mahaflaki
کاربر نگاه دانلود
- عضویت
- 2018/06/09
- ارسالی ها
- 491
- امتیاز واکنش
- 37,621
- امتیاز
- 911
اولین باری که دیدمت دوم یا سوم ابتدایی بودم. البته من اون موقع ها فقط خودمو میدیدم
اما خب یادمه یه مریمی هم تو کلاس رو به رو مون بود 
بعدش کلاس هفتم دیدمت اون موقع مثل این بچه مثبتا با @Maryam.ey میز اول تو حلق معلم بودین (( که البته بعدا خودم رفتم تو حنجره معلم بساطمو پهن کردم
)) کم کم باهات دوست شدم و فهمیدم معتقد بودی ابتداییم دختر لوس و نچسبی بودم البتهههه باید بگم من اصلا تو رو نمیدیییدم
کلا آدم تفلونی بودم دوره ابتدایی مریم جانم واسه تولدت کلی برنامه داشتم که @Maryam.ey با یک حرکت انتحاری یه تاپیک زود هنگام زد و گندددد زد به برنامه هام :|
از همین جا میگم مرسی رفیق :|
خلاصهههه مریم نازنینم مرسی که هستی و من هر روز به امید دیدنت میام مدرسه ^^
مرسی که باعث شدی بعد رفتن کیان تنها نشم :)
مرسی که با نرگس و مریم همیشه هستین ^^
مرسی که همیشه حامی من بودی و هستی ^^
اصلا مرسی که هستی :aiffwan_light_blum:
منظم های قبل تو همه سو تفاهم بودن
هر روز که ریاضی داریم مامانم میگه امسال مریم مسول نیست که تمرین هاتونو ببینه در میرین
همچین کابوسی بودی تووو
خبببب هدیه بدم؟؟ من که خودم هدیه ای از طرف خدا به شمام
امااااا مگه میشه به مریم عزیرم هدیه ندم؟ می خواستم وقتی رمانم تموم شد این کار رو کنم اما خب تصمیم گرفتم روز تولدت بهت تقدیم کنم :)
اولین پست رو بخون :)
دیگه شرمنده اگه نتونستم عمل غافل گیریت رو به خوبی انجام بدم چون همششش تقصیر مریم بود. الیته کلی باهاش دعوا کردم
الانم باهاش قهرم دوست دارم عزیزم :aiffwan_light_blum:
آخرین ویرایش:
