تئاتر صدایی درون من

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 78
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
«خانم»؛ بازخوانی روانکاوانه طاهری از ژنه

صدایی درون من

[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
125225_1654807736_320_213.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
خوانش امیرحسین طاهری از نمایشنامه «کلفت‌ها» اثر ژان ژنه خوانشی خلاقانه و قابل تأمل است. نگاه کارگردان بسیار متکی بر پایه روانکاوی بوده و می‌کوشد از این منظر شخصیت‌ها و ساختار کنش ایشان را به بحث بگذارد. اندیشه جنایت در این نمایشنامه توسط دو خدمتکار خانه «خانم» بسیار بطئی شکل می‌گیرد و در نهایت این فکر منجر به نابودی خودشان می‌شود. «سالی» و «الی» دو شخصیتی هستند که در آن واحد همچنان‌که دو روی شخصیت خود هستند، بخشی از شخصیت خانم را نیز درون خویش تداعی می‌کنند. پرده حاجبی که ایشان را از صحنه واقعی جدا کرده، امکانی فراهم می‌آورد تا آن‌ها بتوانند فضای ذهنی خود را در قالب بازی طراحی کنند. اما آیا صحنه پیش‌روی ما، مقابل پرده فضایی واقعی‌ است؟
[/BCOLOR]

رامتین شهبازی
تئاتر «خانم» نوشته و کار امیرحسین طاهری کاری از گروه تئاتر نیما از شهرستان سیرجان است که می‌توان آن را توصیه کرد. اجرای طاهری و گروهش نشان داد که ظاهراً در شهرستان‌هایی دور از پایتخت درک از تئاتر به‌دور از هیاهو‌ها مسیری مستقیم طی می‌کند و مسئولان وظیفه جدی دارند تا از این‌گونه حرکت‌ها حمایت کنند.
خوانش امیرحسین طاهری از نمایشنامه «کلفت‌ها» اثر ژان ژنه خوانشی خلاقانه و قابل تأمل است. نگاه کارگردان بسیار متکی بر پایه روانکاوی بوده و می‌کوشد از این منظر شخصیت‌ها و ساختار کنش ایشان را به بحث بگذارد. اندیشه جنایت در این نمایشنامه توسط دو خدمتکار خانه «خانم» بسیار بطئی شکل می‌گیرد و در نهایت این فکر منجر به نابودی خودشان می‌شود. «سالی» و «الی» دو شخصیتی هستند که در آن واحد همچنان‌که دو روی شخصیت خود هستند، بخشی از شخصیت خانم را نیز درون خویش تداعی می‌کنند. پرده حاجبی که ایشان را از صحنه واقعی جدا کرده، امکانی فراهم می‌آورد تا آن‌ها بتوانند فضای ذهنی خود را در قالب بازی طراحی کنند. اما آیا صحنه پیش‌روی ما، مقابل پرده فضایی واقعی‌ است؟
125230_4289883610_1000_667.jpg

رنگ سفید صحنه نشان از بکارت و پاکی دارد که ذره ذره آلوده می‌شود. با اندیشه قتل خانم، پرده سفید به خون می‌نشیند و لکه‌های خون دائم آن را می‌پوشاند. وجه شباهت دو شخصیت حاضر، در صحنه کشتن هرباره خانم در ذهن‌شان است، اما آن‌چه ایشان را از یکدیگر جدا می‌کند، این است که یکی دوست دارد خانم را دائم و هر شب در ذهنش از پای درآورد، اما دیگری برعکس تمام توان خود را صرف می‌کند تا خانم به لحاظ فیزیکی از صحنه محو شود. اما هر زمان که خود نیز در بازی در جایگاه خانم قرار می‌گیرند، درمی‌یابند اگرچه دارای اشتراک طبقاتی با ولی‌نعمت‌شان نیستند، اما از خاستگاه درونی شباهت‌هایی با او دارند. همگی علاقه‌مند به شخصیت «مهندس» هستند که می‌کوشند او را در تصاحب خود در آورند. به زرق و برق پوششی اهمیت می‌دهند و... پس آن‌ها با کشتن «خانم» بخشی از وجود خود را نیز می‌کشند که این بر نوعی رفتار مازوخیستی صحه می‌گذارد. رفتاری که بیش از لـ*ـذت حذف شخصیت خانم، بیش‌تر لـ*ـذت در خشونت است. صحنه‌ای که ایشان زمین را تمیز می‌کنند یا جنس بازی بیرونی بازیگران که کلمات را با شدت به‌سوی یکدیگر پرتاب می‌کنند و گویا در رفتار رنج و عذاب را برای مخاطب خود تصویر می‌کنند، صحه‌ای بر این مدعاست.
همین نکته در کنار جنس طراحی لباس بازیگران، وجوه بیرونی شخصیت ایشان را برجسته می‌کند. خشونت همچون ریسمانی قرمز ایشان را به یکدیگر متصل می‌کند. لباس سیاه تن آن‌ها وضعیتی را به‌ نمایش می‌گذارد که ایشان را در بر گرفته ‌است و این ریسمان و سیاهی بر زمین سفید همچون لکه‌ای ناجور در رفت و آمد هستند. اتفاقاً حذف شخصیت خانم در این اجرا که سفیدی جایگزین آن شده ‌است، می‌تواند نشانی از پاکی شخصیت حذف شده خانم باشد؛ بخشی از پاکی وجود خود ایشان در تمایل به شر. بنابراین سالی و الی بیش از آن‌که با شخصیتی واقعی درگیر باشند به ‌دنبال تنبیه درون خود هستند و این زمانی به انتها می‌رسد که سالی قرص‌های برنج را می‌خورد و در نهایت با مرگ او خونی که تاکنون بر پرده انتهای صحنه وجهی مجازی داشت، شکلی حقیقی به‌ خود می‌گیرد و صحنه سفید را از خود مملو می‌کند و سالی معصوم، عیسی‌وار بر صلیب می‌رود.
این نکات در حد اشاره‌هایی کوتاه سعی داشت نشان ‌دهد که طاهری قواعد میزانسن و روایت تئاتری را می‌شناسد و با دست‌آویز قرار دادن کمینه‌ترین عناصر سعی دارد بیش‌ترین ارتباط را با مخاطب خود برقرار نماید
 

برخی موضوعات مشابه

بالا