بسیاری از مردم هنوز هم اعتقاد دارند که استفاده ۱۰۰ درصد از مغز غیرممکن است. از جمله باورهای عامیانه دربارهی مغز انسان این است که ما فقط از ۱۰ درصد ظرفیت مغزمان استفاده میکنیم، حال آنکه اگر به طریقی خارقالعاده، موفق به استفاده ۱۰۰ درصد از مغز خود شویم، به یک اَبَرانسان با توانمندیهای باورنکردنی تبدیل خواهیم شد. لوک بِسون (Luc Besson)، نویسنده و کارگردان مشهور فرانسوی، این باور عامیانه را در فیلم علمیـتخیلی (Luci)، محصول سال ۲۰۱۴۴، به تصویر کشیده است. این فیلم زندگی زن جوانی به نام لوسی را روایت میکند که تحت تأثیر نوعی مادهی مخـ ـدر جدید، به کلِ ظرفیت مغز خود احاطه پیدا کرده و به موجب آن، به تواناییهایی محیرالعقول دست یافته است. در ادامه قصد داریم این باور عامیانه را از زبان کریستین جَرِت (Christian Jarrett)، متخصص عصبشناسی شناختی، بررسی کنیم و ببینیم تا چه حد پایهی علمی دارد.
این باور عامیانه از کجا نشأت گرفته است؟
دقیقا مشخص نیست که منشأ این باور عامیانه از کجاست، اما فرضیههای مختلفی پیرامون این موضوع مطرح شدهاند.
این باور عامیانه از کجا نشأت گرفته است؟
دقیقا مشخص نیست که منشأ این باور عامیانه از کجاست، اما فرضیههای مختلفی پیرامون این موضوع مطرح شدهاند.
- طبق یکی از معروفترین این فرضیهها، مقدمهای که لووِل توماس (Lowell Thomas)، روزنامهنگار آمریکایی، بر کتاب جنجالی آئین دوستیابی اثر دیل کارنگی (Dale Carnegie) نوشت، به این باور دامن زد. توماس در نقل قولی ناصحیح از ویلیام جِیمز (William James)، روانشناس برجستهی آمریکایی، مینویسد: «یک انسان معمولی فقط از ۱۰ درصد توانایی ذهنی بالقوهی خود استفاده میکند»، در حالیکه جیمز به «انرژی ذهنی بالقوه» اعتقاد داشت و نیز در هیچیک از سخنان خود به محدودیت ۱۰ درصدی اشارهای نکرده است.
- فرضیهی دیگری، این باور را به نقل قولی نامعتبر از آلبرت اینشتین نسبت میدهد. ادعا شده است اینشتین قدرت ذهنی خود را ناشی از استعداد خاصش در استفادهی بیش از ۱۰ درصد از ظرفیت مغز خود میدانست. گفتنی است که این نقل قول در هیچ آرشیوی از سخنان اینشتین یافت نشده است.
- فرضیهی سوم، این باور را تا حدی نشأت گرفته از یافتههای علمی گمراهکننده میداند. برای مثال، ویلدر پنفیلد (Wilder Penfield)، جراح سرشناس مغز و اعصاب، در دههی ۱۹۳۰ از کشف ناحیهای از مغز موسوم به قشر خاموش (silent cortex) خبر داد که طبق تحقیقات پنفیلد، هیچگونه واکنشی در مقابل تحریکات الکتریکی نداشت. اما امروزه این ناحیه را با عنوان قشر تداعی (association cortex) میشناسیم و میدانیم که در پیچیدهترین عملکردهای ذهنی نقش دارد.