- عضویت
- 2017/05/18
- ارسالی ها
- 35,488
- امتیاز واکنش
- 104,218
- امتیاز
- 1,376
اشرف پهلوی
اَشرَفالمُلوک پهلوی (۴ آبان ۱۲۹۸ - ۱۷ دی ۱۳۹۴)، که تا پیش از انقلاب ایران با عنوان سلطنتی والاحضرت شاهدُخت اشرف پهلوی خطاب میشد،[۲] فرزند رضاشاه پهلوی و خواهر دوقلوی محمدرضا شاه پهلوی بود. وی دیپلمات، رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد[۳] و کمیسیون حقوق زنان سازمان ملل متحد و از فعالان حقوق زنان در ایران بود.[۴] وی در بهار سال ۱۳۲۵، نقش مهمی در ترغیب ژوزف استالین به خروج ارتش سرخ از آذربایجان ایران داشت.[۵] از اشرف پهلوی همچنین به عنوان یکی از عوامل مؤثر جریان کودتای ۲۸ مرداد و سقوط محمد مصدق نام بـرده شدهاست. اشرف پهلوی همچنین نقش مهمی در تأسیس سازمان خدمات اجتماعی و سازمان زنان ایران داشت.
اشرف پهلوی، روز پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ در سن ۹۶ سالگی در منطقه مونتکارلو، شاهزادهنشین موناکو درگذشت.
اشرف پهلوی
اشرف پهلوی در جوانی
نام کامل اشرفالملوک پهلوی
لقب(ها) والاحضرت شاهدُخت اشرف پهلوی
زادروز ۴ آبان ۱۲۹۸ خورشیدی
زادگاه تهران، ایران
درگذشت ۱۷ دی ۱۳۹۴ خورشیدی
۷ ژانویهٔ ۲۰۱۶ (۹۶ سال)
محل درگذشت مونتکارلو، شاهزادهنشین موناکو
آرامگاه گورستان موناکو[۱]
همسران
علیمحمد قوام
احمد شفیق
مهدی بوشهری
دودمان خاندان پهلوی
پدر رضاشاه پهلوی
مادر تاجالملوک آیرملو
فرزندان شهریار شفیق
شهرام پهلوینیا
آزاده شفیق
زندگینامه
در روز ۱۷ دی ۱۳۱۴ تاجالملوک آیرُملو، همسر رضاشاه و دخترانشان شمس و اشرف بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم رفتند. این نخستینبار بود که خانواده شاه بدون حجاب و روبنده در مجمعی عمومی ظاهر میشدند.
از نزدیکان رضاشاه نقل شدهاست که فرمان کشف حجاب برای رضاشاه دردآور بود، اما برای اعتلای زنان ایرانی این فرمان را ضروری میدانست.[۶]
از راست: اشرف پهلوی، شهناز پهلوی، تاج الملوک، محمدرضا شاه پهلوی و فرح پهلوی (مراسم نامزدی محمدرضاشاه و فرح دیبا)
شاهدُخت اشرف پهلوی در حین سخنرانی در مقام ریاست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در اسفند ۱۳۴۷ خورشیدی.
اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی محمدرضاشاه پهلوی، به عنوان یکی از چهرههای تأثیرگذار دربار پهلوی، چهارم آبان ۱۲۹۸، پنج ساعت پس از محمدرضا در تهران به دنیا آمد. نام اصلی وی زهرا است که پس از به سلطنت رسیدن پدرش، رضاشاه، به اشرف الملوک ملقب شد. مادرش تاج الملوک از خانوادههای نظامی مهاجری بود که پس از انقلاب بلشویکی روسیه از آذربایجان به ایران آمده بودند. اشرف دارای ده خواهر و برادر تنی (شمس، محمدرضا شاه پهلوی، علیرضا) و ناتنی (همدم السلطنه، فاطمه، غلامرضا، عبدالرضا، احمدرضا، محمودرضا، حمیدرضا) از سه همسر دیگر رضاشاه بود.
در شش سالگی اشرف و با به سلطنت رسیدن پدرش زندگی کاخنشینی این خانواده آغاز شد. اشرف الملوک برادر خویش را والاحضرت خطاب میکرد، و صد تومان مقرری ماهانه از رضاشاه داشت و اسب سواری و اتومبیل به خصوص از نوع آمریکایی از چیزهای مورد علاقه وی بود. اشرف تحصیلات خود را در مدرسه دخترانه زرتشتیها گذراند و زبان فرانسه را از معلم خانوادگی دربار، مادام ارفع فراگرفت و اولین آشناییهای اشرف با غرب نیز از تعاریف مادام ارفع در همینجا شکل گرفت.
