- عضویت
- 2016/09/21
- ارسالی ها
- 4,447
- امتیاز واکنش
- 35,494
- امتیاز
- 856
این «سیمرغ» شتر گاو پلنگ!
دوره سی و پنجم جشنواره فیلم فجر بالاخره با تمامی حواشی خود به پایان رسید. حالا که کمی از روزهای پر حرارت آن فاصله گرفتهایم، میشود در آرامش نگاهی به ساختار فجر انداخت تا ببینیم سطح توقع منطقی از بزرگترین رویداد سینمایی کشور چگونه است.
یکی از مهمترین انتقاداتی که به جشنواره فجر امسال شد، نوع نامزدیها و سلیقه داوران در انتخاب برگزیدهها بود. خیلیها سطح توانایی هیات داوران امسال را زیر سؤال بردند و برخی هم از دو تابعیتی بودن آنها سخن به میان آوردند و ادعا کردند که در نتایج نهایی، تأثیرگذار خواهد بود. این انتقادات آنقدر شدید بود که پای وزارت فرهنگ را هم به موضوع باز کرد و کار به جایی رسید که مجلس هم قصد تحقیق روی داوری جشنواره فجر را دارد. فارغ از حواشی اما چیزی که اهمیت دارد، ساختار جشنواره فجر است که به وضوح محدودتر از توقعی است که از آن میرود.
در تمام دنیا، جشنوارههای فیلم، از یک اصول و استراتژی خاصی پیروی میکنند که جشنواره فیلم فجر ما فاقد آن است و با عوض شدن مدیران وزارت فرهنگ، رویکرد آن هم متفاوت میشود. در میان فستیوالهای مهم و مشهور جهان، هیچ جشنوارهای را نمیتوانید پیدا کنید که بدون توجه به همین رویکرد، فیلمها را انتخاب کند و بعد هم به آنها جایزه بدهد. به عنوان مثال، جشنواره ساندنس را تصور کنید.
فستیوالی که هر ساله برای پرورش استعدادهای جوان در آمریکا برگزار میشود. فیلمهایی که در ساندنس و بخشهای جنبی آن پذیرفته میشوند، حمایت کمپانیهای بزرگ هالیوود را در اختیار ندارند و حتی برخی از آنها به خاطر کمبود بودجه، فیلم کامل نیستند. با توجه به این نگاه خاص در برگزاری جشنواره، اگر پارامونت پیکچرز فرم حضور در ساندنس را مثلاً برای فیلم «پدر خوانده» پر کند، قطعاً پذیرفته نمیشود.
بدون اصول
این دلیل بر بیارزش بودن ساخته کلاسیک فرانسیس فورد کاپولا نیست بلکه جای آن فیلم در ساندنس نیست. وقتی رویکردی نداریم، ناخوداگاه با هجمه فیلمهای مشتاق حضور در جشنواره روبهرو میشویم که برای پذیرفتن یا خط زدنشان ملاکی نیست، جز سلیقه هیات انتخاب. بنابراین هر سال بخش اعظمی از حواشی جشنواره، به پذیرفتن یا نپذیرفتن آثار برخی فیلمسازان اختصاص پیدا میکند.
حال آن که اگر جشنواره اصول داشته باشد، میتوان بر اساس آن فیلمهایی را رد و فیلمهایی را قبول کرد و دیگر جای حاشیه باقی نمیماند. کمااین که در همه نقاط دنیا، خیلی از فیلمهای بزرگ توسط جشنوارههای بزرگ رد میشوند و آب از آب تکان نمیخورد. نه فیلمساز مربوطه مدام علیه جشنواره مصاحبه میکند و نه دبیر جشنواره برای ماله کشیدن روی تصمیمات زیر مجموعهاش مجبور به صدور بیانیههای بیشمار میشود.
دوره سی و پنجم جشنواره فیلم فجر بالاخره با تمامی حواشی خود به پایان رسید. حالا که کمی از روزهای پر حرارت آن فاصله گرفتهایم، میشود در آرامش نگاهی به ساختار فجر انداخت تا ببینیم سطح توقع منطقی از بزرگترین رویداد سینمایی کشور چگونه است.
یکی از مهمترین انتقاداتی که به جشنواره فجر امسال شد، نوع نامزدیها و سلیقه داوران در انتخاب برگزیدهها بود. خیلیها سطح توانایی هیات داوران امسال را زیر سؤال بردند و برخی هم از دو تابعیتی بودن آنها سخن به میان آوردند و ادعا کردند که در نتایج نهایی، تأثیرگذار خواهد بود. این انتقادات آنقدر شدید بود که پای وزارت فرهنگ را هم به موضوع باز کرد و کار به جایی رسید که مجلس هم قصد تحقیق روی داوری جشنواره فجر را دارد. فارغ از حواشی اما چیزی که اهمیت دارد، ساختار جشنواره فجر است که به وضوح محدودتر از توقعی است که از آن میرود.
در تمام دنیا، جشنوارههای فیلم، از یک اصول و استراتژی خاصی پیروی میکنند که جشنواره فیلم فجر ما فاقد آن است و با عوض شدن مدیران وزارت فرهنگ، رویکرد آن هم متفاوت میشود. در میان فستیوالهای مهم و مشهور جهان، هیچ جشنوارهای را نمیتوانید پیدا کنید که بدون توجه به همین رویکرد، فیلمها را انتخاب کند و بعد هم به آنها جایزه بدهد. به عنوان مثال، جشنواره ساندنس را تصور کنید.
فستیوالی که هر ساله برای پرورش استعدادهای جوان در آمریکا برگزار میشود. فیلمهایی که در ساندنس و بخشهای جنبی آن پذیرفته میشوند، حمایت کمپانیهای بزرگ هالیوود را در اختیار ندارند و حتی برخی از آنها به خاطر کمبود بودجه، فیلم کامل نیستند. با توجه به این نگاه خاص در برگزاری جشنواره، اگر پارامونت پیکچرز فرم حضور در ساندنس را مثلاً برای فیلم «پدر خوانده» پر کند، قطعاً پذیرفته نمیشود.
بدون اصول
این دلیل بر بیارزش بودن ساخته کلاسیک فرانسیس فورد کاپولا نیست بلکه جای آن فیلم در ساندنس نیست. وقتی رویکردی نداریم، ناخوداگاه با هجمه فیلمهای مشتاق حضور در جشنواره روبهرو میشویم که برای پذیرفتن یا خط زدنشان ملاکی نیست، جز سلیقه هیات انتخاب. بنابراین هر سال بخش اعظمی از حواشی جشنواره، به پذیرفتن یا نپذیرفتن آثار برخی فیلمسازان اختصاص پیدا میکند.
حال آن که اگر جشنواره اصول داشته باشد، میتوان بر اساس آن فیلمهایی را رد و فیلمهایی را قبول کرد و دیگر جای حاشیه باقی نمیماند. کمااین که در همه نقاط دنیا، خیلی از فیلمهای بزرگ توسط جشنوارههای بزرگ رد میشوند و آب از آب تکان نمیخورد. نه فیلمساز مربوطه مدام علیه جشنواره مصاحبه میکند و نه دبیر جشنواره برای ماله کشیدن روی تصمیمات زیر مجموعهاش مجبور به صدور بیانیههای بیشمار میشود.