منظور از بازی درمانی چیست؟
امروزه از بازی یا بازی درمانی به عنوان روشی برای درمان مشکلات کودکان استفاده می شود. بازی درمانی به کودکان کمک می کند تا بتوانند مسائل و مشکلاتشان را حس کنند، با این هدف که ویژگی های روانی خود را بشناسند.
در این نوع درمان، به کودک فرصت داده می شود تا احساسات آزاردهنده و مشکلات درون خود را از طریق بازی بروز داده و آنها را به نمایش بگذارد.
در کودکان بی قرار حواس پرت که کنترل کمی روی حرکات بدنی خود دارند و براحتی هم متوقف نمی شوند، بازی کمک می کند تا تنش آنها آرام شود یا کودکانی که مورد ضرب و شتم و آزار جنـ*ـسی قرار گرفته اند، می توانند از طریق بازی درمانی تا حد زیادی به آرامش و بهبود برسند. درمانگر از طریق بازی درمانی یک موقعیت بازی را به صورت کلی ایجاد می کند که کودک بتواند ترس و تنش خود را بیرون بریزد، در حقیقت در بازی درمانی کودک «خود درونی اش» را نشان می دهد.
شدت احساساتی که برخی کودکان در طول بازی درمانی از خود نشان می دهند گاهی بسیار تعجب آور است، احساساتی چون تنفر، ترس، تنهایی، ناامنی، احساس شکست، بی کفایتی و احساس ناخواسته بودن از این گونه احساسات است و غالبا شروع این احساسات باعث محرومیت و انحراف شخصیت کودک می شود.
در بازی درمانی پس از آن که کودک بازی با وسایل را شروع کرد، درمانگر با دقت اعمال و گفتار او را تحت نظر می گیرد و با مشاهده رفتارش در ضمن بازی به نگرانی های او پی می برد و پس از تفسیر و نتیجه گیری از عملکردهای کودک، راه حل هایی مناسب برای مشکلات او ارائه می کند.
اگر کودک تمایل به بازی نداشته باشد، مشاور باید او را تشویق کند، اگر کودک ساکت بماند و بازی نکند، مشاور بازی با اسباب بازی ها را شروع می کند و بتدریج از کودک دعوت می کند که در بازی شرکت کند.
درمانگر در طول درمان و هنگام کار با کودکان، باید بپذیرد که کودک دلایلی برای هر آنچه که انجام می دهد دارد و مسائل زیادی وجود دارد که ممکن است برای کودک مهم باشد در حالی که قادر نیست آنها را با درمانگر خود در میان بگذارد.
برای این که درمانگر در بازی درمانی موفق باشد، باید دارای ویژگی هایی چون قابل اعتماد بودن، پذیرا بودن و احترام به کودک باشد. در بازی درمانی باید شرایطی فراهم شود که کودک به درمانگر خود اعتماد و احساس کند که افکار و احساساتش مورد توجه درمانگر قرار گرفته است.
در درمان کودکان، بازی به عنوان یک وسیله ارتباطی نیز به کار می رود. با مشاهده کودک هنگام بازی می توانیم به میزان توانایی و درک او در زمینه های گوناگون مانند ارتباط برقرار کردن با دیگران، درک او از مردم و همچنین درکی که از خود دارد، پی ببریم رفتارها، نظرات، احساسات و چگونگی ابراز وجود کودک در بازی به ما کمک می کند که به مشکلاتش و این که او دنیای اطراف خود را چگونه می بیند، پی ببریم
انواع بازی درمانی
بازی درمانی فعالی (Active play therapy)
در این روش بازی درمانی به کودک تعدادی اسباب بازی محدود داده می شود و درمانگر همزمان بازی با کودک او را به سمت یک سناریو خاص سوق می دهد برای مثال کودکی که برادر یا خواهر تازه متولد شده دارد و با او دچار مشکلی است بازی مار پله یا فوتبال مناسب او نیست، بهتر است او با کودک خیالی خود بازی کند و در آن بازی کنش و واکنش های کودک سنجیده می شود.
درمان گر شروع به محبت بیش از حد به نوزاد خیالی می کند تا از این طریق حس حسادت کودک را برانگیخته کند یا از طریق اولویت دادن به نوزاد در تمامی مراحل بازی سعی می کند رفتار متقابل کودک را با فرزند تازه متولد شده بسنجد.