اولین سفر وی به اروپا در سال ۱۳۱۲ برای دیدار ولیعهد در سوئیس رخ داد که بهدلیل علاقهمندی شدید به زندگی در اروپا و نیز تحصیل، از پدر تقاضای ماندن در کنار برادر جهت ادامه تحصیلات نمود که به دلیل عدم اجازه رضاشاه، پس از مدتی به ایران بازگشت. خانواده رضاشاه و از جمله اشرف از نخستین افرادی بودند که بنابر تصمیم رضاشاه بر تغییر الگوی ایرانی بر اساس غرب، به صورت بیحجاب در مراسم جشن فارغالتحصیلی دانشسرای عالی در ۱۳۱۴ شرکت جستند. اشرف در سن ۱۷ سالگی به توصیه پدرش رضاشاه پهلوی با علی قوام پسر قوامالملک شیرازی ازدواج کرد که بعد از شهریور ۱۳۲۰ این ازدواج به طلاق انجامید. ثمره آن هم پسری بنام شهرام پهلوینیا بود. رضاشاه به هنگام خروج از کشور و نیز در تبعید همواره به اشرف تأکید میکرد که در کنار برادر خویش مانده و مراقب وی در امر سلطنت باشد.
در سال ۱۳۲۲، اشرف جهت همراهی فوزیه عازم مصر شد که درآنجا با احمد شفیق آشنا شد، این آشنایی به ازدواج منجر شد؛ که البته چند سالی بیشتر دوام نیافت و این زوج در سال ۱۳۲۹؛ یعنی ۹ سال پیش از طلاق رسمی، یکدیگر را ترک گفتند. ثمره این ازدواج دو فرزند به نامهای شهریار شفیق و آزاده شفیق بود (احمد شفیق مدتی رئیس کل شرکت هواپیمائی کشور میشود و بعدها به تجارت میپردازد و مدتی بعد بر اثر سرطان فوت میشود).
اشرف در تعیین دولتهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ همچون مخالفت با قوام، روی کار آمدن هژیر و رزم آرا دخالت اساسی داشت. وی در دوران نخستوزیری مصدق بخاطر دخالت در سیاست و حمایت از مخالفان دولت از کشور تبعید شد و به فرانسه رفت. از او به عنوان یکی از عوامل مؤثر در کودتای ۲۸ مرداد نامبرده میشود. وی اواخر ۱۳۳۲ به ایران بازگشت. اشرف در دههٔ ۱۳۴۰ با جوان تحصیلکردهای به نام مهدی بوشهری در پاریس ازدواج کرد.
جلسهای با حضور اشرف پهلوی، علیاشرف احمدی، محمدصفی اصفیا، منوچهر اقبال، عبدالرضا انصاری، مجید رهنما، عبدالحسین سمیعی و عبدالمجید مجیدی
یکی از عمدهترین اقداماتی که اشرف بدان دست زد، یک سلسله فعالیتهای اجتماعی بود، که در قالب آن به امور سیـاس*ـی، کسب درآمد و… برای خود میپرداخت.
اشرف پس از ازدواج با احمد شفیق در ۱۳۲۲، بنیاد خدمات اجتماعی را راهاندازی کرد. در اواخر ۱۳۲۶ سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی تحت ریاست محمدرضا و نیابت اشرف احداث شد. شورای عالی جمعیت زنان ایران نیز در اسفند ۱۳۲۷ به ریاست اشرف تشکیل شد. وی همچنین ریاست جمعیت زنان صلح جو، سازمان زنان، کمیسیون مقام زن وابسته به سازمان ملل متحد، نیابت ریاست کمسیون مبارزه با بیسوادی در ۱۳۴۲ و نیز ریاست کمیته ایرانی حقوق بشر و ریاست هیئت نمایندگی سیـاس*ـی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از ۱۳۴۵ به بعد را بر عهده داشت و در پی دستیابی به مقام دبیر کلی سازمان ملل نیز بود که بدان نائل نشد.
او یکی از سه زنی است که از سال ۱۹۴۸ تاکنون ریاست کمیسیون سالانه حقوق بشر سامان ملل متحد را بر عهده داشتهاست.[۷] وی از دانشگاه برندایس در سال ۱۹۷۰ دکترای افتخاری حقوق دریافت نمود.[۸]
محمدرضا پهلوی و اشرف پهلوی در جوانی.
اشرف در راستای این خدمات اجتماعی و در واقع انجام برخی مذاکرات سیـاس*ـی و… به دعوت صلیب سرخ به کشورهای مختلفی سفر کرد؛ از جمله سفر به شوروی در بهار ۱۳۲۵ با عنوان بازدید از بیمارستانهای روسیه و ملاقات با استالین، سفر به انگلستان، سوئد، آمریکا، هندوستان، پاکستان، چین، کره شمالی و کشورهای آفریقایی که عمدتاً بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود. او در این سفرها با بسیاری از سیاستمداران از جمله بوتو، جواهر لعل نهرو، گاندی، استالین، مارشال تیتو، هایلا سلاسی، جان اف کندی، چائوشسکو و سوهارتو دیدار داشت.
اشرف پهلوی کتاب خاطرات خود را به نام چهرههایی در یک آینه منتشر کرد و تاکنون کتابها و مقالات متعددی درمورد او به رشتهٔ تحریر درآمدهاست که از آن جمله میتوان از کتاب این سه زن اثر مسعود بهنود نام برد.
