يه داداشم نداريم يه كم رومون غيرت داشته باشه…
يه داداشم نداريم كه وقتي اسمه يه پسرو آورديم، بزنه تو دهنمون…
يه داداشم نداريم كه رفيقاش بيان خونمون و ما هم ديد بزنيمشون و اونم حرص بخوره…
يه داداشم نداريم كه صبح ها برسونتمون مدرسه، ظهرا هم بياد ببرتمون خونه…
يه داداشم نداريم كه سواره موتورش بشيم بريم شهرو بگرديم…
يه داداشم نداريم شكسته عشقى بخوره، بريم نازش كنيم و بگيم:مرد كه گريه نميكنه!
يه داداشم نداريم كه خودمون واسش زن پيدا كنيم.اونم از بين دوستا و هم كلاسيامون…
يه داداشم نداريم كه باهاش كل بندازيم و هي هم جنسامونو بزنيم تو سر و كله ى هم…
يه داداشم نداريم كه چهارتا پسره مزاحمه محلمون رو بگيره يه فصل بزنه و ما كيف كنيم…
يه داداشم نداريم كه بريم تو گوشيش فوضولي و براى دوست دختراش پيامكه درى وري بفرستيم…
يه داداشم نداريم كه اصن بفهميم داداش داشتن چه حسي داره…
اوووووووووووووووووف!!!!!!!!!