- عضویت
- 2019/04/30
- ارسالی ها
- 4,521
- امتیاز واکنش
- 4,207
- امتیاز
- 593
لوئی چهاردهم (به فرانسوی: Louis XIV de France) (۵ سپتامبر ۱۶۳۸ - ۱ سپتامبر ۱۷۱۵) پادشاه فرانسه و ناوار از ۱۴ مه ۱۶۴۳ تا زمان مرگش در سن ۷۷ سالگی بود. وی «۷۲ سال و ۱۱۰ روز» را بر تخت سلطنت نشست و از این روی میراث یکی از طولانیترین سلطنتها را درتاریخ فرانسه و همچنین تاریخ اروپا را از خود بر جای نهاد.
او هنگامی که هنوز به پنج سالگی نرسیده بود به پادشاهی رسید ولی تا هنگام مرگ نخستوزیرش کاردینال ژول مازارن در ۱۶۶۱ میلادی، کنترلی بر اوضاع کشور نداشت. در این دوران فرانسه با امضای پیمانهای وستفالی، پیرنه، الیوا و کپنهاگ به داور اصلی در موازنه قوای قاره اروپا تبدیل شد. پس از مرگ مازارن، لوئی از انتخاب صدراعظم جدید خودداری کرد و یکی از مقتدرترین حکومتهای مطلقه را تشکیل داد و از این روی او را «مقتدرترین پادشاه فرانسه» مینامند.
از او با لقبهایی چون «پادشاه خورشید» و «لوئی بزرگ» یاد میشد. پادشاهی او همزمان بود با سلطنت شاه عباس دوم، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین، آخرین پادشاهان صفوی در ایران.
سلطنت
لویی که در پنج سالگی به سلطنت رسید بود، دوران کودکی خود را با شورش اشراف فرانسه که به فروند مشهور بود و با حمایت دولت اسپانیا صورت گرفته بود پشت سر گذاشت. این واقعه موجب شد تا لویی اعتمادش را به اطرافیان از دست بدهد و سیاست تمرکز قدرت و خلع ید از اشراف را در پی بگیرد. پس از مرگ مازارن لویی از انتصاب یک وزیر هم خودداری کرد و جمله معروف «دولت یعنی من» به او منسوب است.
لوئی چهاردهم نیروی فرانسه را در اروپا افزایش داد. وی در زمان زندگیش سه جنگ بزرگ را پشت سر گذاشت: جنگ هلند، جنگ نه ساله باانگلستان و جنگهای جانشینی اسپانیا. همچنین دو جنگ کوچک را آزمود: جنگ واگذاری با اسپانیا و جنگ رونیون. پس از مرگ مازارن، ائتلافی بینالمللی علیه فرانسه (مثلث لاهه) شکل گرفت که موجب توازن قوا و ضعف فرانسه شد.
سنت دولت گرایی فرانسه در دوران لویی چهاردهم به اوج خود رسید. هنر، ادبیات، معماری، علم و صنعت نیز در این زمان چنان اوج گرفت که در تاریخ اروپا سابقه نداشت.
از آغاز دهه ۱۶۹۰، ضعف نسبی ناشی از جنگها و درگیریهای طولانی از یک سو و شکلگیری ائتلافی بینالمللی علیه فرانسه (مثلث لاهه) در ۱۶۶۸ از سوی دیگر عرصه را بر این کشور تنگ کرد. لویی یا حفظ دوازده نقطه مهم از دیگر ادعاهای خود صرف نظر کرد و قرارداد صلح آکس لاشاپلرا در می ۱۶۶۸ امضا کرد. او مجبور شد قرارداد نیمگ را در اوت ۱۶۷۸ بپذیرد و در ۱۶۷۹ با امپراتوری مقدس روم قرارداد صلح امضا کند. پس از این قراردادها سیاست گردهمایی یا تجدید وحدت مبنی بر الحاق مناطقی که مدعی قدرتمند دیگری برای آنها وجود نداشت را در پیش گرفت.
لغو فرمان نانت در ۱۶۸۵ و الغای آزادیهای مذهبی نیز منجر به ضعف فرانسه شد. در پی این تصمیم، پروتستانهای فرانسه که اغلب سرمایهدار بودند مجبور به ترک فرانسه و انتقال سرمایههای خود به کشورهای دیگر شدند. پیر بل پدر لغتنامه فرانسوی یکی از این مهاجران بود که به هلند رفت.
