اخبار تئاتر و نمایش ادارهٔ هنرهای دراماتیک نخستین گام تئاتر ایران برای جهانی شدن

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 267
  • پاسخ ها 2
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
نگاهی به پیدایش اولین متولی تئاتر

ادارهٔ هنرهای دراماتیک نخستین گام تئاتر ایران برای جهانی شدن

[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
134265_4043259168_320_213.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
ایران تئاتر، پیمان شیخی: یکی از اتفاقات مهم که طی دههٔ سی برای هنر تئاتر کشورمان شکل گرفت، ایجاد ادارهٔ هنرهای دراماتیک یا ادارهٔ برنامه های تئاتر بود. مقاله پیش رو نگاهی به تاریخچه این رویداد در تئاتر کشور دارد.
[/BCOLOR]

یکی از اتفاقات مهم که طی دههٔ سی برای هنر تئاتر کشورمان شکل گرفت، ایجاد ادارهٔ هنرهای دراماتیک یا ادارهٔ برنامه های تئاتر بعدترها بود. اداره ای که از آغاز فعالیتش علاوه بر مدیریت و ادارهٔ تئاتر کشور، خلق و ارائهٔ آثار نمایشی نیز بود و این اندیشه با ایجاد تماشاخانه ای کوچک نمود پیدا کرد.
نمی توان ادارهٔ تئاتر و اهمیت و تاثیر آن بر هنر نمایش ایران را نادیده گرفت و برای گواه این ادعا همین بس که با مرور نام بزرگان تئاتر کشورمان درمی یابیم که بسیاری از ایشان در ادارهٔ تئاتر فعالیت داشته اند. مکانی که وجودش باعث جذب هنرمندانی شد که در ردیف مفاخر هنر تئاتر ایران قرار گرفتند. از سوی دیگر موجب ظهور تماشاخانه هایی چون خانهٔ نمایش، تماشاخانهٔ 25 شهریور روزگار گذشته و تماشاخانهٔ سنگلج روزگار ما شد.

تولد ادارهٔ هنرهای دراماتیک
نام ادارهٔ برنامه های گویا و معرف این اداره است و می توان مدعی شد که با ایجاد این اداره، هنر تئاتر کشورمان با برنامه ای دقیق تر و منظم تر از پیش اداره شد؛ چراکه تا سال 1336 که سال تولد ادارهٔ برنامه های تئاتر یا همان "ادارهٔ هنرهای دراماتیک " محسوب می شود، گروههای مختلف تئاتر در تماشاخانه های متمرکز در خیابان لاله زار فعالیت داشتند که البته فعالیت آنها بر پایهٔ سلایق مدیران این تماشاخانه ها بود.
هدف از تاسیس "ادارهٔ هنرهای دراماتیک " این بود که متولی اصلی هنر تئاتر کشورمان باشد و با گامهایی همسوتر از گذشته با تئاتر استاندارد جهانی به فعالیت خود ادامه دهد.
در آغاز راه، ریاست "ادارهٔ هنرهای دراماتیک " بعهدهٔ دکتر مهدی فروغ گذاشته شد و زیر نظر "اداره کل هنرهای زیبای کشور " فعالیت خود را آغاز نمود و ساختمانی در حد فاصل میدان "بهارستان " و میدان یا چهار راه "مخبرالدوله " که در آن روزگار خیابان "شاه آباد " نام داشت و امروزه سرتاسر خیابان تا میدان جمهوری به نام خیابان "جمهوری " شناخته می شود.
رضا کرم رضایی در صفحهٔ 138 و 139 کتاب "همهٔ دوستان من " در ارتباط با تولد ادارهٔ هنرهای دراماتیک چنین نوشته که: "با ایجاد ادارهٔ هنرهای دراماتیک به سرپرستی دکتر مهدی فروغ زیر نظر اداره کل هنرهای زیبا ضرورت یک تئاتر ملی بیش از پیش احساس گردید. با این هدف اکثر هنرمندان باقیمانده جذب این اداره شدند و چند گروه تئاتری تشکیل دادند، از جمله عباس جوانمرد که در سال 1335 گروه هنرملی را تشکیل داد. این گروهها در ابتدا هر هفته روزهای چهارشنبه یک نمایش به طور زنده در تلویزیون ثابت پاسال (کانال 2) اجرا می نمودند که اکثر آنها نمایشنامه های ایرانی و مورد توجه تماشاگران هم قرار گرفته بود."
استاد جمشید مشایخی، بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون نیز در ارتباط با ادارهٔ هنرهای دراماتیک طی گفت و گویی که با ایشان داشتم و در تاریخ چهارشنبه 15 اسفند ماه سال 1386 در صفحهٔ فرهنگ شماره 588 روزنامهٔ اندیشهٔ نو به چاپ رسید چنین می گوید: " در آن زمان اداره تئاتر جزء ادارات هنرهای زیبای کل کشور بود که وابسته به وزارت آموزش و پرورش بود که در آن زمان وزارت فرهنگ نام داشت، بعدها از آموزش و پرورش جدا شد و سال‌ها بعد وزارت فرهنگ و هنر نام گرفت که اداره تئاتر یکی از ادارات زیرمجموعه هنرهای زیبا که وزارت فرهنگ و هنر نام گرفته بود محسوب می‌شد. "
استاد مشایخی در بخشی دیگر از این گفت و گو درخصوص مکان ادارهٔ هنرهای دراماتیک چنین می گوید: " بین چهارراه مخبرالدوله و میدان بهارستان که در آن زمان خیابان شاه‌آباد نام داشت و حدود 100 تا 150 متر مانده به میدان بهارستان بود. وقتی وارد اداره تئاتر می‌شدیم یک حیاط بزرگ دیده می‌شد که در سمت چپ و مقابل دو ساختمان قرار داشت. زمانی هم هنرمندان نقاش و مینیاتوریست نیز در آنجا کار می‌کردند و قسمتی از ساختمان در اختیار آنها بود. بعدها آنها نقل مکان کردند و تمام این محوطه در اختیار اداره تئاتر قرار گرفت. "

تماشاخانهٔ ادارهٔ هنرهای دراماتیک
شاید وقتی نام تماشاخانهٔ ادارهٔ هنرهای دراماتیک به میان می آید ذهنمان به سوی "خانهٔ نمایش " به پرواز درآید؛ درحالیکه چنین نیست. ماجرا از این قرار است که همزمان با تاسیس ادارهٔ هنرهای دراماتیک، تماشاخانه ای کوچک نیز برای آن درنظر گرفته می شود که در کنار تولید هنر تئاتر، به ارائهٔ آن به مخاطبان و دوستداران تئاتر نیز توجه شود.
استاد اسماعیل شنگله، بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون کشورمان در ارتباط با تماشاخانهٔ نخستین ادارهٔ هنرهای دراماتیک در گفت و گویی که با ایشان داشتم و در تاریخ پنجشنبه 24 خرداد ماه سال1386 در صفحهٔ تلویزیون شمارهٔ 1417 روزنامهٔ اعتماد به چاپ رسید چنین می گوید: " در همان اوان اداره هنرهای دراماتیک که اداره تئاتر فعلی است توسط دکتر مهدی فروغ راه‌اندازی شد من نیز جزء اولین کسانی بودم که به آنجا راه یافتم که برای من یک شانس بود. در آنجا یک سالن درست کردیم و در همان سال آقایان فرسی، نصیریان و... کار می‌کردند."
استاد جمشید مشایخی، بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون نیز در ارتباط با تماشاخانهٔ ادارهٔ هنرهای دراماتیک طی گفت و گویی که با ایشان داشتم و در تاریخ چهارشنبه 15 اسفند ماه سال 1386 در صفحهٔ فرهنگ شماره 588 روزنامهٔ اندیشهٔ نو به چاپ رسید چنین می گوید: "اداره تئاتر در آن زمان سالن اجرای نمایش نداشت و برنامه‌های تولیدی ما بیشتر در تلویزیون ثابت پاسار، شبکه دوم فعلی پخش می‌شد. بعدها یک سالن کوچک در اداره تئاتر به وجود آمد که من مأمور شدم پرده آنجا را بگیرم و برای آنجا صندلی تهیه کنم؛ که پس از آماده شدن حدود 70 تا 80 تماشاگر گنجایش داشت."

