم ديده می شوند؛ بـدکاران بـر من چيره شده اند. رَخت مرا در ميان خود تقسيم کردند و بر ردای من قرعه انداختند.
    ای خداوند، از من دور مشو؛ ای قوت من، به ياری من بشتاب. جانم را از دم شمشير برهان. جان عزيز مرا از دست بدکاران نجات ده. مرا از دهان اين شيران برهان؛ مرا از شاخهای اين گاوان وحشی نجات ده!



    دعاهای مسیحیت:
    ای پدر ما که در آسمانی، نام مقدس تو گرامی باد.
    ملکوت تو برقرار گردد. خواست تو آنچنان که در آسمان مورد اجراست، بر زمین نیز اجرا شود.
    نان روزانه ما را امروز نیز به ما ارزانی دار. خطاهای ما را بیامرز، چنانکه ما نیز آنان را که با ما بدی کرده اند، می بخشیم.
    ما را از وسوسه ها دور نگه دار و از شیطان حفظ فرما؛ زیرا ملکوت و قدرت و جلال تا ابد از آن توست. آمین
    اعتراف می کنم به تو ای پروردگار یکتای ما، که نه تو را آغاز و نه تو را انجام است. زیرا که تو به رحمت خود به همه چیز آغاز دادی و زود باشد که بعدل خود همه را نیز انجامی دهی. میان بشر همتایی نداری. زیرا که بجود خود دستخوش حرکت و عوارض نیستی. بما رحم کن، چون تو ما را آفریده ای و ما ساخته شده دست توایم.
    ای پروردگار توانای مهربان، که ما بندگان را به رحمت خود آفریده ای، و به ما رتبه بشریت و آئین پیغمبر حقیقی خود را مرحمت نموده ای، همانا تو را شکر می کنیم بر تمام انعامهایت. و دوست داریم که عبادت کنیم تو را در تمام روزهای زندگی مان ... پس ای پرودگار، ما را از شر شیطان و گرایش جسم و آرایش جهان نجات بده. چنانکه برگزیده خود را نجات داده ای.



    دعاها در اسلام
    آیا دعاهای صحیفه سجادیه را در ابتدای همین کتاب به خاطر دارید؟ که امام سجاد علیه السلام، چه زیبا با خداوند صحبت فرموده بودند. به راستی کدام یک از دعاهای مذکور حتی از لحاظ ادبی ارزش دعاهای صحیفه را دارد. حال قیاس کنید با ادعیه قرآن که دیگر شاهکار کلام، در تمام تاریخ خلقت است.
    در این مبحث، ابتدا به فـرازهایی از دعاهای ائمه معصـومین علیهم السلام اشـاره کرده و سپس دعاهای قرآن را یادآور می شویم. تا عمق کلام خداوند مشخص گردد. تا بر همگان مبرهن گردد که چه تفاوتی میان کلام خداوند و در ذیل آن کلام ائمه معصومین علیهم السلام، با سایر دعاها وجود دارد!.
    هر چند قیاس در این باره دور از انصاف است. و نمی توان کـلام پـوچ شیـطان پـرستان را در کنـار کلام خداوند عالـم قـرار داد، اما
    چاره ای نیست. و پیشاپیش از محضر مقدس ائمه معصـومین علیهم السلام عذر خواهی نموده و به خداوند تبارک و تعالی عرضه می داریم که، خداوندا آنچه را که خود می دانی انجام داده و قصد جسارت به کلام قدسی حضرتت را نداریم.
    حال به دعاها توجه فرمایید.
    بارخدایا بیامرز از من گناهانی را که پرده ها را می درند. خداوندا بیامرز از من گناهانی را که بدبختیها را فرو می فرستند. خدایا بیامـرز از من گناهانی را که نعمتها را تغییر می دهند ... خدایا جـز تو آمرزنده ای را برای گناهانم و پوشاننده ای برای زشتیهایم نمی یابم ...
    پاک و منزهی تو و به ستایش تو مشغولم. به خودم ظلم کرده ام و بی پروایی کرده ام به واسطه نادانیم ... پروردگارا به ضعف بدنم و نازکی پوستم و باریکی استخوانم، رحم کن. آیا باور کنم که تو مرا عذاب کنی بعد از اعتقاد به یگانگیت. و بعد از اینکه در دل نهادم معرفت تو را. و بعد از اینکه زبانم به ذکر تو گویا بوده است ...
    ای معبود من، و ای پروردگار و آقای و ای سرور من، برای کدام مورد به تو شکوه کنم. و برای کدام یک از آنها شیون و گریه کنم؟ برای دردمندی عذاب و سختی اش، یا برای طولانی بودن عذاب و مدتش، وای که اگر مرا هـم ردیف دشمنانت در عقوبتهـا قرار دهی و با اهـل بلایت جمع نمایی و بین من و دوستانت جدایی افکنی.
    خدایا و ای سرور و مولای من و ای پروردگارم، گیرم که بر عذاب تو صبر کنم، چگـونه بر دوری تـو صبر کنم. و گیرم که بر حرارت
    آتش عذابت صبر کنم، چگونه بر چشم پوشی از کرامت تو صبر کنم...
    خداوندا مرا طوری قرار بده که از هیبت تو هراسناک باشم، گو اینکه تو را می بینم. و خوشبختم کن به تقوای خودت. و بدبختم مگردان بسبب معصیتت. و برایم از تقدیر خودت خیر قرار بده. و به قدر خود برکتم ده ...
    خدایا بی نیازیم را در وجودم و یقین را در قلبم و اخلاص را در عملم و نور را در چشمم و بینایی را در دینم قرار بده و مرا از توانایی خودم بهره مندم نما.
    خداوندا تو نزدیک هر کسی هستی که تو را بخواند. و زودتر اجابت می کنی. و کریمترین کسی هستی که می بخشد. و وسیعتر از هر کس دیگری عطا می کنی. و شنونده ترین هستی برای کسی که درخواست می کند. ای بخشاینده در دنیا و آخرت و مهربان در هر دو...
    اینک به دعاهای قرآن توجه فرمائید، که چه زیبا بر کرانه دل آدمی می نشیند.
    پروردگارا همانا تـو هر که را به آتش افکنی، او را خـوار ساخته ای. و برای ستمکاران هیچ یاوری نیست.
    پـروردگارا ما صدای منادی تـو را شنـیدیم که به ایمان دعـوت می کرد، به پروردگار خود ایمان بیاورید و ما ایمان آوردیم. پروردگارا گناهان ما را ببخش و بدیهای ما را بپوشان، و ما را با نیکان بمیران.
    پروردگارا آنچه را بوسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودی، به ما عطـا کن و ما را در روز رستاخیز رسـوا مگردان. زیرا تو هیچگاه از وعده خود تخلف نمی کنی.
    ... خداوندا، این شهر (مکه) را مکان امنی قرار ده. و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار.
    پروردگارا آنها (بتها) بسیاری از مردم را گمراه ساخته اند. هر کس از من پیروی کند از من است و هر کس نا فرمانی من کند، تو بخشنده و مهربانی.
    پروردگارا، تو می دانی آنچه را ما پنهان و یا آشکار می کنیم. و چیزی در زمین و آسمان بر خداوند پوشیده نیست.
    پروردگارا مرا و فرزندانم را از بر پا کنندگان نماز قرار ده و دعای مرا بپذیر.
    پروردگارا، من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را در آن روز که حساب بر پا می شود بیامرز.
    نیازی به تفسیر نیست. خودتان قضاوت کنید و تفاوت را دریابید، که چگونه دعاهای اسلام فراگیر بوده و تمام جوانب زندگی را شامل می شود. و چه روحی بر آنها حاکم است.

