دلباختگی گم شده است. دلباختگی کریستین بوبن. نصفه خواندمش. یا ترجمه بد بود یا بوبن. بوبنی ها عصبانی نشوند. خب من خوشم نیامده. نه از نثرش نه از روایتش. و نظر کاملا شخصی است و چه بسا خیلی ها دوستش داشته باشند. به هر حال کتابش را یک سال پیش گرفته بودم و مدام تمدید کردم. یک روز که رفتم برگشت زدم هم انگار اشتباهی بـرده ام مرکزی. کتاب دانشکده ادبیات بوده گویا. حالا هم انگار جایی این بین گم شده. نه مرکزی مانده و نه رفته است ادبیات. به مرکز نگهداری کتابخانه مرکزی هم که رفتم گفتند اینجا نیست و تازگی کتاب های سرگردان دانشکده ادبیات را فرستاده ایم همان جا. ولی نبود. فعلا می توانم همین طور تمدیدش کنم. تا ببینم کی پیدا می شود. این روزها هم "خاطرات مرد صدساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد" را عشق است که خیلی خوب و قوی است روایتش. لـ*ـذت بردم از خواندنش. شما هم اگر "ناتور دشت" سیلینجر را دوست داشته اید ، این را هم حتما دوست دارید نثری شبیه همان دارد. اولین کار روزنامه نگار سوئدی است به نام یوناس یوناسن.