نخستین کارمند هنرمندان ادارهٔ هنرهای دراماتیک
ادارهٔ هنرهای دراماتیک در آغاز با حضور دکتر مهدی فروغ به عنوان رئیس اداره، جمشید مشایخی به عنوان نخستین کارمند تشکیل و بعدها هنرمندانی چون عباس جوانمرد، جمشید لایق، رکن الدین خسروی، علی نصیریان، حسین کسبیان، عزت اله انتظامی، محمدعلی کشاورز، اسماعیل شنگله، جمیله شیخی و بسیاری از جوانان آن روزگار و پیشکسوتان امروز به آن اضافه شد و آغاز به کار کرد.
استاد جمشید مشایخی در مصاحبه ای که چهارم اسفند ماه سال 1381 با ایشان داشتم و در شمارهٔ 209 روزنامهٔ اعتماد به چاپ رسید درخصوص نخستین کارمندان ادارهٔ هنرهای دراماتیک و نحوهٔ ورودشان به هنر تئاتر چنین گفتند که: "" در دوران کودکی من، به دلیل اینکه فیلم‌های سینمایی دوبله نمی‌شد، مردم گرایش بیشتری نسبت به تئاتر داشتند و این شامل حال خانواده من هم بود، آن زمان وقتی پدر و مادر، مرا به دیدن تئاتر می‌بردند، احساس می‌کردم نسبت به بازیگری علاقه‌مند هستم و باعث شد در دوران مدرسه تئاترهایی بازی یا کارگردانی کنم. بعدها بعد از اتمام خدمت سربازی، متوجه شدم که اداره‌ای تأسیس شده، به نام اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره تئاتر تغییر نام داد و ریاست آن به عهده آقای دکتر فروغ بود. اتفاقا دایی من با رئیس کارگزینی اداره هنرهای زیبا دوست بود و از علاقه من به تئاتر اطلاع داشت، بنابراین مرا به ایشان معرفی کرد و ایشان هم به دکتر فروغ. دکتر فروغ از من امتحانی به عمل آورد و در امتحان قبول شدم و در اصل نخستین کارمند اداره تئاتر شدم. ""

نخستین هنرمندان ادارهٔ هنرهای دراماتیک
طی گفت و گویی که با استاد داوود رشیدی، هنرمند پیشکسوت و فقید تئاتر، سینما و تلویزیون کشورمان داشتم و در تاریخ سیزدهم آذر ماه سال 1392 در سایت ایران تئاتر منتشر و متعاقبا اسفند ماه سال 1395 در صفحهٔ 184 کتاب "خاطره بازی پیشکسوتان تئاتر " منتشر کردم در ارتباط با هنرمندان نخستین ادارهٔ هنرهای دراماتیک چنین می گوید: " در اداره هنرهای دراماتیک که واقع در خیابن "شاه آباد " حدفاصل میدان بهارستان و چهار راه مخبرالدوله بود هنرمندانی چون پری صابری، حمید سمندریان، علی نصیریان، عزت اله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی، جعفر والی و... فعالیت داشتند."

سایر فعالیتهای ادارهٔ هنرهای دراماتیک
ادارهٔ هنرهای دراماتیک علاوه بر تولید و اجرای تئاتر، در اعزام گروههای نمایشی زیرمجموعهٔ خود به شهرستانهای مختلف کشور و اجرای آثار نمایشی برجسته فعالیت مستمر داشت. در کنار این اجراها که به نوعی کلاس درس محسوب می شد، تعدادی از هنرمندان شاخص را برای آموزش هنرمندان تئاتر شهرستانها به نقاط مختلف کشور اعزام می کرد که این نیز موجب ارتقاء سطح دانش تئاتری هنرمندان کشورمان می شد. اتفاقی که اکنون نیز شاهد آن هستیم و از سوی مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه ریزی و اجرا می شود.
رضا کرم رضایی در صفحهٔ 139 کتاب "همهٔ دوستان من " در ارتباط با تولد ادارهٔ هنرهای دراماتیک چنین نوشته که: "" در سال 1336 برای اولین بار یک مسابقه نمایشنامه نویسی از سوی ادارهٔ فوق برگزار شد که در آن علی نصیریان با نمایشنامهٔ "بلبل سرگشته " به اتفاق دکتر جنتی عطایی با "سربازان جاوید " برندهٔ نخست و کورووش سلحشور با "آلونک " و بیژن مفید با "عروسک ها " به ترتیب دوم و سوم شدند."