پس از تبعید به آمریکا اشرف در ویلایی در ژوان لوپن در نیس فرانسه و منزل خود در شماره ۲۹ بیکمن پلیس در منهتن، نیویورک سیتی اقامت داشت. این خانه در سال ۲۰۱۴، با قیمتی بالغ بر ۴۹ میلیون دلار رکورددار گرانترینِ خانهها در نیویورک، منطقهٔ جنوب پارک مرکزی بودهاست.[۹]
اشرف پهلوی بر این باور بود که ناآرامی انقلاب «در خلال یک هجوم خبری مستمر بیبیسی بر ضد شاه صورت گرفت که تقریباً وجه دیگر بود از حملاتی که چند دهه قبل بر ضد پدرم انجام شد.»[۱۰]
سازمان زنان
اشرف پهلوی به عنوان عضوی از هیئت حاکمهٔ ایران در اعمال برخی تغییرات در قوانین مربوط به زنان از جمله قانون حمایت از خانواده نقش مهمی داشت.[۱۱]
سازمان زنان، مهمترین سازمان مربوط به حقوق زنان در عصر پهلوی بود. قبل از آن شورای عالی جمعیت زنان ایران در اسفندماه ۱۳۳۷ به ریاست اشرف پهلوی تأسیس شد. این شورا با اتحاد ۱۷ جمعیت مبارزه زنان موجود در کشور و با شرکت ۵۰ عضو مؤسس به فعالیت پرداخت. پس از مدتی این شورا به عضویت شورای بینالمللی زنان درآمد و به تطبیق فعالیتهای جمعیتهای زنان در نقاط مختلف پرداخت. این شورا پس از هشت سال فعالیت، به دلیل عدم موفقیت منحل شد. بعد از آن سازمان زنان به رهبری اشرف پهلوی در سال ۱۳۴۵ ایجاد شد و اساس آن بر پایه انجام اهداف مربوط به اصلاحات ارضی و انقلاب سفید شاه قرار داشت.[۱۲]
یادمانها
تمثال اشرف پهلوی در سال ۱۹۴۰
اشرف پهلوی بیش از هر زنی در تاریخ معاصر ایران، «سوژه جوکهای جنـ*ـسی، متهم به بیبند و باری و حتی خــ ـیانـت به منافع ملی» بودهاست.[۱۴] در برخی موارد، دشمنیهای سیـاس*ـی، اغراق و تمسخر در ایراد اتهامات و شایعات نقش داشتهاند.[۱۴]
کودتای ۲۸ مرداد
نوشتار(های) وابسته: امیرمختار کریمپور شیرازی
هنگامی که محمد مصدق به نخستوزیری رسید، از جانب دو زن احساس خطر میکرد، در درجه نخست اشرف پهلوی و بعد تاجالملوک، مادر شاه. مصدق در دومین سال نخستوزیری، از محمدرضا شاه پهلوی، خواست تا اشرف و مادرش از ایران خارج شوند تا خیالش از دخالتهای او در دربار و در امور مملکت راحت شود.[۱۳]
نوشته و ادعا شده که تحرکات اشرف در هماهنگکردن نیروهای وفادار به سلطنت در داخل و خارج از ایران، یکی از مهمترین عوامل در موفقیت کودتای ۲۸ مرداد بود.[۵]
کریمپور شیرازی در روزنامه شورش در انتقاد از اشرف پهلوی مینویسد:
مردم میگویند اشرف چه حق دارد که در تمام شئون مملکت دخالت کرده و با مقدرات و حیثیت یک ملت کهنسال بازی کند. مردم میگویند این پولهایی را که اشرف بنام سازمان شاهنشاهی از مردم کور و کچل، تراخمی و بیسواد این مملکت فقیر و بدبخت میگیرد به چه مصرفی میرساند… مردم میگویند چرا خواهر شاه در امور قضائیه، مقننه و اجرائی این مملکت دخالت نا مشروع میکند. چرا خواهر شاه دادستان تهران را احضار کرده و نسبت به توقیف ملک افضلی جنایتکار و آدمکش اعتراض کرده و دستور تعویض بازپرس را میدهد.
