در حاليکه بسياري از کودکان اوتيستيک داراي عقب ماندگي ذهني هستند اما اين کودکان داراي هوش نرمال يا بالاتر از نرمال هستند .
اوتيسم اختلالي نورولوژيكي با علائم روانشناختي است كه مشخصه اصلي آن اختلال در برقراري روابط اجتماعي است. از ميزان شيوع اين بيماري در كشور اطلاعات دقيقي در دست نيست اما در منابع خارجي نرخ شيوع از يك در 150 كودك يا حتي 4 در 10هزار كودك ذكر شده است.
میگنا: اوتیسم یا درخودماندگی یک ناتوانی پیچیده رشدی است که معمولا علائم آن در سه سال اول زندگی ظاهر میشود. این عارضه نتیجه اختلالی عصبشناختی است که بر کارکرد طبیعی مغز تاثیر میگذارد و رشد آن را در نواحی مربوط به ارتباط و تعامل اجتماعی دچار اشکال میکند.
-
اكثر كودكان اوتيستيك هيچ گاه زبان باز نمي كنند. معدودي از آنها در دومين سال زندگي شروع به صحبت مي كنند. حدود سنين 15، 30 ماهگي، يعني هنگامي كه كودك بايد كلمات را با هم تركيب كرده و جملات ساده درست كند، اين كار را انجام نمي دهد و چه بسا لغاتي را كه مي دانسته از ياد مي برد. اين بيماران درك مطلب ناچيزي دارند و دستورات ساده را در موقعيت هاي تكراري و معين مي فهمند. حتي آنهايي كه گفتار دارند، نمي توانند مفاهيم انتزاعي را به درستي بفهمند چون برداشت هاي سطحي از آنچه شنيده اند، دارند. مثلاً استعاراتي نظير «از شدت خنده مرد» باعث سردرگمي آنها مي شود و حتي ممكن است درصدد يافتن يك جسد برآيند،
در كودكاني كه شدت بيماري كمتر است و احتمالاً زبان با تاخيرهاي جزيي در سنين بهنجار ظاهر مي شود، باز هم طيف گسترده يي از اختلالات گفتار به چشم مي خورد. صداي اين بيماران فاقد زير و بم و مكانيكي است. گاهي كودك خيلي بلند يا خيلي آهسته صحبت مي كند و لهجه اش با لهجه خانواده يا همبازي هايش مشابهتي ندارد. بعضي كودكان باهوش تر، سبك گفتاري بسيار رسمي يا لفظ قلمي پيدا مي كنند. نوعاً گفتار، تكراري و پژواكي است بدين معنا كه كودك جمله يا عبارتي را بارها تكرار مي كند، سوالي را بارها مي پرسد بي آنكه منتظر جواب بماند يا دليلي براي طرح آن سوال داشته باشد. گاهي مصرانه از ديگران مي خواهد مطالب را به سبك خاصي بگويند يا سوال كنند. هرگونه مخالفت با خواست هاي قالبي آنها موجب پريشاني شان مي شود. بازي هايشان معمولاً تكراري، كليشه يي و غيراجتماعي است و شامل فعاليت هاي معدودي نظير رديف كردن يا چيدن اجسام به شكل الگوهاي تكراري، چرخاندن يك شيء يا بخشي از آن (مثل چرخ يك ماشين) يا خراب كردن و به هم ريختن اسباب بازي ها يا ساير اشيا مي شود: البته بعضي كودكان ممكن است بازي هاي پيچيده تري از خود ارائه دهند. حتي در اين موارد نيز بازي هاي كليشه يي اند و چنان كه در جريان فعاليت كودك وقفه يي ايجاد شود، آن را از اول تكرار مي كند يا بازي را فقط با شيوه خاصي تكرار مي كند.
محققان با استفاده از ماشین MEG به مطالعه امواج مغزی کودکان مبتلا به گونه ای از اوتیسم پرداختند تا از چگونگی واکنشهای مغزی آنها نسبت به محرکهایی مانند صدا، کلمه و صحبت کردن اطلاعات جدیدی به دست آورند و به این شکل الگوی دقیقی از چگونگی عملکرد یک مغز مبتلا به اوتیسم به دست آورند.