نحوهٔ ادارهٔ ادارهٔ برنامه های تئاتر پیش از انقلاب
درخصوص نحوهٔ ادارهٔ ادارهٔ هنرهای دراماتیک در پیش از انقلاب ترجیح می دهم به بخشی از خاطرات یکی از هنرمندان شاخص تئاتر کشورمان رجوع کنم و از اظهار نظر شخصی خودداری کنم.
رضا کرم رضایی در صفحهٔ 278 کتاب "همهٔ دوستان من " در ارتباط با نحوهٔ ادارهٔ ادارهٔ برنامه های تئاتر چنین نوشته که: "" ادارهٔ برنامه های تئاتر که رئیس آن عظمت ژانتی بود و معاونش صابر عناصری، درکل بصورت شورایی اداره می شد. عباس جوانمرد، عزت الله انتظامی، علی نصیریان، داود رشیدی و؛ که همهٔ آنها پست کارگردانی داشتند و هر کدام گروهی مستقل با محل تمرین و بودجه ای اندک و خود عظمت ژانتی اعضای شورا بودند. این اداره در واقع برای تئاتر تمام کشور برنامه ریزی می کرد. یکی از برنامه ها این بود که به هر شهر مرکز استان یک کارشناس تئاتر می فرستاد که به گروه های تئاتر آن شهرستان آموزش بدهد. این کارشناس ها بیشتر از میان فارغ التحصیلان خوب دانشکده های تئاتر انتخاب می شدند. بعضی از آنها هم گروه های خوبی تشکیل می دادند. ""
مجید مظفری، بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون طی مصاحبه ای که در تاریخ 15 دی ماه سال 1395 توسط خبرنگار ایلنا و با کد خبر444592 منتشر شد، در ارتباط با وضعیت ادارهٔ تئاتر در گذشته چنین گفته که: "" بله؛ اداره تئاتر قبلاٌ متصدی و متولی تئاتر ایران بود. بودجه، رئیس، شورای سه نفره تئاتر، کادر و مسئول اموراداری و مالی، آرشیو لباس و آکسسواری با متصدی مربوطه واحد گریم و اتاق حرفه‌ای ضبط صدا [معروف به صداخانه] و سریدار و آبدارچی؛ نگبان و کادر چندنفره اداری داشت و از این‌رو لازم بود که کتابخانه‌ای هم می‌داشت؛ و این کتابخانه کتابدار می‌خواست، بودجه برای خرید کتاب‌های مرجع و نمایشنامه، آلبوم‌های عکس، مشترک شدن با موسسه مطبوعاتی بریده جراید روزانه و... بود. اداره تئاتر این اواخر دوجور نشریه داشت: 1- فصلنامه تئاتر که نخستین شماره‌اش را زنده‌یاد استاد خلیل موحد دیلمقانی درآوردند که در همان درآمدن و نیامدن اولین شماره بالاخره باقی را «لاله تقیان» و «جلال ستاری» به دست گرفتند. از آن فصلنامه پنج شماره درآمد و باقی به واسطه رویداد انقلاب متوقف شد اما هر پنچ شماره در نوع و زمان خود بی‌نظیر بود. 2 – نشریه دوهفتگی اداره تئاتر که با تا زدن چندلتی یک برگ کاغذ دراندازه آ ۴ به صورت آکاردئونی به همت لاله تقیان به مدت نزدیک به دوسال درمی‌آمد. البته این یکی چندان اصیل نبود زیرا در تعقیب نشریه دوهفتگی اداره هنرهای دراماتیک [سَلَفِ همین اداره برنامه‌های تئاتر] نشر می‌شد. بدیهی‌ست که همه این فعالیت‌ها نیازمند تامین بودجه بود و این بودجه را هم اداره تئاتر تامین می‌کرد. این‌ها را که عنوان می‌کنم به‌خاطر این است که بگویم از نظر تاریخی، چه اتفاقاتی بنا بود بیفتد یا نیفتد یا افتاد. امور هنری، بخش اجرایی‌اش، زیر نظر اداره‌کل فعالیت‌های هنری بود که الان به صورت معاونت هنری در آمده است. مجموعه موسیقی، رقـ*ـص، نمایش و این امور زیر نظر این اداره‌کل بود. اداره برنامه‌های تئاتر، یکی از ادارات زیرنظر این اداره‌کل بود. "

بخشی از قوانین حاکم بر ادارهٔ هنرهای دراماتیک
ادارهٔ هنرهای دراماتیک پیش از انقلاب بصورت مداوم به تولید تئاتر می پرداخت و با توجه به اینکه هنرمندان این اداره در استخدام تئاتر بودند نیز قوانین معینی برای این هنرمندان درنظر گرفته شده بود که با رجوع به خاطرات هنرمندان قدیمی تئاتر به سادگی می توان با این قوانین آشنا شد.
استاد سروش خلیلی، بازیگر فقید تئاتر، سینما و تلویزیون کشورمان، طی گفت و گویی که دی ماه سال 1382 با ایشان داشتم و در مجلهٔ "هنرزندگی " به چاپ رسید در پاسخ به علت کم کاری ایشان در سینمای قبل از انقلاب چنین گفته که: "" من تا قبل از استخدام در اداره تئاتر، بیشتر وقتم را صرف تئاتر می‌کردمع البته به صورت مرتب تئاترهایی برای تلویزیون به صورت زنده اجرا می‌شد که من هم در آنها حضور داشتم. بعد از اینکه به استخدام اداره تئاتر درآمدم، به ما دستور دادند که در سینما و تلویزیون فعالیت نکنیم چراکه به صورت مداوم در حال فعالیت تئاتری بودیم و دیگر وقتی برای کارهای دیگر باقی نمی‌ماند. البته دو سه تا فیلم سینمایی بازی کردم اما ادامه ندادم، به دلیل اینکه پیش از انقلاب، دو نوع سینما داشتیم، فیلم فارسی و فیلم ایرانی که بیشتر فیلم‌ها هم در دسته فیلم فارسی قرار داشتند که من تمایل چندانی برای فعالتی در آن نداشتم. ""

نحوهٔ ادارهٔ ادارهٔ برنامه های تئاتر پس از انقلاب
ادارهٔ هنرهای دراماتیک پس از انقلاب به ادارهٔ برنامه های تئاتر یا ادارهٔ تئاتر شناخته شد و البته به مرور زمان تا اواسط دههٔ شصت تا حد زیادی تغییر فعالیت داد و شرح وظایف آن به مرکز هنرهای نمایشی انتقال داده شد و این اداره تبدیل به مکانی برای تمرین گروههای نمایشی و البته اجرای آثار نمایشی متوسط در خانهٔ نمایش شد.
شادروان رضا کرم رضایی بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون در صفحهٔ 425 کتاب "همهٔ دوستان من " در ارتباط با نحوهٔ مدیریت و ادارهٔ ادارهٔ برنامه های تئاتر چنین نوشته که: داود فتحعلی بیگی سرپرست ادارهٔ برنامه های تئاتر بود، هنوز هم هست، قبل از ایشان دکتر محمود عزیزی این پست را داشت. البته ادارهٔ برنامه های تئاتر دیگر آن ادارهٔ برنامه های تئاتر سابق نیست و در چگونگی و برنامه ریزی تئاتر هیچ نقشی ندارد، چون نه بودجه اش را دارد و نه اختیارش را. جا و اختیارش را به مرکز هنرهای نمایشی داده است و فقط محل تمرین گروه ها می باشد.

برنامهٔ ادارهٔ برنامه های تئاتر برای شهرستان ها
رضا کرم رضایی در صفحهٔ 278 کتاب "همهٔ دوستان من " در ارتباط با برنامهٔ ادارهٔ برنامه های تئاتر برای شهرستان ها چنین نوشته که: برنامهٔ دیگر اداره برای شهرستان ها این بود که گروه های اداره، نمایش های خود را قبل یا بعد از اجرای تهران به شهرستان ها، به خصوص به نقاط محروم می بردند تا مردم و گروه های نمایشی آنجا، البته اگر وجود داشت، با تئاتر آشنایی یا آشنایی بیشتری پیدا کنند.
"ماهیگیر " را بردیم شهرستان و از شهرستان گنبد شروع کردیم. هر کس گریم خودش را انجام می داد؛ بنابراین گریمور با خودمان نبرده بودیم. موقع حرکت به سوی گنبد، در اولین شهرستانی که باید در آنجا نمایش می دادیم متوجه شدم چسب گریممان تمام شده است. نتوانستیم با ناصر لاله زاری یا گریمور دیگر اداره تماس حاصل کنم و چسب گریم را خودم درست کردم. فرمول آن را می دانستم، ولی اولین بار بود که درست می کردم، غافل از آن که بعد از درست کردن باید مدتی بماند، آن هم برای آن ریش ها که از ریسمان بود و آن هوا که مرطوب بود. هر کاری کردیم ریش ها نچسبید، نه مال جوانمرد و نه مال من، فرستادم چسب "اهو " خریدند که با آن بچسبانم. جوانمرد از چسباندن امتناع ورزید و بدون ریش بازی کرد، اما من خیره سر چسباندم و گذاشتم پای وجدان کاری.
باید می گذاشتم پای نادانی، چون چسب "اهو " تمام چانه ام را چنان زخم کرد که سه سالی طول کشید تا کاملا خوب بشود. هرچه پودر و پماد پنی سیلین و داروهای دیگر پیدا می کردم و می مالیدم بی فایده بود. درنتیجه فیلم های اولیه و نمایش های بعدی ام را مجبور شدم با ریش بازی کنم که معلوم نشود.
پایان قسمت اول
 