چرا باید یک نفر مفتخور نالایق بنام همسری خواهر شاه دربار سلطنتی یک مملکت تاریخی را ملعبه عیاشی و خوش گذرانی خود قرار دهد… شاه اگر با طرد اشرف، فاطمه و احمد شفیق عرب و هیلر آمریکایی افکار عمومی را تسکین ندهد، عاصیان جان به لب آمده و کارد به استخوان رسیده، ناچار خواهند شد برای حفظ استقلال و آبروی ایران کاری بکنند که ملت قهرمان و بزرگ فرانسه با دربار و لوئی شانزدهم کردند. حال خود دانید با آتش و قهر و نفرت مردم.[۱۵]
فساد مالی
در کتاب خاطرات اسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی آمده که ارتشبد فتحالله مین باشیان، در جلسهای با وزیر دارایی پیشنهاد داده بوده که کمک مالی که به افسران ارتش میشده تا برای مداواهای خاص به خارج بروند افزایش یابد و در بحث بر سر این قضیه گفته بوده: «این کار اگر با هزینههای فسق و فجور والاحضرت اشرف مقایسه شود، مثل قطرهای در اقیانوس است».[۱۶]
شوکراس به نقل از پرویز راجی، آورده است که در هنگام انقلاب، شاه از خواهرش اشرف خواسته بود که کشورش را ترک کند، چرا که او به سمبل فساد و زیادهخواهیهای خاندان پهلوی مبدل شده بود. دیوارها و کف اتاقهای کاخ او که اخیراً نوسازی و تزئین شده بودند، کاملاً برهنه گشت. قالیها و تابلوها بستهبندی شده و به یکی از خانههای اشرف (شاید در ژوانلهپن، شاید به خانهٔ پسرش، شهرام در لندن، شاید به جزیرهٔ متعلق به او در سیشلز) منتقل شده باشد. پسر دیگرش، در یکی از شبهای اکتبر ۱۹۷۸ که در کاخ مادرش شام را صرف میکرد، رو به تابلویی که هنوز به دیوار آویخته بود گفت: «این یکی را فراموش کردهاند بردارند».[۱۷]
اردشیر زاهدی، وزیر امور خارجهٔ امیرعباس هویدا، گفته بود که نخستوزیر وقت با پرداخت مبلغ ۳۵۰ هزار دلار برای مخارج شخصی به شاهدخت اشرف، موافقت کرده بوده. زاهدی، اشرف پهلوی را متهم کرده بود که میخواسته یکی از معشوقان خود را به جلسات سازمان ملل ببرد و این معشوق برای همراهی در چنین سفری، سیصد هزار دلار میطلبده است.[۱۸][۱۹]
سیا در گزارشی دربارهٔ فساد خاندان پهلوی مینویسد: «اخیراً رئیس یکی از بزرگترین بانکهای ایران به یکی از مقامات سفارت گفته که چندی پیش، توجه شاه را به یکی از معاملات اشرف جلب کردهبود. گفته بود اگر جزئیات این معامله علنی شود، بازتاب منفی خواهد داشت. شاه به این گزارش توجهی نکرد. رئیس بانک میگفت اگر کسی دیگر جز اشرف این کار را کرده بود، ده سال حبس میکشید».[۲۰]
شهرام، پسر ارشد شاهدخت اشرف، در آن روزها به عنوان دلال و کار چاقکن شهره بود. سازمان سیا معتقد بود، شهرام در برخی زمینهها، راه مادرش را دنبال میکند و در تهران به عنوان کار چاقکن شهرت بدی پیدا کرده و در حدود بیست شرکت مختلف صاحب سهم است… بیپرواترین و لاابالیترین عمل او فروش آثار ملی و عتیقههای مملکت بود.»[۲۰][۲۱]
به سال ۱۹۷۹، نیویورک تایمز گزارش داد که سندی مورخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ از دفتر اشرف پهلوی هست که درخواست انتقال ۷۰۸ هزار دلار از حساب شخصیاش در بانک ایران به حساب شخصیاش در بانک مشترکالمنافع سویس در ژنو تحت کد واژه «Sapia» منتقل شود.[۲۲]
بیپروایی جنـ*ـسی
پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، در میان مردم شایعه بود که او در تمایل به داشتن روابط جنـ*ـسی با مردان، بیپروا است.[۵]
قاچاق مواد مخـ ـدر
پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، در میان مردم شایعه بود[۲۳] که او سر حلقه یک کارتل بینالمللی قاچاق مواد مخـ ـدر است.[۲۴]
در یکی از موارد، روزنامه لوموند، اشرف پهلوی را به قاچاق تریاک متهم کرد که باعث شد وی از آن روزنامه به دلیل ایراد افتراء بهٔ غرامت بپردازد.[۳]
عناوین
شاهدخت اشرف پهلوی
عنوان مرجع والاحضرت
عنوان گفتاری شاهدخت
عنوان دیگر بانو
مرگ
اشرف پهلوی در ۱۷ دی ماه ۱۳۹۴ خورشیدی در منطقه مونتکارلو واقع در شاهزادهنشین موناکو[۲۵] به دلیل کهولت سن و به مرگ طبیعی درگذشت.[۲۶] رضا پهلوی در صفحه رسمی خود در فیسبوک با اعلام این خبر نوشته است:
از درگذشت عمه عزیزم، شاهدخت اشرف پهلوی، بسیار متأثر و متالم شدم. خاطرات بسیاری از دوران کودکی تا به امروز از ایشان برایم به یادگار ماندهاست.» خسرو اکمل، مدیر سابق تشریفات دربار شاه در گفتگو با بیبیسی تأیید کرد که اشرف پهلوی بعد از ظهر پنجشنبه به وقت محلی به دلایل طبیعی درگذشت. او از بیماری آلزایمر رنج میبرد.