به این ترتیب هم کشورهای پروتستان، به رهبری هلند و هم کشورهای کاتولیک، به رهبری امپراتوری مقدس روم (آلمان) علیه فرانسه متحد شدند و در ۱۶۸۶ اتحادیه آگسبورگ را علیه فرانسه تشکیل دادند. هدف اتحادیه آگسبورگ بازگرداندن فرانسه به مرزهای وستفالی و پیرنه بود.[۲]لویی آخرین متحد خود، یعنی جیمز دوم پادشاه انگلستان را در پی انقلاب باشکوه ۱۶۸۸ از دست داد و در نتیجه جبهه متحدی از تمام اروپا ضد فرانسه تشکیل شد. آخرین امید لویی ترکان عثمانی بودند که با معاهده کارلوویتز بسیاری از متصرفات خود در اروپا را از دست دادند. لویی مجبور شد در ۱۶۹۷ با صلح رایسویک دست از سیاستهای جاهطلبانه خود بکشد. ویلیام درانژ پادشاه انگلستان نیز یک اتحادیه ضد فرانسوی از کشورهای هلند، امپراتوری مقدس روم (آلمان)، براندنبورگ (پروس)، پرتغال و ساووی تشکیل داد. در این جنگها قدرت فرانسه تضعیف شد تا آنکه سرانجام پیمان اوترخت در سال ۱۷۱۳ میان فرانسه و کشورهای فوق و پیمان راشتاد در ۱۷۱۴ میان فرانسه و امپراتوری مقدس روم (آلمان) منعقد شد. در نتیجه این جنگها و همچنین جنگ جانشینی اسپانیا، راه برای اقتدار انگلستان هموار شد.
او خود را به عنوان نماینده مستقیم خداوند و یا حق الهی قدرت مطلق پادشاهی میدانست. برای نشان دادن این موقعیت او خورشید را به عنوان نماد خود انتخاب کرد و تصویری از روضلی ("پادشاه خورشید") که توسط میشل ژک گابریل طراحی و وجود آورد که در آن تمام قلمرو حاکم وجود داشت. لوئیس نامی جنجالی و مشهور "L'État، c'est moi" ("من دولتم") برای خود انتخاب کرده بود.
لوئیس XIV علاقه خاصی به هنر، ادبیات، موسیقی، تئاتر و ورزش داشته. او با برخی از بزرگترین شخصیت های هنری زمان خود، از جمله نمایشنامه نویس مولر (1623-1673)، نقاش چارلز لو برون (1690) ومیشل ژک گابریل (1667)و آهنگساز ژان باپتیست لولی (1632)، رابـ ـطه بسیار خوب داشته . او همچنین خود را حامی Académie Française، که بدنه زبان فرانسوی را تنظیم می کند و موسسات مختلفی را برای هنر و علوم تاسیس کرد
زندگی خصوصی
لوئی چهاردهم، صاحب یکی از بزرگترین مجموعههای کفش در زمان خود بودهاست. وی تنها یک متر و ۶۳ سانتیمتر قد داشت و با پوشیدن کفشهایی با پاشنههای ۱۰ سانتیمتری خود را بلندقدتر نشان میداد. در دهه ۱۶۷۰ میلادی، لوئی چهاردهم فرمانی صادر کرد مبنی بر آنکه تنها اعضای دربارش اجازه داشتند «کفشهایپاشنهبلند قرمزرنگ» بپوشند.
او هنگامی که هنوز به پنج سالگی نرسیده بود به پادشاهی رسید ولی تا هنگام مرگ نخستوزیرش کاردینال ژول مازارن در ۱۶۶۱ میلادی، کنترلی بر اوضاع کشور نداشت. در این دوران فرانسه با امضای پیمانهای وستفالی، پیرنه، الیوا و کپنهاگ به داور اصلی در موازنه قوای قاره اروپا تبدیل شد. پس از مرگ مازارن، لوئی از انتخاب صدراعظم جدید خودداری کرد و یکی از مقتدرترین حکومتهای مطلقه را تشکیل داد و از این روی او را «مقتدرترین پادشاه فرانسه» مینامند.
از او با لقبهایی چون «پادشاه خورشید» و «لوئی بزرگ» یاد میشد. پادشاهی او همزمان بود با سلطنت شاه عباس دوم، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین، آخرین پادشاهان صفوی در ایران.
سلطنت
لویی که در پنج سالگی به سلطنت رسید بود، دوران کودکی خود را با شورش اشراف فرانسه که به فروند مشهور بود و با حمایت دولت اسپانیا صورت گرفته بود پشت سر گذاشت. این واقعه موجب شد تا لویی اعتمادش را به اطرافیان از دست بدهد و سیاست تمرکز قدرت و خلع ید از اشراف را در پی بگیرد. پس از مرگ مازارن لویی از انتصاب یک وزیر هم خودداری کرد و جمله معروف «دولت یعنی من» به او منسوب است.
لوئی چهاردهم نیروی فرانسه را در اروپا افزایش داد. وی در زمان زندگیش سه جنگ بزرگ را پشت سر گذاشت: جنگ هلند، جنگ نه ساله باانگلستان و جنگهای جانشینی اسپانیا. همچنین دو جنگ کوچک را آزمود: جنگ واگذاری با اسپانیا و جنگ رونیون. پس از مرگ مازارن، ائتلافی بینالمللی علیه فرانسه (مثلث لاهه) شکل گرفت که موجب توازن قوا و ضعف فرانسه شد.
