اخبار تئاتر و نمایش برآمدن تناقضات درون؛ زنانگی‌های امر تراژیک

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 94
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
نگاهی به «من ـ مده‌آ» به کارگردانی سالومه یوگلیدزه

برآمدن تناقضات درون؛ زنانگی‌های امر تراژیک

[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
125050_3526115646_320_213.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
«من-مده‌آ» فضای نمایش را در یک آشپزخانه به تصویر می‌کشد. زن‌ها آشپزی می‌کنند، سبزی پاک می‌کنند، رخت می‌شویند، تلویزیون نگاه می‌کنند و آواز می‌خوانند و غیره. شاید استعاره‌ و بدیلی از کنش‌های زنانه و دیونیزوسی در جهان معاصر پیش‌پا افتاده. آن‌ها همان‌طور که به سوی جنون و انتقام حرکت می‌کنند به وظایف زنانه-مادرانه خود نیز عمل می‌کنند و این تضاد میان امر روزمره با کنش تراژیک نهایی می‌تواند جذاب‌ترین بخش اجرا به شمار آید.
[/BCOLOR]

عرفان خلاقی
مده‌آ ـ در کنار آنتیگون ـ یکی از پربسامدترین فیگورهای زنانه‌ تاریخ درام‌های یونانی است که بارها و بارها روی صحنه‌ تئاتر یا سینما ظاهر شده است. اوریپید در حدود 430 پیش از میلاد تراژدی «مده‌آ» را بر اساس تبار اسطوره‌ای او خلق می‌کند. بر اساس این متن مده‌آ دختر پادشاه به پدر و کشور خود برای رسیدن به دشمن کشورش، جیسون، خــ ـیانـت می‌کند. در این راه او از کشتن برادر خود نیز پرهیز نمی‌کند. زنجیره‌ خــ ـیانـت‌های مده‌آ بر اثر عشق به جیسون با فریفتن دختران پلیاس برای کشتن پدرشان ادامه می‌یابد. اما جیسون چندی بعد در حالی که دو دختر از مده‌آ دارد، با گلایوس، دختر کرئون ازدواج می‌کند و مده‌آ را کنار می‌گذارد و همین امر سبب‌ساز برانگیخته شدن حس انتقام در مده‌آ می‌شود. اوریپید با کنش نهایی مده‌آ که همانا کشتن فرزندانش است، تمامی پیش‌فرض‌ها و غـ*ـریـ*ــزه‌انگاری‌های مبنی بر وجود مادرانگی را به کنار می‌نهد. جهانی که اوریپید خلق می‌کند سرشار از تناقضات روان‌شناختی‌ست. شخصیت‌های او به خود اجازه می‌دهند تا بر خلاف اسلاف‌شان از خدایان انتقاد کنند و علیه نظم و انگاره‌های مستقر مردانه‌ پیرامون خود بشورند. اوریپید به شهادت کمدی قورباغه‌های آریستوفان بر صحنه‌‌آورنده‌ی شخصیت‌های ناسازگار با نظام مستقر مردسالارانه‌ی یونان عصر دولتشهری‌ست. در این میان مده‌آ تجسم سویه‌ی زنانه دیونیزوسی در برابر سویه‌ی مردانه‌ی آپولونی جهان یونانی ‌نیز هست. او تجسم اروس، سحر و جادو، شور و عشق، شدت و جنون و در نهایت امر زنانه است؛ همان مولفه‌های آشنای دیونیزوسی.
«من-مده‌آ» اجرایی‌ست از کشور گرجستان به نویسندگی و کارگردانی سالومه یوگلیدزه که همین تراژدی را دست‌مایه کار خود قرار داده است. روایت تقریبا همان چیزی‌ست که تراژدی مبدأ در خود دارد اما با این تفاوت که در این اجرا، همان‌طور که از خط تیره همبسته‌ساز (Hyphen) مابین دو کلمه‌ من و مده‌آ در عنوان نمایش می‌توان درک کرد، منظر روایت از دید شخص مده‌آ صورت می‌گیرد. روایتی اول شخص و مونولوگ‌گونه، و البته نه مونودرام. با این چرخش روایی ما به صورت بی‌واسطه‌تری با درونیات، تناقضات و کشمکش‌های مده‌آ روبه‌رو می‌شویم. متن با منقسم کردن سه سطح از روایت بین سه مده‌آ حاضر بر صحنه، برای هر کدام به تفکیک خویش‌کاری‌ای ویژه در نظر می‌گیرد. یک مده‌آ راوی برای شرح نقاط عطف روایی داستان، یک مده‌آ عاشق مربوط به پیش از خــ ـیانـت جیسون که می‌کوشد به جیسون برسد و یک مده‌آ منتقم مربوط به پس از خــ ـیانـت جیسون که مترصد عملی ساختن انتقام خود از اوست با کشتن فرزندانش. با چنین تفکیکی مخاطب هر لحظه با یکی از وجوه این شخصیت متناقض روبه‌رو می‌شود که البته در لحظاتی هرکدام نقش دیگری را نیز به عهده می‌گیرد. تناقضاتی که با درگیری‌ها و رویارویی‌های فیزیکال بر صحنه تجسم و تجسد می‌یابد و انگار مده‌آ همچون دیگر شخصیت‌های تراژیک هم در برابر جهان تنها می‌ایستد و علاوه بر آن هم در برابر خویشتن خویش.
125055_2295215048_1000_667.jpg

همه‌ی این تمهیدات شاید تفسیری را پی ‌می‌ریزد که پیش از این یان کات در کتاب «تناول خدایان» گفته بود: «...خدایان برای مده‌آ وجود ندارند، همان‌گونه که دنیا، همان‌گونه که فرزندانش. آنان برای او فرزندان جیسون هستند... آن‌ها خود جیسون هستند... او جیسون را در وجود آنان می‌کشد. لیکن عملا حتی برای مده‌آ جیسون هم وجود ندارد. فقط مده‌آ وجود دارد؛ او و شکستش... او در خود غل و زنجیر شده است... مده‌آ به واسطه‌ی جنونش تنهاست. قهرمانان تراژدی ناگزیر از تنهایی‌اند.»
«من-مده‌آ» فضای نمایش را در یک آشپزخانه به تصویر می‌کشد. زن‌ها آشپزی می‌کنند، سبزی پاک می‌کنند، رخت می‌شویند، تلویزیون نگاه می‌کنند و آواز می‌خوانند و غیره. شاید استعاره‌ و بدیلی از کنش‌های زنانه و دیونیزوسی در جهان معاصر پیش‌پا افتاده. آن‌ها همان‌طور که به سوی جنون و انتقام حرکت می‌کنند به وظایف زنانه-مادرانه خود نیز عمل می‌کنند و این تضاد میان امر روزمره با کنش تراژیک نهایی می‌تواند جذاب‌ترین بخش اجرا به شمار آید. بازیگران این اجرا به خوبی از عهده‌ ساخت فضا و به تصویر کشیدن جنونی استیلیزه برمی‌آیند. اما متن‌محور بودن اجرا و مراجعه مداوم مخاطب ایرانی به بالانویس‌های صحنه برای درک و دریافت کلام جاری بر آن، از تمرکز لازم بر رویدادهای اجرایی صحنه کاسته بود. در نهایت شاید عصاره‌ی این اجرا همان جمله‌ی نهایی تناقض‌بار و تکان‌دهنده‌ی آن باشد: «مادر می‌تواند فرزندانش را بکشد و همان حال عاشق‌شان باشد.»
 
بالا