VIP دفترچه معماهای پلیسی(اگه یه ذره شمّ پلیسی داری بیاتو)

[sahar jooooon]

خب بنظرم کار مریم و فرهاد بوده
اگه دستور قتل رو اونا هم نداده باشه حتما شریک جرمن
از اونجایی که دستای مریمم سوخته
ولی بستگی به این داره نوع سوختگیش چجوری بوده باشه
تنها چیزی که به نظرم رسید

 

[☾♔TALAYEH_A♔☽]

پاسخ معمای شماره ده


در ادامه تحقیقات مشخص شد سوختگی بر اثر ریختن اسید بوده است.سرانجام مرد جنایتکار پس از چند روز در تحقیقات تخصصی به قتل راننده تاکسی اعتراف کرد و گفت: وقتی متوجه شدم «یعقوب» دست از مزاحمت هایش بر نمی دارد، نقشه قتل او را طراحی و با همدستی همسرم اجرایش کردیم. روز حادثه - یکشنبه 14 اسفند - یعقوب را به خانه کشانده و او را با کارد زدم، سپس صورتش را با اسیدی که از قبل خریده بودم، سوزاندیم. وقتی هوا تاریک شد، جسد را با تاکسی خودش به حوالی خیابان «استخر» در منطقه تهرانپارس بـرده و در جوی آب رهایش کردیم. صبح روز بعد هم خودرویش را در یکی از خیابان های شمال شهر رها کرده و به خانه برگشتم.مریم نیز به همدستی در قتل اعتراف کرد. زوج جنایتکار با قرار بازداشت از سوی بازپرس شاهنگیان، برای تحقیقات بیشتر همچنان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی هستند.

 

[☾♔TALAYEH_A♔☽]

معمای شماره یازده

(قتل مردی که با دو زن رابـ ـطه داشت!)

سری سوم معماهای واقعی



متهمان پرونده قتل پسری که قربانی رابـ ـطه با دو زن شده‌ است، روز گذشته در جلسه محاکمه‌شان اتهام خود را انکار کردند.

در ابتدای جلسه محاکمه که در شعبه 71 دادگاه کیفری‌استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و گفت: 12 اردیبهشت سال‌جاری ماموران پلیس رباط‌کریم جسد مرد جوانی را پیدا کردند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده‌ بود. بررسی صحنه جرم نشان داد، مقتول به دست یک نفر کشته نشده و با چندین نفر درگیر شده بود چراکه لکه‌های خون نشان می‌داد قاتلان مقتول را تا صد متر روی زمین کشیده‌اند. همچنین با توجه به اینکه ضربات متعدد چاقو بر بدن مرد جوان وارد شده‌ بود، پلیس فرضیه قتل ناموسی را مطرح کرد.

جنازه به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات پلیس آغاز شد. آنها متوجه شدند مقتول «مهران» نام ‌دارد و خانواده‌اش گزارش مفقود شدن او را قبلا به پلیس داده‌ بودند. با توجه به مشخص شدن هویت مقتول، تحقیقات در مورد زندگی شخصی او در دستور کار قرار گرفت. کارآگاهان متوجه شدند، مهران رابـ ـطه‌ای خاص و پنهانی با دو زن داشت که یکی از آنها در اسلامشهر و دیگری در رباط‌کریم سکونت دارند.

وقتی پلیس توانست محل زندگی نسترن- یکی از این زنان- را پیدا کند، او را بازداشت کرد. زن جوان در بازجویی‌ها اعتراف کرد، می‌داند مهران چطور کشته شده است. او گفت: مدتی بود که با مهران رابـ ـطه پنهانی داشتم. شب حادثه او به خانه من آمد و بعد از چند ساعت رفت. حدود ساعت 11 شب بود که متوجه شدم، او را سرکوچه با چاقو زده‌اند، البته مهران به من گفته بود که مدتی است دو مرد با او تماس می‌گیرند و وی را تهدید می‌کنند و اگر ارتباطش را با من قطع نکند او را می‌کشند. ماموران با توجه به این گفته‌ها بررسی‌های خود را ادامه دادند و موفق شدند از گوشی تلفن همراه مهران صدای ضبط شده دو مرد را به دست آورند که در حال تهدید کردن مقتول بودند. از سوی دیگر ماموران متوجه شدند، وقتی مقتول روز حادثه از خانه نسترن خارج شد یک دستگاه پژو 206 او را تعقیب کرد.

نماینده دادستان ادامه داد: تیم جنایی در ادامه بررسی‌ها خانه زن دوم به نام نسرین را که مهران با او هم رابـ ـطه داشت، پیدا کردند و او را هم مورد بازجویی قرار دادند. نسرین گفت: من در جریان قتل مهران نیستم و اصلا او را ندیدم. وقتی پلیس این ادعا را بررسی کرد، متوجه شد این زن همه واقعیت را نگفته است. ماموران همچنین پی بردند، برادر نسرین یک پژو 206 دارد بنابراین او را بازداشت کردند.