سنت دولت گرایی فرانسه در دوران لویی چهاردهم به اوج خود رسید. هنر، ادبیات، معماری، علم و صنعت نیز در این زمان چنان اوج گرفت که در تاریخ اروپا سابقه نداشت.
از آغاز دهه ۱۶۹۰، ضعف نسبی ناشی از جنگها و درگیریهای طولانی از یک سو و شکلگیری ائتلافی بینالمللی علیه فرانسه (مثلث لاهه) در ۱۶۶۸ از سوی دیگر عرصه را بر این کشور تنگ کرد. لویی یا حفظ دوازده نقطه مهم از دیگر ادعاهای خود صرف نظر کرد و قرارداد صلح آکس لاشاپلرا در می ۱۶۶۸ امضا کرد. او مجبور شد قرارداد نیمگ را در اوت ۱۶۷۸ بپذیرد و در ۱۶۷۹ با امپراتوری مقدس روم قرارداد صلح امضا کند. پس از این قراردادها سیاست گردهمایی یا تجدید وحدت مبنی بر الحاق مناطقی که مدعی قدرتمند دیگری برای آنها وجود نداشت را در پیش گرفت.
لغو فرمان نانت در ۱۶۸۵ و الغای آزادیهای مذهبی نیز منجر به ضعف فرانسه شد. در پی این تصمیم، پروتستانهای فرانسه که اغلب سرمایهدار بودند مجبور به ترک فرانسه و انتقال سرمایههای خود به کشورهای دیگر شدند. پیر بل پدر لغتنامه فرانسوی یکی از این مهاجران بود که به هلند رفت.
به این ترتیب هم کشورهای پروتستان، به رهبری هلند و هم کشورهای کاتولیک، به رهبری امپراتوری مقدس روم (آلمان) علیه فرانسه متحد شدند و در ۱۶۸۶ اتحادیه آگسبورگ را علیه فرانسه تشکیل دادند. هدف اتحادیه آگسبورگ بازگرداندن فرانسه به مرزهای وستفالی و پیرنه بود.[۲]لویی آخرین متحد خود، یعنی جیمز دوم پادشاه انگلستان را در پی انقلاب باشکوه ۱۶۸۸ از دست داد و در نتیجه جبهه متحدی از تمام اروپا ضد فرانسه تشکیل شد. آخرین امید لویی ترکان عثمانی بودند که با معاهده کارلوویتز بسیاری از متصرفات خود در اروپا را از دست دادند. لویی مجبور شد در ۱۶۹۷ با صلح رایسویک دست از سیاستهای جاهطلبانه خود بکشد. ویلیام درانژ پادشاه انگلستان نیز یک اتحادیه ضد فرانسوی از کشورهای هلند، امپراتوری مقدس روم (آلمان)، براندنبورگ (پروس)، پرتغال و ساووی تشکیل داد. در این جنگها قدرت فرانسه تضعیف شد تا آنکه سرانجام پیمان اوترخت در سال ۱۷۱۳ میان فرانسه و کشورهای فوق و پیمان راشتاد در ۱۷۱۴ میان فرانسه و امپراتوری مقدس روم (آلمان) منعقد شد. در نتیجه این جنگها و همچنین جنگ جانشینی اسپانیا، راه برای اقتدار انگلستان هموار شد.
او خود را به عنوان نماینده مستقیم خداوند و یا حق الهی قدرت مطلق پادشاهی میدانست. برای نشان دادن این موقعیت او خورشید را به عنوان نماد خود انتخاب کرد و تصویری از روضلی ("پادشاه خورشید") که توسط میشل ژک گابریل طراحی و وجود آورد که در آن تمام قلمرو حاکم وجود داشت. لوئیس نامی جنجالی و مشهور "L'État، c'est moi" ("من دولتم") برای خود انتخاب کرده بود.
لوئیس XIV علاقه خاصی به هنر، ادبیات، موسیقی، تئاتر و ورزش داشته. او با برخی از بزرگترین شخصیت های هنری زمان خود، از جمله نمایشنامه نویس مولر (1623-1673)، نقاش چارلز لو برون (1690) ومیشل ژک گابریل (1667)و آهنگساز ژان باپتیست لولی (1632)، رابـ ـطه بسیار خوب داشته . او همچنین خود را حامی Académie Française، که بدنه زبان فرانسوی را تنظیم می کند و موسسات مختلفی را برای هنر و علوم تاسیس کرد
زندگی خصوصی
لوئی چهاردهم، صاحب یکی از بزرگترین مجموعههای کفش در زمان خود بودهاست. وی تنها یک متر و ۶۳ سانتیمتر قد داشت و با پوشیدن کفشهایی با پاشنههای ۱۰ سانتیمتری خود را بلندقدتر نشان میداد. در دهه ۱۶۷۰ میلادی، لوئی چهاردهم فرمانی صادر کرد مبنی بر آنکه تنها اعضای دربارش اجازه داشتند «کفشهایپاشنهبلند قرمزرنگ» بپوشند.