بازی درمانی غیرفعال (Stimulus situation)
در این بازی درمانی هیچ سناریو از پیش تعیین شده ای نیست. بازی درمانگر با مشخص کردن حیطه محدودی سعی می کند خود را در اختیار کودک قرار داده تا کودک درباره سناریوی این بازی نظر بدهد از این طریق کودک می تواند به تخیل خود جامع عمل بپوشاند و آن را بهبود بدهد.
با توجه به اینکه اسم این روش بازی درمانی غیرفعال است اما کودک و تخیل او حضور فعالی در این سناریو دارند.
حس مفید بودن یکی از مهم ترین احساساتی است که کودک می تواند از بازی درمانگر خود در این وضعیت دریافت کند.
کودک در بازی درمانی احساسات خود را بیش از پیش می شناسد احساساتی که خیلی از افراد شاید تا سنین میانسالی شناخت درستی از آن ها نداشته باشند.
براساس نظر فروید کودک با تکرار به کمال می رسد در روش بازی درمانی کودک پیاپی درگیر تکرار احساسات خود است و با شناخت هریک از آن ها و کنترلشان در موقعیت های مختلف به مهارت های مورد نیاز می رسد.
احساسات و هيجاناتى که در اثر موقعيت بازى درمانى در کودک ايجاد مى گردد به چهار صورت قابل شناسائى است. يک مشاور يا روان درمانگر بايد نسبت به اين احساسات توجه نموده، و بعد از شناسائى نسبت به حمايت و ياورى کودک اقدام نمايد .
در حال حاضر ناآگاهی های والدین برخی کودکان سبب شده است که اختلالات عاطفی و رفتاری کودکان مانند ترس، خشم، دروغگویی، حسد، شب ادراری، وسواس، ناخن جویدن و ... شیوع بیشتری پیدا کند.
در جلسات بازی درمانی منشأ اصلی این احساسات شناخته می شود و درمانگر به جای آن که احساسات و عواطف کودک را نادیده بگیرد یا انکار کند، آنها را می پذیرد و به کودک اجازه می دهد با مطرح کردن آنها، آرام و سبک شود. در درمان کودکان، بازی به عنوان یک وسیله ارتباطی نیز به کار می رود.
با مشاهده کودک هنگام بازی می توانیم به میزان توانایی و درک او در زمینه های گوناگون مانند ارتباط برقرار کردن با دیگران، درک او از مردم و همچنین درکی که از خود دارد، پی ببریم رفتارها، نظرات، احساسات و چگونگی ابراز وجود کودک در بازی به ما کمک می کند که به مشکلاتش و این که او دنیای اطراف خود را چگونه می بیند، پی ببریم.
به عنوان مثال درمانگر برای کودکی که به علت ناتوانی در بکارگیری وسایل، قوانین بازی را رعایت نمی کند، با ایجاد فرصت هایی مناسب و تشویق به او کمک می کند تا بر اضطراب خود غلبه کند و به این ترتیب کودک از طریق بازی شیوه های گوناگون کنار آمدن را یاد می گیرد.
در بازی درمانی لازم است مواردی از سوی درمانگر رعایت شود، از جمله این که رابـ ـطه حسنه ای میان وی و کودک برقرار شود، به کودک آزادی عمل داده شود، کودک به خاطر اشتباهاتش مورد سرزنش قرار نگیرد و به گفتار و احساساتش کاملا توجه شود.
همچنین انتخاب صحیح اسباب بازی مناسب، بسیار مهم است، مثلا کودکانی که وسواس دارند، میل به خمیربازی، گل بازی یا بازی های به ظاهر کثیف ندارند، درمان نکردن این کودکان باعث بروز مشکلاتی برای آنها در آینده می شود یا کودکی که بالای سن ۵ سال بوده و مشغول بازی های حسی ـ حرکتی است، ممکن است دچار اختلال «اوتیسم» یا «در خود درماندگی» باشد.
بازی درمانی تنها رها کردن کودک با اسباب بازی ها نیست.
هر گاه کودک بتواند از طریق مواجه شدن صحیح با مشکلات و رویدادهایی که موجب هیجان و اضطراب او شده اند روبه رو شود، می تواند با تنش حاصله از آن مقابله کند.
کودک اگر نتواند هنگام رویارویی با اضطراب راهی منطقی برای خود پیدا کند، دچار ترس و دلهره خواهد شد، به طور کلی می توان گفت که با کمک بازی درمانی می توان عملکردهای منفی و ناسالم عاطفی، احساسی و رفتاری کودکان را تشخیص داد و به معالجه زودهنگام ناتوانی هایی جسمی و روانی او پرداخت.
