- عضویت
- 2018/02/17
- ارسالی ها
- 1,092
- امتیاز واکنش
- 118,349
- امتیاز
- 1,176
س
- سازمان سنجش = کسی که زیاد می پرسد.
- سازمان گوشت = آدم چاق و فربه
- سالار = بامعرفت، لوتی. مثال: طرف خیلی سالاره! (یعنی خیلی بامعرفت است)
- سفره الفقرا = روزنامه
- سکه رایج بلاد اسلامی= صلوات، چیزی که همه توان آن را دارند.
- سوار درخت انگور = مـسـ*ـت، کسی که نوشید*نی زیاد خورده و تلو تلو می خورد.
- سوپر قلعه = نهایت دهاتی بودن
- سوسک کردن کسی = کوچک و خوار کردن طرف مقابل، با برتری زیاد کسی را مغلوب کردن
- سوتی = ضایع، سه
- سوتی دادن = ضایع کردن، خراب کردن، انجام دادن کاری بر خلاف قاعده ی معقول
- سوراخ جورابتیم = به شوخی برای نشان دادن نهایت فروتنی و چاکری در برابر دوست گفته می شود
- سه = ضایع ، مایه ی شرمندگی
- سه سوت = سریع
- سیاه بازی: حقه بازی، شارلاتان بازی
- سی جی = آدم خز موتور باز
- سیرابی = توهینی قدیمی
- سیریش = سمج، کنه
- سیستم = هر چیز الکترونیکی که به هر وسیله ای سوار می شود
- سیم های کسی قاطی کردن = دیوانه شدن، حالت عادی نداشتن.
ش
- شاسی = اشاره به قد
- شاسی بلند = قدبلند
- شاخ شدن = پر رو شدن، بدون دعوت به جایی رفتن، خود را قاطی کردن
- شاسکول = از همه جا بی خبر، هندونه، مسخره، خل
- شصت تیر = با سرعت
- شکلات = کسی که فقط تهدید می کند ولی جرات دعوا ندارد
- شلخک = همین جوری، اله بختکی
- شلغم = کنایه از آدم بیبخار و به دردنخور. آدم منفعل.
- شله زرد = شل و وارفته
- شلیمف = تنبل
- شوخی شهرستانی = به شوخیهایی می گویند که از حد شوخی میگذرند و به اعمال فیزیکی شدید منجر میشوند.
- شیرین عسل = چاپلوس، بادمجان دور قاب چین
- شیلنگ = دراز
- سازمان سنجش = کسی که زیاد می پرسد.
- سازمان گوشت = آدم چاق و فربه
- سالار = بامعرفت، لوتی. مثال: طرف خیلی سالاره! (یعنی خیلی بامعرفت است)
- سفره الفقرا = روزنامه
- سکه رایج بلاد اسلامی= صلوات، چیزی که همه توان آن را دارند.
- سوار درخت انگور = مـسـ*ـت، کسی که نوشید*نی زیاد خورده و تلو تلو می خورد.
- سوپر قلعه = نهایت دهاتی بودن
- سوسک کردن کسی = کوچک و خوار کردن طرف مقابل، با برتری زیاد کسی را مغلوب کردن
- سوتی = ضایع، سه
- سوتی دادن = ضایع کردن، خراب کردن، انجام دادن کاری بر خلاف قاعده ی معقول
- سوراخ جورابتیم = به شوخی برای نشان دادن نهایت فروتنی و چاکری در برابر دوست گفته می شود
- سه = ضایع ، مایه ی شرمندگی
- سه سوت = سریع
- سیاه بازی: حقه بازی، شارلاتان بازی
- سی جی = آدم خز موتور باز
- سیرابی = توهینی قدیمی
- سیریش = سمج، کنه
- سیستم = هر چیز الکترونیکی که به هر وسیله ای سوار می شود
- سیم های کسی قاطی کردن = دیوانه شدن، حالت عادی نداشتن.
ش
- شاسی = اشاره به قد
- شاسی بلند = قدبلند
- شاخ شدن = پر رو شدن، بدون دعوت به جایی رفتن، خود را قاطی کردن
- شاسکول = از همه جا بی خبر، هندونه، مسخره، خل
- شصت تیر = با سرعت
- شکلات = کسی که فقط تهدید می کند ولی جرات دعوا ندارد
- شلخک = همین جوری، اله بختکی
- شلغم = کنایه از آدم بیبخار و به دردنخور. آدم منفعل.
- شله زرد = شل و وارفته
- شلیمف = تنبل
- شوخی شهرستانی = به شوخیهایی می گویند که از حد شوخی میگذرند و به اعمال فیزیکی شدید منجر میشوند.
- شیرین عسل = چاپلوس، بادمجان دور قاب چین
- شیلنگ = دراز