     

    BAD CAT-1

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/13
    ارسالی ها
    2,989
    امتیاز واکنش
    550
    امتیاز
    427
    محل سکونت
    تهران
    اعتقادات بر پایه کتاب مقدس شیطان پرستی

    با توجه به کتاب مقدس شیطان پرستی، اعتقادات شیطان پرستان به شرح ذیل است.
    با تمام روشهاي ممکن بايد اهميت حکومت و قدرتمان را به همگان گوشزد و اعلام کنيم کساني که به حکومت جهاني ما تسليم شوند از حمايتمان بر خوردارند.
    1- شیطان نماینده زیاده روی به جای پرهیز است.
    2- شیطان نشان می دهد که نیروی زندگی هستی (دنیا)، به جای معنویت، در دالان مرگ قرار دارد.
    3- شیطان می فهماند که استفاده از حکمت و عقل، به جای ریا کاری و تزویر، خود نیرنگی بیش نیست.
    4- شیطـان نشان می دهـد که لطـف و مهـربانی به آنهـایی کهسزاوار آن هستند به جای ابراز عشق، ظلم است.
    5- شيطان بازگو مي كند کینه جويي و انتقام بهتر از گستاخي است.
    6- شيطان بازگو مي كند مسئوليت را به مسئولش محول كردن بهتر از افکار پليد در کنار خون آشامي است.
    7- شيطان بازگو مي كند انسان فقط يك نوع حيوان است. البته گاهي اوقات بهتر از آن.
    8- شيطان بازگو مي كند همه چيزهايي كه به سينس (گناهان) مشهور هستند، چیزی نیست جز دگرگوني ذهن از حالت بي عقلي به صورت طبيعي ذهن، يا احساس بدی به حس خوشي.
    9- شیطان قبلا بهترین دوست کلیسا بوده است و همیشه خواهد بود. چرا که او کسب و کار کلیسا را در تمام این سالها حفظ کرده است
    (یعنی اگر شیطان نبود مردم به کلیساها پنـاه نمی بردند).
    10- ضربه را با ضربه و تمسخر را با تمسخر و بد رفتاری را با بد رفتاری فرو ریز. انتقام را با خواست مضاعف و آزادی انتخاب کن. چشم را با چشم و دندان را با دندان پاسخ ده... خود را برای کشتن و ترور مخالفانت محیا ساز.
    11- شیطان پرست واقعی، کسی است که کنش ها و واکنشهای جهان را در اختیار دارد. اختیار همه چیز برای اوست. تفکر او گمراهی نیست و او غمخوار همه کس است.
    12- غلـط مشهـوری در بین مـردم است که شیطـان پرست به خدا ایمان ندارد. چنین تفسیری از کسی است که سراسر عمرش را در رنگارنگی (بی ثباتی فکری) گذرانده است.
    شیطان پرست به سادگی تعـریف مـورد نظر او را نمی پذیرد.
    13- «خدا پرست» کسی است که همواره خدایش او را ساخته، حال آنکه او سریعتر خدایش را می سازد.
    خدایی که کمی مهربانتر از دیگران است. از عوامل طبیعی وحشت می کند. و نمی تواند از مخلوق خود اضطراب عذاب را بردارد. این نیرومند نیرویش را از کدام مجرا وارد می کند؟ تراز و بالانس او از جهان دور است. (یعنی نمی تواند در امور دنیا دخالت کند.)
    همچنین فاقد صلاحیت خوشبخت یا بدبخت کردن خویشاوند و مخلوق خود است، بـر روی ایـن کره کثیف خاکی که روی آن زندگی می کنیم
    (منظور از خویشاوند حضرت عیسی علیه السلام است که مسیحیان او را پسر خدا می دانند).


