حوادث ایرانی جنایت زنانه برای رسیدن به عشق دوران جوانی!

√ Shadow √

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
554
امتیاز واکنش
589
امتیاز
321
محل سکونت
تـهـران
خانواده زنی جوان که قربانی حسادت شده و به قتل رسیده بود، به قرار منع تعقیب دامادشان اعتراض کردند و خواستار بازداشت او شدند.
به گزارش شرق، قتل این زن جوان که نیلوفر نام داشت، یک سال قبل اتفاق افتاد. آن زمان اهالی خیابانی در غرب تهران به آتش نشانی خبر دادند خانه ای آتش گرفته و شعلهها آنقدر بلند است که احتمال آتش گرفتن خانههای مجاور هم وجود دارد. وقتی مأموران آتشنشانی موفق به مهار حریق شدند و داخل خانه سوخته رفتند، جسد زنی را پیدا کردند که هرچند نیمی از بدنش سوخته بود اما شواهد نشان میداد به قتل رسیده و سپس سوزانده شده است ضمن اینکه کارشناسان آتش نشانی هم اعلام کردند آتش سوزی عمدی به نظر میرسد. با توجه به پیداشدن جسد زنی در محل حادثه، بازپرس جنایی در جریان قرار گرفت و به دستور او جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات برای روشن شدن ماجرا آغاز شد. وقتی مأموران دوربین مداربسته ای را که مقابل ساختمان کار گذاشته شده بود، موردبررسی قرار دادند، متوجه شدند دقایقی قبل از آتش سوزی خواهرشوهر مقتول از خانه خارج شده و سپس زنی دیگر نیز پشت سر او از خانه بیرون رفته است. این در حالی بود که شوهر مقتول به نام فرید در خانه حضور نداشت و آنطور که اطرافیان می گفتند به یک سفر کاری رفته بود. مأموران خواهرشوهر نیلوفر را موردبازجویی قرار دادند. او گفت: «من نمیدانم چه اتفاقی افتاده است. فقط برای بردن بچه برادرم پیش نیلوفر رفتم، چون بچه میخواست با بچه های من بازی کند. قصد دیگری هم نداشتم و بعد از اینکه خانه آتش گرفت موضوع را متوجه شدم و نمیدانم زنی که بعد از من از خانه خارج شده کیست».
بررسی ها نشان داد آن زن ستاره نام دارد و از دوستان خانوادگی مقتول بود که گاهی به خانه او رفتوآمد داشت. ستاره نیز منکر اطلاع از قتل شد اما آنچه از بررسی زندگی خصوصی فرید به دست آمد، راز قتل را فاش کرد. پلیس متوجه شد هرچند فرید در سفر بوده و زمان قتل در خانه اش حضور نداشته اما از مدتها قبل با ستاره رابـ ـطه برقرار کرده و نیلوفر هم متوجه شده بود زنی به غیر از خودش در زندگی شوهرش وجود دارد و این موضوع باعث اختلاف آنها شده بود، همچنین مشخص شد فرید قصد داشت از همسرش جدا شود، اما نیلوفر نمیدانست دلیل این تصمیم چیست و بارها از شوهرش پرسیده بود چرا میخواهد چنین کاری بکند ولی جوابی نگرفته بود.
مادر مقتول به مأموران گفت: «رفتارهای فرید طوری بود که ما فهمیده بودیم او به دخترمان خــ ـیانـت میکند، حتی یک بار نیلوفر به محل کار شوهرش رفته و از او پرسیده بود چه کسی برایت دسته گل آورده که او گفته بود از دوستان قدیمم برای دیدنم آمده بود با اینکه نیلوفر تشخیص داده بود سلیقه یک زن در انتخاب گلها نقش داشته اما نمیخواست باور کند شوهرش به او خــ ـیانـت میکند. دخترم میگفت سفرهای شوهرش زیاد شده است و شبها هم با کسی تلفنی صحبت میکند. ما هیچوقت فکر نمیکردیم این شخص ستاره باشد».
