بیا تو بخند

[Firelight̸]

شما از صعب العبور ترین مسیرها برو تا برسی به بکرترین مناطق کشور، یهو میبینی دو تا پراید اون گوشه پارک کردن

جل الخالق, چیه این پراید

 

[رویا زاده]

دیروز پسر خاله (۵ساله شه)گوشیمو برداشته بود داشت باهاش ور میرفت.رفتم سمتش بهش میگم چیکار میکنی؟
میگه:دارم چکت میکنم ببینم شماره پسر نداری اگه داری ارشادت کنم!
من هم سن این بودم فرق سیب زمینیو با دیب دمینی نمیدونستم

 

[Firelight̸]

هیچی به اندازه داشتن یه رفیق تنبل تر از خودت
به آدم اعتماد به نفس نمیده
******

تنها کسی که بهم گفت حق با توئه، معلم ریاضیمون بود که وقتی درسش تموم شد بهش گفتم: آقا من هیچی نمیفهمم
اونم گفت: حق با توئه. تو واقعا نفهمی

 

[Firelight̸]

بچه همسایه انگشت کرده تو دماغش بهش نگاه کردم گفتم:
تو مهدکودک چی بت یاد دادن؟




برگشته میگه: به تو چه؟! تو دانشگاه بت یاد ندادن تو کار دیگران دخالت نکنی؟

یا اسطقدوس ☹️ اینا دیگه کین؟
من سن اینا بودم به سماور میگفتم آدم آهنی

 

[Firelight̸]

یه روزی دوستای مامانم با دختراشون اومده بودن خونمون

همه داشتند پرتقال پوست می کندند که من وارد شدم




بر خلاف انتظار شما هیشکی دستشو نبرید

فک کنم چاقو ها تیز نبودن





دیروز داشتیم با بابام دور فلکه با موتور دور میزدیم
برگشتم گفتم: واااای بابا... چه بوی کبابی میاد

بابامم غیرتیش گل کرد
گفت گور بابای بنزین... یه دور دیگه میچرخیم

خیلی دوسم داره

 

[Firelight̸]

یه کتاب "تقویت اراده در ۱۴ روز" خریدم،

دوساله اراده نکردم بخونمش

امروز دیدم ﭘﺸﺖ ﭘﯿﮑﺎﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :
Go With With
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻠﯽ ﺗﺤقیق ﻭ ﺗﻔﺤﺲ ﺩﺭ ﻣﺘﻮﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻫﺴﺖ :
ﺑﺮﻭ ﺑﺎﺑﺎ !!
Go = برو
With = با
With = با
ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ،ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻧﻮﺍﺑﻐﻪ

دانلود رمان و کتاب های جدید

 

[رویا زاده]

طرف داشت واسه بچه ده سالش توضیح میدادکه:
زمان ما آب نبود ...
گاز نبود ...
تلفن
نبود ...
مایکروفر نبود...
ال سی دی کسی نداشت...
یهو بچه میگه:
داری حال میکنی با ما زندگی میکنیا!!

دانلود رمان و کتاب های جدید

 

[Firelight̸]

وقتی میخوای صبح بری دانشگاه و ﺗﻮﯼ تخت خوابتی :
ﺳﺎﻋﺖ ۶ﺻﺒﺤﻪ، 5ﺩﻗﯿﻘﻪ ﭼﺸﻤﺎتو ﻣﯿﺒﻨﺪﯼ
و یه دفه چشماتو باز می کنی می بینی ساعت شده ۷:۴۵دقیقه

حالا ﺗﻮﯼ ﮐﻼﺳﯽ :
ﺳﺎﻋﺖ ۹:۳۰ﺻﺒﺤﻪ ، ۵ﺩﻗﯿﻘﻪ ﭼﺸﻤﺎتو میبندی ﻭ بعد باز می کنی ، ﺳﺎﻋﺖ هنوز ۹:۳۱ ﺩﻗﯿﻘﻪ اس (مورد داشتیم ۹:۲۹دقیقه گزارش شده)

دانلود رمان و کتاب های جدید

 

[Firelight̸]

میدونید چرا خوشگلا معمولا سرشون خیلی شلوغه؟





سرم خلوت شد توضیح میدم براتون
فعلا بای ✋



یبارم مادربزرگم

داشت سریال یوسف پیامبر نگاه میکرد


زدم یه شبکه دیگه گفت

استغفرا پسر فیلم پیامبرو قطع نکن معصیت داره

دانلود رمان و کتاب های جدید

 

[Firelight̸]

آخه این مادر شوهره من دارم؟
.
.
.
.
يعني آدم اينقدر خونسرد؟!
.
.
.
نبايد بياد بگرده منو واسه پسرش پيدا کنه؟!


... من به خاطر پسر خودش مي گم،☺️
وگرنه من که دارم درسمو مي خونم!
- _-

دانلود رمان و کتاب های جدید