سلام یه رمان چند سال پیش خوندم ک یه جیزای مبهمی یادمه موضوع راجب قدیمی های بازار بود ک دختر یکیشون ناخواسته وارد رابـ ـطه های نامشروع میشه توسط نامادریش و یکی از. دوستای باباش میگرده دنبالش پیداش میکنه و عاشقش میشه با وجود اینکه یه پسر داشته و اختلاف سنیشون زیاد بوده اسمشوکسی میدونه؟
سلام، رمانی که دختره بخاطر این مجبور میشه با پسره ازدواج کنه که فکر میکرده بهش تجـ*ـاوز کرده ولی نکرده بوده در اصل و پسره هم اول میخواسته از برادر دختره انتقام بگیره چون فکر میکرده مرگ خواهرش تقصیر برادره بوده، اسم برادره محمد بود… اون وسطا هم بابای دختره عشق سابق مامان پسره در میاد و یه وضعی میشه خلاصه
کسب میدونست بگه لطفا
سلام دنبال یه رمان هستم که دختره تو بالکن خونش که به بالکن همسایه نزدیکه با یه پسر آشنا میشه ولی چون شب کوری داره تو روز پسره رو نمیشناسه کم کم از پسره خوشش میاد ولی میفهمه پسره خیلی ادم دختر بازیه و بعداز اینکه یه شب باهاش رابـ ـطه داره میره و بعد از یه مدت فکر میکنه بارداره در حالی که فقط کیست داشته و وقتی میفته بیمارستان پسره میاد پیشش
لطفا اگه کسی اسمشو میدونه بگه ممنون میشم
سلام.
من دنبال اسم رمانی می گردم که چند سال پیش خوندم. راجع به زنی و شوهری بود که اول داستان از هم جدا میشن. اسم پسره فک کنم محمد بود. هر دوتاشون از خانوداه ایل بختیاری بودن. بعد از طلاق اتفاقاتی می افته که به هم نزدیک میشن و دوباره برمیگردن. یه جاش دختره که دانشجو تو یه همایش چادر ایل درست میکنه و با لباس محلی وسایل ایل رو به نمایش می ذاره. ممنون می شم اسمشو بم بگید.