سلام یه رمان بود ک ک پسره خاصل ارتباط نامشروعه و تو بچگی نوشید*نی میخوره و حالش بد میشه صب بدون لباس پیش خواهرش پیداش میکنن و ا خونواده طردش میکنن. کسی میدونه اسمش چیه؟😢
سلام من دنبال چند تا رمان ام اگه کسی میدونه لطفا بگه اسماشونو
1- اولی درباره یه دختری که یه برادر داشته و برادرش معتاد شده بود و دختره همه جا دنبالش میرفت تا بتونه جلو برادرش رو بگیره و بگم که تو رمان فلش بک زیاد داشت و داداش دختره یه زن و بچه هم داره
2-دومبن رمان درباره یه دختری یادم نیس اسمش باران بود یا دریا که چشماش رنگی بود و با مادرش زندگی میکرد و با دختر خاله و پسر خاله اش صمیمی بود تا اینکه یه مرد و پسرش میان خونه اینا و دختره میفهمه بچه ایناس و مادرش اینو به فرزندی گرفته
برادر دختره ازش بدش میومد چون اونو مقصر مرگ مادرش میدونست.
رنگ چشمای دختره شبیه رنگ چشمای مادر واقعیش بود
فک کنم برادر دختره و باباش هر دو پزشک بودن و دختره هم در آخر رتبه کنکور خوب میشه و اونا رو سورپرایزشون میکنه
3-رمان سوم هم درباره یه دختری بود که خارج از کشور زندگی میکرد خونه داییش اینا بود و اونجا درس میخوند و پسر داییش هم در واقع استاد دانشگاهش بود
دختره یه my friend داشت میخواست اذیتش کنه پسر داییش میفهمه
آخر هم دختره عاشق پسر داییش میشه
سلام دنبال یه رمانیم کا قبلا انلاین بود خلاصش اینه که یه دختره میخواد تن فروشی کنه تا برای بچش غذا گیر بیاره بعد پسر عموش جلوش سبز میشه به زور سوارش میکنه وبهش نیش وکنایه میزنه و میبره پیش پدر بزرگش که خواسته دختره روببره جاش بعد دختره با پدر بزرگ صحبت میکنن و دختره از پدر بزرگه قول میگیره که پسر عموش نفهمه بچه از اونه