پژوهشگر تاریخ ایران باستان:
اسکندر مقدونی در منابع تاریخی نه دروغین است نه ایرانیتبار:
داریوش احمدی(کیانی)، نویسنده و پژوهشگر تاریخ ایران باستان معتقد است دروغین و ایرانیتبار دانستن اسکندر مقدونی واکنشی احساسی به تسخیر ایران بود و منابع تاریخی نیز آن را رد میکنند. وی میگوید: اسکندر تلاش میکرد برای مشروع جلوه کردن میان ایرانیان خود را ادامهدهنده پادشاهان هخامنشی معرفی کند.-
داریوش احمدی(کیانی)
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دوشنبه (8 مهرماه) برابر با 30 سپتامبر برپایه روایتی سالروز سومین جنگ اسکندر مقدونی با ایران و سقوط هخامنشیان بهشمار میرود اما برخی مورخان اعتقاد دارند اسکندر شخصیتی ساختگی و گروهی دیگر وی را ایرانیتبار معرفی کردهاند. بهمناسبت این روز و بررسی این ادعا در کتابها و منابع تاریخی، «ایبنا» گفتوگویی با داریوش احمدی(کیانی)، پژوهشگر تاریخ ایران باستان و نویسنده کتابهایی چون «هزارههای پرشکوه»، «قوم آریا»، «پایان جهان و ظهور موعود در ادیان ایران باستان» و «دنیای ناشناخته هخامنشیان» انجام داده است.
برخی افراد در کتابهایی که نوشتهاند ادعایی مبنیبر دروغین بودن شخصیت اسکندر مقدونی داشتهاند، منبع آنها برای اعلام این مساله چیست؟ کتیبههای بهجای مانده از آن دوران بیانگر چه چیزی است؟
نخست باید به این مساله اشاره کنم که اسکندر تنها یکبار به ایران حمله کرد و هخامنشیان را برانداخت اما روز خاصی برای این حمله مشخص نشده و تا جایی که میدانیم اسکندر در بهار 334 پیش از میلاد از تنگه هلسپونت، مرز پادشاهی هخامنشی، گذشته و حمله به ایران را آغاز کرده است.
درباره مساله دروغین خواندن حمله اسکندر به ایران و رد اصالت تاریخی وی، باید بگویم که واکنشی از سر میهندوستی اما کاملا احساسی و افراطی است. گفتهها و نوشتههای برخی مورخان و نویسندگان غربی که نگاهی تحقیرآمیز و متکبرانه نسبت به شرق دارند و آن را دچار انحطاط، زوال، عقبماندگی و حتی توحش معرفی کردهاند و از سوی دیگر هجوم اسکندر به این گستره را دلیلی برای متمدن شدن آن در هر حوزهای در نظر گرفتهاند، امروزه از سوی تاریخنگاران و پژوهشگران آکادمیک غربی بهطور کامل کنار گذاشته شده است.
معدود کتابهایی که در رد حمله اسکندر نوشته شدهاند، در واقع بر هیچ سند و مدرک تاریخی و باستانشناختی استوار نیست و تنها به جعلی خواندن منابع تاریخی یونانی ـ لاتینی موجود، آمیختن عامدانه شخصیتهای تاریخی با یکدیگر و تعبیر و تفسیر دلبخواهی نامهای تاریخی پرداختهاند اما در مقابل، اسناد و متون تاریخی، آثار باستانشناختی، سکهها و کتیبههای مربوط به چیرگی مقدونیان بر ایران و حضور آنها در این سرزمین به اندازهای پرشمار و چشمگیر است که رد و انکار آنها به هیچوجه امکانپذیر نخواهد بود.
اسکندر مقدونی در منابع تاریخی نه دروغین است نه ایرانیتبار:
داریوش احمدی(کیانی)، نویسنده و پژوهشگر تاریخ ایران باستان معتقد است دروغین و ایرانیتبار دانستن اسکندر مقدونی واکنشی احساسی به تسخیر ایران بود و منابع تاریخی نیز آن را رد میکنند. وی میگوید: اسکندر تلاش میکرد برای مشروع جلوه کردن میان ایرانیان خود را ادامهدهنده پادشاهان هخامنشی معرفی کند.-
داریوش احمدی(کیانی)
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دوشنبه (8 مهرماه) برابر با 30 سپتامبر برپایه روایتی سالروز سومین جنگ اسکندر مقدونی با ایران و سقوط هخامنشیان بهشمار میرود اما برخی مورخان اعتقاد دارند اسکندر شخصیتی ساختگی و گروهی دیگر وی را ایرانیتبار معرفی کردهاند. بهمناسبت این روز و بررسی این ادعا در کتابها و منابع تاریخی، «ایبنا» گفتوگویی با داریوش احمدی(کیانی)، پژوهشگر تاریخ ایران باستان و نویسنده کتابهایی چون «هزارههای پرشکوه»، «قوم آریا»، «پایان جهان و ظهور موعود در ادیان ایران باستان» و «دنیای ناشناخته هخامنشیان» انجام داده است.
برخی افراد در کتابهایی که نوشتهاند ادعایی مبنیبر دروغین بودن شخصیت اسکندر مقدونی داشتهاند، منبع آنها برای اعلام این مساله چیست؟ کتیبههای بهجای مانده از آن دوران بیانگر چه چیزی است؟
نخست باید به این مساله اشاره کنم که اسکندر تنها یکبار به ایران حمله کرد و هخامنشیان را برانداخت اما روز خاصی برای این حمله مشخص نشده و تا جایی که میدانیم اسکندر در بهار 334 پیش از میلاد از تنگه هلسپونت، مرز پادشاهی هخامنشی، گذشته و حمله به ایران را آغاز کرده است.
درباره مساله دروغین خواندن حمله اسکندر به ایران و رد اصالت تاریخی وی، باید بگویم که واکنشی از سر میهندوستی اما کاملا احساسی و افراطی است. گفتهها و نوشتههای برخی مورخان و نویسندگان غربی که نگاهی تحقیرآمیز و متکبرانه نسبت به شرق دارند و آن را دچار انحطاط، زوال، عقبماندگی و حتی توحش معرفی کردهاند و از سوی دیگر هجوم اسکندر به این گستره را دلیلی برای متمدن شدن آن در هر حوزهای در نظر گرفتهاند، امروزه از سوی تاریخنگاران و پژوهشگران آکادمیک غربی بهطور کامل کنار گذاشته شده است.
معدود کتابهایی که در رد حمله اسکندر نوشته شدهاند، در واقع بر هیچ سند و مدرک تاریخی و باستانشناختی استوار نیست و تنها به جعلی خواندن منابع تاریخی یونانی ـ لاتینی موجود، آمیختن عامدانه شخصیتهای تاریخی با یکدیگر و تعبیر و تفسیر دلبخواهی نامهای تاریخی پرداختهاند اما در مقابل، اسناد و متون تاریخی، آثار باستانشناختی، سکهها و کتیبههای مربوط به چیرگی مقدونیان بر ایران و حضور آنها در این سرزمین به اندازهای پرشمار و چشمگیر است که رد و انکار آنها به هیچوجه امکانپذیر نخواهد بود.