جالب و دانستنی آهنگی که همه با شنیدنش خودکشی کردند

  • شروع کننده موضوع dinaz
  • بازدیدها 379
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

dinaz

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/04
ارسالی ها
31,702
امتیاز واکنش
68,366
امتیاز
1,329
محل سکونت
کرمانشاه
آهنگی که همه با شنیدنش خودکشی کردند
عجیب نیست که انسان آواز، موسیقی و آهنگی را بشنود و احساس غم و اندوه عمیقی را احساس کند و در دریایی از افسردگی فرو برود تا جایی که اشک هایش سرازیر شوند. شاید آن آهنگ خاطره ی زیبایی نامکرری را، و یا عاطفه ای خفته در قلب را زنده می کند. اما آیا تا به حال شنیده اید که یک آهنگ آنقدر اندوهگین باشد که شنونده را به سوی مرگ بکشاند و باعث خودکشی وی بشود؟!
عجیب نیست که انسان آواز، موسیقی و آهنگی را بشنود و احساس غم و اندوه عمیقی را احساس کند و در دریایی از افسردگی فرو برود تا جایی که اشک هایش سرازیر شوند.

شاید آن آهنگ خاطره ی زیبای نامکرری را، یا عاطفه ای خفته در قلب را زنده می کند. اما آیا تا به حال شنیده اید که یک آهنگ آنقدر اندوهگین باشد که شنونده را به سوی مرگ بکشاند و باعث خودکشی وی بشود؟!

92778_635.jpg

گاهی بعضی از آهنگ ها واقعا اشک آدم را در می آورند

در دهه سوم قرن پیش، اروپا مکان مطلوبی برای زندگی کردن نبود، «رکود بزرگ» جهان را تحت تأثیر خود قرار داده و آن را در نوردیده بود. کشور مجارستان نیز نسبت به این شرایط و اوضاع و احوال بیگانه نبود. این کشور از فقر و ناداری رنج می برد، مردان و جوانان به امید یافتن فرصت های شغلی در خیابان ها و در صف های طویل به چشم میخوردند تا شاید با یافتن شغلی به اوضاع اقتصادی خانواده خود سر و سامانی بدهند. فضای افسرده همراه با اندوه مردم را به رفتارهای افراط گرایانه مانند سرقت، چپاول، خشونت و افکار فاشیستی و صد البته خودکشی سوق داده بود.

92779_124.jpg

صف جویندگان کار در آمریکا، ۱۹۲۹ میلادی همزمان با رکود بزرگ
مجارستان یکی از کشورهای اروپایی با بیشترین میزان خودکشی بود. شاید به همین دلیل بود، که نیروهای پلیس با شنیدن خبر خودکشی یک کفاش به نام جوزف کلر به آن وقعی ننهادند و توجهی نکردند. او هم مثل بقیه خودکشی کرده بود، و خودش را در درون اتاق کوچک و محقرش در یکی از کوچه های فقیر و دلگیر بوداپست به دار آویخته بود. چه کسی به مردی مثل جوزف توجه می کرد؟! یک کفاش پنجاه ساله، مجرد، بیمار و مفلس، او مردی بود که باید فراموش میشد.

کارآگاه کارل لانکه اتاق مرد را مورد تفتیش قرار داد، مثل همه پرونده های خودکشی دیگر، لانکه از خود پرسید که مرد کفاش چگونه زندگی در این اتاق محقر و فقیرانه را تاب آورده بود، آیا او باید خودکشی می کرد؟! اتاق تقریبا خالی از اثاث بود، و بوی ماندگی و تنهایی میداد. در کنار تختخواب یک میز چوبی قدیمی و زهوار در رفته وجود داشت و بر روی آن برگه کاغذی که روی آن نام یک آواز نوشته شده بود: یکشنبه غم انگیز.

بعد از چند روز دیگر گزارش یک خودکشی به لانکه داده شد. لانکه به محل خودکشی یک دختر جوان هفده ساله رفت. او با خوردن سم خودکشی کرده بود. در کنار جسد سرد او و در کنار رختخواب یک دفترچه خاطرات بود، کارآگاه دفترچه را ورق زد و به صفحه آخر رسید، روی آن نوشته شده بود: یکشنبه غم انگیز.

92780_627.jpg


داستان چه بود؟! کارآگاه از خود پرسید، چه رابـ ـطه ای بین آهنگ یکشنبه غم انگیز و خودکشی مرد کفاش و ماری وجود داشت؟!

کار آگاه کارل روزهای بعد هم با مواردی از این دست روبرو شد. آدم هایی که قبل از خودکشی آهنگ ( یکشنبه غم انگیز) را گوش کرده بودند. مردی قبل از شلیک گلوله به سرش، یکی دیگر قبل از آنکه خود را به درون رود دانوب غرق کند و آن دیگری قبل از بریدن رگ هایش در حمام، همه به یک آهنگ گوش سپرده بودند؛ یکشنبه غم انگیز.

این داستان عجیب آیا تصادفی بود؟! دیری نگذشت که آوازه یکشنبه غم انگیز به روزنامه ها رسید، تا جایی که دولت مجارستان حکمی را صادر کرد که به موجب آن پخش آهنگ یکشنبه غم انگیز ممنوع شد. اما بر عکس با وجود ممنوعیت اقبال مردم مجارستان به این آهنگ بیشتر از قبل می نمود.