بازی با خردسالان برای احساس ارتباط، امنیت و دلبستگی اساسی می باشد. در محیط خانگی سبک فرزندپروری شاد و مفرح از میزان کشمکش بر سر قدرت می کاهد و موقعیت های تنش زا را به سمت موقعیت های لـ*ـذت بخش سوق می دهند.
بازی درمانی چگونه در منزل مفید واقع می شود؟
بازی با خردسالان برای احساس ارتباط، امنیت و دلبستگی اساسی می باشد. در محیط خانگی سبک فرزندپروری شاد و مفرح از میزان کشمکش بر سر قدرت می کاهد و موقعیت های تنش زا را به سمت موقعیت های لـ*ـذت بخش سوق می دهند.
دکتر لورنس جی کوهن نویسنده فرزندپروری مفرح می گوید: “کودکان دارای اختلال نقص توجه خیل عظیمی از هشدارهای؛ “نه ها”، “موظب باش ها”؛ و “این کار را انجام نده ها” را می شوند، امر و نهی کردن و مدام نه گفتن به آنها و بازداشتن آنها از کاری موجب خستگی و دگرگونی کودکان می شود یا به عبارتی باری بر دوش آنها می گذارد، که در نتیجه این کار علایم شان رو به وخامت می رود و بدتر می شوند”.
بازی یک راه طبیعی در برطرف کردن و آزاد کردن تحولات هیجانی روزانه کودکان است. ضمن آنکه کوهن با این نظر موافق است که لحظاتی برای آموزش وجود دارند، زمان بازی بیشتر باید به ساختن ارتباطات اختصاص داده شود.
وی می گوید “کودکان بدون یا مبتلا به بیش فعالی با میل خود به من مراجعه می کنند و آنچه در ذهن دارند را با من در میان می گذارند. اگر ما به کودکان اجازه ندهیم تا این ارتباط را از طریق بازی برقرار کنند، آنها به روشی خشمگین و ناخوانده ارتباط برقرار می کنند و بنابراین ما دست به کار تنبیه می شویم”.
بیش فعالی و بازی درمانی
کودکان مبتلا به بیش فعالی چالش های خاصی را برای والدین ذاتاً شاد و سرزنده ایجاد می کنند. به دلیل مشکلات کارکردهای اجرایی، برای آنها پیگیری قوانین و ماندن در یک پروژه از ابتدا تا انتها دشوار است.
سبک بازی آنها ممکن است خارج از کنترل باشد. والدین برانگیخته و عصبانی ممکن است بگویند “اگر درست بازی نکنی، ما هم به هیچ وجه با تو بازی نمی کنیم”.
والدین بایستی به کودک خود اجازه دهند تا آزادانه بازی کنند وگرنه آنها این پیام را دریافت می کنند: “تو نرمال نیستی؛ من نمیخوام باتو بازی کنم”.
تکنیک متعادل سازی در بازی درمانی برای والدین در خانه
والدین باید بگذارند کودک بیش فعال رهبر باشند و از او پیروی کنند. برای یک کودک حواس پرت که نیازمند بسط توانایی اش برای پیگیری امور می باشد، سعی کنید او را درگیر بازی های روایتی با عروسک ها و اشکال حیوانی کنید.
کوهن می گوید”به کودکتان اجازه دهید تا هرچه از شما می خواهد را به شما بگوید”. به او اجازه دهید مشتاق شوند و در مورد اینکه آیا او موجب خوشنودی شما در بازی می شود یا خیر نگران نباشد. این یک عمل متعادل سازی است.
کودکتان باید سرگروهی و مسئولیت روش را هنگام بازی بر عهده بگیرد و در صورت خارج شدنش از مسیر به آرامی او را به کاری که در حال انجامش بوده است، برگردانید؛ خواه ذهنی خواه فیزیکی.
امروزه از بازی یا بازی درمانی به عنوان روشی برای درمان مشکلات کودکان استفاده می شود. بازی درمانی به کودکان کمک می کند تا بتوانند مسائل و مشکلاتشان را حس کنند، با این هدف که ویژگی های روانی خود را بشناسند.
در این نوع درمان، به کودک فرصت داده می شود تا احساسات آزاردهنده و مشکلات درون خود را از طریق بازی بروز داده و آنها را به نمایش بگذارد.