مراسم تدفین اشرف پهلوی، روز پنج شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ در گورستان موناکو برگزار شد. در مراسم تدفین او اعضای از خاندان پهلوی شرکت داشتند. فرح پهلوی هم در مراسم تدفین حضور یافت.[۲۷]
اَشرَفالمُلوک پهلوی (۴ آبان ۱۲۹۸ - ۱۷ دی ۱۳۹۴)، که تا پیش از انقلاب ایران با عنوان سلطنتی والاحضرت شاهدُخت اشرف پهلوی خطاب میشد،[۲] فرزند رضاشاه پهلوی و خواهر دوقلوی محمدرضا شاه پهلوی بود. وی دیپلمات، رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد[۳] و کمیسیون حقوق زنان سازمان ملل متحد و از فعالان حقوق زنان در ایران بود.[۴] وی در بهار سال ۱۳۲۵، نقش مهمی در ترغیب ژوزف استالین به خروج ارتش سرخ از آذربایجان ایران داشت.[۵] از اشرف پهلوی همچنین به عنوان یکی از عوامل مؤثر جریان کودتای ۲۸ مرداد و سقوط محمد مصدق نام بـرده شدهاست. اشرف پهلوی همچنین نقش مهمی در تأسیس سازمان خدمات اجتماعی و سازمان زنان ایران داشت.
اشرف پهلوی، روز پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ در سن ۹۶ سالگی در منطقه مونتکارلو، شاهزادهنشین موناکو درگذشت.
اشرف پهلوی
اشرف پهلوی در جوانی
نام کامل اشرفالملوک پهلوی
لقب(ها) والاحضرت شاهدُخت اشرف پهلوی
زادروز ۴ آبان ۱۲۹۸ خورشیدی
زادگاه تهران، ایران
درگذشت ۱۷ دی ۱۳۹۴ خورشیدی
۷ ژانویهٔ ۲۰۱۶ (۹۶ سال)
محل درگذشت مونتکارلو، شاهزادهنشین موناکو
آرامگاه گورستان موناکو[۱]
همسران
علیمحمد قوام
احمد شفیق
مهدی بوشهری
دودمان خاندان پهلوی
پدر رضاشاه پهلوی
مادر تاجالملوک آیرملو
فرزندان شهریار شفیق
شهرام پهلوینیا
آزاده شفیق
زندگینامه
در روز ۱۷ دی ۱۳۱۴ تاجالملوک آیرُملو، همسر رضاشاه و دخترانشان شمس و اشرف بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم رفتند. این نخستینبار بود که خانواده شاه بدون حجاب و روبنده در مجمعی عمومی ظاهر میشدند.
از نزدیکان رضاشاه نقل شدهاست که فرمان کشف حجاب برای رضاشاه دردآور بود، اما برای اعتلای زنان ایرانی این فرمان را ضروری میدانست.[۶]
از راست: اشرف پهلوی، شهناز پهلوی، تاج الملوک، محمدرضا شاه پهلوی و فرح پهلوی (مراسم نامزدی محمدرضاشاه و فرح دیبا)
شاهدُخت اشرف پهلوی در حین سخنرانی در مقام ریاست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در اسفند ۱۳۴۷ خورشیدی.
اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی محمدرضاشاه پهلوی، به عنوان یکی از چهرههای تأثیرگذار دربار پهلوی، چهارم آبان ۱۲۹۸، پنج ساعت پس از محمدرضا در تهران به دنیا آمد. نام اصلی وی زهرا است که پس از به سلطنت رسیدن پدرش، رضاشاه، به اشرف الملوک ملقب شد. مادرش تاج الملوک از خانوادههای نظامی مهاجری بود که پس از انقلاب بلشویکی روسیه از آذربایجان به ایران آمده بودند. اشرف دارای ده خواهر و برادر تنی (شمس، محمدرضا شاه پهلوی، علیرضا) و ناتنی (همدم السلطنه، فاطمه، غلامرضا، عبدالرضا، احمدرضا، محمودرضا، حمیدرضا) از سه همسر دیگر رضاشاه بود.
در شش سالگی اشرف و با به سلطنت رسیدن پدرش زندگی کاخنشینی این خانواده آغاز شد. اشرف الملوک برادر خویش را والاحضرت خطاب میکرد، و صد تومان مقرری ماهانه از رضاشاه داشت و اسب سواری و اتومبیل به خصوص از نوع آمریکایی از چیزهای مورد علاقه وی بود. اشرف تحصیلات خود را در مدرسه دخترانه زرتشتیها گذراند و زبان فرانسه را از معلم خانوادگی دربار، مادام ارفع فراگرفت و اولین آشناییهای اشرف با غرب نیز از تعاریف مادام ارفع در همینجا شکل گرفت.
اولین سفر وی به اروپا در سال ۱۳۱۲ برای دیدار ولیعهد در سوئیس رخ داد که بهدلیل علاقهمندی شدید به زندگی در اروپا و نیز تحصیل، از پدر تقاضای ماندن در کنار برادر جهت ادامه تحصیلات نمود که به دلیل عدم اجازه رضاشاه، پس از مدتی به ایران بازگشت. خانواده رضاشاه و از جمله اشرف از نخستین افرادی بودند که بنابر تصمیم رضاشاه بر تغییر الگوی ایرانی بر اساس غرب، به صورت بیحجاب در مراسم جشن فارغالتحصیلی دانشسرای عالی در ۱۳۱۴ شرکت جستند. اشرف در سن ۱۷ سالگی به توصیه پدرش رضاشاه پهلوی با علی قوام پسر قوامالملک شیرازی ازدواج کرد که بعد از شهریور ۱۳۲۰ این ازدواج به طلاق انجامید. ثمره آن هم پسری بنام شهرام پهلوینیا بود. رضاشاه به هنگام خروج از کشور و نیز در تبعید همواره به اشرف تأکید میکرد که در کنار برادر خویش مانده و مراقب وی در امر سلطنت باشد.
