- عضویت
- 2021/01/14
- ارسالی ها
- 1,912
- امتیاز واکنش
- 1,416
- امتیاز
- 467
پیامدهای منفی طلاق بر فرزندان
طلاق، پیامدهای منفی بسیاری بر فرزندان دارد. فقدان پدر و مادر غیر از مشکلات مادی که برای فرزندان به وجود میآورد، از نظر تربیتی و عاطفی نیز ضربه سختی به روح و روان آنان وارد میکند. در حقیقت فرزندان طلاق، قربانی اشتباه پدر و مادری هستند که بدون توجه به حق و حقوق آنان از یکدیگر جدا شدهاند. برخی از این آسیبها و پیامدها عبارتند از:
۱. ایجاد بحران های روحی و روانی
اهمیت سلامت روحی و روانی فرزندان تا آنجاست که رسولخدا۹ فرموده است: «لَعَنَ اللَّهُ وَالِدَیْنِ حَمَلَا وَلَدَهُمَا عَلَی عُقُوقِهِمَا؛ از رحمت خدا دور باد آن پدر و مادری که با رفتار و گفتار نادرستشان موجبات بدکاری فرزندان خود و نارضایتی خویشتن را از وی فراهم میکنند».
فرزندان طلاق به مرور زمان با بروز حرکات احساسی، ترس، خشم و عدم تعادل روانی هنگام عصبانیت مواجه میشوند؛ زیرا آنان رفتارهای خشونتآمیز پدر و مادر را در خانواده دیدهاند و فکر میکنند واکنشها و رفتارهای آنان باید به صورت منفی و پرخاشگرانه باشد. فرزندانی که خشم خود را فرو میبرند، وقتی در سنین بالاتر قدرت و توانایی بیشتری برای ابراز خشونت در خود میبینند؛ مرتکب اعمال خشونتآمیزی میشوند.
به طور طبیعی کودکان و نوجوانان، مرگ پدر و مادر خود را راحتتر از طلاق آنان میپذیرند. با فوت پدر و مادر، پیوندهای عاطفی، شخصیتی و احساسی و رشتههای ارتباط روانی گسسته نمیشود یا کمتر سست میشود؛ در حالی که آثار طولانیمدت طلاق حتی در آینده هم سبب میشود آنها در تشکیل زندگی دچار مشکلاتی باشند. به دنبال طلاق و از هم گسیختگی خانواده، فرزندان با بحرانهای شدید روحی و روانی روبهرو میشوند و تحت تأثیر فشار همسالان خود ممکن است از جدایی پدر و مادرشان دچار خجالت و سرافکندگی شوند. بنا بر پژوهشهای متعدد، کودکان خانوادههای طلاق نسبت به کودکان خانوادههای عادی، اضطراب بالاتری دارند و بیشتر دچار افسردگی و انزواطلبی میشوند.
طلاق، پیامدهای منفی بسیاری بر فرزندان دارد. فقدان پدر و مادر غیر از مشکلات مادی که برای فرزندان به وجود میآورد، از نظر تربیتی و عاطفی نیز ضربه سختی به روح و روان آنان وارد میکند. در حقیقت فرزندان طلاق، قربانی اشتباه پدر و مادری هستند که بدون توجه به حق و حقوق آنان از یکدیگر جدا شدهاند. برخی از این آسیبها و پیامدها عبارتند از:
۱. ایجاد بحران های روحی و روانی
اهمیت سلامت روحی و روانی فرزندان تا آنجاست که رسولخدا۹ فرموده است: «لَعَنَ اللَّهُ وَالِدَیْنِ حَمَلَا وَلَدَهُمَا عَلَی عُقُوقِهِمَا؛ از رحمت خدا دور باد آن پدر و مادری که با رفتار و گفتار نادرستشان موجبات بدکاری فرزندان خود و نارضایتی خویشتن را از وی فراهم میکنند».
فرزندان طلاق به مرور زمان با بروز حرکات احساسی، ترس، خشم و عدم تعادل روانی هنگام عصبانیت مواجه میشوند؛ زیرا آنان رفتارهای خشونتآمیز پدر و مادر را در خانواده دیدهاند و فکر میکنند واکنشها و رفتارهای آنان باید به صورت منفی و پرخاشگرانه باشد. فرزندانی که خشم خود را فرو میبرند، وقتی در سنین بالاتر قدرت و توانایی بیشتری برای ابراز خشونت در خود میبینند؛ مرتکب اعمال خشونتآمیزی میشوند.
به طور طبیعی کودکان و نوجوانان، مرگ پدر و مادر خود را راحتتر از طلاق آنان میپذیرند. با فوت پدر و مادر، پیوندهای عاطفی، شخصیتی و احساسی و رشتههای ارتباط روانی گسسته نمیشود یا کمتر سست میشود؛ در حالی که آثار طولانیمدت طلاق حتی در آینده هم سبب میشود آنها در تشکیل زندگی دچار مشکلاتی باشند. به دنبال طلاق و از هم گسیختگی خانواده، فرزندان با بحرانهای شدید روحی و روانی روبهرو میشوند و تحت تأثیر فشار همسالان خود ممکن است از جدایی پدر و مادرشان دچار خجالت و سرافکندگی شوند. بنا بر پژوهشهای متعدد، کودکان خانوادههای طلاق نسبت به کودکان خانوادههای عادی، اضطراب بالاتری دارند و بیشتر دچار افسردگی و انزواطلبی میشوند.