  • پیشنهادات
  • Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    نگاهی به پیدایش اولین متولی تئاتر(بخش دوم)

    ادارهٔ هنرهای دراماتیک نخستین گام تئاتر ایران برای جهانی شدن

    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    220413_3801987828_320_213.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ایران تئاتر، پیمان شیخی: یکی از اتفاقات مهم که طی دههٔ سی برای هنر تئاتر کشورمان شکل گرفت، ایجاد ادارهٔ هنرهای دراماتیک یا ادارهٔ برنامه های تئاتر بود. متن پیش رو قسمت دوم مقاله ای است که به تارخچه این رویداد در تئاتر کشور می پردازد.
    [/BCOLOR]

    در قسمت اول این مقاله موضوعاتی چون: تولد ادارهٔ هنرهای دراماتیک،تماشاخانهٔ ادارهٔ هنرهای دراماتیک،نخستین کارمند هنرمندان ادارهٔ هنرهای دراماتیک،نخستین هنرمندان ادارهٔ هنرهای دراماتیک،سایر فعالیتهای ادارهٔ هنرهای دراماتیک،نحوهٔ ادارهٔ ادارهٔ برنامه های تئاتر پیش از انقلاب،بخشی از قوانین حاکم بر ادارهٔ هنرهای دراماتیک،نحوهٔ ادارهٔ ادارهٔ برنامه های تئاتر پس از انقلاب،برنامهٔ ادارهٔ برنامه های تئاتر برای شهرستان ها مورد نظر قرار گرفت.

    ایجاد نخستین دانشکدهٔ تئاتر و تغییر مکان ادارهٔ هنرهای دراماتیک
    سال 1337 در کنار اداره هنرهای دراماتیک، هنرستان آزاد هنرهای نمایشی نیز بوجود آمد و در سال 1343 با ریاست دکتر مهدی فروغ به نخستین دانشکده مربوط به هنر تئاتر ایران به دانشکده هنرهای دراماتیک تبدیل شد که در " چهار راه آب سردار " در نزدیکی میدان " شهدا " قرار داشت.
    این ساختمان از فردی به نام مرحوم "تدین" اجاره شد که سال 1383 همزمان با ریاست "داوود فتحعلی بیگی"، با همکاری صمیمانه خانم "خواجه نوری"، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران و دکتر مسجد جامعی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، از وراث آن مرحوم خریداری شد.
    در آغاز فعالیت اداره برنامه های تئاتر محدود به دراختیار گذاشتن مکان تمرین برای هنرمندان تئاتر نبود، بلکه چیزی شبیه به مرکز هنرهای نمایشی فعلی بود و هنرمندان نامدار کشورمان در آن فعالیت داشتند.
    بصورت گذرا می توان به فعالیت هایی چون، توسعهٔ فعالیت های مربوط به هنر تئاتردر کشور، ایجاد گروه های منسجم تئاتر و نظارت بر این گروهها، راهنمایی و کمک به گروه های حرفه ای و غیر حرفه ای تئاتر، حمایت از نمایشنامه نویسی و نمایشنامه نویسان ایرانی، نظارت بر تماشاخانه ها، اعزام کارشناسان تحصیلکرده تئاتر به شهرستانها، رپرتوار آثار نمایشی در شهرستانها و . . . اشاره کرد.

    تولد دوبارهٔ خانهٔ نمایش در ساختمان خیابان پارس
    رضا کرم رضایی در صفحهٔ 290 کتاب "من و همهٔ دوستان من" در ارتباط با تولد و ایجاد خانهٔ نمایش در ساختمان ادارهٔ برنامه های تئاتر در خیابان پارس میدان فردوسی چنین نوشته که: عباس جوانمرد تصمیم گرفت یک سالن نمایش کوچک برای کارهای تجربی گروه هنر ملی بسازد. همانطور که پیش از این گفتم، گروه هنر ملی دو سالن تمرین در طبقهٔ اول اداره داشت. دیوار بین سالن را برداشتیم . چون بودجهٔ این کار کم بود من رفتم از تجارتخانه ای که می شناختم تخته های صندوق های بزرگ اجناس وارداتی را به قیمت ارزان خریدم و قسمت دکور اداره تخته ها را در ساخت کف صحنه و نیمکت های تماشاگران به کار برد. نجار تعجب کرده بود که این همه چوب های خارجی و خوب را از کجا آورده ام. خلاصه، یک سالن نمایش نقلی خوب ساخته شد با یک اتاق برای گریم و تعویض لباس، یک پشت صحنهٔ کوچک و محلی برای تنظیم نور و صدا. اسم آن را هم گذاشتیم "خانهٔ نمایش" همین خانهٔ نمایشی که الان در ادارهٔ برنامه های نمایش وجود دارد و محل تمرین و نمایش گروه های جوان است.

    نخستین نمایش خانهٔ نمایش
    رضا کرم رضایی در صفحهٔ 290 و 291 کتاب "من و همهٔ دوستان من" در ارتباط با نخستین نمایشی که در خانهٔ نمایش در ساختمان ادارهٔ برنامه های تئاتر واقع در خیابان پارس میدان فردوسی چنین نوشته که: اولین نمایشی که در خانهٔ نمایش اجرا کردیم "اسکوریال" یا "سلطان اسکوریال" بود که نوشتهٔ یک درام نویس بلژیکی بود با ترجمهٔ احمد شاملو. این نمایش را مصطفی دالی کارگردانی کرد. اصلیت او الجزایری و مسلمان بود. در فرانسه بزرگ شده و تئاتر تحصیل کرده بود. دالی وضع مالی خوبی نداشت و آدم ماجراجویی بود و با عشق به تئاتر زندگی می کرد. یک سال پیش از این، بدون برنامه ریزی قبلی به تهران آمده و کارش را از کارگاه نمایش شروع کرده بود.
    نمایش "اسکوریال" سه بازیگر داشت: جمشید لایق نقش "سلطان" را بازی می کرد، حمید طاعتی نقش دلقک سلطان را داشت و من نقش کشیش را که بازی بسیار دشواری بود. یک ساعت تمام خم می شدم، طوری که کف دست هایم را روی زمین می گذاشتم و همانطور خمیده بدون کوچکترین حرکتی ثابت می ماندم. کلاه یا باشلوق کشیشی سر و صورتم را پوشانده و آستین و دامن بلند و گشاد روی دست ها و پاهایم را گرفته بود. تماشاگران تصورش را هم نمی کردند که این یک موجود زنده است که قامتش را خم کرده است. بعد از یک ساعت که قامتم را راست و بازی ام را شروع می کردم تماشاگران حیران می ماندند و شوکه می شدند. کارگردان هم همین را می خواست. نه او و نه خود من فکر زیانی که به ستون فقرات وارد می شد نبودیم و حالا دارم تاوانش را پس می دهم. تاوان صدمات این بازی و بازی های دیگری که بعد توضیح خواهم داد. در ضمن من مترجم و دستیار کارگردان هم بودم. به هرحال نمایش "اسکوریال" بسیار مورد توجه قرار گرفت و نقدهای خوبی در باره اش نوشته شد.

