دیالو های ماندگار سینما
1- مادر مرد از بس که جان ندارد، بيچاره پير شده از بس مرده ( اکبرعبدي – مادر)
2- بيا قسم بخوريم که ديگه قسم نخوريم (محمدرضا فروتن - متولد ماه مهر)
3- فكر و ذكرمان شد كسب آبرو، چه آبرويي، مملكت رو تعطيل كنيد، دارالايتام داير كنيد درست تره. مردم نان شب ندارند، نوشید*نی از فرانسه ميآيد، قحطي است، دوا نيست، مرض بيداد ميكند، نفوس حقالنفس ميدهند، باران رحمت از دولتي سرقبله عالم است و سيل و زلزله از معصيت مردم. ميرغضب بيشتر داريم تا سلماني. سر بريدن از خــتنه سهلتر. ريخت مردم از آدميزاد برگشته، سالك بر پيشاني همه مهر نكبت زده، چشمها خمـار از تراخم است، چهرهها تكيده از ترياك.( عزت الله انتظامي- حاجي واشنگتن)
4- ابراهيم و اسماعيل، هر دو در يك تن بودند، با من، پس گفتم، ابراهيم، اسماعيلت را قربان كن، كه وقت، وقت قربان كردن است. قرباني كردم در اين قربانگاه، و جوهر اين دفتر، خون اسماعيل است، پسري كه نداريم، دريغ كه گوسفندي از غيب نرسيد براي ذبح، قلم ني، از نيستان ميرسيد ني در كفم روان، ني خود، نفير داشت، نفس از من بود، نه نغمه، من ميدميدم چون دم زدن دم به دم(علي نصيريان- هزاردستان)
5- صلوات براي سلامتي اميرعلي، ما کاري به حکم نداريم، حکم رو کاغذ مال محکمه اس، اصليت حکم مال خداست که ما و منش ريخته و گلريزون ميکنيم واسه کسي که آزاد ميشه از اين چارديواري که همه دنيا چارديواريه؛ کرم مرتضي علي، يه مرد که واسه شرف و ناموسش دوازده سال رو کشيده، وجدانش بالاتر از اين پولاست که کاغذه، سلامتي سه تن: ناموس، رفيق و وطن، سلامتي سه کس: زندوني، سرباز و بيکس، سلامتي باغبوني که زمستونش رو از بهاربيشتر دوست داره، سلامتي آزادي، سلامتي زندونياي بيملاقاتي. (مرحوم مهدي فتحي - اعتراض)
6- ميمونه يه حلوا هديه صاحبان عزا به اهل قبور... اين تنها شيريني ضيافت مرگ ، عطر و طعمش دعاست ... روغن خوبم تو خونه داريم ... زعفرونم هست ... اما چربي و شيريني ملاک نيست ... اين حرمته که زندهها به مرده هاشون ميذارن ... (ماه منير و طلعت به گريه ميافتند) اجرشم نزول صلوات و حمد و قل هوالله است ... فقط دلواپس آردم ... خاطر جمع نيستم ... ميترسم مونده باشه ...( زنده ياد رقيه چهره آزاد- مادر )
1- مادر مرد از بس که جان ندارد، بيچاره پير شده از بس مرده ( اکبرعبدي – مادر)
2- بيا قسم بخوريم که ديگه قسم نخوريم (محمدرضا فروتن - متولد ماه مهر)
3- فكر و ذكرمان شد كسب آبرو، چه آبرويي، مملكت رو تعطيل كنيد، دارالايتام داير كنيد درست تره. مردم نان شب ندارند، نوشید*نی از فرانسه ميآيد، قحطي است، دوا نيست، مرض بيداد ميكند، نفوس حقالنفس ميدهند، باران رحمت از دولتي سرقبله عالم است و سيل و زلزله از معصيت مردم. ميرغضب بيشتر داريم تا سلماني. سر بريدن از خــتنه سهلتر. ريخت مردم از آدميزاد برگشته، سالك بر پيشاني همه مهر نكبت زده، چشمها خمـار از تراخم است، چهرهها تكيده از ترياك.( عزت الله انتظامي- حاجي واشنگتن)
4- ابراهيم و اسماعيل، هر دو در يك تن بودند، با من، پس گفتم، ابراهيم، اسماعيلت را قربان كن، كه وقت، وقت قربان كردن است. قرباني كردم در اين قربانگاه، و جوهر اين دفتر، خون اسماعيل است، پسري كه نداريم، دريغ كه گوسفندي از غيب نرسيد براي ذبح، قلم ني، از نيستان ميرسيد ني در كفم روان، ني خود، نفير داشت، نفس از من بود، نه نغمه، من ميدميدم چون دم زدن دم به دم(علي نصيريان- هزاردستان)
5- صلوات براي سلامتي اميرعلي، ما کاري به حکم نداريم، حکم رو کاغذ مال محکمه اس، اصليت حکم مال خداست که ما و منش ريخته و گلريزون ميکنيم واسه کسي که آزاد ميشه از اين چارديواري که همه دنيا چارديواريه؛ کرم مرتضي علي، يه مرد که واسه شرف و ناموسش دوازده سال رو کشيده، وجدانش بالاتر از اين پولاست که کاغذه، سلامتي سه تن: ناموس، رفيق و وطن، سلامتي سه کس: زندوني، سرباز و بيکس، سلامتي باغبوني که زمستونش رو از بهاربيشتر دوست داره، سلامتي آزادي، سلامتي زندونياي بيملاقاتي. (مرحوم مهدي فتحي - اعتراض)
6- ميمونه يه حلوا هديه صاحبان عزا به اهل قبور... اين تنها شيريني ضيافت مرگ ، عطر و طعمش دعاست ... روغن خوبم تو خونه داريم ... زعفرونم هست ... اما چربي و شيريني ملاک نيست ... اين حرمته که زندهها به مرده هاشون ميذارن ... (ماه منير و طلعت به گريه ميافتند) اجرشم نزول صلوات و حمد و قل هوالله است ... فقط دلواپس آردم ... خاطر جمع نيستم ... ميترسم مونده باشه ...( زنده ياد رقيه چهره آزاد- مادر )
آخرین ویرایش توسط مدیر: