- عضویت
- 2018/11/16
- ارسالی ها
- 4,075
- امتیاز واکنش
- 70,793
- امتیاز
- 1,076
- سن
- 21
یک زن برای بچه داشتن حاضر است چه کارهایی بکند؟ ظاهرا کارهای زیادی. فشار بچه داشتن برخی زنان را مجبور میکند بچههای زنان دیگر را بدزدند و وانمود کنند بچه خودشان است. گاهی اوقات نوزادان از بیمارستان یا خانه مادرشان دزدیده میشوند. در برخی موارد هم مادر باردار کشته شده و جنین از رحمش دزدیده میشود. در اینجا موارد وحشتناکی از کارهای عجیب زنان برای بچه داشتن را می خوانید.
لیزا مونتگومری
در ۱۶ دسامبر ۲۰۰۴، بکی هارپر به خانه دختر ۲۳ ساله باردارش «بابی» رفت و با جسد بی جان دخترش مواجه شد که شکمش بریده شده و جنین هشت ماههاش ربوده شده بود. قاتل او لیزا مونتگومری بود. او به همه گفته بود باردار است، ولی نبود. خبر بچه گمشده در رسانه ها پخش شد اما چون هنوز به دنیا نیامده بود هیچ نشانی از او در دست نبود. پلیس لیزا را در خانه اش پیدا کرد در حالی که مشغول تماشای خبر بچه گمشدهای بود که در آغوشش بود. مونتگومری محکوم به مرگ شد.
اشلی وید
در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۵ انجلیک ساتون به دوستش اشلی وید سر زد تا هدیه عروسیش را بگیرد. اما اشلی به جای هدیه عروسی، خرخره او را برید تا نتواند جیغ بکشد و سپس شکمش را پاره کرد تا نوزادش را بدزدد. سپس با نامزد خود اندرو پریلوو تماس گرفت و به او گفت که بچهدار شده است. همچنین به او گفت که فکر میکند کسی را کشته است. اندرو فورا به خانه او رفت و آپارتمانش را پر از خون یافت و جسد ساتون را دید که گوشهای افتاده است. اندرو در حالی که نوزاد را در آغـ*ـوش گرفته بود بیرون رفت و منتظر پلیس ماند. نوزاد از این حمله جان سالم به در برد، اما چاقو ران راستش را زخمی کرده بود.
وید ابتدا ادعا میکرد که بچه مال اوست. اما بعد اعتراف کرد که او را از رحم مادر واقعیش دزدیده است. او به نامزد خود گفته بود باردار است و او هم باور کرده بود، چون شکمش بزرگ شده بود. این اولین بار نبود که وید وانمود به زایمان میکرد. او در سال ۲۰۱۳ هم چنین ادعایی کرده بود و میگفت بچه چند روز بعد مرده است.
کورینا رابرتز
در سال ۲۰۰۹ «کورینا رابرتز» با نامزدش یان شوبین تماس گرفت و به او گفت در خانه و در حال زایمان است. شوبین رسید و کورینا وانمود کرد بچه دار شده، اما بچه بی جان به نظر میرسید. اورژانس رسید و مادر و نوزاد را به بیمارستان برد و در آنجا مشخص شد که بچه مرده و کورینا اصلا زایمان نکرده است. کارکنان بیمارستان با پلیس تماس گرفتند. پلیس پس از جستجوی خانه کورینا جسد هتر اسنیولی را پیدا کرد که مادر واقعی نوزاد بود.
کورینا او را کشته و بچه را از رحمش در آورده بود. کورینا و هتر وقتی با هم آشنا شدند که هتر مشغول خریدن لباس بچه بود. کورینا به هتر گفت میتواند تعدادی لباس بچه به او بدهد، اما وقتی هتر برای گرفتن لباسها آمد او را کشت. او چند بار به سر هتر ضربه زد و سپس شکمش را با تیغ برید و جنین را برداشت. قرار بود نام این بچه جان استفان باشد، اما حتی یک بار هم خارج از رحم مادرش نفس نکشید. کورینا چند ماه پیش از قتل به همه گفته بود باردار است، حتی شیرخشک و مجلات کودک و یک کالسکه خرید تا ظاهر را حفظ کند. او محکوم به حبس ابد بدون عفو مشروط شد.
جورجیا تن
جورجیا تن دزد مشهور بچه بود که بین سالهای ۱۹۲۴ و ۱۹۵۰ در آمریکا کسب و کار پر رونقی از تجارت بچه راه انداخته بود. بیشتر فعالیتهای او در لس آنجلس و نیویورک بود. او بچهها را از زوجهای فقیر یا مادران تنها به بهانه مراقبت میگرفت. گاهی اوقات بچههای بیمار را با وعده پرستاری از مادرشان میگرفت و بعد به آنها میگفت فرزندشان مرده است. او حتی از پرستاران و زنانی استفاده میکرد که خودشان را به جای پرستار جا بزنند و بچهها را از اتاق زایمان بدزدند. وقتی مادران بیدار میشدند به آنها گفته میشد فرزندشان مرده و دفن شده، چون والدین فقیر بودند و توان پرداخت مخارج دفن را نداشتند. هم چنین در روزنامهها تبلیغات میکرد که دختران جوانی که مشکل دارند با او تماس بگیرند و اطلاعاتی درباره زنان بچه داری که مرده اند پیدا میکرد. بسیاری از بچه هایی که او میدزدید میمردند، اما هیچکس تعداد واقعی آنها را نمیداند، چون او هیچ مدرکی نگه نمیداشت. فعالیتهای او تا اواخر دهه ۱۹۴۰ بررسی شد، اما در سال ۱۹۵۰ منتشر شد. او چند روز بعد از انتشار اولین گزارشها درباره فعالیتش در اثر سرطان مرد.
لیزا مونتگومری
در ۱۶ دسامبر ۲۰۰۴، بکی هارپر به خانه دختر ۲۳ ساله باردارش «بابی» رفت و با جسد بی جان دخترش مواجه شد که شکمش بریده شده و جنین هشت ماههاش ربوده شده بود. قاتل او لیزا مونتگومری بود. او به همه گفته بود باردار است، ولی نبود. خبر بچه گمشده در رسانه ها پخش شد اما چون هنوز به دنیا نیامده بود هیچ نشانی از او در دست نبود. پلیس لیزا را در خانه اش پیدا کرد در حالی که مشغول تماشای خبر بچه گمشدهای بود که در آغوشش بود. مونتگومری محکوم به مرگ شد.
اشلی وید
در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۵ انجلیک ساتون به دوستش اشلی وید سر زد تا هدیه عروسیش را بگیرد. اما اشلی به جای هدیه عروسی، خرخره او را برید تا نتواند جیغ بکشد و سپس شکمش را پاره کرد تا نوزادش را بدزدد. سپس با نامزد خود اندرو پریلوو تماس گرفت و به او گفت که بچهدار شده است. همچنین به او گفت که فکر میکند کسی را کشته است. اندرو فورا به خانه او رفت و آپارتمانش را پر از خون یافت و جسد ساتون را دید که گوشهای افتاده است. اندرو در حالی که نوزاد را در آغـ*ـوش گرفته بود بیرون رفت و منتظر پلیس ماند. نوزاد از این حمله جان سالم به در برد، اما چاقو ران راستش را زخمی کرده بود.
وید ابتدا ادعا میکرد که بچه مال اوست. اما بعد اعتراف کرد که او را از رحم مادر واقعیش دزدیده است. او به نامزد خود گفته بود باردار است و او هم باور کرده بود، چون شکمش بزرگ شده بود. این اولین بار نبود که وید وانمود به زایمان میکرد. او در سال ۲۰۱۳ هم چنین ادعایی کرده بود و میگفت بچه چند روز بعد مرده است.
کورینا رابرتز
در سال ۲۰۰۹ «کورینا رابرتز» با نامزدش یان شوبین تماس گرفت و به او گفت در خانه و در حال زایمان است. شوبین رسید و کورینا وانمود کرد بچه دار شده، اما بچه بی جان به نظر میرسید. اورژانس رسید و مادر و نوزاد را به بیمارستان برد و در آنجا مشخص شد که بچه مرده و کورینا اصلا زایمان نکرده است. کارکنان بیمارستان با پلیس تماس گرفتند. پلیس پس از جستجوی خانه کورینا جسد هتر اسنیولی را پیدا کرد که مادر واقعی نوزاد بود.
کورینا او را کشته و بچه را از رحمش در آورده بود. کورینا و هتر وقتی با هم آشنا شدند که هتر مشغول خریدن لباس بچه بود. کورینا به هتر گفت میتواند تعدادی لباس بچه به او بدهد، اما وقتی هتر برای گرفتن لباسها آمد او را کشت. او چند بار به سر هتر ضربه زد و سپس شکمش را با تیغ برید و جنین را برداشت. قرار بود نام این بچه جان استفان باشد، اما حتی یک بار هم خارج از رحم مادرش نفس نکشید. کورینا چند ماه پیش از قتل به همه گفته بود باردار است، حتی شیرخشک و مجلات کودک و یک کالسکه خرید تا ظاهر را حفظ کند. او محکوم به حبس ابد بدون عفو مشروط شد.
جورجیا تن
جورجیا تن دزد مشهور بچه بود که بین سالهای ۱۹۲۴ و ۱۹۵۰ در آمریکا کسب و کار پر رونقی از تجارت بچه راه انداخته بود. بیشتر فعالیتهای او در لس آنجلس و نیویورک بود. او بچهها را از زوجهای فقیر یا مادران تنها به بهانه مراقبت میگرفت. گاهی اوقات بچههای بیمار را با وعده پرستاری از مادرشان میگرفت و بعد به آنها میگفت فرزندشان مرده است. او حتی از پرستاران و زنانی استفاده میکرد که خودشان را به جای پرستار جا بزنند و بچهها را از اتاق زایمان بدزدند. وقتی مادران بیدار میشدند به آنها گفته میشد فرزندشان مرده و دفن شده، چون والدین فقیر بودند و توان پرداخت مخارج دفن را نداشتند. هم چنین در روزنامهها تبلیغات میکرد که دختران جوانی که مشکل دارند با او تماس بگیرند و اطلاعاتی درباره زنان بچه داری که مرده اند پیدا میکرد. بسیاری از بچه هایی که او میدزدید میمردند، اما هیچکس تعداد واقعی آنها را نمیداند، چون او هیچ مدرکی نگه نمیداشت. فعالیتهای او تا اواخر دهه ۱۹۴۰ بررسی شد، اما در سال ۱۹۵۰ منتشر شد. او چند روز بعد از انتشار اولین گزارشها درباره فعالیتش در اثر سرطان مرد.