- نام رمان
- رسوخ دل
- نام نویسنده
- HananehKH کاربر انجمن نگاه دانلود
- ژانر
-
- اجتماعی
- عاشقانه
- نام ویراستار
- ^M_A_K_I_A^
خلاصه رمان:
همه چیز از همون روز خاص شروع شد. روزی که مفروض به فراموشی بود. مجیر آدم هایی بودم که توی اتفاقات، از هم پیشی می گرفتن. به دنبال زندگی تازه ای، خط قرمزهایی رو زیر پا گذاشتم. لا به لای پستوی انزوا، قدمی به سمت یخبندان تاریکی برداشتم. من پسری بودم که توی بیست و هفت سالگی، رسوخ عشق رو تقبل کرد و بهاش رو پرداخت.
همه چیز از همون روز خاص شروع شد. روزی که مفروض به فراموشی بود. مجیر آدم هایی بودم که توی اتفاقات، از هم پیشی می گرفتن. به دنبال زندگی تازه ای، خط قرمزهایی رو زیر پا گذاشتم. لا به لای پستوی انزوا، قدمی به سمت یخبندان تاریکی برداشتم. من پسری بودم که توی بیست و هفت سالگی، رسوخ عشق رو تقبل کرد و بهاش رو پرداخت.
داستان روایت اتفاقاتی بود که زیاد دیده شدن. مقصود لمس و دید بهتر بود.
جهت پاسخ به ابهامتون، داخل رمان کامل یادآوری شد که اون دختر، دختر کارگر اسبق برسام بوده و طی حادثه ای از برسام کمک می خواسته. حضورش کمرنگ؛ اما تا انتها تاثیر خودش رو داشت. در واقع کارکتری فرعی محسوب می شد.