از جدایی‌ها حکایت می‌کنند

гคђค1737

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/12
ارسالی ها
7,959
امتیاز واکنش
45,842
امتیاز
1,000
محل سکونت
زیر خاک
اولین و مهم‌ترین پیامد طلاق، بزهکاری کودکان و نوجوانان، ناسازگاری‌ها و رفتارهای ضداجتماعی و افزایش کودکان خیابانی و دختران فراری است.
اکثر قریب به اتفاق صاحب‌نظران و کارشناسان، بر اهمیت و نقش خانواده به عنوان زیر بنای هر جامعه سالمی تاکید ویژه‌ای دارند...
از جدایی‌ها حکایت می‌کنند
پیامد طلاق,پیامد طلاق,پیامد طلاق بر فرزندان,روانشناسی طلاق
در شرایط اجتماعی کنونی نمی‌توان از کنار این واقعیت تلخ گذشت که متاسفانه نهاد خانواده به طور جدی مورد تهدید قرار گرفته است. این امر هشداری جدی برای متولیان امور است تا هر چه زودتر تمهیداتی، بیندیشند، در غیر این صورت در آینده‌ای نه چندان دور با یک بحران بزرگ اجتماعی روبه‌رو خواهیم بود که اگر نگوییم حل آن غیرممکن است ولی به طور حتم دشوار خواهد بود.
همان‌گونه که اشاره شد، خانواده مهم‌ترین نقش را در سعادت جامعه دارد و حصول این سعادت، به دو عامل مشخص بستگی دارد:
۱) آگاهی، توانایی و سلامت خانواده‌ها
۲) آگاهی، توانایی و سلامت مدیران ارشد اجتماعی.
در واقع‌ اگر این دو عامل وجود داشته باشد، به طور یقین جامعه به سعادت می‌رسد و در غیر این صورت خیر.
واضح است که آدمی برای اشتغال به شغلی یا پرداختن به هنری، باید مجموعه‌ای از آموزش‌ها و مهارت‌ها را کسب کند. در واقع آموزش، نردبان تکامل انسان است و در این میان، آموزش ازدواج به افراد جامعه برای شکل دادن خانواده‌ای سالم، از اهمیت به سزایی برخوردار است. پس نتیجه می‌گیریم که برای تبدیل شدن به یک همسر توانا و داشتن یک زندگی سعادتمند و موفق، باید مهارت‌ها و آگاهی‌های لازم را کسب کرد. از این رو توصیه می‌شود با مطالعه کتاب‌های مربوط به تعلیم و تربیت و روان‌شناسی خانواده، آیین همسرداری و یا شرکت در جلسات آموزش خانواده، به دانش و مهارت خود بیفزاییم.
به نظر شما در عمل چنین اتفاقی می‌افتد؟ برای آموختن رانندگی باید حداقل ۲۰ ساعت آموزش رانندگی ببینیم و یک کتاب آیین‌نامه را امتحان بدهیم، در مقابل آیا برای کاری که میلیون‌ها بار از رانندگی پیچیده‌تر، دشوارتر و حساس‌تر است، ما به اندازه ۲۰ ساعت که هیچ، آیا ۲۰ دقیقه آموزش دیده‌ایم؟
فقط به مردها گفته‌اند که (گربه را دم حجله بکشید) و به خانم‌ها گفته‌اند که به آقایان هرگز اعتماد نکنید و نگذارید پیراهنشان دو تا شود. این تنها آموزشی است که در سطح جامعه وجود دارد، آن وقت می‌خواهیم این دو نفر (زن و شوهر) را با خوش‌بینی، با تعارف و با ایده‌آل‌نگری زیر یک سقف بفرستیم.
نتیجه‌اش این می‌شود که فقط در شهر تهران روزانه ۴۰ زوج تهرانی طلاق می‌گیرند. همچنین آمارها نشان می‌دهد که طلاق در بسیاری از شهرها افزایش یافته است. البته عمق واقعه از این شدیدتر و نگران کننده‌تر است، زیرا علاوه بر طلاق شرعی در خانواده‌ها، طلاق عاطفی و اخلاقی، تشدید شده و زوجین فقط همدیگر را تحمل می‌کنند. به همین دلیل بیگانگی در میان اعضای خانواده‌ها افزایش یافته است.