    طبق اعتقادات شیطان پرستان، مرگ یگانه حقیقتی است که راه فراری از آن نیست. لذا از نظر انتخاب نوع مرگ، شیطان پرستان به دو دسته بسیار عمده تقسیم می شوند.
    دسته اول : کسانی که خودآگاهانه مرگ و ماندن در جهنم را ترجیح می دهند.
    دسته دوم: کسانی که منکر مرگ می شوند. و بر این گمانند که پرستش شیطان کفایت می کند تا او، آنان را از چنگال مرگ رهائی بخشد و عمری جاودان نصیب آنان گرداند.
    از این منظر، دسته اول خطرناکترند. زیرا آگاهانه به جنگی نامقدس در برابر خداوند روی می آورند. جنگی که می دانند در آخر به شعلـه های آتش ختـم می شود. آنان گـ ـناه را زینت درونی انسان تصور می کنند. به مرحله ای می رسند که دیگر گـ ـناه برای زندگی آنان از آب و نـان نیز ضروری تـر می شود. تا درجـه ای که دیگـر چیزی جز گـ ـناه نمی بینند.
    به هر گناهی دست می زنند. ربا، قتل، دروغ، تهمت، دزدی، شرب خمر، هتاکی به مقدسات و مؤمنین، اعمال منافی عفت و...
    وجه اشتراک بسیاری در بین گروههای شیطان پرستی وجود دارد. از میان آنان می توان به رواج خشونت و فحشا در سطح جوامع اشاره کرد.
    متأسفانه این مسئله بخشی از فرهنگ غربی است، که در سایر جوامع نیز شیوع پیدا کرده و راسخ شده است.
    لاوِی در بخشی دیگر از سخنانش، درباره اعتقادات شیطان پرستی می گوید: «من از نسلی هستم که جرأت دارد به وجود خدا شک کند. بر توانايی او شک کند. نسلی که جرأت دارد او را نقد کند، او را انکار کند، بر او بشورد و نادان بخواندش.
    نسلی که اربابی نمی پذيرد. چه اين اربـاب معجزه بداند و چه تو را از جهنمش بترساند.
    چه کسی تو را خدا ناميد؟ چه کسی تو را به اين درجه منسوب کـرد؟ از کجا آمدی؟ کجـا زاده شدی؟ چه کسی تـو را آفريد!!؟ جـز این است که انسان تو را آفريد؟ و هم اوست که تو را نابود مي کند!.
    خدايان نابود مي شوند. انسان بيافرينيم. کاری که خدايان از انجام آن عاجز بودند.
    با توجه به خرافات و کفریات اشاره شده در اعتقادات لاوِی، مشخص است که هدف از فعالیتهای این فرقه کفر آلود در جوامع، چیست و چه انگیزه ای دارد؟


     

    BAD CAT-1

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/13
    ارسالی ها
    2,989
    امتیاز واکنش
    550
    امتیاز
    427
    محل سکونت
    تهران
    دلایل شیطان پرستی

    1.نکته قابل تأمل در این باب این است که چرا مردم به پرستش شیطان روی می آورند؟ و اصلاً چگونه با وجود اعتقاد به خداوند، عبادت غیر را ترجیح می دهند؟ قبلاً در این باره سخن به میان آمده است که، شیطان پرستان به خداوند اعتقاد دارند. ولی با این وجود، آنها عبادت شیطان را به پرستش خداوند ترجیح می دهند!

    چرا مردم شیطان را پرستش می کنند؟

    شاید دلایل مربوط به این امر بسیار زیاد باشد، اما چند نکته اساسی مورد نظر، به اختصار بیان می گردد.
    نکته اول اینکه، هر کس می خواهد عقیده خود را اظهار کند. در فرهنگ غرب هم عده ای برای ابراز عقیده و اعلام اینکه با روش زندگی مسیحی مخالفند، به چنین روشی از زندگی روی آورده اند.
    در ضمن این نوع پرستش خود یک جنبه فلسفی از روش زندگی انسان غربی است. که البتـه به باور شیطـان پرستان، در کنار فلسفـه های متفاوت زندگی قرار دارد.



    2.نکته دیگر این است که، در طبیعت انسان ترس وجود دارد و انسان همواره با این مسئله همراه بوده است. از طرفی شیطان نیز همواره خود را ترسناک و مخوف نشان داده است. این مسئله را در سایتهای مـربوط و تصاویـری که از شیطـان ارائـه می دهنـد، به وضـوح می تو
    مشاهده کرد. لـذا کسانی که از زندگی همراه با ترس پرهیـز می کنند، خود را در آغـ*ـوش شیطان قرار می دهند، تا از ترس او در امان باشند. آنها قدرت را در شیطان می بینند، اما نفهمیده اند که قدرت از آن خداست نه شیطان.
    ترس از خدا نشانه حکمت است. زیرا از آغاز خلقت بشر همواره با انسان بوده و نشانه عشق انسان به خداوند است. و عشق به خدا چه زیباست. آن زمان که انسان به صحبت با خداوند می پـردازد و جملات عاشقـانه یکی پس از دیگـری رد و بدل می شوند. و چه کسی است که از معـا*شقه سیر شود؟
    آری عشق ترس آور است! ترس از دست دادن معشوق...



    3.نکته دیگر فقر است. فقر یکی از عواملی است که شیطان پرستی را ترغیب می کند.
    قرآن به این موضوع، این گونه اشاره می فرماید: الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء شیطان شما را به فقر دعوت کرده و به فحشا امر می کند.



    4.رفتار غلط کلیسا نیز یکی دیگر از عوامل گرایش غربی ها به شیطان پرستی است. همین رفتار باعث شد که وودیسم، جینیسم، بودیسم، روح پرستی، شیطان پرستی، آلت پرستی و سایـر ادیان خرافی در غرب رشد کرده و احساس ضد دینی در جوامع برانگیخته شود.
    در میان موجودات دوپـای این عالـم، کسانی یافت می شـوند که از مـوفقیت خداوند نا امید شده و احساس می کنند خداوند نمی تواند مشکلی را حل کند. اینان به شیطان پرستی روی می آورند و خداوند را ترک گفته و متوسل به دشمن خدا می شوند.
    با این وجود بازگشت پنهانی به جادوگری و عادت دادن و متمایل ساختن مردم، خصوصاً دختران خردسال به جادو و جادوگری چنان خطرناک صورت می گیرد که در آینده ای نزدیک، چیزی از اعتقاد به خدا در دختران، یا بهتر بگوییم، مادران فردا که باید فرزندان را تربیت کنند، نمی بینیم. در این باره مثال برای گفتن بسیار زیاد است. اما ذکر یک مورد کفایت می کند.
    برای اینکار غرب متوسل به جادوی باربی شده است. که واقعاً مشق خوبی برای انحراف دختران است. برای جلوگیری از این معضل به زبان بهتر، باید بگویم اجازه بدهیم، دختران (خصوصاً) و تمام کودکان ما (عموماً)، با اسباب بازی های معمولی بازی کنند. فقط کافی است به آنها اجازه بدهیم، نه آنکه آنها را مجبور کنیم. زیرا کودکان ذاتاً ساده خواه و بی تکلف هستند.
    در این میـان چیزی که نگـاه های بیـدار را به خود معطـوف می کند، خیل عظیم اعتقادات گوناگون به شیطان، در غالب های مختلف است. فرهنگها و تمدنهای بشری یکی پس از دیگری دستخوش تحولات شده و از مسیر اصلی و از پیش تعیین شده فاصله گرفته و گرفتار هجمه شدید اعتقادات خرافی قرار گرفته و به ورطه نابودی کشیده شده و از بین رفته اند.