    دومین نمایش خانهٔ نمایش
    رضا کرم رضایی در کتاب "من و همهٔ دوستان من" در ارتباط با دومین نمایشی که در خانهٔ نمایش در ساختمان ادارهٔ برنامه های تئاتر واقع در خیابان پارس میدان فردوسی اجرا شد چنین نوشته که: دومین نمایشی که در خانهٔ نمایش اجرا شد کار من بود. نمایشی به نام "تابستان" اثر "رومان واین گارتن" نویسندهٔ فرانسوی. این نمایشنامه را مدت ها پیش ترجمه کرده بودم و فرصت خوبی به دست آمده بود که آن را برای اجرا در خانهٔ نمایش کارگردانی کنم. فردوس کاویانی، فهیمهٔ رحیم نیا، محمدرضا کلاهدوزان و سهراب اعزاز را که از بازیگران جوان گروه هنر ملی بودند انتخاب و شروع به تمرین کردم.
    "تابستان" نمایشنامهٔ بسیار مدرنی بود، حتی در خود فرانسه هم نمایشنامهٔ بسیار مدرنی به حساب می آمد. این بود که برای پیدا کردن شیوهٔ درست اجرایی آن به همراه بازیگران زحمت زیادی کشیدیم و وقت زیادی صرف کردیم؛ نزدیک به هفت ماه. دو بازیگر ما دانشجوی تئاتر هم بودند. نمایشنامه داستان گیرایی نداشت، یا می شود گفت بطور کلی فاقد داستان بود، چیزی که تماشاگر ایرانی خیلی به آن اهمیت می دهد. باید با بازی ها و صحنه های گیرا این مسئله را جبران می کردیم. نمایشنامه در دوازده قسمت بود، یعنی دوازده صحنه داشت. شش شب و شش روز. زندگی دو گربه و یک خواهر و برادر در این شش روز و شش شب نشان داده می شد. گربه ها عاشق یک مگس می شدند و در این راه با هم رقابت می کردند و خواهر و برادر عشق را از آن ها می آموختند و همین طور از زن و مردی که فقط در خیال آن ها حضور داشتند.
    صحنه ها همه بسیار لطیف و شعرگونه و رویایی و پر رمز و راز بود، به خصوص صحنهٔ گربه ها در شب و ما آن را مانند مینیاتور کار کرده بودیم. به همان گیرایی و با همان زیبایی.
    ملک جهان خزاعی طراح صحنه، دیوارهای صحنه را مانند اتاق بچه ها تزئین کرده بود، الوان و زیبا.
    در طراحی لباس و گریم گربه ها مشکل داشتیم. وقتی آدم ها نقش گربه را بازی کنند مسئله روشن است، لباس و گریم آن ها طوری می شود که به شکل و صورت گربه درآیند. ولی اینجا برعکس بود. دو گربه نقش دو آدم را بازی می کردند، پس باید آن ها به شکل و صورت آدم در می آمدند که خودشان بودند و نیاز به گریم و لباس خاصی نداشتند. پس چه باید کرد که معلوم شود این ها در واقع گربه اند و می خواهند رفتار آدم ها را داشته باشند و از آدم ها تقلید کنند؟ این را ما در بازی ها درآورده بودیم و حالا مانده بود شکل ظاهرش.
    برای این کار از نصرت کریمی کمک گرفتیم که با جوانمرد خیلی دوست بود. او که از نمایش خوشش آمده بود ده شبی ماند و خودش گریم کرد تا بازیگران یاد بگیرند و خودشان گریم کنند.
    گربه ها فراک می پوشیدند و پاپیون می زدند. ما لباس فراک را از ببراز سلطانی که در آن زمان از اداره تئاتر ماهانه یک مستمری دریافت می کرد به امانت گرفتیم. ببراز روانی شده بود. تئاتر حافظ نورا از دستش درآورده بودند و مجموعهٔ نفیس و گرانبهای وسایل و لباس های تعزیه و نمایش های او را سریال سازان تلویزیون به تاراج بـرده بودند، یعنی به امانت گرفته و دیگر پس نداده بودند. خودش هم عاقبت گم شد و بعد از مدتی جسدش را پیدا کردند.
    نمایش بین اهالی تئاتر سر و صدا کرد و با استقبال زیاد روبرو شد، البته نسبت به یک سالن کوچک و ناشناخته و یک نمایش سورئالیسم. نقدهای خوبی هم درباره اش نوشتند، مانند نقد بسیار خوب جمشید چالنگی، نقدنویس معتبر آن زمان.
    پایان قسمت دوم
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    نگاهی به پیدایش اولین متولی تئاتر (بخش پایانی)

    ادارهٔ هنرهای دراماتیک نخستین گام تئاتر ایران برای جهانی‌شدن

    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    220906_3098496708_320_213.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ایران تئاتر، پیمان شیخی: یکی از اتفاقات مهم که طی دههٔ سی برای هنر تئاتر کشورمان شکل گرفت، ایجاد ادارهٔ هنرهای دراماتیک یا ادارهٔ برنامه‌های تئاتر بود. متن پیش رو قسمت سوم مقاله‌ای است که به تاریخچه این رویداد در تئاتر کشور می‌پردازد.
    [/BCOLOR]

    در قسمت دوم این مقاله موضوعاتی چون: ایجاد نخستین دانشکدهٔ تئاتر و تغییر مکان ادارهٔ هنرهای دراماتیک، تولد دوبارهٔ خانهٔ نمایش در ساختمان خیابان پارس، نخستین نمایش‌خانهٔ نمایش و دومین نمایش‌خانهٔ نمایش موردنظر قرار گرفت.

    درجهٔ اهمیت اداره برنامه‌های تئاتر و خانهٔ نمایش در روزگار گذشته
    رضا کرم رضایی در صفحهٔ 293 و 294 کتاب "من و همهٔ دوستان من" چنین نوشته که: یک روز پیتر بروک برای انتخاب بازیگر به اداره تئاتر آمد و از تعداد زیادی بازیگر در خانهٔ نمایش امتحان به عمل آورد. بیشتر جوان‌ها در امتحان او شرکت کردند. بزرگان اداره که اصلاً شرکت نکردند. من و حسین کسبیان نه از بزرگان اداره بودیم و نه خیلی جوان، اما شرکت کردیم و انتخاب هم شدیم. من به این دلیل شرکت کردم که اصولاً در آموختن حریص بودم و سیری‌ناپذیر و کسبیان از روی کنجکاوی. امتحانش هم این بود که از بازیگر می‌خواست ازیک‌طرف صحنه برود سوی دیگر صحنه، همین.


