جاده مالهاند که در فهرست بهترین فیلمهای قرن ۲۱ قرار دارد، شاهکاری است که بهتر است آن را با رویکرد زمینهمحور و نه بهعنوان داستانی سرراست تماشا کنید. دیوید لینچِ کارگردان به بیننده اجازه میدهد از زاویهی دید خودش فیلم را تماشا و خودش نتیجهگیری کند. ساختار فیلم طوری است که میتوان برداشتهای مختلفی از آن کرد. هرقدر هم در تماشای فیلمهای پیچیده باسابقه باشید، پس از تماشای جاده مالهاند، بیش از هر زمان دیگری احساس گنگی و سردرگمی میکنید! استودیوی سازنده که از میزان پیچیدگی فیلم آگاه بود، از لینچ خواست ۱۰ سرنخ برای گرهگشایی از ماجرا تعیین کند و این فهرست را روی جلد سیدیهای فیلم چاپ کرد!
لینچ استفادهی غیرمعمولی از صدا میکند و ترکیب چشمگیری از رنگها را با نمادگرایی بهکار میگیرد. سرنخهای ظریفی در طول فیلم به گرهگشایی از آن کمک میکنند. داستان از جایی آغاز میشود که بتی بازیگر تازهکار تشنهی شهرت، زنی تیرهمو را پیدا میکند که ظاهرا پس از تصادفی حافظهاش را از دست داده است. جاده مالهالند شاهکاری سینمایی است که با فیلمبرداری زیبا و بازیهای شگفتانگیز دنیایی رؤیاگونه برای تماشاگرانش خلق میکند.
لینچ استفادهی غیرمعمولی از صدا میکند و ترکیب چشمگیری از رنگها را با نمادگرایی بهکار میگیرد. سرنخهای ظریفی در طول فیلم به گرهگشایی از آن کمک میکنند. داستان از جایی آغاز میشود که بتی بازیگر تازهکار تشنهی شهرت، زنی تیرهمو را پیدا میکند که ظاهرا پس از تصادفی حافظهاش را از دست داده است. جاده مالهالند شاهکاری سینمایی است که با فیلمبرداری زیبا و بازیهای شگفتانگیز دنیایی رؤیاگونه برای تماشاگرانش خلق میکند.