     

    BAD CAT-1

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/13
    ارسالی ها
    2,989
    امتیاز واکنش
    550
    امتیاز
    427
    محل سکونت
    تهران
    اصول شیطان پرستی



    آته ایسم: خدايي در شيطان پرستي وجود ندارد.
    دوگانه نگری منفی: روح و جسم غيرقابل ديدن هستند. و هيچ جنگي بين عالم خير و شر وجود ندارد.
    اتودیسم (خود پرستي): خدايي جز خود انسان وجود ندارد و هر انساني خود يک خداست.
    ماتریالیسم: اعتقاد به اصالت ماده
    آنتی رلیژن (ضد مذهب): خصومت با مذاهب. خصوصاً در مورد مذاهبي که اعتقاد به زندگي پس از مرگ دارند.
    ویسیروتینیسم (لـ*ـذت گرایی): اعتقاد به استفاده از لـ*ـذت در حد اعلاي آن. زيرا تمام لذات، در خوشي دنيايي است. و اين خوشي ها خصوصاً لذات جنسي انگیزه لازم را برای کارهاي روزانه فراهم مي کنندو به هر شکلي انجام آنها لازم و ضروري است.

    در بین حجم عظیم از مطالب، دیدگاه خود شیطان پرستان نسبت به این مکتب نگاهی ویژه است و در خود حقایقی را به همراه دارد. البته باید این نکته را مد نظر قرار داد که در این میان، گاهی مطالبی کاملاً صحیح و حتی در چهارچوب دین عرضه می گردد که باید به آن توجه ویژه ای داشت. چرا که شیطان برای فریب مردم از اعتقادات مسلم و صحیح آغاز کرده و در ابتدای راه خود را همراه اعتقادات مذهبی و دینی مردم نشان می دهد. آنگاه به تدریج آنان را به بیراهه فساد و جنایت و کفر می کشاند.






     

    BAD CAT-1

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/13
    ارسالی ها
    2,989
    امتیاز واکنش
    550
    امتیاز
    427
    محل سکونت
    تهران
    تصاویر تاسف بار شیطان پرستان


    37334_337.jpg


    37335_993.jpg


    37337_681.jpg


    37338_219.jpg


    37339_856.jpg


    37340_430.jpg
     

    BAD CAT-1

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/13
    ارسالی ها
    2,989
    امتیاز واکنش
    550
    امتیاز
    427
    محل سکونت
    تهران
    هرم قدرت در ایین شیطان پرستی و فرامانوسری

    در این طبقه ۳۰۰ خاندان ثروتمند یهودی معرفی می شوند که زیر نظر ۱۳ خاندان تاجدار دنیا را اداره می کنند.این ۳۰۰ خاندان به قدری ثروتمنداند که ثروتشان در مخیله من و شما نمی گنجد. طبیعتا منظور از خاندان ثروتمند خاندانی چون Bill Gates نیست. این ۳۰۰ خاندان یهودیان هستند که نامشان کمتر به گوشمان خورده یا اصلا به گوشمان نخورده است.


    ، خداوند در سوره توبه می فرماید :
    "يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ"

    78581_636.jpg




    اما تفسیر پله به پله هرم
    راس هرم
    در کمال بی شرمی چشم شیطان را در راس این هرم قرار داده اند و همان گونه که می دانید (با این که ما توقیت نمی کنیم) این چشم به شدت به چشم دجال آخرالزمان شباهت دارد .

    شاه جهان

    تصویر یک شاه در بالای هرم قرار دارد. یعنی یک نفر پادشاه کل جهان است بی آنکه شما بدانید. البته پژوهش گران غربی بیان کرده اند که احتمالا این شاه جهان همان ملکه انگلیس (ملکه الیزابت) است.شاید به همین دلیل کشور انگلیس سلطنتی نگه داشته شده است.برای اطلاع شما مسئولان شبکه های BBC را ملکه الیزابت به شخصه تعیین می کند.

    در فیلم ۲۰۱۲ که پایان دنیا را به تصویر کشیده است اولین کسی که وارد کشتی نجات بخش می شود ملکه انگلیس همراه ۲ سگ خود است. (در فیلم ۲۰۱۲ کشتی نجات بخش با کشتی نجات بخش حضرت نوح (ع) مقایسه می شود. کشتی نوح دینداران را نجات داد ولی کشتی آمریکایی ها ثروتمندان را نجات می دهد.)

    شورای ۱۳ تاج دار

    در این طبقه ۱۳ خانواده سلطنتی کل دنیا را اداره می کنند. از جمله این خاندان ، خاندان سلطنتی بریتانیا ، خاندان سلطنتی اسپانیا ، خاندان سلطنتی مالت (که در جزیره مالت ساکن اند) و غیره می باشند.

    انجمن ۳۰۰ خاندان

    در این طبقه ۳۰۰ خاندان ثروتمند یهودی معرفی می شوند که زیر نظر ۱۳ خاندان تاجدار دنیا را اداره می کنند.این ۳۰۰ خاندان به قدری ثروتمنداند که ثروتشان در مخیله من و شما نمی گنجد. طبیعتا منظور از خاندان ثروتمند خاندانی چون Bill Gates نیست. این ۳۰۰ خاندان یهودیان هستند که نامشان کمتر به گوشمان خورده یا اصلا به گوشمان نخورده است. خاندان روچیلد ، خاندان راک فِلِر ، خاندان مِندِز ، خاندان آبنادانا ، خاندان بِنونیزد از آن دسته اند.

