دلنوشته *آدم برفی*

[فاطمه صفارزاده]

وقتی بهت گفتم: دلتنگ تو هستم.
به شانه‌ام زدی تا دلتنگیم را تکانده باشی.
به چه دل خوش کرده‌ای؟ تکاندن برف از شانه آدم‌برفی؟

 

[فاطمه صفارزاده]

اولین برف زمستانی تنها یک رویداد نیست بلکه یک اتفاق جادویی است. تو به رختخواب می روی و در جهانی کاملا متفاوت از خواب بیدار می شوی

 

[فاطمه صفارزاده]

عشق یعنی امید، یعنی طراوت باران، یعنی سفیدی برف، یعنی ساز زندگی و لبریز از خوشی و عشق یعنی راز زیستن!

 

[فاطمه صفارزاده]

زمستان زمانی برای آسودن است، برای غذای خوب و گرما، برای لمس دستی دوستانه و صحبت کردن در کنار آتش

 

[فاطمه صفارزاده]

When there’s snow on the ground i like to pretend walking on clouds​

وقتی برف روی زمین نشسته تصور می کنم روی ابرها راه می روم

 

[فاطمه صفارزاده]

آرزو دارم با بارش هر دونه از برف زمستونی یه غم از رو دلت کم بشه نازنینم …
******
زمستان برای کسانی که هیچ خاطرات گرمی ندارند، حتما سرد است

 

[فاطمه صفارزاده]

دانه برف، یکی از ظریف ترین خلقت های خداوند است اما نگاه کن زمانی که به هم چسبیده هستند چه می توانند انجام دهند!

 

[هماچهر]

الا ای برف!
چه می ‏باری بر این دنیای ناپاکی؟
بر این دنیا که هر جایش
رد پا از خبیثی است
مبار ای برف!
تو روح آسمان همراه خود داری
تو پیوندی میان عشق و پروازی
تو را حیف است باریدن به ایوان سیاهی‏ها
تو که فصل سپیدی را سرآغازی
مبار ای برف!

 

[فاطمه صفارزاده]

دلم یک زمستان سخت میخواهد
یک برف
یک کولاک به وسعت تاریخ
که ببارد
که ببارد
که ببارد
و تمام راهها بسته شوند
و تو چاره ای جز ماندن نداشته باشی
و بمانی …

 

[فاطمه صفارزاده]

دوستت دارم اما نه به اندازه ی برف ، چون یه روز آب می شه . دوستت دارم اما نه به اندازه ی گل ، چون یه روز پژمرده می شه . دوستت دارم به اندازه ی دنیا ، چون هیچ وقت تموم نمی شه !