همچین آمارها نشان می‌دهد که میزان ازدواج در بسیاری از شهرهای کشور رو به کاهش است که این امر نیز معضلات اجتماعی زیادی مانند باندکرکس‌ها، خفاش‌شب و.... به همراه خواهد داشت. متاسفانه باز آمارها نشان می‌دهند که خانواده‌های خوشبخت و موفق زیادی نداریم، زیرا ازدواج‌های سنجیده و موفق پیرامون ما کم بوده است. ازدواج درست آن گاه صورت می‌گیرد که مبتنی بر این مطلب باشد: انتخاب عاقلانه- زندگی عاشقانه؛ متاسفانه ما کمتر شاهد این هستیم که انتخاب‌ها عاقلانه باشد و بیشتر انتخاب‌ها، احساسی است.
● دلایل و عوامل افزایش طلاق
۱) قوانین ناقص:
یکی از عواملی که باعث شده آمار طلاق به شدت بالا برود، وجود و تصویب برخی قوانین مربوط به طلاق است. قوانین ناقصی در جامعه وجود دارد که سبب می‌شوند برخی از افراد در برخورد با کوچکترین مشکلی، به فکر طلاق بیفتند. در واقع وجود این قوانین باعث افزایش آمار طلاق می‌شوند.
۲) اعتیاد:
از دیگر عواملی که باعث افزایش آمار طلاق می‌شود، اعتیاد است. اعتیاد به عنوان بلای خانمان‌سوز می‌تواند هر زندگی را در کام خود فرو کشد و نابودش کند. به گفته دکتر راه چمنی، رئیس سازمان بهزیستی، عامل ۵۰ درصد طلاق‌ها، اعتیاد یکی از زوجین است.
۳) مسائل و مشکلات جنـ*ـسی:
به عقیده کارشناسان مسائل اجتماعی، میزان نیاز جنـ*ـسی زن و مرد نیز مانند آتش‌ زیرخاکستر است که امروزه یکی از مقوله‌های بنیادی و اساسی در تداوم زندگی مشترک است. اگر چه کسانی هستند که این مسأله را آنچنان به طلاق مربوط نمی‌دانند ولی بیش از ۵۰ درصد عامل طلاق‌ها عموما ریشه در مشکلات جنـ*ـسی دارد. تا امروز مشکلات جنـ*ـسی، نه در بسیاری از سیاستگذار‌ی‌ها و برنامه‌ریزی‌ها دیده شده و نه مراکز تخصصی مورد اعتمادی برای مراجعه مردم در این زمینه به وجود آمده است.
۴) عوامل اقتصادی:
مسائل مالی و اقتصادی از دیگر عواملی است که می‌تواند به متارکه زوجین منجر شود. از مصادیق این عوامل موثر می‌توان به فقر و بیکاری اشاره کرد.
۵) عوامل ارتباطی:
عوامل ارتباطی مشتمل بر ارتباط و رفت و آمد با خانواده همسر (والدین، خواهر و برادر و بستگان) و نگاه و نگرش متقابلی که این دو نسبت به هم دارند، است. شاید بتوان گفت که عوامل ارتباطی در جامعه ما از بزرگ‌ترین مسائل اختلاف‌ برانگیز در مسائل زناشویی و خانوادگی است. جایی که خود زوجین چندان اختلافی با همدیگر ندارند، مسائل فرعی دیگر مانند ارتباط با خانواده‌های طرفین، مشکلات بسیاری را به وجود آورد.
۶) عوامل روان‌شناختی:
عوامل روانی شناختی دخیل در طلاق، ابعاد گسترده‌ای را در برمی‌گیرد. از جمله مواردی که می‌توان به آنها اشاره کرد عبارتند از: نداشتن تفاهم و سازگاری روانی، ناپختگی و عدم بلوغ اجتماعی، توقعات بیجا و چشم و همچشمی، ابتلا به اختلالات عاطفی و روانی و....