    هنرمندان اداره هنرهای دراماتیک که توسط پیتر بروک انتخاب شدند
    رضا کرم رضایی در صفحهٔ 294 کتاب "من و همهٔ دوستان من" در ارتباط با هنرمندانی که توسط پیتر بروک انتخاب شدند چنین نوشته که: دیگر انتخاب شوندگان از اداره تئاتر عبارت بودند از: پرویز پورحسینی، سیاوش طهمورث، داریوش فرهنگ و از مراکز نمایشی دیگر تا آنجا که یادم مانده است فهیمه راستکار بود، یک بازیگر از دانشکدهٔ هنرهای زیبا، یک بازیگر از گروه پرویز صیاد و شکوه نجم آبادی از کارگاه نمایش. از کارگردان‌ها هم از اداره تئاتر داود رشیدی و از کارگاه نمایش آربی آوانسیان را انتخاب کرد که دستیارش باشند. البته داود رشیدی نیامد.

    روسا و سرپرستان ادارهٔ برنامه‌های تئاتر
    این اداره از آغاز تاکنون شاهد حضور افراد مختلفی به‌عنوان "رئیس" یا "سرپرست" بوده که با مروری گذرا می‌توان نام "عظمت ژانتی" را به خاطر آورد که از سال 1343 تا 1354 "رئیس" این اداره بود و سپس استاد "علی نصیریان" جانشین او شد و سال 1357 استاد "جمشید مشایخی" این مسئولیت را پذیرفت.
    مشایخی نیز پاییز 1359 از ریاست اداره برنامه‌های تئاتر استعفا داد و پس از او هنرمندان و افرادی چون "مجید جعفری"، "هوشنگ توکلی"، "نوراله حسین خانی"، "محمد امین"، "برزو عیوضی"، "مجید جهانتاب"، "امیر لواسانی"، "دکتر محمود عزیزی"، "مرتضی حاج محمدی"، "خسرو شجاع زاده"، "داوود فتحعلی بیگی"، "مهرداد بیات"، "محمود فرهنگ" و از ابتدای سال 1388 "مریم معترف" که پیش از آن در سال 1383 و زمان ریاست "داوود فتحعلی بیگی" بر اداره برنامه‌های تئاتر به‌عنوان مدیر خانه نمایش فعالیت داشت، با حفظ سمت، به‌عنوان رئیس اداره برنامه‌های تئاتر کار خود را آغاز کرد.


    ریاست علی نصیریان در ادارهٔ برنامه‌های تئاتر
    استاد علی نصیریان در ردیف منظم‌ترین هنرمندان کشورمان محسوب می‌شوند که همین نظم و دانش به‌روز ایشان موجب انتخاب این هنرمند برای ریاست ادارهٔ برنامه‌های تئاتر شد.
    رضا کرم رضایی در صفحهٔ 329 کتاب "همهٔ دوستان من" در ارتباط با ریاست علی نصیریان بر ادارهٔ برنامه‌های تئاتر و تأثیر اندیشهٔ این هنرمند بزرگ در پیشرفت هنر تئاتر ایران چنین نوشته که:
    بعد از مدتی علی نصیریان رئیس اداره شد و بسیار با احترام از من دعوت به همکاری کرد و من دوباره به اداره تئاتر رفتم. علی نصیریان از کسانی بود که به تئاتر ملی ما خدمت زیادی کرده بود و من احترام زیادی برای ایشان قائل بودم. بعضی از کارهای او و عزت‌الله انتظامی را می‌شود پست‌مدرن به‌حساب آورد، یعنی تئاتر گذشته یا تئاتر سنتی را به شیوهٔ تئاتر نوین اجرا کرده‌اند. تلفیقی از گذشته و حال و این راهی است که ادامه‌اش ما را به داشتن یک تئاتر ملی خواهد رساند و من ادامه‌اش دادم.

    فصلنامهٔ اداره تئاتر
    طی مصاحبه‌ای که در تاریخ 15 دی‌ماه سال 1395 توسط خبرنگار خبرگزاری ایلنا و با کد خبر 444592 منتشر شد، حمید مظفری در خصوص فصلنامهٔ ادارهٔ تئاتر چنین گفته که: "" یکی از نشریات اداره تئاتر «فصلنامه تئاتر» بود که نخستین شماره‌اش را زنده‌یاد خلیل موحد دیلمقانی درآورد که در همان درآمدن و نیامدن اولین شماره بالاخره باقی را «لاله تقیان» و «جلال ستاری» به دست گرفتند. از آن فصلنامه پنج شماره درآمد و باقی به‌واسطه رویداد انقلاب متوقف شد اما هر پنچ شماره در نوع و زمان خود بی‌نظیر بود. ""
    اتفاقا طی گفت‌وگویی که با استاد محمد مطیع داشتم و در تاریخ سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1387 در شمارهٔ 41 روزنامهٔ وطن امروز و متعاقبا اسفندماه سال 1395 در کتاب "خاطره بازی پیشکسوتان تئاتر" به چاپ رسید در ارتباط با نشریهٔ ادارهٔ هنرهای دراماتیک چنین می‌گوید: وقتی به تهران آمدم یک‌راست به دانشکده هنرهای دراماتیک رفتم و می‌دانستم اداره برنامه‌های تئاتر نیز در آنجاست، چراکه نشریه‌ای از طریق این اداره که در آن زمان اداره هنرهای دراماتیک نام داشت، منتشر می‌شد و من اشتراک آن را داشتم و به‌صورت ماهانه برایم ارسال می‌شد. طبیعتا بسیاری از اطلاعات مربوط به آنجا و فعالیت تئاتری این اداره را از این طریق مطلع می‌شدم. به محض ورودم به ابراهیم مکی و حسین ترابی برخوردم و بعد از مدتی نیز نزد حمید سمندریان و دکتر ممنون رفتم و تست بازیگری دادم و از کار من نیز رضایت پیدا کردند.
    گفتنی ها در باب ادارهٔ هنرهای دراماتیک بسیار است و مجال این نوشتار اندک، اما این نوید را به خوانندگان محترم می‌دهم که کتاب ادارهٔ هنرهای دراماتیک روبه اتمام است و با یاری خداوند اطلاعات تکمیلی در این کتاب تقدیم به اندیشهٔ پربار شما عزیزان خواهد شد.