![n00034772-b.jpg](http://www.migna.ir/images/docs/000034/n00034772-b.jpg)
اوتيسم اختلالي نورولوژيكي با علائم روانشناختي است كه مشخصه اصلي آن اختلال در برقراري روابط اجتماعي است. از ميزان شيوع اين بيماري در كشور اطلاعات دقيقي در دست نيست اما در منابع خارجي نرخ شيوع از يك در 150 كودك يا حتي 4 در 10هزار كودك ذكر شده است.
میگنا: اوتیسم یا درخودماندگی یک ناتوانی پیچیده رشدی است که معمولا علائم آن در سه سال اول زندگی ظاهر میشود. این عارضه نتیجه اختلالی عصبشناختی است که بر کارکرد طبیعی مغز تاثیر میگذارد و رشد آن را در نواحی مربوط به ارتباط و تعامل اجتماعی دچار اشکال میکند.
-
اكثر كودكان اوتيستيك هيچ گاه زبان باز نمي كنند. معدودي از آنها در دومين سال زندگي شروع به صحبت مي كنند. حدود سنين 15، 30 ماهگي، يعني هنگامي كه كودك بايد كلمات را با هم تركيب كرده و جملات ساده درست كند، اين كار را انجام نمي دهد و چه بسا لغاتي را كه مي دانسته از ياد مي برد. اين بيماران درك مطلب ناچيزي دارند و دستورات ساده را در موقعيت هاي تكراري و معين مي فهمند. حتي آنهايي كه گفتار دارند، نمي توانند مفاهيم انتزاعي را به درستي بفهمند چون برداشت هاي سطحي از آنچه شنيده اند، دارند. مثلاً استعاراتي نظير «از شدت خنده مرد» باعث سردرگمي آنها مي شود و حتي ممكن است درصدد يافتن يك جسد برآيند،
در كودكاني كه شدت بيماري كمتر است و احتمالاً زبان با تاخيرهاي جزيي در سنين بهنجار ظاهر مي شود، باز هم طيف گسترده يي از اختلالات گفتار به چشم مي خورد. صداي اين بيماران فاقد زير و بم و مكانيكي است. گاهي كودك خيلي بلند يا خيلي آهسته صحبت مي كند و لهجه اش با لهجه خانواده يا همبازي هايش مشابهتي ندارد. بعضي كودكان باهوش تر، سبك گفتاري بسيار رسمي يا لفظ قلمي پيدا مي كنند. نوعاً گفتار، تكراري و پژواكي است بدين معنا كه كودك جمله يا عبارتي را بارها تكرار مي كند، سوالي را بارها مي پرسد بي آنكه منتظر جواب بماند يا دليلي براي طرح آن سوال داشته باشد. گاهي مصرانه از ديگران مي خواهد مطالب را به سبك خاصي بگويند يا سوال كنند. هرگونه مخالفت با خواست هاي قالبي آنها موجب پريشاني شان مي شود. بازي هايشان معمولاً تكراري، كليشه يي و غيراجتماعي است و شامل فعاليت هاي معدودي نظير رديف كردن يا چيدن اجسام به شكل الگوهاي تكراري، چرخاندن يك شيء يا بخشي از آن (مثل چرخ يك ماشين) يا خراب كردن و به هم ريختن اسباب بازي ها يا ساير اشيا مي شود: البته بعضي كودكان ممكن است بازي هاي پيچيده تري از خود ارائه دهند. حتي در اين موارد نيز بازي هاي كليشه يي اند و چنان كه در جريان فعاليت كودك وقفه يي ايجاد شود، آن را از اول تكرار مي كند يا بازي را فقط با شيوه خاصي تكرار مي كند.
محققان با استفاده از ماشین MEG به مطالعه امواج مغزی کودکان مبتلا به گونه ای از اوتیسم پرداختند تا از چگونگی واکنشهای مغزی آنها نسبت به محرکهایی مانند صدا، کلمه و صحبت کردن اطلاعات جدیدی به دست آورند و به این شکل الگوی دقیقی از چگونگی عملکرد یک مغز مبتلا به اوتیسم به دست آورند.