این مرد به نام «حسین» در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: مهران پسرخاله اوست و یک انتقام‌جویی ناموسی او را وادار به قتل کرد. این مرد در قسمتی از بازجویی‌هایش گفت: وقتی فهمیدم مهران به زور وارد خانه خواهرم شده و او را مورد آزار قرار داده است، تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم و برای این کار از «پویا» یکی از اقوامم که رابـ ـطه دوستانه‌ای هم با او داشتم، کمک گرفتم.

او ادامه داد: مهران را تعقیب کردیم و متوجه شدیم او در خانه زنی به نام نسترن است و به آنجا هم رفت‌وآمد دارد. وقتی او از آن خانه خارج شد، تصمیم گرفتیم بکشیمش. مهران را سوار ماشین کردیم و در بیابان با ضربات متعدد چاقو به قتل رساندیم.

در ادامه جلسه دادگاه اولیای‌دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای متهمان اصلی درخواست صدور حکم قصاص کردند. سپس متهمان به دفاع از خود پرداختند. آنها که به دست داشتن در قتل مهران اعتراف کرده بودند اقرارهای خود را پس گرفتند و مدعی شدند که هر آنچه گفته‌اند دروغ است.

متهم ردیف اول به ماموران گفت: من نقشی در قتل نداشتم و برای اینکه تحت فشار بودم، اعتراف کردم. من اصلا در جریان روابط مقتول با خواهرم و زن دیگری قرار نداشتم. سپس متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد. او هم اتهامش را رد کرد و گفت: آنچه ما در دادسرا گفتیم شاید منطبق با واقعیت باشد اما آموخته‌هایمان از اداره آگاهی است. او گفت: من اصلا نمی‌دانستم چه کسی کشته شده و چرا به قتل رسیده ‌است، البته نسرین و برادرش با مقتول رابـ ـطه فامیلی داشتند اما این موضوع ربطی به من نداشت. در پایان دو زن در جایگاه حاضر شدند، آنها که متهم به داشتن رابـ ـطه نامشروع بودند داشتن رابـ ـطه را انکار کردند و گفتند هیچ رابـ ـطه‌ای بین آنها و مقتول نبود. با پایان یافتن جلسه محاکمه هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

"استدلال منطقی شما از داستان این معما چیست؟"

موفق باشید:aiwan_light_dirol:

 

[he.s]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

جانم؟!
آخه این چی بود آخه؟؟؟
کار همون که اول اعتراف کرده،حسین بوده،اما بعد پس گرفته
وگرنه چه دلیلی داشته که الکی اعتراف کنه؟اونم اعتراف به قتل!
اون هیچی؛
چرا پویا هم اعتراف کرده؟
اعترافات که جداگونه گرفته میشه
بابا اومدن تو دادگاه مسخره فروشی راه انداختن!
البته یه چیزم هستا
اون زن اولیه از کجا میدونسته چاقو خورده این مهران؟
علم غیب داشته آیا؟
این تیکش یکم با عقل جور در نمیاد
حالا چیزی به ذهنم رسید میگم

 

[*pardis*]

کار همون دوتا بوده...موقع صدور حکمم چون ترسیذن زدن زیر همه چی وگرنه یه آدمی که کاری انجام نداده هرررچقدرم که هول بشه یا بترسه قتلو گردن نمیگیره چون میدونه واقعا کاری نکرده

 

[تنها ولی با خدا]

من میگم یه فرد ناشناس مقتولو کشته و کلی به اینا داده تا اینا به جاش اعتراف کنن.شایدم خانوادشونو گروگان گرفته که اگه واقعیتو بگم خانورو بکشه.
اینا وقتی فهمیدن حکمشون قصاصه ترسیدن و قضیه رو یه جور دیگه گفتن.

 

[Fantta]

یاکلا همشون مریض بودن دوتا زن یکی از ایور یکی از اور

یا همشون یه چیزی میزدن

زن اولیه از کجافهمید مهران چاقو خرده بعد چرا خبر نداده به پلیسی اورژانسی کسی

اون دوتامرده چرا گفتن بردن سوارماشین کردنش بعد توبیابون کشتنش درحالیکه سرکوچه ی زن اوله پیداش کردن

چرا هیچ کس به اینکه شاید رنگ ۲۰۶ یه چیز دیگه باشه دقت نکرد

چرا اینا اعتراف الکی کردن بعد زدن زیرش

وخلاصه که شاعر می فرماید:

چه دانم های بسیار است ولیکن من نمی دانم

 

[atena.vd]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

همسرش قاتل است چون اون دقیقا مىدونست خدمتکار هاچه کاری مىکردند ضمن اىنکه همسر مقتول پساز مرگ همسرش باید ناراحت و شوکه مىبود در حالی که وى سعی داشت خودش را بىگناه جلوه دهد

 

[sahar jooooon]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

خب بنظر من که خیلی مشکوکه


از یه طرف که گفت نسترن میدونسته مهران چاقو خورده

از طرفی دیگر داداش نسرین 206 داشته و حسین هم گفته به زور وارد خونه ی خواهرم شده، و اینکه مهران پسر خاله ی حسین بوده
پس با این شرایط یکی از اون دخترا هم دختر خاله ی مهران بوده

یا اینکه اینا اعتراف کردن که تو بیابون کشتنش
چرا تو شهر پیداش کردن؟

اصلا چرا هنگام دادن حکم قصاص همه زدن زیر حرفاشون!؟

چه جالب

 

[☾♔TALAYEH_A♔☽]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

Please, ورود or عضویت to view quote content!