    کتابخانهٔ ادارهٔ تئاتر
    کتابخانهٔ ادارهٔ برنامه‌های تئاتر یکی از بخش‌های همیشگی و دل‌نشین این اداره محسوب می‌شود که فی الحال توسط خانم کردی اداره می‌شود. این کتابخانه اکنون نیز دارای کتاب‌های مهم هنر تئاتر و نمایشنامه‌های قدیمی است و مشغول به فعالیت و سرویس دهی به هنرمندان تئاتر است. گو اینکه نباید فراموش کنیم که این کتابخانه محصول تلاش، همت و عشق هنرمند ارجمند کشورمان حمید مظفری است.
    طی مصاحبه‌ای که در تاریخ 15 دی‌ماه سال 1395 توسط خبرنگار خبرگزاری ایلنا و با کد خبر 444592 منتشرشده است، حمید مظفری در پاسخ به پرسش خبرنگار مبنی بر اینکه شما دوره‌ای از مدیریت کتابخانه اداره تئاتر را به عهده داشته‌اید. این کتابخانه چه فرقی کرده است؟ پاسخ داده که: " " نه این جوری نبوده که «دوره‌ای از مدیریت» را بر عهده داشته باشم بلکه از اساس بعد از انقلاب؛ جریان راه‌اندازی دوباره کتابخانه اداره برنامه‌های تئاتر [اسبق] با شکل و شمایل و شان و شخصیتی که بنده به آن دادم شروع شد و همزمان با تأسیس «اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران» هم تمام شد که خواهم گفت چگونه. پیش از انقلاب در محلی که اداره اسبق برنامه‌های تئاتر [میدان فردوسی کوچه پارس] قرار داشت؛ کتابخانه کوچکی زیر همان طبقه‌ای که با آمدن دوستم استاد داوود فتحعلی‌بیگی کتاب‌خانه را دوباره با همت و اراده خود علم کرد؛ قرار داشت. منتها برای یکی دو سالی [پیش از ورود بنده برای نجات آن] درِ ورودی آن به‌صورت شبانه‌روزی و چهارتان باز بود و هرکسی هر زمان که اراده می‌کرد به آنجا آمدورفت داشت. درست شبیه بود به خیابان‌های روزهای پس از انقلاب که از نیروهای راهنمایی و رانندگی و پلیس شهری در آن‌ها خبری نبود. خلاصه اموال کتابخانه سبیل شده بود: هرکس هر چیز می‌خواست می‌برد. ازجمله یک شاهنامه بایسنقری بسیار نفیس که به مناسبت جشن‌های دوهزاروپانصدساله چاپ‌شده و به اداره یا رئیس وقت، زنده‌یاد عظمت ژانتی هدیه داده بودند.""
    حمید مظفری در بخش دیگری از همین مصاحبه در ارتباط با کتابخانهٔ ادارهٔ تئاتر چنین گفته: من تا سال 64 این اسناد را نظم دادم. سال 64 شخصی را برای ریاست خانه تئاتر فرستادند که این شخص در انسانیت، معرفت، سواد، یکی از نوادر است. شخص آقای امیر لواسانی که تحصیل‌کرده ایتالیا و رشته هنر است. ایشان آمدند و باهم آشنا شدیم و رابـ ـطه ما با یکدیگر گرم شد که خوشبختانه هنوز هم هست. ایشان برای هنرمند احترام بسیاری قایل بود. به من می‌گفت که این کتابخانه را باید کاملاٌ درست کنیم. ازاینجا بود که کلید خورد و من توانستم با فراغ بال و دست‌باز و همراه با یکسری امکاناتی که در اختیار داشتم، کتابخانه را منتقل کنم؛ طبقه اول که وارد پاگرد می‌شدید، دست راست یک سالن طولانی بود، یعنی سه اتاق را سر هم زده بودند که به‌صورت یک سالن طولانی درآمده بود. ما به آنجا نقل‌مکان کردیم. آقای لواسانی به من گفت که درخواست خود را اعلام کنم که چه چیزهایی لازم دارم. البته خود ایشان‌ هم‌ نظر می‌داد، چون اغلب، نظراتش درست بود. ما میز مطالعه بزرگی به همراه صندلی می‌خواستیم که طول سالن را پرکند. از قبل یک قفسه فلزی که دری از شیشه داشت و درِ آن‌هم قفل می‌شد، داشتیم که آن را هم به کتابخانه آوردیم و من اسناد خیلی باارزش و نفیس را در آنجا نگه‌داری می‌کردم.
    لازم می‌دانم به بخشی از مصاحبه‌ای که در سال 1390 با خبرگزاری آریا داشتم رجوع کنم که در ذیل مطالعه می‌کنید. به یاری منیژه محامدی، بهروز قریب پور، آندرانیک چخوفیان، بابک شاه علیزادگان، کاظم شهبازی، امین انصاری و عباس اقسامی که کتاب‌هایشان را با امضای شخصی در اختیار کتابخانه گذاشتند، در پی تجهیز این مکان هستیم. البته یارتا یاران و داریوش مودبیان نیز با اهدا بخشی از کتابخانه شخصی خود، با ما همکاری می‌کنند. همچنین مراسم ثبت نامه عضویت در کتابخانه انجام می‌شود تا دوستان و هنرمندان از این امکانات استفاده کنند.

    صداخانهٔ ادارهٔ برنامه‌های تئاتر
    همزمان با تغییر مکان ادارهٔ هنرهای دراماتیک در دههٔ چهل و نقل‌مکان به خیابان پارس، واحدی به این اداره اضافه شد و با عنوان "صداخانهٔ ادارهٔ هنرهای دراماتیک" کار خود را آغاز کرد. در این زمان طبق قراردادی که از سوی ادارهٔ هنرهای دراماتیک و مرکز پخش موسیقی "بتهوون" بسته شد، قرار بر این شد که تازه‌ترین صفحات گرامافون و کاست‌ها به "صداخانه" ارائه شود تا چنانچه گروه‌های نمایشی برای نمایش موردنظرشان نیازمند موسیقی شدند، امکان تهیهٔ آن را از "صداخانه" داشته باشند. همچنین همگام با موسیقی عرضه‌شده در دنیا باشند و به‌عنوان شنونده‌ای حرفه‌ای و آشنا با سبک‌های مختلف موسیقی جهان، بهترین موسیقی را برای نمایش موردنظرشان انتخاب کنند.
    از سوی دیگر به‌وسیلهٔ دستگاه‌های "تی پ" یا همان ضبط‌صوت‌های حرفه‌ای، امکان ضبط صدای آثار نمایشی تولید گروه‌های ادارهٔ هنرهای دراماتیک فراهم شد و از این طریق نیز بخشی از آثار نمایشی به‌صورت صوتی به ثبت رسیدند که البته باکمال تأسف موجود نیستند.
    "صداخانه" پس از انقلاب تعطیل و از میان رفت اما در سال 1386 شخصاً آن را در واحد روابط عمومی راه‌اندازی کردم. در اینجا شایسته می‌بینم تا مصاحبه‌ای که در همان سال با خبرگزاری آریا داشتم را منتشر کنم.
    خبرگزاری آریا- مدیر روابط عمومی اداره برنامه‌های تئاتر و خانه نمایش از راه‌اندازی "صداخانه" اداره تئاتر پس از وقفه 30 ساله خبر داد.
    وی تصریح کرد: سال‌های بسیار دور، در اداره برنامه‌های تئاتر، مکانی تحت عنوان "صداخانه" وجود داشت که در اداره فعلی، این اتاق 24 متری، متعلق به حراست است. صداخانه به‌وسیله قرارداد با مرکز پخش موسیقی "بتهوون"، یک نسخه از جدیدترین صفحات و کاست‌های موسیقی دنیا را از آن خود می‌کرد تا در اختیار گروه‌های نمایشی که در تماشاخانه‌های تهران فعالیت می‌کردند قرار دهد. با پیشرفته‌ترین امکانات موجود در آن زمان، صدای نمایش‌ها ضبط و در صورت تمایل نگه دارای می‌شد که متأسفانه توسط سارقین، به سرقت رفته است.
    شیخی ضمن اشاره به راه‌اندازی شدن "صداخانه" پس از گذشت یک وقفه 30 ساله، تأکید کرد: چند روز گذشته با اهدای 50 حلقه سی دی که تماماً موسیقی‌های بدون کلام هستند، همچنین تصانیف قدیمی که مربوط به دهه 30 است، توسط بنده "صداخانه" اداره برنامه‌های تئاتر راه‌اندازی شد. همچنین قرار است با همیاری "آرش وطن خواه"، از دوستان قدیمی در مرکز پخش "بتهوون" موسیقی‌ها به‌صورت رایگان و اهدایی در اختیار صداخانه قرار بگیرد چراکه به دلیل عدم بودجه نمی‌توانیم هزینه‌ها را پرداخت کنیم البته درزمینهٔ تبلیغات، ایشان را یاری می‌کنیم.
    او افزود: از اواخر خرداد و پس نقل‌مکان اداره به ساختمان جدید، موسیقی‌هایی که در چهارچوب جمهوری اسلامی است، با شرایط تعیین‌شده از جانب ما، در اختیار گروه‌ها قرار می‌گیرد و این دوستان باید چیزی را به ودیعه بگذارند چراکه این سی‌دی‌ها به‌سختی جمع‌آوری می‌شوند.
    مدیر روابط عمومی اداره برنامه‌های تئاتر متذکر شد: با امکانات شخصی خودم و با یاری مسئولان در مرکز هنرهای نمایشی، صدای آثار نمایشی که در خانه نمایش اداره تئاتر اجرا می‌شوند، توسط صداخانه ضبط و نگهداری می‌شود. آرزو دارم با خریداری یک دوربین بتوانیم از این نمایش‌ها تصویربرداری هم انجام دهیم.
    وی معتقد بود که درزمینهٔ راه‌اندازی "صداخانه"، "ایلیا منفرد"، "ارشام مودبیان" و "آرش وطن خواه" بسیار همکاری کرده‌اند.