تحقیقات فاش کرد آشنایی ستاره و فرید به سالهای قبل از ازدواج مرد جوان بازمیگردد. این دو ١٠ سال قبل از حادثه رابطهای عاشقانه با هم داشتند و بعد از مدتی تصمیم به ازدواج گرفتند. اما بنابر دلایلی از زندگی همدیگر بیرون رفتند فرید با نیلوفر ازدواج کرد و ستاره هم با مردی دیگر زندگی مشترک تشکیل داد. مدتی بعد فرید و نیلوفر بچه دار شدند. آنها صاحب پسری هفت ساله بودند که ستاره و فرید یکبار دیگر اتفاقی همدیگر را در یک میهمانی دیده و عشق سال های دور دوباره به سراغ آنها آمد و با هم رابـ ـطه برقرار کردند. فرید درباره نحوه آشنایی دوباره اش با ستاره به مأموران گفت: «در یک میهمانی همدیگر را دیدیم و از سال هایی که از هم دور بودیم گفتیم. بعد از آن ستاره به من گفت از شوهرش جدا شده و حالا تنها زندگی میکند. ارتباط ما اول تلفنی بود، کمکم احساس کردم مثل همان سالها ستاره را دوست دارم. رابـ ـطه ما بیشتر شد و او را صیغه کردم. با هم به سفر میرفتیم و خیلی خوب بودیم برای اینکه با ستاره به صورت دائم ازدواج کنم باید از نیلوفر جدا میشدم اما ما پسری داشتیم که او خیلی آسیب میدید. ماجرای جدایی را به نیلوفر گفته بودم اما قبول نمیکرد و میگفت باید دلیلی بیاوری. تصمیم گرفتم نگویم زنی دیگر در زندگی من است چون قطعا به ستاره شک میکردند. ستاره چندبار به خانه من و نیلوفر هم آمده بود و زنم را میشناخت.
این مرد در ادامه گفت: «چند روز قبل از حادثه من به یک سفر کاری رفتم. ستاره همراهم نبود. به او گفتم همکارانم متوجه میشوند بنابراین نمی توانم تو را با خودم ببرم. من و ستاره با هم بحث کرده بودیم و رابـ ـطه مان داشت کمرنگ میشد. داشتم به این فکر میکردم که به جای جدایی از نیلوفر، از ستاره جدا شوم که به من خبر دادند همسرم کشته شده است». با فاش شدن رابـ ـطه ستاره و فرید این زن مجبور شد به قتل اعتراف کند. او گفت: «فرید میخواست من را به خاطر نیلوفر ترک کند. این اتفاق یکبار ١٠ سال قبل افتاده بود. من به نیلوفر حسادت میکردم به همین خاطر هم وقتی برای دیدنش به خانه اش رفتم، یکدفعه چنان عصبی شدم که چاقو را برداشتم و با او درگیر شدم و چند ضربه بر بدنش زدم. نیلوفر روی زمین افتاد، نمیتوانستم کاری کنم جز اینکه خانه را آتش بزنم. درگیری ما درست زمانی اتفاق افتاد که خواهر فرید به خانه او آمد و بچه فرید را با خودش برد. من هم فرصت را مناسب دیدم تا با او درگیر شوم».
بعد از پایان اعترافات متهم با توجه به اینکه فرید از موضوع قتل خبر نداشت و زمان حادثه در شهرستانی دیگر بود، بازپرس او را از اتهام معاونت در قتل تبرئه کرد اما این برائت مورد اعتراض اولیایدم قرار گرفت و آنها با این ادعا که دامادشان با رابـ ـطه ای که برقرار کرده باعث این قتل شده است، خواستار تجدیدنظر در این حکم شدند. اعتراض اولیایدم اکنون برای بررسی به شعبه هشت دادگاه کیفری شماره یک ارسال شده است.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
74
پاسخ ها
0
بازدیدها
97
پاسخ ها
0
بازدیدها
531
پاسخ ها
0
بازدیدها
118
بالا