در کودکان بی قرار حواس پرت که کنترل کمی روی حرکات بدنی خود دارند و براحتی هم متوقف نمی شوند، بازی کمک می کند تا تنش آنها آرام شود یا کودکانی که مورد ضرب و شتم و آزار جنـ*ـسی قرار گرفته اند، می توانند از طریق بازی درمانی تا حد زیادی به آرامش و بهبود برسند. درمانگر از طریق بازی درمانی یک موقعیت بازی را به صورت کلی ایجاد می کند که کودک بتواند ترس و تنش خود را بیرون بریزد، در حقیقت در بازی درمانی کودک «خود درونی اش» را نشان می دهد.
شدت احساساتی که برخی کودکان در طول بازی درمانی از خود نشان می دهند گاهی بسیار تعجب آور است، احساساتی چون تنفر، ترس، تنهایی، ناامنی، احساس شکست، بی کفایتی و احساس ناخواسته بودن از این گونه احساسات است و غالبا شروع این احساسات باعث محرومیت و انحراف شخصیت کودک می شود.
در بازی درمانی پس از آن که کودک بازی با وسایل را شروع کرد، درمانگر با دقت اعمال و گفتار او را تحت نظر می گیرد و با مشاهده رفتارش در ضمن بازی به نگرانی های او پی می برد و پس از تفسیر و نتیجه گیری از عملکردهای کودک، راه حل هایی مناسب برای مشکلات او ارائه می کند.
اگر کودک تمایل به بازی نداشته باشد، مشاور باید او را تشویق کند، اگر کودک ساکت بماند و بازی نکند، مشاور بازی با اسباب بازی ها را شروع می کند و بتدریج از کودک دعوت می کند که در بازی شرکت کند.
درمانگر در طول درمان و هنگام کار با کودکان، باید بپذیرد که کودک دلایلی برای هر آنچه که انجام می دهد دارد و مسائل زیادی وجود دارد که ممکن است برای کودک مهم باشد در حالی که قادر نیست آنها را با درمانگر خود در میان بگذارد.
برای این که درمانگر در بازی درمانی موفق باشد، باید دارای ویژگی هایی چون قابل اعتماد بودن، پذیرا بودن و احترام به کودک باشد. در بازی درمانی باید شرایطی فراهم شود که کودک به درمانگر خود اعتماد و احساس کند که افکار و احساساتش مورد توجه درمانگر قرار گرفته است.
در درمان کودکان، بازی به عنوان یک وسیله ارتباطی نیز به کار می رود. با مشاهده کودک هنگام بازی می توانیم به میزان توانایی و درک او در زمینه های گوناگون مانند ارتباط برقرار کردن با دیگران، درک او از مردم و همچنین درکی که از خود دارد، پی ببریم رفتارها، نظرات، احساسات و چگونگی ابراز وجود کودک در بازی به ما کمک می کند که به مشکلاتش و این که او دنیای اطراف خود را چگونه می بیند، پی ببریم
انواع بازی درمانی
بازی درمانی فعالی (Active play therapy)
در این روش بازی درمانی به کودک تعدادی اسباب بازی محدود داده می شود و درمانگر همزمان بازی با کودک او را به سمت یک سناریو خاص سوق می دهد برای مثال کودکی که برادر یا خواهر تازه متولد شده دارد و با او دچار مشکلی است بازی مار پله یا فوتبال مناسب او نیست، بهتر است او با کودک خیالی خود بازی کند و در آن بازی کنش و واکنش های کودک سنجیده می شود.
درمان گر شروع به محبت بیش از حد به نوزاد خیالی می کند تا از این طریق حس حسادت کودک را برانگیخته کند یا از طریق اولویت دادن به نوزاد در تمامی مراحل بازی سعی می کند رفتار متقابل کودک را با فرزند تازه متولد شده بسنجد.
بازی درمانی غیرفعال (Stimulus situation)
در این بازی درمانی هیچ سناریو از پیش تعیین شده ای نیست. بازی درمانگر با مشخص کردن حیطه محدودی سعی می کند خود را در اختیار کودک قرار داده تا کودک درباره سناریوی این بازی نظر بدهد از این طریق کودک می تواند به تخیل خود جامع عمل بپوشاند و آن را بهبود بدهد.
با توجه به اینکه اسم این روش بازی درمانی غیرفعال است اما کودک و تخیل او حضور فعالی در این سناریو دارند.
حس مفید بودن یکی از مهم ترین احساساتی است که کودک می تواند از بازی درمانگر خود در این وضعیت دریافت کند.
