برای حمایت کردن از همسری که گرفتار افسردگی است پیشنهادهایی به شرح زیر ارائه می گردد:
1-قضاوت نکنید. برچسب های اجتماعی و درک نادرست از افسردگی، باعث شده که افراد شدت این بیماری را به درستی درک نکنند. مهم است که به خاطر داشته باشید افراد افسرده آدم های ناتوان و ضعیفی نیستند و شما نمی توانید به دلیل این بیماری آنها را ناتوان از انجام هر کاری دانسته و حق یک زندگی طبیعی را از وی بگیرید.
2- گفتگو کنید. حرف زدن درباره احساسات کار ساده ای نیست به ویژه زمانی که شما قصد دارید درباره بیماری یک فرد حرف بزنید. اما بهر حال شما نباید از تشویق کردن همسرتان به صحبت کردن درباره علائم و نشانه هایش و آنچه که آزارش می دهد، بترسید.
3- محدودیت هایی وضع کنید. وقتی با کسی که دچار افسردگی است زیر یک سقف زندگی می کنید این که مواظب باشید تبدیل به یک مراقب و نگهدار تمام وقت نشوید بسیار مهم است. لازم است که برخی حد و حدودها و شرایط را لحاظ کنید و این را روشن کنید که شما همسر این فرد هستید نه درمانگر او. همسرتان را تشویق کنید که به دنبال دریافت کمک از متخصصین این فن باشد.
4- به همسرتان امید به زندگی بدهید. درست زمانی که همسرتان ممکن است حس کند افسردگی او هیچ وقت تمام نمی شود لازم است که او را تشویق کنید که با گذشت زمان و انجام درمان لازم بهتر خواهد شد به او آرزوی یک آینده مثبت را بدهید و اجازه دهید متوجه شود که شما در پستی و بلندی های زندگی او را یاری خواهید کرد.
هشدار: در برخی موارد نادر، ممکن است کسی که گرفتار افسردگی است تفکرات خودکشی را هم تجربه کند. این یک تصور غلط است که:
"اگر کسی درباره خودکشی حرف می زند، هرگز آن را انجام نخواهد داد"
در اینگونه موارد لازم است که نگران شوید و دنبال کسب کمک از افراد متخصص باشید. اگر نگران هستید و فکر می کنید که شریک زندگی تان در خطر صدمه زدن به خودش است لازم است که این موضوع را به سرعت با افراد متخصص در میان بگذارید.
1-قضاوت نکنید. برچسب های اجتماعی و درک نادرست از افسردگی، باعث شده که افراد شدت این بیماری را به درستی درک نکنند. مهم است که به خاطر داشته باشید افراد افسرده آدم های ناتوان و ضعیفی نیستند و شما نمی توانید به دلیل این بیماری آنها را ناتوان از انجام هر کاری دانسته و حق یک زندگی طبیعی را از وی بگیرید.
2- گفتگو کنید. حرف زدن درباره احساسات کار ساده ای نیست به ویژه زمانی که شما قصد دارید درباره بیماری یک فرد حرف بزنید. اما بهر حال شما نباید از تشویق کردن همسرتان به صحبت کردن درباره علائم و نشانه هایش و آنچه که آزارش می دهد، بترسید.
3- محدودیت هایی وضع کنید. وقتی با کسی که دچار افسردگی است زیر یک سقف زندگی می کنید این که مواظب باشید تبدیل به یک مراقب و نگهدار تمام وقت نشوید بسیار مهم است. لازم است که برخی حد و حدودها و شرایط را لحاظ کنید و این را روشن کنید که شما همسر این فرد هستید نه درمانگر او. همسرتان را تشویق کنید که به دنبال دریافت کمک از متخصصین این فن باشد.
4- به همسرتان امید به زندگی بدهید. درست زمانی که همسرتان ممکن است حس کند افسردگی او هیچ وقت تمام نمی شود لازم است که او را تشویق کنید که با گذشت زمان و انجام درمان لازم بهتر خواهد شد به او آرزوی یک آینده مثبت را بدهید و اجازه دهید متوجه شود که شما در پستی و بلندی های زندگی او را یاری خواهید کرد.
هشدار: در برخی موارد نادر، ممکن است کسی که گرفتار افسردگی است تفکرات خودکشی را هم تجربه کند. این یک تصور غلط است که:
"اگر کسی درباره خودکشی حرف می زند، هرگز آن را انجام نخواهد داد"
در اینگونه موارد لازم است که نگران شوید و دنبال کسب کمک از افراد متخصص باشید. اگر نگران هستید و فکر می کنید که شریک زندگی تان در خطر صدمه زدن به خودش است لازم است که این موضوع را به سرعت با افراد متخصص در میان بگذارید.