البته عواملی دیگری چون ازدواج‌های تحمیلی و نامناسب، داشتن عقاید و دیدگاه‌های متفاوت مذهبی، سیـاس*ـی و اجتماعی، ازدواج‌های متعدد و مخفی، بی‌وفایی و خــ ـیانـت زن و مرد، ناباروری و... از دیگر علل و عوامل افزایش طلاق به حساب می‌آیند.
در اینجا بد نیست به برخی نتایج و پیامدهای طلاق اشاره کنیم:
اولین و مهم‌ترین پیامد طلاق، بزهکاری کودکان و نوجوانان، ناسازگاری‌ها و رفتارهای ضداجتماعی و افزایش کودکان خیابانی و دختران فراری است.
به طوری که آمارها نشان می‌دهد، ۹۵ درصد دختران فراری محصول طلاق هستند. از دیگر نتایج طلاق می‌توان به افزایش سرقت و دزدی در جامعه، قتل و جنایت، خودکشی، گرایش به مصرف مواد مخـ ـدر و الـ*کـل، افزایش فساد و فحشا و... اشاره کرد. همچنین بچه‌های طلاق باگذشت پنج سال به هیچ وجه نمی‌توانند ثبات‌هیجانی و عاطفی خود را به دست بیاورند. از آنجا که به نظر بسیاری از پژوهشگران روان‌شناسی‌، هسته مرکزی شخصیت افراد در دوران کودکی شکل می‌گیرد، این گونه کودکان در بسیاری از موارد، دچار اختلالات شخصیتی خواهند شد. ‌
● راههای مقابله با بحران
با توجه به اینکه درصد بالایی از دادخواست‌های طلاق در دو سال اول زندگی رخ می‌دهد، مشاوره قبل از ازدواج، آموزش راه‌های مقابله با بحران، آموزش مهارت‌های زندگی و برپایی کلاس‌های آموزش خانواده از سوی دستگاه‌های متولی، امری ضروری است.
در باب طرح معضل طلاق، مطالب زیادی به رشته تحریر درآمده اما نمی‌توان انکار کرد که در پیشگیری و کاهش شمار طلاق اقدامات زیر بنایی گسترده‌ای صورت نگرفته است و اگر مسوولان و کارشناسان فرهنگی و اجتماعی و برنامه‌ریزان به سرعت و نه به صورت مقطعی، چاره‌ای برای معضل افزایش طلاق پیدا نکنند، باتوجه به نگاه جامعه به زنان مطلقه در آینده‌ای نه چندان دور جامعه با بحرانی عظیم روبه‌‌رو خواهد شد که چاره‌اندیشی برای آن، به مراتب دشوارتر خواهد بود.
با توجه به مطالبی که گفته شد، حال پرسش چند سوال از کسانی که می‌خواهند طلاق بگیرند خالی از لطف نیست.
با دقت به سوال‌ها توجه کنید و با خودتان حداقل رو راست باشید:
▪ آیا فکر نمی‌کنید که آشفتگی‌های خانوادگی و طلاق یک معضل اجتماعی است و پیامدهای ناگوار و خطرناکی برای جامعه در پی دارد؟
▪ آیا تاکنون به آینده سیاه و تار میوه‌های شیرین زندگی یعنی فرزندانتان توجه کرده‌اید؟
▪ آیا تاکنون به کانو‌ن‌های اصلاح و تربیت و زندان‌ها مراجعه کرده و از نزدیک شاهد قربانیان اختلافات خانوادگی و طلاق بوده‌اید؟
▪ آیا نظاره‌گر فرزندانی بوده‌اید که با چشمانی گریان و قلبی شکسته صحنه تلخ و غیرقابل باور طلا‌ق پدر و مادر خود را نگاه کرده و به آینده نامعلوم خویش می‌اندیشند؟
▪ چرا برخی از ما با بروز کوچکترین مشکل در زندگی زناشویی مسأله جدایی را به میان می‌کشیم و هنوز هم فکر می‌کنیم طلاق راه‌حل مشکلات و صحیح‌ترین جاده عبور است؟ قدری بیندیشیم، مسلما پیشیمان نخواهیم شد....‌
 

برخی موضوعات مشابه

بالا