در سال ۱۳۲۲، اشرف جهت همراهی فوزیه عازم مصر شد که درآنجا با احمد شفیق آشنا شد، این آشنایی به ازدواج منجر شد؛ که البته چند سالی بیشتر دوام نیافت و این زوج در سال ۱۳۲۹؛ یعنی ۹ سال پیش از طلاق رسمی، یکدیگر را ترک گفتند. ثمره این ازدواج دو فرزند به نامهای شهریار شفیق و آزاده شفیق بود (احمد شفیق مدتی رئیس کل شرکت هواپیمائی کشور میشود و بعدها به تجارت میپردازد و مدتی بعد بر اثر سرطان فوت میشود).
اشرف در تعیین دولتهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ همچون مخالفت با قوام، روی کار آمدن هژیر و رزم آرا دخالت اساسی داشت. وی در دوران نخستوزیری مصدق بخاطر دخالت در سیاست و حمایت از مخالفان دولت از کشور تبعید شد و به فرانسه رفت. از او به عنوان یکی از عوامل مؤثر در کودتای ۲۸ مرداد نامبرده میشود. وی اواخر ۱۳۳۲ به ایران بازگشت. اشرف در دههٔ ۱۳۴۰ با جوان تحصیلکردهای به نام مهدی بوشهری در پاریس ازدواج کرد.
جلسهای با حضور اشرف پهلوی، علیاشرف احمدی، محمدصفی اصفیا، منوچهر اقبال، عبدالرضا انصاری، مجید رهنما، عبدالحسین سمیعی و عبدالمجید مجیدی
یکی از عمدهترین اقداماتی که اشرف بدان دست زد، یک سلسله فعالیتهای اجتماعی بود، که در قالب آن به امور سیـاس*ـی، کسب درآمد و… برای خود میپرداخت.
اشرف پس از ازدواج با احمد شفیق در ۱۳۲۲، بنیاد خدمات اجتماعی را راهاندازی کرد. در اواخر ۱۳۲۶ سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی تحت ریاست محمدرضا و نیابت اشرف احداث شد. شورای عالی جمعیت زنان ایران نیز در اسفند ۱۳۲۷ به ریاست اشرف تشکیل شد. وی همچنین ریاست جمعیت زنان صلح جو، سازمان زنان، کمیسیون مقام زن وابسته به سازمان ملل متحد، نیابت ریاست کمسیون مبارزه با بیسوادی در ۱۳۴۲ و نیز ریاست کمیته ایرانی حقوق بشر و ریاست هیئت نمایندگی سیـاس*ـی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از ۱۳۴۵ به بعد را بر عهده داشت و در پی دستیابی به مقام دبیر کلی سازمان ملل نیز بود که بدان نائل نشد.
او یکی از سه زنی است که از سال ۱۹۴۸ تاکنون ریاست کمیسیون سالانه حقوق بشر سامان ملل متحد را بر عهده داشتهاست.[۷] وی از دانشگاه برندایس در سال ۱۹۷۰ دکترای افتخاری حقوق دریافت نمود.[۸]
محمدرضا پهلوی و اشرف پهلوی در جوانی.
اشرف در راستای این خدمات اجتماعی و در واقع انجام برخی مذاکرات سیـاس*ـی و… به دعوت صلیب سرخ به کشورهای مختلفی سفر کرد؛ از جمله سفر به شوروی در بهار ۱۳۲۵ با عنوان بازدید از بیمارستانهای روسیه و ملاقات با استالین، سفر به انگلستان، سوئد، آمریکا، هندوستان، پاکستان، چین، کره شمالی و کشورهای آفریقایی که عمدتاً بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود. او در این سفرها با بسیاری از سیاستمداران از جمله بوتو، جواهر لعل نهرو، گاندی، استالین، مارشال تیتو، هایلا سلاسی، جان اف کندی، چائوشسکو و سوهارتو دیدار داشت.
اشرف پهلوی کتاب خاطرات خود را به نام چهرههایی در یک آینه منتشر کرد و تاکنون کتابها و مقالات متعددی درمورد او به رشتهٔ تحریر درآمدهاست که از آن جمله میتوان از کتاب این سه زن اثر مسعود بهنود نام برد.