    نکته :
    گفته شده است که دجال خود را امام زمان معرفی خواهد کرد. یاران امام زمان ۳۱۳ نفراند.
    ۱۳ تاجدار + ۳۰۰
    خاندان = ۳۱۳

    خاندان های قدرتمند تابع
    این خاندان تعدادشان می تواند متغیر باشد. باز ویژگی اینها ثروتمندی و اغلب یهودی بودن است. شاید خاندان Bill Gates در این طبقه بتواند قرار گیرد.

    اتاقهای فکر
    اکنون که این خاندان ثروتمند جمع شده اند تا بر دنیا حکومت کنند طبیعتا ثروتمندی آنها دلیل بر متفکر بودنشان نیست. پس باید اتاقهای فکری ترتیب داد و از بزرگترین متفکران دنیا در آنها استفاده کرد تا بتوانند هرچه بهتر در راستای اهداف صهیونیسم در ضمینه های سیـاس*ـی ، اقتصادی ، فرهنگی ، هنری ، ورزشی و ... به اداره دنیا بپردازند. کل تشکیلات و لژهای فراماسونری که اینهمه در مورد آن بحث شد در این طبقه قرار می گیرد. از اعضای این گروه که در تصویر به آنها اشاره شده میتوان به گروه بیلدربرگ ، کلوپ رم و ... اشاره کرد.

    سلطه بر دارایی های جهان

    تمام بانک های جهانی بلا استثنا توسط یهود اداره میشود. یعنی اگر پول خود را در بانکهای جهانی قرار دهیم یعنی در اختیار یهود قرار داده ایم تا با آن به تجارت بپردازد. Pay Pal ها از این دسته اند. بنیان گذار ربای شبکه ای همین یهودیان هستند. در تاریخ درج شده که گاهی اوقات در اروپا تا ۴۳ درصد از مردم ربا می گرفتند. خون مردم را در شیشه کرده بودند.

    سلطه بر منابع جهان

    یهود قصد دارد بر تمام منابع جهان تسلط بیابد به همین دلیل به برخی کشور ها حمله می کند تا به هر قیمتی بر آنها مسلط شود. به آمار زیر توجه کنید ...

    تخمین ذخایر نفت برخی کشور های جهان:
    آمریکا و نروژ ۱۰ سال
    کانادا ۸ سال
    ایران ۵۳ سال
    عربستان ۵۵ سال
    امارات ۷۵ سال
    کویت ۱۱۶ سال
    عراق ۵۲۶ سال

    به همین دلیل هر کجا که منبع غنی باشد یهود آنجاست. برای همین یهود از کل اروپا لهستان را انتخاب می کند. چون لهستان منابع غنی پتاس داشت و انبار غله اروپا بود. همان طور که می دانید پتاس ماده اولیه تولید مواد منفجره چون باروت است. یهودیان در اروپا جنگ راه می انداختند و به کشورهای اروپایی باروت و غذا می فروخت و با جنگ راه انداختن میان اروپاییان خود به کناری می نشست و پول میشمارید.
    در قرآن آمده است که : "لتجدن اشد الناس عداوتا للذين آمنوا اليهود واللذين اشركوا"

    سلطه بر جمعیت جهان
    برای سلطه بر جمعیت جهان راهکار چیست ؟
    روش کار : از بین بردن تولید نسل ، کاهش ازدواج ، افزایش طلاق ، افزایش بی بند و باری جنـ*ـسی ، افزایش بیماری های واگیردار و ..
    مگر چندین سال پیش خوک وجود نداشت. چرا آنفولانزای خوکی چندین سال پیش نبود؟ در سایت موسسه ای در واشنگتن به نام Centers for Disease Control یا CDC اعتراف عجیبی نوشته شد. در این سایت بیان شد که وظیفه این موسسه ساخت ویروس های واگیر دار به اشکال مختلف از جمله خوکی و مرغی و غیره است.این موسسه هم اکنون روی ویروس هایی کار می کند تحت عنوان biological terrorism که بطور مثال این ویروس ژن عرب را از غیر عرب تشخیص دهد و فقط عرب را آلوده کرده و بکشد و بر افراد دیگر تاثیر نگذارد.جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد این نوع ویروس و این موسسه روی نام هرکدان کلیک کنید.

    جمعیتی در ایران با مذهب تشیع در هشت سال دفاع مقدس به قدری این یهودیان را انگشت به دهان نگه داشت که این گروه بیلدربرگ در اتاق های فکر خود جلساتی ترتیب دادند و طی آن اعلام کردند که باید به سرعت رشد جمعیت در میان ایرانیان و بخصوص شیعیان متوقف شود بلکه معکوس شود.

    و این برنامه عملی شد. نتیجه آن چه شد ؟ من و شما نوشتیم "فرزند کمتر ، زندگی بهتر".قبول دارم که رشد جمعیت نیاز به تامین اقتصادی و رفاهی و امثالهم دارد. ولی این آمار باید مدنظرمان باشد که : ایران در بین ۷۰ کشور جهان با ۱.۸ درصد رشد جمعیت رتبه اول کنترل جمعیت را داراست. و جالب تر اینکه اسرائیل در این آمار با ۸ درصد رشد جمعیت رتبه ۷۰ را داراست. وهابیان طبق حکم مفتی های خود باید ۴ زن داشته باشند و تا می توانند فرزند به دنیا بیاورند. رشد جمعیت وهابیت در ایران هم اکنون ۸ درصد است.با یک حساب سرانگشتی می توان فهمید که تا چند سال دیگر جمعیت وهابیت در ایران در حد چشمگیری افزایش خواهد یافت.
    اما چه باید کرد ؟ امام صادق در روایتی فرموده است " هرکه در برخی امور از ترس مسائل اقتصادی تن به این کار ندهد براستی به خداوند سوءظن دارد . یکی از این امور ازدواج است"