کودک در بازی درمانی احساسات خود را بیش از پیش می شناسد احساساتی که خیلی از افراد شاید تا سنین میانسالی شناخت درستی از آن ها نداشته باشند.
براساس نظر فروید کودک با تکرار به کمال می رسد در روش بازی درمانی کودک پیاپی درگیر تکرار احساسات خود است و با شناخت هریک از آن ها و کنترلشان در موقعیت های مختلف به مهارت های مورد نیاز می رسد.
احساسات و هيجاناتى که در اثر موقعيت بازى درمانى در کودک ايجاد مى گردد به چهار صورت قابل شناسائى است. يک مشاور يا روان درمانگر بايد نسبت به اين احساسات توجه نموده، و بعد از شناسائى نسبت به حمايت و ياورى کودک اقدام نمايد .
- کودک مسئولیت احساس خود را برعهده می گیرد که اصولا با نهاد اول شخص (من) بیان می شود: مثلا در حین بازی می گوید: من دوستت دارم، من ازت متنفر هستم، من می خوام بزنمش، من میخوام ...
- کودک مسئولیت احساس خود را بر عهده نمی گیرد که این نوع بیان احساسات در کودکان به ندرت اتفاق می افتد در این روش کودک عروسک خود را وارد به اعتراف به احساسات خود او می کند. برای مثال به عروسک می گوید اعتراف کند که مادر کودک را دوست ندارد و از او متنفر است یا از زبان عروسک می گوید که مادرش را دوست ندارد.
- کودک بصورت مستقیم به فردی که از دنیای واقعی اوست احضار احساس می کند مانند: مامان دوست دارم، بابا دلم برات تنگ شده و ...
- کودک می تواند احساسات خود را نسبت به وسائل فیزیکی یا فردی تخیلی در ذهنش نسبت دهد برای مثال با کوبیدن عروسک روی زمین باعث احساس ناراحتی خود را از اسباب بازی نشان دهد.
در حال حاضر ناآگاهی های والدین برخی کودکان سبب شده است که اختلالات عاطفی و رفتاری کودکان مانند ترس، خشم، دروغگویی، حسد، شب ادراری، وسواس، ناخن جویدن و ... شیوع بیشتری پیدا کند.
در جلسات بازی درمانی منشأ اصلی این احساسات شناخته می شود و درمانگر به جای آن که احساسات و عواطف کودک را نادیده بگیرد یا انکار کند، آنها را می پذیرد و به کودک اجازه می دهد با مطرح کردن آنها، آرام و سبک شود. در درمان کودکان، بازی به عنوان یک وسیله ارتباطی نیز به کار می رود.
با مشاهده کودک هنگام بازی می توانیم به میزان توانایی و درک او در زمینه های گوناگون مانند ارتباط برقرار کردن با دیگران، درک او از مردم و همچنین درکی که از خود دارد، پی ببریم رفتارها، نظرات، احساسات و چگونگی ابراز وجود کودک در بازی به ما کمک می کند که به مشکلاتش و این که او دنیای اطراف خود را چگونه می بیند، پی ببریم.
به عنوان مثال درمانگر برای کودکی که به علت ناتوانی در بکارگیری وسایل، قوانین بازی را رعایت نمی کند، با ایجاد فرصت هایی مناسب و تشویق به او کمک می کند تا بر اضطراب خود غلبه کند و به این ترتیب کودک از طریق بازی شیوه های گوناگون کنار آمدن را یاد می گیرد.
در بازی درمانی لازم است مواردی از سوی درمانگر رعایت شود، از جمله این که رابـ ـطه حسنه ای میان وی و کودک برقرار شود، به کودک آزادی عمل داده شود، کودک به خاطر اشتباهاتش مورد سرزنش قرار نگیرد و به گفتار و احساساتش کاملا توجه شود.
همچنین انتخاب صحیح اسباب بازی مناسب، بسیار مهم است، مثلا کودکانی که وسواس دارند، میل به خمیربازی، گل بازی یا بازی های به ظاهر کثیف ندارند، درمان نکردن این کودکان باعث بروز مشکلاتی برای آنها در آینده می شود یا کودکی که بالای سن ۵ سال بوده و مشغول بازی های حسی ـ حرکتی است، ممکن است دچار اختلال «اوتیسم» یا «در خود درماندگی» باشد.
بازی درمانی تنها رها کردن کودک با اسباب بازی ها نیست.