پس از تبعید به آمریکا اشرف در ویلایی در ژوان لوپن در نیس فرانسه و منزل خود در شماره ۲۹ بیکمن پلیس در منهتن، نیویورک سیتی اقامت داشت. این خانه در سال ۲۰۱۴، با قیمتی بالغ بر ۴۹ میلیون دلار رکورددار گرانترینِ خانهها در نیویورک، منطقهٔ جنوب پارک مرکزی بودهاست.[۹]
اشرف پهلوی بر این باور بود که ناآرامی انقلاب «در خلال یک هجوم خبری مستمر بیبیسی بر ضد شاه صورت گرفت که تقریباً وجه دیگر بود از حملاتی که چند دهه قبل بر ضد پدرم انجام شد.»[۱۰]
سازمان زنان
اشرف پهلوی به عنوان عضوی از هیئت حاکمهٔ ایران در اعمال برخی تغییرات در قوانین مربوط به زنان از جمله قانون حمایت از خانواده نقش مهمی داشت.[۱۱]
سازمان زنان، مهمترین سازمان مربوط به حقوق زنان در عصر پهلوی بود. قبل از آن شورای عالی جمعیت زنان ایران در اسفندماه ۱۳۳۷ به ریاست اشرف پهلوی تأسیس شد. این شورا با اتحاد ۱۷ جمعیت مبارزه زنان موجود در کشور و با شرکت ۵۰ عضو مؤسس به فعالیت پرداخت. پس از مدتی این شورا به عضویت شورای بینالمللی زنان درآمد و به تطبیق فعالیتهای جمعیتهای زنان در نقاط مختلف پرداخت. این شورا پس از هشت سال فعالیت، به دلیل عدم موفقیت منحل شد. بعد از آن سازمان زنان به رهبری اشرف پهلوی در سال ۱۳۴۵ ایجاد شد و اساس آن بر پایه انجام اهداف مربوط به اصلاحات ارضی و انقلاب سفید شاه قرار داشت.[۱۲]
یادمانها
- کتابخانه کالج وادهام دانشگاه آکسفورد تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به افتخار اشرف پهلوی نامگذاری شده بود. پس از انقلاب، نام کتابخانه به فردوسی تغییر دادهشد.[۱۱]
- در سال ۱۹۷۷، اشرف پهلوی سوژه یکی از کارهای اندی وارهول، از تأثیرگذارترین هنرمندان معاصر سده بیستم بود، که او را با لبهایی به رنگ قرمز براق و موهایی سیاه تصویر کرد.[۱۳]
تمثال اشرف پهلوی در سال ۱۹۴۰
اشرف پهلوی بیش از هر زنی در تاریخ معاصر ایران، «سوژه جوکهای جنـ*ـسی، متهم به بیبند و باری و حتی خــ ـیانـت به منافع ملی» بودهاست.[۱۴] در برخی موارد، دشمنیهای سیـاس*ـی، اغراق و تمسخر در ایراد اتهامات و شایعات نقش داشتهاند.[۱۴]
کودتای ۲۸ مرداد
نوشتار(های) وابسته: امیرمختار کریمپور شیرازی
هنگامی که محمد مصدق به نخستوزیری رسید، از جانب دو زن احساس خطر میکرد، در درجه نخست اشرف پهلوی و بعد تاجالملوک، مادر شاه. مصدق در دومین سال نخستوزیری، از محمدرضا شاه پهلوی، خواست تا اشرف و مادرش از ایران خارج شوند تا خیالش از دخالتهای او در دربار و در امور مملکت راحت شود.[۱۳]
نوشته و ادعا شده که تحرکات اشرف در هماهنگکردن نیروهای وفادار به سلطنت در داخل و خارج از ایران، یکی از مهمترین عوامل در موفقیت کودتای ۲۸ مرداد بود.[۵]
کریمپور شیرازی در روزنامه شورش در انتقاد از اشرف پهلوی مینویسد:
مردم میگویند اشرف چه حق دارد که در تمام شئون مملکت دخالت کرده و با مقدرات و حیثیت یک ملت کهنسال بازی کند. مردم میگویند این پولهایی را که اشرف بنام سازمان شاهنشاهی از مردم کور و کچل، تراخمی و بیسواد این مملکت فقیر و بدبخت میگیرد به چه مصرفی میرساند… مردم میگویند چرا خواهر شاه در امور قضائیه، مقننه و اجرائی این مملکت دخالت نا مشروع میکند. چرا خواهر شاه دادستان تهران را احضار کرده و نسبت به توقیف ملک افضلی جنایتکار و آدمکش اعتراض کرده و دستور تعویض بازپرس را میدهد.
