- عضویت
- 1970/01/01
- ارسالی ها
- 2,393
- امتیاز واکنش
- 96,316
- امتیاز
- 1,036
خرافات، از شبه ربط تا علیت
برقراری رابـ ـطه علّی میان پدیده ها خاصیت (ذهن) انسان است. ما نهایتاً می خواهیم همه پدیده ها واضح و قابل درک باشند و در این جهان پرآشوب و بی نظم، طبق یک روال و قانون منظم طبقه بندی شوند. طبقه بندی هایی مثل “اتفاقی” یا “باری به هر جهت” برای پدیده ها مطلوب (ذهن) ما نیست.
آدمیزاد برای داشتن زندگی آسوده و بدون آشوب ، تلاش می کند پدیده ها را بر طبق الگوها و قوانین مشخصی تفسیر کند و این توقع بیجا را دارد که جهانی پیچیده را با متغیرهای ساده و کم تعداد توصیف نماید. از قضا این موضوع مستلزم صرف هزینه های کلان نیست. کافیست “شبه ربط” را با “علیّت” جابجا کنیم.
یک مثال: در راه به یک گربه سیاه بر می خورید، بلافاصله کمی بعد از آن پایتان پیچ می خورد و می شکند. ما می دانیم که پیچ خوردگی پا حتماً عامل مشخصی داشته (و می توان مشخص کرد که چرا) به این رخداد منجر شده است. سایرین ممکن است اما با یک تعمیم نابجا و عجولانه بگویند: گربه های سیاه بدشانسی می آورند!
همین جابجا گرفتن میان دو مفهوم “شبه ربط” و علیت”، پایه اصلی بخش بزرگی از خرافات و باورهای موهومی است که در جهان وجود دارد.
می تواند صرفاً یک حادثه باشد
ارتباط دو رویداد که یکی بلافاصله یا همزمان با دیگری اتفاق می افتد بیانگر وجود همبستگی یا رابـ ـطه ای میان دو متغیر نیست. در مثالی که پیش تر گفتیم، میان گربه و بدشانسی. اگر بین قرار گرفتن گربه سیاه بر سر راه مان و بدشانسی یک رابـ ـطه وجود داشته باشد بایستی بتوانیم این رابـ ـطه را به صورتی قطعی تعیین کنیم. مثلاً با بهره گیری از اطلاعات آماری ارتباط میان این دو پدیده را به نحوی نشان دهیم که مسجل شود اغلب بصورت قابل توجهی پس از مواجهه با گربه سیاه، بدشانسی رخ می دهد. تنها در این صورت است که می توانیم ارتباط عامل بروز یک پدیده و اثر آن را روشن کنیم.
عجولانه است اگر تقارن و همزمانی دو رویداد را به منزلهء وجود رابـ ـطه علت و معلول در نظر بگیریم. هر وقت وجود چنین رابـ ـطه ای مسجل شد می توانیم حرف از “علیّت” بزنیم. اگر ارتباطی میان رخداد A و B وجود داشته باشد، یا A علت B است یا B علت A. اما می تواند هیچ کدام از این دو حالت نباشد و به عبارت دیگر هر دو رویداد A و B، معلول یک عامل دیگر باشند. گاهی این عامل دیگر را میتوان پیدا کرد و گاهی هم نه. گاهی هم این عامل سوم کاملاً تصادفی و شانسی است. در این صورت اجازه داریم حداکثر از کلمهء شانسی استفاده کنیم. نه از رابطهء “علّت و معلول”
برقراری رابـ ـطه علّی میان پدیده ها خاصیت (ذهن) انسان است. ما نهایتاً می خواهیم همه پدیده ها واضح و قابل درک باشند و در این جهان پرآشوب و بی نظم، طبق یک روال و قانون منظم طبقه بندی شوند. طبقه بندی هایی مثل “اتفاقی” یا “باری به هر جهت” برای پدیده ها مطلوب (ذهن) ما نیست.
آدمیزاد برای داشتن زندگی آسوده و بدون آشوب ، تلاش می کند پدیده ها را بر طبق الگوها و قوانین مشخصی تفسیر کند و این توقع بیجا را دارد که جهانی پیچیده را با متغیرهای ساده و کم تعداد توصیف نماید. از قضا این موضوع مستلزم صرف هزینه های کلان نیست. کافیست “شبه ربط” را با “علیّت” جابجا کنیم.
یک مثال: در راه به یک گربه سیاه بر می خورید، بلافاصله کمی بعد از آن پایتان پیچ می خورد و می شکند. ما می دانیم که پیچ خوردگی پا حتماً عامل مشخصی داشته (و می توان مشخص کرد که چرا) به این رخداد منجر شده است. سایرین ممکن است اما با یک تعمیم نابجا و عجولانه بگویند: گربه های سیاه بدشانسی می آورند!
همین جابجا گرفتن میان دو مفهوم “شبه ربط” و علیت”، پایه اصلی بخش بزرگی از خرافات و باورهای موهومی است که در جهان وجود دارد.
می تواند صرفاً یک حادثه باشد
ارتباط دو رویداد که یکی بلافاصله یا همزمان با دیگری اتفاق می افتد بیانگر وجود همبستگی یا رابـ ـطه ای میان دو متغیر نیست. در مثالی که پیش تر گفتیم، میان گربه و بدشانسی. اگر بین قرار گرفتن گربه سیاه بر سر راه مان و بدشانسی یک رابـ ـطه وجود داشته باشد بایستی بتوانیم این رابـ ـطه را به صورتی قطعی تعیین کنیم. مثلاً با بهره گیری از اطلاعات آماری ارتباط میان این دو پدیده را به نحوی نشان دهیم که مسجل شود اغلب بصورت قابل توجهی پس از مواجهه با گربه سیاه، بدشانسی رخ می دهد. تنها در این صورت است که می توانیم ارتباط عامل بروز یک پدیده و اثر آن را روشن کنیم.
عجولانه است اگر تقارن و همزمانی دو رویداد را به منزلهء وجود رابـ ـطه علت و معلول در نظر بگیریم. هر وقت وجود چنین رابـ ـطه ای مسجل شد می توانیم حرف از “علیّت” بزنیم. اگر ارتباطی میان رخداد A و B وجود داشته باشد، یا A علت B است یا B علت A. اما می تواند هیچ کدام از این دو حالت نباشد و به عبارت دیگر هر دو رویداد A و B، معلول یک عامل دیگر باشند. گاهی این عامل دیگر را میتوان پیدا کرد و گاهی هم نه. گاهی هم این عامل سوم کاملاً تصادفی و شانسی است. در این صورت اجازه داریم حداکثر از کلمهء شانسی استفاده کنیم. نه از رابطهء “علّت و معلول”