هر گاه کودک بتواند از طریق مواجه شدن صحیح با مشکلات و رویدادهایی که موجب هیجان و اضطراب او شده اند روبه رو شود، می تواند با تنش حاصله از آن مقابله کند.
کودک اگر نتواند هنگام رویارویی با اضطراب راهی منطقی برای خود پیدا کند، دچار ترس و دلهره خواهد شد، به طور کلی می توان گفت که با کمک بازی درمانی می توان عملکردهای منفی و ناسالم عاطفی، احساسی و رفتاری کودکان را تشخیص داد و به معالجه زودهنگام ناتوانی هایی جسمی و روانی او پرداخت.
بازی با خردسالان برای احساس ارتباط، امنیت و دلبستگی اساسی می باشد. در محیط خانگی سبک فرزندپروری شاد و مفرح از میزان کشمکش بر سر قدرت می کاهد و موقعیت های تنش زا را به سمت موقعیت های لـ*ـذت بخش سوق می دهند.
بازی درمانی چگونه در منزل مفید واقع می شود؟
بازی با خردسالان برای احساس ارتباط، امنیت و دلبستگی اساسی می باشد. در محیط خانگی سبک فرزندپروری شاد و مفرح از میزان کشمکش بر سر قدرت می کاهد و موقعیت های تنش زا را به سمت موقعیت های لـ*ـذت بخش سوق می دهند.
دکتر لورنس جی کوهن نویسنده فرزندپروری مفرح می گوید: “کودکان دارای اختلال نقص توجه خیل عظیمی از هشدارهای؛ “نه ها”، “موظب باش ها”؛ و “این کار را انجام نده ها” را می شوند، امر و نهی کردن و مدام نه گفتن به آنها و بازداشتن آنها از کاری موجب خستگی و دگرگونی کودکان می شود یا به عبارتی باری بر دوش آنها می گذارد، که در نتیجه این کار علایم شان رو به وخامت می رود و بدتر می شوند”.
بازی یک راه طبیعی در برطرف کردن و آزاد کردن تحولات هیجانی روزانه کودکان است. ضمن آنکه کوهن با این نظر موافق است که لحظاتی برای آموزش وجود دارند، زمان بازی بیشتر باید به ساختن ارتباطات اختصاص داده شود.
وی می گوید “کودکان بدون یا مبتلا به بیش فعالی با میل خود به من مراجعه می کنند و آنچه در ذهن دارند را با من در میان می گذارند. اگر ما به کودکان اجازه ندهیم تا این ارتباط را از طریق بازی برقرار کنند، آنها به روشی خشمگین و ناخوانده ارتباط برقرار می کنند و بنابراین ما دست به کار تنبیه می شویم”.
بیش فعالی و بازی درمانی
کودکان مبتلا به بیش فعالی چالش های خاصی را برای والدین ذاتاً شاد و سرزنده ایجاد می کنند. به دلیل مشکلات کارکردهای اجرایی، برای آنها پیگیری قوانین و ماندن در یک پروژه از ابتدا تا انتها دشوار است.
سبک بازی آنها ممکن است خارج از کنترل باشد. والدین برانگیخته و عصبانی ممکن است بگویند “اگر درست بازی نکنی، ما هم به هیچ وجه با تو بازی نمی کنیم”.
والدین بایستی به کودک خود اجازه دهند تا آزادانه بازی کنند وگرنه آنها این پیام را دریافت می کنند: “تو نرمال نیستی؛ من نمیخوام باتو بازی کنم”.
تکنیک متعادل سازی در بازی درمانی برای والدین در خانه
والدین باید بگذارند کودک بیش فعال رهبر باشند و از او پیروی کنند. برای یک کودک حواس پرت که نیازمند بسط توانایی اش برای پیگیری امور می باشد، سعی کنید او را درگیر بازی های روایتی با عروسک ها و اشکال حیوانی کنید.
کوهن می گوید”به کودکتان اجازه دهید تا هرچه از شما می خواهد را به شما بگوید”. به او اجازه دهید مشتاق شوند و در مورد اینکه آیا او موجب خوشنودی شما در بازی می شود یا خیر نگران نباشد. این یک عمل متعادل سازی است.
کودکتان باید سرگروهی و مسئولیت روش را هنگام بازی بر عهده بگیرد و در صورت خارج شدنش از مسیر به آرامی او را به کاری که در حال انجامش بوده است، برگردانید؛ خواه ذهنی خواه فیزیکی.