Please, ورود or عضویت to view quote content!

Please, ورود or عضویت to view quote content!

Please, ورود or عضویت to view quote content!

Please, ورود or عضویت to view quote content!

بیاید یبار دیگه باهم معمارو دوره کنیم:

اولین چیزی که توی این داستان خیلی شاخصه "رابـ ـطه پنهانی بوده که مقتول یعنی مهران با دو زن به نام های نسترن ونسرین داشته!"

نسترن غریبه ونسرین دختر خاله مقتول بوده.
نسترن ادعا میکنه از موضوع تهدید دو مرد خبر داشته!
در ادامه میگه خبر دار شده که مهران ســرکــوچــه چاقو خورده!
نسرین اول خودش رو کاملا بی اطلاع نشون میده...اما بعد پلیس متوجه میشه اون حقیقت رو نگفته!
برادر نسرین به نام حسین پسرخاله ی مقتول پژو 206 داشته!
تحقیقات پلیس نشون داده مهران هنگامی که از خونه نسترن خارج میشه یه پژو206 تعقیبش میکنه!
پزشکی قانونی هم تایید میکنه که مهران توسط یک نفر کشته نشده و با ضربات چاقو قتل صورت گرفته واثرات نشون میده جنازه صد متر روی زمین کشیده شده!
حسین ادعا میکنه قتل کار اون و فامیلشان پویا بوده واز انگیزه اش برای قتل میگه که چون متوجه مزاحمت های مهران برای خواهرش شده تصمیم به کشتنش رو گرفته!
نسترن ونسرین این موضوعی که با مقتول رابـ ـطه پنهانی داشتن رو تایید می کنن!
حسین وپویا به قتل اعتراف می کنن!
اونا میگن مقتول را در بیابان کشتند!
و حالا همه مدعیان ادعای خود را انکار می کنند!
-------------------------------------------------------------

این معما میتونه حداقل پنج مظنون اصلی داشته باشه!:
1.نسترن
2.نسرین
3.حسین
4.پویا
5.ناشناس

سوالایی که ذهن رو درگیر میکنه!:
1/نسترن از کجا فهمیده مهران سر کوچه چاقو خورده؟(اگه این ادعا درست باشه حتما باید کسی بهش خبر داده باشه!)
2/قاعدتاً قتل نمی تونسته سر کوچه صورت بگیره اونم با ضربات زیادی که با چاقو به بدن زده شده!و اینکه ثابت شده یه پژو206 از هنگام خروج مهران از خونه نسترن اونو تعقیب کرده....در نتیجه سر کوچه درگیری صورت نگرفته!پس چرا باید نسترن همچین ادعایی کنه!؟
3/نسرین چه حقیقتی رو پنهان کرده؟
4/انگیزه ای که حسین برای ادعای قتلش ثابت کرده کافی و منطقی نیست!چون تنها مزاحمت باعث نمیشه یه نفر رو سریعا بدون فکر با ضربات چاقوی زیاد کشت؟
5/چرا باید پویا در قتل مهران با حسین همدست بشه؟(اینم منطقی نیست چون بی دلیل نمیشه همچین جرمی رو مرتکب شد!)
6/صدای تهدید دو مرد ثابت شده است اما چراباید مهران را تهدید کنن که حتما رابـ ـطه اش را با نسترن تمام کند وگرنه می کشنش؟
7/اگه دعای حسین وپویا مبنی بر قتل مهران درست باشه پس اون دو مرد باید خودشون بوده باشن!در نتیجه حرفا وانگیزشون برای قتل مهران همخوانی ندارد!؟
8/اگه مقتول در بیابون به قتل رسیده پس چرا باید جنازه صد متر روی زمین کشیده شه؟
9/چرا حسین و پویا ونسترن ونسرین ادعاهای خود را به طور کامل انکار کنن؟
10/میتونه امکانش باشه که فرد ناشناسی پشت قضیه باشه و رابـ ـطه مهران با اون دو زن رو بجای انگیزه اش برای قتل مهران قالب کنه و مبلغی رو به این چهار نفر داده باشه تا نقش بازی کنن و پلیس رو سرگرم کنن؟؟؟

دوستان لطفا براساس نظریه هایی که در دست داریم استدلال کنید.باتشکر