برگزیده سخنان و اندیشه های نیچه

  • شروع کننده موضوع Miss.aysoo
  • بازدیدها 101
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Miss.aysoo

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/05/17
ارسالی ها
3,219
امتیاز واکنش
8,180
امتیاز
703
محل سکونت
سرزمیــن عجـایبO_o
در این تاپیک برگزیده هایی از گزین گویه ها و پاره نوشت های نیچه را همراه با ذکر منبع و نام کتابی که از آن نقل قول کرده ایم، قرار می دهیم.




به نقل از کتاب «تراده قدرت»:

نمی توان سلطه فضیلت را از طریق فضیلت بر قرار کرد؛ با خود فضیلت ، آدمی از قدرت روی بر می تابد؛ اراده قدرت را از دست می دهد.
پاره 305

پیروزی ارکان اخلاقی به یاری همان وسایل غیر اخلاقی تحقق یافت که هر پیروزی دیگر: زور، دروغ، بهتان، بی عدالتی.
پاره 306

اخلاق درست به همان اندازه «غیر اخلاقی» است که هر چیز دیگر بر روی زمین؛ اخلاق خود صورتی از بی اخلاقی است.
این بصیرت و درون بینی آزادی بزرگی به ارمغان می آورد. تناقض از اشیا به کنار می رود. همگونی همه رویدادها بر کرسی می نشیند.
پاره 308

کسانی هستند که در جستجوی بی اخلاقی روانند. و چون داوری می کنند که «این چیز باطل است» باورشان این است که باید آن را محو و دگرگون سازند. من برعکس تا آن زمان که هنوز نسبت به بی اخلاقی چیزی روشن نشده ام آرام نتوانم نشست. آنگاه که آن را برملا سازم، قرار و ارام خویش را باز می یابم.
پاره 309

الف) جاده هایی که به فدرت راه می برند: یک فضیلت جدید را زیر نام یک فضیلت کهن عرضه کردن – تا «علاقه و توجه» به آن را بر انگیزند. (شادمانی به عنوان پی آمد آن؛ یا بر عکس)؛ هنر بهتان زدن به آنچه بر سر راه قرار می گیرد؛ از مزایا و و رخدادها از برای تجلیل آن بهره برداری کردن؛ پیروان آن را از طریق فداکاری و جداسازی به متعصبان بدل نمودن؛ نمادگرایی عظیم.
ب) پس از کسب قدرت: (1) فضیلت به مثابه زور و نیرو؛ (2) فضیلت به مثابه افسون گری؛ (3) فضیلت به مثابه اداب دانی (درباری).
پاره 310

مقدس ترین اعتقادات ما، عناصر لایتغیر در ارزش های عالی و غایی ما ، داوری های عضلات ما هستند.
پاره 314

بیش و پیش از هر چیز باید گفت که: ای آقایان فضیلت شعار، شما فرادستان و مهتران ما نیستید؛ دوست می داریم که اندکی متواضعتر باشید؛ این یک نفع شخصی و احتیاط کاری رقت انگیز است که فضیلت را به شما القا می کند. و اگر شما از نیرومندی و دلاوری بیشتر برخوردار بودید بدین گونه خود را به لاوجودهای فضیلتمند فرو نمی کاهیدید. شما با خود می کنید آنچه نمی توانید: پاره ای آنچه شما را باید – آنچه اوضاع و احوال شما به آن وادارتان می سازد-پاره ای آنچه خوشایند شماست. پاره ای آنچه به چشمان شما سودمند می اید. اما اگر شما تنها انهایی را انجام می دهید که با تمایلات شما سازگار است یا آنچه ضرورت از شما طلب می کند، یا آنچه مفید به حال شما می باشد، آنگاه شما نه باید خود را ستایش کنید و ونه بگذارید دیگران ستایش تان کنند! اگر انسان تنها فضیلتمند باشد نوع کاملا خُردی از انسان است: در این مورد گمراه نشوید! انسان هایی که به نوعی برجسته بوده اند هرگز چنین الاغ های بافضیلتی نبوده اند: ژرف ترین غریزۀ آنان ، اگاهی از قدرت خویش، هرگز بدین گونه ارضـ*ـا نمی شد: و حال آنکه یا قدرت کمینه شما، هیچ چیز عاقلانه تر از فضیلت به چشم شما نمی آید. اما شما شماره ها را در کنار خود دارید ؛ و تا آنجا که در نقش جبار بازی می کنید ، ما با شما خواهیم جنگید...
پاره 318

انسان با فضیلت گونه فروتری است. چرا که مشخص نیست بلکه ارزش خود را با انطباق بر الگوی انسانی ای که یک بار برای همیشه تعیین گشته کسب می کند. او ارزش خویش را به طور جداگانه در اختیار ندارد: او قابل مقایسه است، همانندان خود را دارد؛ او نباید یک فرد باشد.
ویژگی های انسان نیک را حدس بزنید: چرا این ویژگی ها خوشایند ما هستند؟ از این رو که نیازی به جنگیدن با آنها نداریم. از آن رو که هیچ بی اعتمادی ، هیچ نیاز به احتیاط، هیچ آرایش نیرو و تدارک خشونت را بر ما تحمیل نمی کنند: تنبلی، خوش طبعی و سبکسری ما روزگار خوشی می یابند. همین احساس خوشایند در ماست که از خود بیرون می افکنیم و به عنوان یک کیفیت ، بی ارزش، در آدم خوب به ودیعت می گذاریم.

فرديش نيچه، اراده قدرت
__________________
 
بالا