92781_867.jpg


غلبه اندوه بر هواداران جاستین بیبر در یک کنسرت که شعر و آواز او آنها را متأثر کرده است، به راستی آوازها و آهنگ ها تا چه حدی می توانند انسان را متأٺر کنند؟!
شهرت این آهنگ به خارج از مرزهای مجارستان و به برلین هم رسید. آنجا یک مغازه دار برلینی را پیدا کردند که پیش از خودکشی با طناب دار در گآهنگ یکشنبه غم انگیز را با گرامافون گوش داده است. یکبار هم در شهر رم یک پسربچه با شنیدن این آهنگ از یک کولی دوره گرد، دوچرخه اش را کنار رودخانه پا ک کرد، و همه پولهایش را به کولی دوره گرد داد و خود را از روی پل به آب انداخت.

آهنگ یکشنبه غم انگیز به زبان های مختلف ترجمه و خوانده شده است:

ماری لوئیز دامیان به زبان فرانسوی در سال ۱۹۳۶ آن را خوانده است

نوریو أوادیا به زبان ژاپنی، ۱۹۳۶ میلادی

پیوتر چیکو سال ۱۹۳۷میلادی

آگوستین مگالدی، به زبان اسپانیایی در سال ۱۹۳۸ میلادی

92783_584.jpg

مشهورترین یکشنبه غم انگیز را به زبان انگلیسی یک زن سیاهپوست به نام بیلی هالیدی در سال ۱۹۴۱ میلادی خوانده است. او از آهنگسازش خواست تا ترانه را به گونه ای تغییر دهد که شنوندگان آمریکایی به اندازه اروپایی ها افسرده نشوند.
چند دهه بعد هنگامی
که «دیاماندا گالاس» خواست تا روایتی وفادار به اصل را به زبان انگلیسی روی صحنه اجرا کند، ماجرای تغییر دادن آن را به شنوندگان تعریف کرده و کنایه ای هم به موسیقی عامه پسند نثار کرده بود «نخواستند شما را غمگین کنند، فکر میکنم موسیقی پاپ با همین تصمیم به دنیا آمد».
BBC پخش نسخه ی بیلی هالیدی را به خاطر تعارض با حال و هوای ایام جنگ جهانی ممنوع کرده بود، ممنوعیتی که در سال ۲۰۰۲ برداشته شد.
چه کسی پشت این آهنگ بود؟!

یک ترانه سرای مجارستانی ناشناس به نام رژو سرس این آهنگ را پس از یک چالش عاطفی سرود و پال کالمار آنـرا اجرا کرد، این آهنگ به شهرت بسیار دست یافت و بنا به ادعای برخی منجر به خودکشی افراد زیادی در سراسر جهان شد

ترانه سرای این آهنگ رژو سرس با معشوق خود درگیر می شود و او را تنها می گذارد و برای مدتی رابـ ـطه خود با او را قطع می کند. در یک روز یکشنبه تصمیم می گیرد تا با او دوباره آشتی کند، به سوی خانه او می رود. هر چقدر به خانه او نزدیک میشود ضربان قلبش تندتر می زنند. اما صحنه ای که با هر قدم نزدیک تر شدن در برابر چشمانش شکل می گیرد، غافلگیر کننده و بسیار غمناک است. مردان و زنان در لباس سوگواری دیده می شوند، کسی از دنیا رفته است. هیچ کس حرفی نمی زند، او در میان نگاه های ملامت انگیز و پرسشگر دالان را به سوی اتاق می پیماید، در وسط اتاق یک تابوت روباز قرار دارد و دختری که به دلیل مسائل عاطفی دست به خودکشی زده درون آن به چشم میخورد.

92786_860.jpg


در یکشنبه غمگین
با صد گل سفید
در انتظار تو ماندم عزیز من
با دعای کلیسا
این رؤیا صبح یکشنبه را تعقیب می کند
أرابه غمم بی تو باز می گردد
بعد از آن یکشنبه ها همه غمگینند

اشک ها نوشیدنی منند
و غم و اندوه نان من
لطفا در آخرین یکشنبه دنبالم بیا

92788_751.jpg

آنجا کشیش و تابوت و تشییع جنازه خواهد بود
و بعد از آن گلها در انتظار تو
و تابوت زیر درختان پرشکوفه
آخرین سفرم خواهد شد
چشمانم باز خواهد بود
پس تو را برای آخرین بار خواهم دید
از چشمان من پریشان نشو

هنگامی که در مرگ خود هم
تو را دعا میکنم
آخرین یکشنبه
درباره این موسیقی نامتعارف و پر سر و صدا نظرات متفاوتی ارائه شده است، گروهی خودکشی ها را مربوط به شرایط سخت آن دوره می دانند و گروهی آن را به خود موسیقی نسبت می دهند، یکی از منتقدین در این باره می گوید: مسأله این نیست که موسیقی غمگین است بلکه نوعی نا امیدی مرعوب کننده در آن وجود دارد، فکر میکنم هیچ خیری در گوش دادن به این موسیقی نیست.

92845_371.jpg

نمایی از فیلم یکشنبه غم انگیز محصول ۱۹۹۹میلادی، الهام گرفته شده از داستان ترانه «یکشنبه غم انگیز»
 

برخی موضوعات مشابه

بالا