چرا باید یک نفر مفتخور نالایق بنام همسری خواهر شاه دربار سلطنتی یک مملکت تاریخی را ملعبه عیاشی و خوش گذرانی خود قرار دهد… شاه اگر با طرد اشرف، فاطمه و احمد شفیق عرب و هیلر آمریکایی افکار عمومی را تسکین ندهد، عاصیان جان به لب آمده و کارد به استخوان رسیده، ناچار خواهند شد برای حفظ استقلال و آبروی ایران کاری بکنند که ملت قهرمان و بزرگ فرانسه با دربار و لوئی شانزدهم کردند. حال خود دانید با آتش و قهر و نفرت مردم.[۱۵]
فساد مالی
در کتاب خاطرات اسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی آمده که ارتشبد فتحالله مین باشیان، در جلسهای با وزیر دارایی پیشنهاد داده بوده که کمک مالی که به افسران ارتش میشده تا برای مداواهای خاص به خارج بروند افزایش یابد و در بحث بر سر این قضیه گفته بوده: «این کار اگر با هزینههای فسق و فجور والاحضرت اشرف مقایسه شود، مثل قطرهای در اقیانوس است».[۱۶]
شوکراس به نقل از پرویز راجی، آورده است که در هنگام انقلاب، شاه از خواهرش اشرف خواسته بود که کشورش را ترک کند، چرا که او به سمبل فساد و زیادهخواهیهای خاندان پهلوی مبدل شده بود. دیوارها و کف اتاقهای کاخ او که اخیراً نوسازی و تزئین شده بودند، کاملاً برهنه گشت. قالیها و تابلوها بستهبندی شده و به یکی از خانههای اشرف (شاید در ژوانلهپن، شاید به خانهٔ پسرش، شهرام در لندن، شاید به جزیرهٔ متعلق به او در سیشلز) منتقل شده باشد. پسر دیگرش، در یکی از شبهای اکتبر ۱۹۷۸ که در کاخ مادرش شام را صرف میکرد، رو به تابلویی که هنوز به دیوار آویخته بود گفت: «این یکی را فراموش کردهاند بردارند».[۱۷]
اردشیر زاهدی، وزیر امور خارجهٔ امیرعباس هویدا، گفته بود که نخستوزیر وقت با پرداخت مبلغ ۳۵۰ هزار دلار برای مخارج شخصی به شاهدخت اشرف، موافقت کرده بوده. زاهدی، اشرف پهلوی را متهم کرده بود که میخواسته یکی از معشوقان خود را به جلسات سازمان ملل ببرد و این معشوق برای همراهی در چنین سفری، سیصد هزار دلار میطلبده است.[۱۸][۱۹]
سیا در گزارشی دربارهٔ فساد خاندان پهلوی مینویسد: «اخیراً رئیس یکی از بزرگترین بانکهای ایران به یکی از مقامات سفارت گفته که چندی پیش، توجه شاه را به یکی از معاملات اشرف جلب کردهبود. گفته بود اگر جزئیات این معامله علنی شود، بازتاب منفی خواهد داشت. شاه به این گزارش توجهی نکرد. رئیس بانک میگفت اگر کسی دیگر جز اشرف این کار را کرده بود، ده سال حبس میکشید».[۲۰]
شهرام، پسر ارشد شاهدخت اشرف، در آن روزها به عنوان دلال و کار چاقکن شهره بود. سازمان سیا معتقد بود، شهرام در برخی زمینهها، راه مادرش را دنبال میکند و در تهران به عنوان کار چاقکن شهرت بدی پیدا کرده و در حدود بیست شرکت مختلف صاحب سهم است… بیپرواترین و لاابالیترین عمل او فروش آثار ملی و عتیقههای مملکت بود.»[۲۰][۲۱]
به سال ۱۹۷۹، نیویورک تایمز گزارش داد که سندی مورخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ از دفتر اشرف پهلوی هست که درخواست انتقال ۷۰۸ هزار دلار از حساب شخصیاش در بانک ایران به حساب شخصیاش در بانک مشترکالمنافع سویس در ژنو تحت کد واژه «Sapia» منتقل شود.[۲۲]
بیپروایی جنـ*ـسی
پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، در میان مردم شایعه بود که او در تمایل به داشتن روابط جنـ*ـسی با مردان، بیپروا است.[۵]
قاچاق مواد مخـ ـدر
پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، در میان مردم شایعه بود[۲۳] که او سر حلقه یک کارتل بینالمللی قاچاق مواد مخـ ـدر است.[۲۴]
در یکی از موارد، روزنامه لوموند، اشرف پهلوی را به قاچاق تریاک متهم کرد که باعث شد وی از آن روزنامه به دلیل ایراد افتراء بهٔ غرامت بپردازد.[۳]
عناوین
شاهدخت اشرف پهلوی
عنوان مرجع والاحضرت
عنوان گفتاری شاهدخت
عنوان دیگر بانو
مرگ
اشرف پهلوی در ۱۷ دی ماه ۱۳۹۴ خورشیدی در منطقه مونتکارلو واقع در شاهزادهنشین موناکو[۲۵] به دلیل کهولت سن و به مرگ طبیعی درگذشت.[۲۶] رضا پهلوی در صفحه رسمی خود در فیسبوک با اعلام این خبر نوشته است:
از درگذشت عمه عزیزم، شاهدخت اشرف پهلوی، بسیار متأثر و متالم شدم. خاطرات بسیاری از دوران کودکی تا به امروز از ایشان برایم به یادگار ماندهاست.» خسرو اکمل، مدیر سابق تشریفات دربار شاه در گفتگو با بیبیسی تأیید کرد که اشرف پهلوی بعد از ظهر پنجشنبه به وقت محلی به دلایل طبیعی درگذشت. او از بیماری آلزایمر رنج میبرد.
مراسم تدفین اشرف پهلوی، روز پنج شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ در گورستان موناکو برگزار شد. در مراسم تدفین او اعضای از خاندان پهلوی شرکت داشتند. فرح پهلوی هم در مراسم تدفین حضور یافت.[۲۷]
دانلود رمان و کتاب های جدید