    سربازان پیاده نظام
    به این قسمت با دقت کنید. یهودیان در پروتکل های ۲۴ گانه خود گفته اند که باید همه ادیان را از بین ببریم جز دین خودمان. آنقدر باید ادیان را تکه تکه کنیم که نتوانند با یک فرمان وحدت بدست آورند. (سیاست پلورالیزم) اختلاف روز عید فطر از نتایج این پروتکل ها می توان باشد. وظیفه ولایت فقیه در مملکت اسلامی همین است. اتحاد ادیان ! پس باید برنامه ای ریخت و پی ولایت فقیه را زد. باید جوانان جاهل را به خیابان ها ریخت و شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه" را به زبانشان انداخت. مثالهای تاریخی بسیاری در مورد فصل الخطاب بودن کلام ولایت فقیه وجود دارد که به عده ای از آنان اشاره می کنم.
    ۱- وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی رسید امام خمینی (ره) حکم اعتصاب را صادر کرد. ممانعت کارمندان شرکت نفت از کار کردن در این شرکت ها کمر دولت شاه را شکست. بختیار تصمیم گرفت از اسرائیل کارگر وارد کند. امام مجدد وارد صحنه شد و حکمی داد :"خون هر خارجی که قصد کار در ایران را دارد مباح است" به دنبال این حکم یک صهیونیسم جرات ورود به ایران را نیافت.
    ۲- یکی از مهمترین حوادثی که در ایام زعامت میرزای بزرگ شیرازی رخ داد، قضیه تحریم تنباکو بود. حکم تاریخی او در معاهده انحصار تنباکو در زمان ناصرالدین شاه -که با درخواست سید جمال الدین اسدآبادی و در پی نامه ایشان اتفاق افتاد- چنان مردم را به صحنه کشاند که شاه قاجار، مجبور به فسخ قرارداد تنباکو گردید. با صدور این حکم، مردم مبارزه سیـاس*ـی علیه قرارداد استعماری مذکور را یک وظیفۀ شرعی دانسته و به مخالفت شدید پرداختند. بهطوری که ناصرالدین شاه مجبور شد با پرداخت غرامت، این قرارداد ننگین را فسخ کند.

    این بخش به چهار قسمت مذهب ، دولت ، آموزش ، و رسانه است. از این چهار قسمت بخش رسانه به دلیل اهمیت بیشتر توضیح داده می شود.
    Farsi۱ (فارسی وان) : شبکه فارسی وان که چند ماهی از افتتاحش نمی گذرد اهداف مرموزی در پیش رو دارد.اغلب فیلم و سریالهای پخش شده و درحال پخش از این شبکه مملو از روابط جنـ*ـسی خانوادگی و خــ ـیانـت و از این قبیل مسائل تخریب کننده بنیان خانواده است. رئیس این شبکه رابرت مرداک یهودی که رئیس سیستم های رسانه ای بزرگتری چون FOX است که این سیستم خود مشتمل بر زیر مجموعه هایی از جمله Fox News است. درباره رابرت مرداک به بیان همین مطلب بسنده می کنیم. این فرد ۵۰ روز قبل از حادثه عظیم ۱۱ سپتامبر با بهای حدود ۱۰۰ میلیون دلار اغلب دفاتر این دو ساختمان را اجاره کرد و سپس در اختیار شرکت های مختلف حاضر در برجهای تجارت جهانی قرار داد. پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و تخریب کامل این برج ها بیمه به عنوان خسارت ۷ میلیار دلار به این مرد یهودی پرداخت کرد.

    و اما جایگاه ما در این هرم قدرت : بردگان همیشه بدهکار

    در پایین ترین نقطه حرم با کمال وقاهت تصویر گوسفندانی را درج کرده و روی آن عبارت DEBT SLAVES را نهاده است و با فلش اشاره کرده که :" You Are Here "
    در روی قاعده هرم در همین قسمت این عبارات درج شده است.
    Birth (تولد) - School (مدرسه) - Labour (نیروی کار) - Taxes (پرداخت مالیات)
    Debis (بدهکاری) - Retirment Cycle (چرخه بازنشستگی)

    به دنیا می اییم . تحصیل می کنیم. تبدیل به نیروی کار می شویم. درآمد خود را به پرداخت مالیات صرف می کنیم. سپس بخش اصلی چرخه رخ می دهد. بدهکاری ! وقتی بدهکار باشیم همواره به دنبال جبرانیم و در نتیجه از اتفاقات اطراف خود غافلیم. برای مثال آیا خبر دارید که چند سال پیش تانکهای آمریکایی در بین الحرمین رژه رفته اند؟سپس چرخه بازنشستگی و مرگ.
    پس جایگاه بندگی چه شد. خداوند در قرآن فرمود :"ما خَلَقتُ الجِنَّ و الاِنس الا لِیَعبدون"

    شیطان که رانده شد به جز یک خطا نکرد
    خود را به سجده آدم رضا نکرد
    شیطان هزار بار به از بی نماز
    او سجده بر آدم و این بر خدا نکرد

    اما برای خروج از زیر این هرم و شکستن آن چه باید کرد ؟
    دوستان به محض اینکه تصمیم بگیریم که از این هرم خارج شویم خداوند کمکمان خواهد کرد و امام زمان خویش را خواهد فرستاد. شرط ظهور خواست عموم است.




     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    BAD CAT-1

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/13
    ارسالی ها
    2,989
    امتیاز واکنش
    550
    امتیاز
    427
    محل سکونت
    تهران
    عرفان های کاذب، گرداب بلعیدن معنویت

    گرداب :در پي انتشار اخبار و گزارشهایی مبني بر نفوذ فرقههاي انحرافي در بين جوانان به خصوص در محيطهاي دانشگاهي، باشگاه خبرنگاران مصاحبه مفصلي با "علي محمدي"، كارشناس فرهنگي داشته و در آن مباني پيدايش عرفانهاي نوظهور و مكاتب انحرافي را تشريح کرده است. بخش اول این گفتگو را از نظر میگذرانیم:

    تعريف جامع و كاملي از كلمه عرفان بيان کنيد؟
    بشر از ابتدا به مسائل ماورايي علاقه داشته است و در اين راستا فيلمهايي هم توليد شده؛ فيلمهايي که بازيگر آن، کارهاي خارقالعادهاي مانند پريدن از روي بام خانهها و يا خوابيدن زير چرخهاي ماشين و لودر و کارهايي از اين قبيل انجام ميدهد.