    فیلمخانهٔ ادارهٔ برنامه‌های تئاتر
    سال 1390 برای دومین بار مسئولیت روابط عمومی ادارهٔ تئاتر و خانهٔ نمایش را بعهده گرفتم و تصمیم گرفتم تا فیلمخانهٔ این مکان را راه‌اندازی کنم. البته تمام این عناوین در واحد روابط عمومی شکل گرفت و تصمیم بر آن داشتم تا علاوه بر جمع‌آوری و آرشیو فیلم نمایش‌های در حال اجرای خانهٔ نمایش، فیلم‌های موجود مربوط به آثار نمایشی سال‌های گذشتهٔ خانهٔ نمایش را نیز گردآوری کنم؛ اما باکمال تأسف این امکان فراهم نشد و دوستان هنرمند که چنین فیلم‌هایی را در اختیار داشتند همکاری نکردند. لازم می‌دانم به بخشی از مصاحبه‌ای که در تاریخ هفدهم خرداد سال 1390 با فریبرز دارایی، خبرنگار مطرح تئاتر در خبرگزاری مهر داشتم رجوع کنم که چنین نوشته:
    مدیر روابط عمومی اداره برنامه‌های تئاتر از راه‌اندازی بخش فیلم‌خانه جهت نگهداری فیلم اجرای آثار نمایشی خانه نمایش و نمایش‌های اجراشده در سالن‌های دیگر تئاتر ایران خبر داد.
    پیمان شیخی مدیر روابط عمومی اداره برنامه‌های تئاتر درباره راه‌اندازی صداخانه و فیلم‌خانه در این مکان تئاتری به خبرنگار مهر گفت: چندی پیش بخش صداخانه را در اداره تئاتر راه‌اندازی کردیم. کلیه گروه‌های تئاتری فعال کشور که قصد دارند اثری را به صحنه ببرند برای استفاده از موسیقی با کلام یا بی‌کلام، افکت و حتی صدای نمایش‌های قدیمی اعم از تخته حوضی می‌توانند از آرشیو صداخانه به‌صورت رایگان استفاده کنند.
    وی ادامه داد: ازاین‌پس در اولین شب اجرا صدای اجرای نمایش ضبط و در آرشیو صداخانه قرار می‌گیرد. این اقدام امکان مناسبی را برای رسانه‌ها فراهم می‌کند تا برای تولید و اجرای برنامه‌های رادیویی بتوانند از فایل صوتی اجرای نمایش استفاده کنند.
    شیخی با اشاره به راه‌اندازی بخش فیلم‌خانه در اداره برنامه‌های تئاتر گفت: در این بخش با موافقت خانم مریم معترف رییس اداره برنامه‌های تئاتر قرار شد فیلم اجراهای گوناگون در سالن‌های مختلف به‌صورت آرشیو نگهداری شود. فیلم‌خانه امکان مناسبی را برای پژوهشگران ایجاد می‌کند.
    مدیر روابط عمومی اداره برنامه‌های تئاتر با اشاره به راه‌اندازی بخش فیلم‌خانه با 20 فیلم اجرای نمایش‌های مختلف گفت: خواهش من از هنرمندانی که بخصوص در خانه نمایش به اجرای آثار خود می‌پردازند این است که فیلم اجراهای خود را به فیلم‌خانه ارائه دهند. این اقدام هم کمکی به بخش پژوهش در تئاتر است و هم آرشیوی از فیلم اجراهای نمایشی برای استفاده خود هنرمندان تئاتر.

    بانک اطلاعات هنرمندان و واحد گردآوری و پژوهش ادارهٔ برنامه‌های تئاتر
    وقتی سال 1386 بنا به مهربانی و توسط محمدرسول صادقی که مدیر وقت روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی بود به‌عنوان مسئول روابط عمومی ادارهٔ برنامه‌های تئاتر و خانهٔ نمایش معرفی شدم یکی از دغدغه‌های اصلی من در کنار امر روابط عمومی، پرداختن به تاریخچهٔ مکانی بود که در آن کار می‌کردم. به همین جهت تصمیم گرفتم که در گام نخست بانکی که شامل اطلاعات هنرمندان گذشته و هنرمندان در حال تمرین و اجرای ادارهٔ تئاتر و خانهٔ نمایش می‌شود را ایجاد کنم که این کار را نیز انجام دادم و در آن سال‌ها نیز اطلاع‌رسانی شد اما بعدها مسکوت ماند.
    دومین گام در جهت ثبت تاریخ، ایجاد واحد گردآوری و پژوهش بود که بالاخره با حمایت دلسوزانه و بی‌دریغ مهندس مهدی شفیعی در تماشاخانهٔ سنگلج راه‌اندازی کردم و از دی‌ماه سال 1395 در خانهٔ نمایش راه‌اندازی شد که امیدوارم تداوم داشته باشد.
    آنچه مسلم است اینکه تئاتر کشورمان نیازمند به تاریخ‌نگاری صحیح و بی‌طرفانه است و می‌بایست در اندیشهٔ تأسیس موزهٔ تئاتر بود، کاری سترگ که اتابک نادری سودای آن را و من آرزوی آن رادارم. امری مهم که اخیراً باخبر شدم که از طریق مهندس مهدی شفیعی نیز به‌صورت جدی در حال پیگیری است.
    با آرزوی بهترین‌های برای تئاتر کشورمان که هنرمندانی نجیب، ساعی و مهرپرور دارد. آمین.
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    113
    بالا