    بشر از همان ابتدا حسي ذاتي نسبت به ماورا داشته و در قرآن کريم نيز آمده است: هادياني (انبياي الهي) براي انسان روي زمين فرستاديم تا اين حس و فطرت در جهت شناخت و قرب خداوند، سوق داده شود.

    عرفان چيزي جز شناخت آدمي نسبت به پروردگار خويش نيست. وقتي كسي خدا را بشناسد با تمام دستورات فردي و اجتماعي آشنا ميشود. عرف جز شناخت و تقرب به خداوند هيچ معنايي ندارد و مابقي چيزهايي هستند كه اسم عرفان را به خود گرفته و شبه عرفان هستند؛ مثل دارويي كه مشابه آن با قيمت ارزانتر در بازار پيدا ميشود، اما اصل دارو بسيار گران با كارايي بالاست.

    شبه عرفانها، بدلي و كاذب هستند و حقانيت ندارند؛ تلاش اديان الهي همواره بر اين بوده که مردم را با اديان الهي آشنا كنند. چرا که براي انسان همه چيز از طريق شناخت معبود ميسر ميشود و خاصيت عرفان الهي اين است که انسان را نه منزوي ميكند نه پرخاشگر و نه خودخواه؛ انسان خداجو، حس برتري نسبت به ديگران ندارد و يك انسان کامل است و ميداند ارتباطات خود را چهطور تشکيل دهد.

    ارتباطات انسان به چند دسته تقسيم ميشوند؟
    انسان پنج نوع ارتباط دارد: ارتباط با خود، ارتباط با ديگران، ارتباط با خدا، ارتباط با طبيعت و ارتباط با تاريخ. ارتباط انسان با خودش مبتني بر فطرت اوست و آن را از حضرت حق دريافت کرده است که عرفا با اين ارتباط آشنا هستند. اما ارتباط انسان با ديگران، ارتباط انسان با محيط پيرامونش را دربر ميگيرد، مانند ارتباط كاري من و شما؛ اين ارتباطها سازههايي هستند كه انسان باید آن را جور كند تا بتواند به خوبي با طبيعت پيرامونش ارتباط برقرار کند.

    مهمترين ارتباطات براي انسان، ارتباط با پروردگار است و يک انسان عارف راه استعانت از خداوند را به خوبي ميداند و آخرين، ارتباط انسان با تاريخ است، ما بايد با تاريخ و سرگذشت انسانهاي پيشين رابـ ـطه برقرار كنيم تا با تحليل و تحقيق، تجربه گذشته را براي حال استفاده كنيم.

    داستانهاي تاريخي که در قرآن کريم براي ما نقل شده، مانند داستان حضرت آدم، سرگذشت هابيل و قابيل و سرگذشت حكومتهاي ظالمي مانند فرعون، هاروت و ماروت و داستان حضرت سلیمان و يوسف و ديگر داستانهاي آموزنده که ما را متوجه ميکند که به كجا وصل هستيم و خط سير چيست؛ لذا يک انسان عارف ميتواند تاريخ را به خوبي تحليل و از آن براي زندگي خويش بهره بگيرد.

    انسان چه طور ميتواند به معرفت و عرفان الهي برسد؟
    در حديث شريف آمده است که "من عرف نفسه فقد عرف ربه"؛ لذا خودشناسي بسيار مهم است و اينكه انسان بداند چه ظرفيتها و ويژگيهايي دارد و چه طور بايد از آنها استفاده كند و اينکه چگونه ميتواند ويژگيهاي متعالي را در خود تقويت و رذائل را از وجود خود دور کند. انسان بايد ماهيت وجودي خود را بشناسد تا دچار از خود بيگانگي نشود. چرا که در غير اين صورت نمي‎تواند مسائل و مشكلات خود را حلاجي كند و خطاهاي خود را بپذيرد و به همين سبب خود را فردي درستکار و خوب ميداند که اين خود شروع غرور و تکبر است که ميتواند براي انسان بسيار خطرناک باشد.

    آيت الله جوادي آملي به سبب نورانيتي که امام راحلرحمتاللهعلیه​ داشتند، هميشه ايشان را خاتم العرفا معرفي ميكنند، چون امام همواره با نفسانيات و شيطان در حال مبارزه بودند. اين ارتباطات انسان را به خدا نزديكتر ميكند. كساني كه علم بيشتري دارند بيشتر هم به خدا توجه داشته و از خدا ميترسند، البته ترس به معناي تقوا است؛ لذا هر چه علم انسان بالاتر رود، خداشناسي او نیز تقويت ميشود که اين عرفان است.

    عرفانهاي نوظهور، چه عرفانهايي هستند؟
    عرفانهاي نوظهور نوعي شبه عرفان و يا يك معنويت برخاسته از اومانيسم هستند و معنويت ديني ندارند، چرا که اومانيسم به سمت انسانگرايي پيش ميرود و خداگرايي و اصالت انسان را مورد هدف قرار ميدهد و معتقد است انسان به واسطه سازندگي و خلاقيتش متكي به خود و فكر و اصالتش است و ميتواند با محيط ارتباط برقرار كند و علم را كشف كند؛ لذا لازم نيست برابر كسي سجده كند، ميتواند در برابر خود سجده كند.

    ماركسيسم نيز بشر را نوعي ابزار و يا عاملي براي توليد ابزار ميداند و ارزش و اهميتي براي بشر قائل نيست و به انسان مانند طبيعت نگاه کرده و هيچ تعالي برايش نميبيند و مرگ را پايان همه چيز ميداند و معتقد است که انسان بر اساس توليد خود قدر و ارزش پيدا ميکند و هر اندازه توليد بيشتر باشد فرد نيز بزرگتر و با ارزشتر ميشود؛ لذا بر اساس همين اعتقاد استالين فرمان قتل افراد 60 سال به بالا که ديگر قدرت کار و توليد نداشتند را صادر مي کرد.

    اما در حكومت اسلامي افرادي مانند شهيد رجایي براي افراد 60 سال به بالا ارزش بسياري قائل هستند و معتقدند اين افراد به عنوان پيشکسوتان و کساني که براي پيشرفت جامعه زحمت کشيدهاند قابل احترام هستند و بايد در امور به آنها اقتدا كرد؛ لذا طي طرحي افراد 60 سال به بالا را مشمول دريافت حقوق ماهانه ميکند تا اين افراد بتوانند به راحتي در جامعه زندگي کنند. اين فرق مکتب اسلامي و ماركسيستي است.

    نبود معنويت در عرفانهاي نوظهور چگونه توجيه ميشود؟
    از ماركسيستها سوال شد اگر شما ميگوييد وجود همه چيز بر اساس ماده است، پس مسائلي مانند حس ميهن پرستي، دفاع از كشور در موقع حمله و فدا كردن جان خود براي وطن نامش چيست؟ يا عشق و علاقه بيشرط مادر به فرزندش؟ چه طور عشق و ايثار و هيجان مادر برخاسته از دنياي ابزاري است كه شما تعريف ميكنيد و ماده چگونه توليد عشق و فكر ميكند؟ چرا من كسي را دوست دارم يا اينکه کسي را دوست ندارم؟ اينجا بود كه با جملاتي نظير "تو نميفهمي که جهان مادي گرايي چيست" مسئله را خنثي ميكردند. لذا عرفانهاي مصنوعي ظاهر شد تا توجيهاتي دروغين براي انديشه بشر داشته باشند.

    ما دو نوع عرفان داريم که برخاسته از دنياي ابزاري ماركسيسم و ليبراليسم است و عرفان ديگري كه برخاسته از هيچ است و شايد بتوان گفت برخاسته از طبيعت است. مانند عرفان سرخ پوستي. سرخ پوستها نه با دنياي ماركسيسم آشنا بودند و نه دنياي ليبراليسم؛ لذا به دليل آنکه سر و کارشان با طبيعت بود، براي آنکه طبيعت را به تسخير درآورند، به عرفاني روي آوردند كه بتواند برخي چيزهاي طبيعت را مسخر خود كنند. اينجا بود كه عرفانهاي نوظهور پا به عرصه گذاشتند. البته بايد بگوئيم كه سرخ پوستها قائل به روح هستند، ولي ماركسيستها روح را قبول ندارند. ليبراليسمها روح را قبول دارند، ولي ماركسيستها روح را قبول ندارند. منتها تعابير مختلفي براي خود

    دارند. به هرحال ماركسيست ها و ليبراليست ها وقتي با سوالهاي فطري مواجه شدند، يك نوع معنويت دستساز بشري را معرفي كردند که موجب بروز معنويتهاي نوظهور شد. چرا که پيامآوران اين عرفانها مجبور به ارائه تعاريف گوناگوني از هستي، خدا، انسان و شيطان شدند و براي رسيدن به آن خدايي كه اديان ميگويند هزاران راه انحرافي را تعريف كردند. در حال حاضر نيز به دليل تنوع اديان و مکاتب، سازماني به نام سازمان جهاني اديان و فرقههاي معنوي شكل گرفته كه در حال حاضر در كتابنامه جامع فرقهها بالاي 2 هزار دين، مكتب و فرقه معنوي ساخته شده بشر در شرق و غرب ثبت شده و اين امر باعث شد معنويت حالت واقعي خود را از دست بدهد و هركس مرام و مسلکي براي خود انتخاب كرده و با معنويتهاي ساختگي يکديگر را دفع كنند.

    در اين راستا حضرت امام خمينيرحمتاللهعلیه​ فرمودند: «اگر همه 124 هزار پيامبر را يكجا جمع كنيد كوچكترين اختلاف عقيدهاي ندارند، چرا که براي خدا كار ميكنند.»؛ لذا همديگر را جذب ميكنند. وقتي خدا را در نظر نگيريم شيطان و تفرقه حاضر است. شيطان اهل تكثير است؛ اهل وحدت نيست. همان روز اول پدر و مادر (آدم و هوا) ما را فريب داد و از هم جدا كرد، همه عرفانهاي نوظهور منبعث از شيطان است چون همه معنويتهاي آن ساخته دست بشر است، بعضي صددرصد مكاتبشان شيطاني است، بعضيها اصولي دارند و يكسري مسائل اجتماعي، اخلاقي را قاطي آن كردهاند و يكدسته واژگانهاي مختلفي را براي خود تعريف كردهاند اين منشأ عرفانهاي نوظهور است.
    سابقه تاريخي عرفان هاي نوظهور به چه زماني باز مي گردد؟
    بشر از همان ابتداي تاريخ نمونههايي مانند قابيل را به خود ديده که ميگفت من خداشناسم و پدرم را به نبي بودن قبول دارم ولي خودم نيز انديشه و فکر دارم و بر اساس آن کار انجام ميدهم، به همين دليل دستور خدا را اطاعت نكرد. در اسلام عقل آن جايي به كار ميرود كه ملاك انسان، خداوند باشد. انسان عاقل رو به خدا ميايستد. قابيل "من" داشت؛ لذا اختلاف افتاد و او با منيت خود برادرش را كشت؛ بنابراین در هر عصري عرفان نوظهور داشتهايم، اما چون زمان ميگذرد اين مكاتب سنتي ميشوند. در حال حاضر عرفانهاي نوظهور عصر ما عجيب و غريب هستند.
    در يك مقطع بعد از جنگ جهاني دوم مكتبهاي نوظهور بروز پيدا كرد علت آن اين بود كه غرب متوجه شد مردم افسرده هستند؛ لذا نوعي نشاط با معنويت کاذب به وجود آورد حتي بعضي از كارخانهدارها ميگفتند آنجا كه نشاط و معنويت است توليد ما بالا ميرود و اگر افسرده باشيم توليد پايين ميآيد؛ لذا با موسيقي سعي ميكردند نشاط معنوي مصنوعي به وجود آورند تا توليد بالا برود، نه ارزش انسان!








     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا